عصبانیت عجیب رجانیوز و وطنامروز از محبوبیت فردوسیپور
رجانیوز نوشت: پس از اعلام خبر گزارش مسابقه فینال لیگ قهرمانان آسیا توسط عادل فردوسی پور، تعداد مخاطبان صفحه فارسی AFC رو به افزایش گذاشت. اما پس از گذشت چند ساعت این رشد به ناگاه حالتی غیرطبیعی به خود گرفت و در ساعات پایانی شب، تعداد دنبالکنندگان این صفحه از یک میلیون نفر گذشت.
جالب توجه است که صد هزار نفر آخر این تعداد تنها در چند دقیقه اضافه شده و این امری است که حتی با روند رشدهای بسیار بالای اینستاگرام نیز همخوانی ندارد. علاوه بر این سرعت رشد این صفحه از ساعات ابتدایی امشب ثابت شده و دقیقا هر ۴ دقیقه ۱۰ هزار نفر رشد دارد. این بدان معناست که افزایش اعضای این صفحه حداقل در لحظات اخیر حالت تصاعدی نداشته و کاملا رباتیک و ساختگی صورت میگیرد.
شبکه گسترده رسانهها و کانالهای اخبار ورزشی که از گذشته به جانبداری از فردوسیپور شناخته میشده، در ساعات اولیه تلاش فراوانی در راستای دمیدن در این فضا داشت. جریانی که همیشه باعث میشد تا تیم سابق برنامه نود سر پا بماند و برای صداوسیما رجز بخواند.
اما با اقدام درست و مقاومت قاطعانه شبکه سه در تغییر ترکیب برنامه نود، فردوسیپور تا به امروز پیوسته در حاشیه بود و حتی مافیای رسانهای حامی وی نتوانست فضای مجازی را در حمایت از فردوسی پور برای ساخت یک برنامه در تلویزیونهای اینترنتی همراه خود کند.
به هر حال شواهد حاکی از این است که این افزایش مصنوعی در آمار مخاطبان صفحه AFC نمیتواند حاصل مدیریت مافیای رسانهای حامی فردوسیپور باشد و احتمالا رد پای جریانهایی که در یک سال اخیر با لایوهای مبتذل اینستاگرامی شبکهای از سایتهای شرطبندی و قمار را سازماندهی کرده بودند، در این پروژه نیز قابل ردیابی است.
روزنامهی وطن امروز نوشت:
یار دوازدهم دشمن!
مهمترین خبر حاشیهای پیرامون بازی امروز پرسپولیس و اولسان هیوندای کرهجنوبی در فینال لیگ قهرمانان آسیا، مربوط به پخش بازی با گزارشگری عادل فردوسیپور بود. البته نه برای شبکه ۳ و تلویزیون ایران، بلکه این بار کنفدراسیون فوتبال آسیا در یک سناریوی از پیش طراحی شده، برای اهداف خاصش، برای نخستینبار دست به یک اقدام عجیب زد تا بازی فینال لیگ قهرمانان این قاره را برای ایرانیها با صدای فردوسیپور از روی اینستاگرام پخش کند.
این خبر و این توافق قطعا پشت پردههای متعددی دارد که نباید بیتفاوت از کنارش عبور کرد. آنچه امروز بین فوتبال ما و «ایافسی» میگذرد هیچ شباهتی به یک رابطه دوستانه و محترمانه ندارد. آنها طی حکمی بسیار عجیب و باورنکردنی عیسی آلکثیر، مهمترین مهره هجومی پرسپولیس را در آستانه بازی نیمهنهایی این مسابقات به بهانهای کاملا واهی با محرومیت سنگین 6 ماهه مواجه کردند. هر چه از سوی پرسپولیس و وکلایش ادله کافی ارائه شد برای اثبات این امر که هرگز آن شادی ارتباطی به مسائل نژادپرستانه و این دست مسائل ندارد، گوش«ایافسی» بدهکار نبود و آنها همه تلاش خود را کردند با محروم کردن یک بازیکن ایرانی بگویند در راستای اهداف فیفا، گامهای موثری را در جهت مبارزه با نژادپرستی برمیدارند. این خوشرقصی کنفدراسیون فوتبال آسیا برای فیفا و رئیسش در حالی انجام شد که به هیچ عنوان آن شادی گل ارتباطی به مسائل نژادی نداشت اما تیغ «ایافسی» همیشه برابر گردن فوتبال ما تیز، بران و بیرحم بوده و هست.
نمونه دیگر این استانداردهای دوگانه، همسو شدن این ارگان ورزشی با تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه مردم کشورمان است. اگر چه فیفا که نهاد بالادستی محسوب میشود همواره در شعارهایش از دوری جدی ورزش از سیاست حرف زده اما وقتی بحث تحریمهای آمریکا علیه مردم ایران به میان میآید، میبینیم یکی از ابزارهای کاخ سفید در زمین ورزش، همین فوتبال و AFC است.
