نفوذ چگونه اتفاق میافتد و نفوذی چگونه موفق میشود؟
حمزه فیضیپور در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «نفوذ چگونه اتفاق میافتد و نفوذی چگونه موفق میشود؟» نوشت:
نفوذ چگونه اتفاق میافتد و نفوذی چگونه موفق میشود؟ خیلی”ساده”، خودمان نفوذ را “پیچیده” کردهایم!
وقتی که در یک جامعه سیستم گزینشی، استخدام و کادرسازی اداری – مدیریتی در تامین منابع و تعیین نیروی انسانی مورد نیاز دارای ویژگی های زیر باشد:
تقدم رابطه بر ضابطه
تقدم باند و جناح بر شایستگی ارتقاء بر مبنای لیاقت و توانمندی
تقدم پوسته و ظاهرِ ” قوانین” بر مغز و باطن ” قوانین”
تقدم رعایت شکلی “ارزش ها ” بر زعامت ماهیتِ “ارزش ها”
تقدم تبعیض بر تفاوت ها
تقدم منافع فردی بر منافع عمومی
تقدم تایید جریانیِ اشخاص بر تایید حقانیت و شخصیت افراد
تقدم رفاقت های ناسالم بر رقابت های سالم
تقدم ” پول و رشوه ” بر حق دانستنِ حق طرف
تقدم صرف اقرار به زبان بر اَعمال به رفتار
اتفاقی بعدی چه خواهد بود؟ یک استمرار زنجیره ای!
خانواده ها، مدارس، رسانه ها و دیگر نهاد ها در راستای آن ” تقدم ها” امر جامعه پذیری خاص را نهادینه می کنند: از همان دوران کودکی در زندگی می آموزیم و نهادینه می کنیم: «فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشیم دیگران به ما چه»!
در مدرسه می آموزیم حرف حق را نزنیم! پس انتقاد کردن نمی آموزیم چرا که گفته اند انتقاد : زبان سرخش سر سبز بر باد می دهد! به راحتی چون آب خوردن دروغ، تملق، تقلب، تخلف، رنگارنگی و توجیه کردن ها را در وجود خویش حک می کنیم! از برای نمره و تشویقی گرفتن گرفته تا کسب مدرک در مقاطع مختلف که یاد هم گرفته ایم چندان سواد هم نیاز نیست تا مقامی یا سمتی را اشغال کنیم!
کافیست همان مدرک بدون درک (خیلی از مدارک مکسوبه از مهندسی گرفته تا دکترا ) مورد راستی آزمایی در درک و تخصص صاحبانشان شود که اینجا در کسبشان احتمالا بیشتر پول، رشوه، بند و وصل به یک آدم مهم و صاحب عنوان نقش آفرینی کرده باشد.
نتیجه : ساختار اداری مستاصل و ناکارآمدِ اتراق گشته با برخی ها که باور دینیشان رنگ دین اصیل ندارد در وجودشان رگ غیرت نانِ حلال درآوردن به خاطر چربی حرام خوری هایشان مسدود گشته است که آنگونه خود را جا انداخته اند: « دوست یا دشمن بودنشان هیچ مشخص نیست: نفاق کامل »، در چنین صورتی اینگونه افراد در سیکل بازتولیدی نفاق هم منافق پرورترند و هم نفوذ پذیرتر از سوی صاحبانِ لقمه چرب تر! ثمره این باز تولیدی ها “ابزاری شدن” حسب همان ابزارهایی است که با آن به نام و نان رسیده اند اند، ابزار دست دشمنِ قسم خورده برای تنگ کردن عرصه بر سالم ترین آدم ها؛ صیادها، رضایینژادها، احمدیروشنها ، فخریزادهها و دیگر مردانِ مرد با این زنجیره و ابزار , به بهای ناچیزِ همان پول، رشوه و دلار توسط زبان بازان متظاهر در قاموس دوستِ البته نابکار فروخته می شوند.
برای پیشگیری از تکرار باید به ریشه ها در پذیرش ها و پرورش ها پرداخت و صادقانه منفذ ها (تقدم ها) را آشکارا بست.
انتهای پیام