مشروعیت مردمی نظام را دریابید
حجتالاسلام شهابالدین حائریشیرازی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «مشروعیت مردمی نظام را دریابید» نوشت:
اساس شکل گیری زندگی جمعی و به تبع آن، حکومتها، برای بهینه و مفیدتر و آسان تر کردن زندگی افراد است حال اگر عملکرد حکومتی به کاهش کیفیت زندگی شهروندان بیانجامد به همان میزان مقبولیت و مشروعیت مردمی اش کاهش می یابد. این مسیر ممکن است ادامه یابد تا به کلی حکومتی مشروعیت مردمی خود را از دست بدهد، در اینصورت حفظ آن حکومت توسط شهروندان، نقض غرض است و طبعا مردم بجای حفظ آن حکمرانی، بدنبال جایگزینی حکومت خواهند رفت این روند بقول معروف دیر و زود دارد اما سوخت وسوز ندارد.
جمهوری اسلامی در مسیر 40 ساله خود علی رغم بدست آوردن دوره های درخشان در بهبود توأمان رفاه وامنیت، افت وخیز هایی در کارآمدی داشته وبه میزانی که در تامین رفاه و امنیت مردم بصورت توامان موفق بوده، به مشروعیت مردمی اش افزوده و به میزانی که در تامین این دو ناتوان بوده، مشروعیت مردمی اش کاهش یافته است.
در این میان چالش اصلی نظام در تامین رفاه وامنیت، تعیین غیر واقع بینانه آرمانهای نظام بوده است. آرمانهایی نظیر تقابل با مستکبران جهان نظیر آمریکا ودشمن صهیونی، تنها در صورتی که با توانایی های ما سنجیده شود وبه میزان توانایی ما معقول ومشروع وپسندیده است.
حال آنکه در نظر نگرفتن توانایی های مملکت از نظر اقتصادی و ضعف وقوت ایمانی مردم که گاه بازگشت به عوامل متعددی نظیر عدم مطابقت قول و فعل مسئولین و دست درازی به بیت المال و… دارد موجب از دست رفتن اصل حکومت اسلام در آینده نه چندان دور خواهد شد.
نکته حائز اهمیت آن است که آرمانها تنها در صورتی که مشروعیت مردمی نظام بهبود یابد دست یافتنی است واین امر ارتباط وثیقی با برخورد واقع بینانه با آرمانهای نظام وپرهیز از خود بزرگ بینی و بلند پروازی در این زمینه دارد.
در روایات است که محمد بن سلیمان از پدرش نقل کرد که به امام صادق عليه السَّلام عرض کردم فلاني از نظر عبادت و دين و فضل و… چنين و چنان است .حضرت به من فرمودند عقل و شعورش چه مقدار ميباشد؟
من در جواب عرض کردم نميدانم. پس حضرت فرمودند: پاداشهاي الهي به اندازه عقل مردمان است. خداوند به آن مَلِک فرمود من او را به مقدار عقل و شعورش پاداش میدهم.(1)
1):رُوِيَ عَن محمَّدِ بنِ سُلَيمانَ عن اَبِيهِ قال قُلتُ لِاَبی عَبدِاللهِ الصّادق (ع) :
فُلانٌ مِنْ عِبادَتِهِ وَ دينِهِ وَ فَضْلِهِ کَذا و کَذا قالَ فَقالَ (ع): کَيْفَ عَقْلُهُ؟ قُلْتُ: لااَدْري. فَقالَ (ع) اِنَّ الثَّوابَ عَلي قَدْرِ الْْعَقْلِ….. فَاَوْحَي اللهُ تَعالي اِلَي الْمَلَکِ: اِنَّما اُثيبُهُ عَلي قَدْرِ عَقْلِه(اصول کافي جلد 1، صفحه 12)
انتهای پیام