صدا و سیما قبل از شروع این دوره لیگ قهرمانان آسیا که از اسفندماه 98 شروع شد، همه تلاش خود را کرد تا حق پخش بازیها را همانند سالهای گذشته تهیه کند اما در کمال تعجب شاهد سیاسیکاری شرکت لاگاردیه بودیم و پیرو آن AFC هم طی نامهای به فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرد به واسطه تحریمها این شرکت نمیتواند بازیها را روی ماهواره برای ایرانیها پخش کند. اگر چه دست آخر سیما موفق شد با پخش سیگنالهای زمینی و دیجیتال، همه بازیها را برای فوتبالدوستان ایرانی با بهترین کیفیت ممکن پخش کند اما باید پذیرفت کنفدراسیون فوتبال آسیا جنگ تمامعیاری را علیه فوتبال ما آغاز کرده و از هر فرصتی برای پیشبرد اهدافش استفاده میکند. از طرف دیگر به بهانههای مضحک برای محمدحسین میثاقی ویزا صادر نشد تا تلویزیون ایران نتواند نمایندهای در بازی فینال باشگاههای آسیا داشته باشد.
آنها به واسطه ایرانیهای شاغل در دفتر مرکزی AFC از اتفاقات داخلی ما بخوبی آگاهند. از این رو در جدیدترین سناریوی خود علیه صداوسیما یک اقدام متناقض را انجام دادند. درست در روزی که خبر عدم صدور ویزا برای محمدحسین میثاقی و مهدی هاشمی (مجری و تهیهکننده فوتبال برتر) رسانهای شد، ناگهان بخش مدیای AFC با آب و تاب فراوان یک خبر خاص دیگر را رسانهای کرد. پیج فارسی این نهاد که اخیرا روی اینستاگرام راهاندازی شده و چند صد هزار فالوئر ایرانی دارد، اعلام کرد میخواهد بازی امروز را به صورت کامل از این پیچ پخش کند، آن هم با گزارشگری عادل فردوسیپور! یعنی از یک طرف به بهانه بحث تحریم ایران، صداوسیما را از بازی فینال حذف کردند و از سوی دیگر یک جایگزین جنجالی انتخاب کردند؛ یک اقدام سیاسی با یک مهره جنجالی سیاسی.
AFC برخلاف کاری که با میثاقی و هاشمی کرد، خیلی سریع کارهای مربوط به صدور ویزا، تهیه بلیت و اقامت فردوسیپور را که از قضا کارمند رسمی همین صداوسیما است که به زعم خودشان تحریم است و حق پخش بازیها را ندارد، انجام داد.
در کنکاش اینکه چرا AFC این عمل را انجام داد به ۲ جواب میرسیم؛ اول اینکه افکار عمومی را متوجه صفحه اینستاگرام خود به زبان فارسی میکند و این موضوع در بحث تبلیغات بسیار حائز اهمیت است و از سوی دیگر جنگ نرم خود با صداوسیما را به گونهای معنادار پیش میبرد.
اینکه هواداران فوتبال به واسطه تاخیر چند دقیقهای اینستاگرام و همچنین پایین بودن کیفیت پخش این شبکه اجتماعی نسبت به شبکه۳ اچدی، اکثرا ترجیح میدهند بازی را زنده از تلویزیون با ابعاد بزرگتر دنبال کنند، قابل کتمان نیست اما سوال جدی و اساسی این است: چرا باید عادل فردوسیپور، کارمند رسمی صداوسیما در این نبرد رودررو و حالا عیان شده، به سوی جبهه مخالف برود؟ اگر صداوسیما اجازه گزارش بازیهای فوتبال به فردوسیپور را نمیداد، شاید او به عنوان یک شخص حقیقی حق داشت بخواهد صدایش را به گوش مخاطبانش ولو با گزارش در پیج اینستاگرام برساند اما وقتی مدیر شبکه ۳ صریحا عنوان میکند ما هیچ مخالفتی با گزارش وی نداریم و حتی این پیشنهاد را دادیم و او قبول نکرد، یعنی تعمدی در این لجبازیها وجود دارد.
نکته جالب اینکه فردوسیپور پنجشنبه شب در همان شبکه ورزش که زیرمجموعه شبکه ۳ است، دور جدید برنامه فوتبال 120 را آغاز کرد و در چند آیتم مثل مارادونا، با صدای خودش نریشن 10 دقیقهای اجرا کرد اما همان کارمند رسمی با پشت کردن به سازمان متبوعش که با تحریم AFC مواجه شد، حاضر میشود برای بالا بردن فالوئرهای پیج فارسی AFC بازی را برای آنها گزارش کند.
