در فساد هم قاعدهمند هستند!
/ یادداشت /
رضا دانشمندی
اواخر دهه هشتاد بود و یکی از دوستانم که برای تحصیل در مقطع دکترای «حقوق» به انگلستان رفته بود، به ایران برگشت و در دانشگاههای داخل کشور به ادامۀ تحصیل پرداخت.
یادم هست بین دو کلاس و هنگام استراحت و صرف چای در دانشگاه به طنز از او پرسیدم: کَیفَ وَجدتُ بریطانیا؟ ما هوَالفَرق بیننا و بینهم؟ [انگستان را چگونه یافتی و فرق جامعۀ ما و آنان در چیست؟]
فرصتِ اندکی داشتیم و ایشان در پاسخ گفت: خلاصه بگویم و دردسرت ندهم؛ در آنچه ما فساد میدانیم هم قانونمند هستند. و چند نمونه برایم بازگو کرد که در آن دیار فروش سیگار، مُسکرات و خدماتِ جنسی به افراد نابالغ (زیر سنّ قانونی) ممنوع است – حتی اگر نوجوانی حاضر باشد چند برابر پول بپردازد، موفق به دریافت چنین کالاها و خدماتی نمیشود – و این قانون تا حدّ زیادی رعایت میشود.
تفاوت اصلی بهسامانی و نابسامانی در این واژۀ بنیادین نهفته است؛ قانونمندی، یعنی تفاوت جامعۀ آنومیک و پریشان با جامعۀ منظّم و بهسامان.
به نظر بسیاری از جامعهشناسان، مسألۀ اصلی امروز ما «بیهنجاری» است، ریز و درشتکردن مصادیق بیهنجاری هم خودفریبی است: از کوه/زمینخواری گرفته تا لایوِ اینستاگرامی نوجوان چهارده ساله (متولّد 1386) در روزهای اخیر، همه و همه مصادیق آنومی هستند.
قاعدۀ رایج در جامعۀ آنومیک «بیقانونی» است. در وضعیت آنومیک، ارزشهای اقتصادی بر تمامی نهادها سایه میافکند و متر و معیار سنجش همه چیز میشود. افزایش بیعدالتی، نابرابری و تبعیض به گسترش نااُمیدی، احساس پوچی، افسردگی و بیهدفی میانجامد. این شرایط مولّدِ سرکشیها و بدعتهایِ بهخودوانهادهشدگانی است که نه به اهداف و آرمانهای پیشینی و پُرقدمت جامعه علاقمندند و نه شیوههایِ مقبولِ اجتماعی را میپذیرند.
وقتی در جامعه هر کاری شدنی است و قواعد و قوانین جلودار و مانع هیچ چیز/کس نیست، چطور میتوان انتظار داشت این دو آسیبدیده، پایبند به قواعد و فرهنگ و اخلاق باشند؟ فساد زشت، زننده و مشمئزکننده است و فسادِ بیقاعده و بیچارچوب تهوعزاست.
کوتاه سخن آنکه، در جوامع آنومیک باید سوگوار ضعف و سُستی هنجارها، قواعد، قوانین و آداب و سنن بود؛ چراکه ناتوانی و مرگ اینها محدود/مهارکنندهها آشفتگیزاست. به بیان دیگر، هرچه در یک جامعه قوانین و قواعد صلابت بیشتری داشته باشند و نشکستنیتر باشند، حال آن جامعه خوبتر است.
پ.ن.
پیشتر در یادداشتهایی با عنوانهای «جامعۀ آنومیک؛ جماعت بیناموس»، «درسی از پاتایا»، «کرونا و پاسخهای سربالا» به این موضوع پرداختهام.