برجام، مجلس و اعادهی بحران!
اکبر موسوی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «اعادهٔ بحران» نوشت:
روایتی در شکیات نماز نقل شده است که فقیه هیچگاه نمازش را اعاده نمیکند، بلکه چارهای میجوید و تدبیری میاندیشد. «ما أعاد الصلاة فقيه قط، يحتال لها ويدبرها حتى لا يعيدها» به بیان دیگر، فقیه کسی است که وقتی با مسئله و معضل شک در نماز مواجه میشود، برای آن شک چارهای میجوید بر اساس قوانین فقهی و نیازی نیست آن نماز را دوباره بخواند.
این را میتوان گسترش داد به بسیاری از قلمروهای دیگر. بر همین سیاق، سیاستمدار هیچگاه یک معضل اجتماعی را دوبار تجربه نمیکند، بلکه همان بار اول چارهای میجوید و تدبیری میاندیشید و حلش میکند. کسی که این ویژگی را ندارد، سیاستمدار نیست. اگر بحران سیاسی و اجتماعی امسال رخ داد و سال بعد هم رخ داد یعنی مسئله حل نشده است؛ مسئلهای که وظیفهٔ سیاستمداران حاکم حل و چارهجویی آن است. این یعنی نادرستی و غلط بودن سیاست سیاستمداران.
بگذریم. برجام تلاش برای حل بحرانی بود که به جامعه ضربه میزد. نمیتوان ادعا کرد که برجام صددرصد مسئله را حل کرد. اما تا حدودی حل کرد. ایران از ذیل بند هفتم شورای امنیت درآمد. قطعنامههای تحریمی شورای امنیت با قطعنامه ۲۲۳۱ لغو شد و … البته در مقابل ایران هم امتیازاتی داد. نتیجهاش دستکم دو سال تنفس اقتصادی بود که با آمدن ترامپ و خروجش از برجام به محاق رفت. شکست ترامپ احتمال احیاء برجام را بالا برد. یعنی اگر بایدن به برجام بازگردد ما به دوران پیش از ترامپ برمیگردیم. البته نمیتوان گفت ساده است و نیاز به آمدوشدی دارد.
بیاید فرض کنیم که برجام سی درصد [بر فرض] از مسئلهٔ هستهای را حل کرده بود. میتوان چند مرحله را در نظر گرفت:
۱. پیش از برجام و قطعنامههای شورای امنیت و مشروعیت تحریمهای بین المللی ایران و …
۲. پس از برجام تا ترامپ، برچیدهشدن تحریمها و تنفس اقتصادی و فروش نفت و ورود شرکتهای خارجی به ایران و …
۳. پس از خروج ترامپ از برجام و تحریمهای نامشروع و ….
بازگشت به نقطهٔ یک، یعنی بازگشت به بحرانی که هیچ بخشی از آن حل نشده است. اما اگر این امکان را در نظر بگیریم که بایدن حاضر است به نقطه ۲ برسد، یعنی همان حل بخشی از ماجرا، به نظر خردمندانه آن است که وقتی بخشی از ماجرا حل شده است، نیازی نیست دوباره به بحران یعنی نقطهٔ ۱ بازگردیم.
بازگشت به نقطهٔ ۱ یعنی بازگشت به خود بحران و مواجهه با همان بحران ابتدایی و هیچ تضمینی هم نیست که بتوان راهحلی بهتر از برجام یافت. البته در نگاه آرمانی بله، راه حل بهتر هست؛ اما در واقعیت چه؟
تصمیم مجلس از این جهت غلط است که بازگشت به بحران و اعادهٔ بحران و تجربه دوبارهٔ بحران است. تجربهٔ دوبارهٔ یک بحران کار سیاستمداران نیست.
انتهای پیام
به گمانم یکی از موجزترین و بهترین استدلال هایی بود که طی سال های اخیر خواندم شبیه استدلالات ریاضی ، فرمول وار و مفید ، اما جناب موسوی بحث بر سر این است آنان که در دولت پنهان و مجلس آشکار ، عنان اختیار امور را در دست ندارند و عربده جویی می کنند اعتقادی به راهکارهای عقلانی و خردورزانه ندارند ، چنان مذاکره را معادل سازش معنا کرده اند که از بیخ و بن هرگونه مذاکره ای را از قبل محکوم به شکست و عاملان آن را خائن می دانند ، اگر طرح جدید مجلس ، دولت را ملزم به حرکت در جهت تقابل بیشتر با دنیا نماید با کمال تاسف باید گفت همچون بازی ماروپله به نقطه شروع تحریم ها و منجمله تحریم های سازمان ملل در سال های گذشته برخواهیم گشت ، یعنی چندین سال اتلاف وقت و سرمایه ملی و فشار همه جانبه به مردم و شروع دوباره بازی از نقطه صفر ، گویی اینان همواره در صدد هستند تا چرخ را از نو اختراع و افتخار آن را به نام خود ثبت نمایند خصوصاً عاشق سینه چاک منصب ریاست جمهوری ، دکتر سردار کاپیتان قالیباف عزیز.
ترامپ به زباله دان تاریخ رفت وسیاهی ش به تندروها ماند که از آمدنش شاد شدن خروج ازبرجامشراجشن گرفتن وحالا هم از شکستش ناراحتند اینها حتی ازشهادت سردار سلیمانی بدست این یزید زمان متأسف هم نشدن اینها کاسبان تحریمند وخط قرمزشان قدرت ومقام است نه معیشت مردم