در این بین سپر رسانهای بسیار قوی متشکل از دوستان با نفوذ فردوسیپور در رسانههای متعدد داخلی، بیشترین تبلیغ و حمایت را در این راستا از او میکنند و در جبهه دیگر، ایرانیهای تاثیرگذار در اتاق تصمیمگیری بخش مدیای کنفدراسیون فوتبال آسیا هستند که مقدمات این کار را برای دوست داخلیشان فراهم میکنند.
اهالی فوتبال و آنهایی که شناخت نزدیکتری از روابط دارند بخوبی میدانند چه افرادی پشت این داستان هستند و چه اهدافی در پس این ماجرا وجود دارد اما اینکه عادل فردوسیپور پنجشنبهشب در شبکه ورزش خودمان برنامه میسازد و ظهر شنبه با همان نهادی که بیشترین ضربه را به پرسپولیس بابت محرومیت عجیب آلکثیر زد و حالا با تحریم صداوسیما، قطعه دیگری از پازل سعودی و بحرین علیه فوتبال ایران را رونمایی کرده، فالوده اینستاگرامی میخورد، غیرقابل پذیرش است.
ایافسی در پروژههای ضد ایرانی خود که اخیرا بابت قصاص یک قاتل، دم خروسش بیرون زد، به سرکردگی علی بنحسین، رئیس اردنی فدراسیون فوتبال غرب آسیا که دغدغه ریاست بر فیفا هم دارد، خیلی پیشتر از اینها جنگش را با فوتبال ما آغاز کرده است. از همراهی آنها با تحریمهای آمریکا و تعمیمش به ورزش و فوتبال گرفته تا کور کردن سیگنال پخش ماهوارهای بازیها برای ایرانیها در نقاط مختلف جهان و دست آخر احکام تند و بیسابقهای مثل محرومیت مهمترین مهره هجومی نماینده ایران در نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا همه و همه نشانههایی واضح و تابلودار است از مواجهه تمامقد با ورزش ایران.
شاید اگر بحث اسپانسرها و روتین بودن تاریخ فینال لیگ قهرمانان آسیا مطرح نبود، ناباورانه حتی شاهد پیروزی النصر سعودی در دعوای بیسر و تهش با پرسپولیس هم بودیم. صحبت نگاه بدبینانه و بحث توهم توطئه AFC علیه فوتبال ایران نیست، بلکه کنار هم قرار دادن اتفاقات نشان میدهد آنها چگونه یک برنامه از پیش تعیین شده با ساپورت سعودی، امارات و بحرین را علیه فوتبال ایران شروع کردند و متاسفانه در آخرین پازل این اقدامات، شاهد ۲ اقدام متناقض هستیم؛ از حضور ۲ کارمند صداوسیما برای پوشش بهتر مهمترین دیدار باشگاهی قاره جلوگیری میشود و حتی اجازه صدور ویزا برای آنها را نمیدهد اما از سوی دیگر با کمک عناصر داخلی شاهد پهن کردن فرش قرمز برای دیگر کارمند همان صداوسیما هستیم. اینکه کنفدراسیون فوتبال آسیا میخواهد برای بالا بردن فالوئر خود به هر لطایفالحیلی، از دوگانه «فردوسیپور- شبکه ۳» بهرهبرداری سیاسی و اقتصادی کند یک درد است و آنکه کارمند صداوسیما به جبهه دشمن میرود، صد درد دیگر.
انتهای پیام
عجب دارامجانینیست….
آقایان از خواب بیدار شوید . مردم از توهمات و تندروی های شما خسته اند .
چاپلوسی و دروغ به قیمت قدرت و ثروت پیشه شما شده است . به آغوش ملت برگردید .
آنچه شما را رنج میدهد محبوبیت امثال فردوسی پور و شجریان است.
هر قدر هم که تخریب کنید بی فایده است چون نزد مردم بی اعتبار شده اید
فروغی آبو بریزه اونجاش که می سوزه .
کاشمنهمبلدبودمومنهمعضومیشدموخاریدیگربرزیردمبعضیهاکهبهگوششانپنبهواردکردهاندمیگذاشتم
خخخخخخخخخخخخخخخ
خخخخخ
خخخخخ
اونی باید بگیره اگه نفهم ی نزنه خودش رو باید بگیره البته بعید میدونم
اونی باید بگیره اگه نفهم ی نزنه خودش رو باید بگیره البته بعید میدونم
بوی سوختنی میاااااااااااد
جالبه ۹۹ درصد مردم تو این سالها نمی دونستن رئیس شبکه ۳ کیا هستند ولی به یومن فردوسی پور الان همه فروغی را می شناسند اینکه آقای فروغی مدیون عادلی.