«علمی و فرهنگی» سختترین دوره را بهلحاظ تامین منابع پشتسر میگذارد
11 دی 1398، حکم شما ابلاغ شد و از 14 دیماه بهعنوان مدیرعامل شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، رسما فعالیت خود را آغاز کردید. ظرف این مدت با چه چالشهایی مواجه بودید؟
نزدیک به یکسال است که از آغاز فعالیتم در علمی و فرهنگی گذشته است و هدف ما این بوده که این انتشارات به جایگاه اصلی خود در بازار کتاب کشور و دوران شکوفایی خود بازگردد، که البته محقق شدن این مساله برای خودش ملاحظاتی را هم بههمراه دارد. برند علمی و فرهنگی آنقدر معتبر است که با تمام فراز و فرودها و تلاشها و احتمالا آسیبهایی که در دورههای مختلف وجود داشته، با تلاش صادقانه و عملکرد خالصانه میتوانیم در جهت رفع مشکلات و جلب نظر مخاطبان گام برداریم. بنابراین اعتبار و خوشنامی این انتشارات، و همچنین گنجینههای ارزشمندی که حاصل فعالیت بزرگان فرهنگ این سرزمین است، فرصت قابل توجهی بهشمار میآید که ما را در تحقق این خواسته یاری میکند. به هر حال سابقه انتشار حدود 5000 عنوان کتاب که نام مولفان و مترجمان بزرگی روی آنهاست، در صنعت نشر ما کمنظیر و بزرگترین سرمایه و ظرفیت نشر است.
ملاحظاتی هم در این راه وجود دارد؛ از قبیل دشوراریهای سیستمهای اداری و بروکراسی سنتی و مسائل ناشی از آن که انتشارات یا هر مجموعه دولتی یا شبه دولتی با آنها مواجه است و منابع و امکانات این مجموعهها که باید بهچشم فرصت به آنها نگریست عمدتا پاشنه آشیل سیستم شده و عمدتا بهدلیل تکیه بر بودجه و منابع تزریقی و تبدیل شدن مدیران به مدیران هزینهای نه درآمدزا مبتنی بر ظرفیت و امکان موجود، موجب به نوعی وابستگی مجموعه شده و ارتقا، کارآمدی و بهره وری سیستم را با مشکل مواجه می کند.
یکی از ویژگیهای مهم این دوره را باید در تغییر منابع مالی و ارتباط آن با تصمیم سازمان تامین اجتماعی به حذف دفترچههای بیمه تأمین اجتماعی جستوجو کرد. در اینباره توضیح دهید.
بد نیست در این رابطه، به پیشینهای از علمی و فرهنگی اشاره کنم. 22 سال پیش و در زمان مدیرعاملی مهندس صحابه در انتشارات، سهام این مجموعه متعلق به وزارت علوم بوده (که در اهمین دوره نیمی از سهام به سازمان تأمین اجتماعی واگذار شده و در نهایت چند سال پیش انتشارات شرکت صد درصدی سازمان تأمین اجتماعی می شود.) این دوره در انتشارات مقارن میشود با مدیرعاملی آقای دکتر محمد ستاریفر در سازمان تامین اجتماعی. بهخاطر تلاشها و نوع نگاه توسعهای مدیران وقت انتشارات به حوزه فرهنگ و همچنین توجه و اهمیتی که دکتر ستاری فر برای این حوزه قائل بودهاند و با توجه به تعاملات و ارتباطات موجود و البته ظرفیتی که در چاپخانه علمی و فرهنگی موجود بوده، کار چاپ دفترچههای درمانی بیمه تامین اجتماعی به این مجموعه واگذار می شود. نیت اولیه این بوده که انتشارات از یک پشتوانه مالی مناسب برخوردار شود تا در اهداف فرهنگی خود پیشرفتهایی حاصل کند و به سیاق گذشته با منابع حاصله از این امر به سیاق گذشته به تولید و چاپ آثار مجموعه فاخر و در شأن انتشارات و پر کردن خلأهای موجود بپردازد که در توان نشر خصوصی به لحاظ منابع نیست. سوابق موجود و عملکرد مدیران در آن دوره موید تلاشهای صورت گرفته در این مسیر است اما همین فرصت در درازمدت و در دورههای مختلف، به شکلهای مختلفی نمود پیدامی کند. در سالهای گذشته انتشارات سالانه حدود ۲۵ میلیون دفترچه درمانی تأمین اجتماعی در شرکت چاپ و نشر علمی و فرهنگی یعنی «شرکت کتیبه» چاپ کرده و درآمد کسب شده از این محل، حدود 90 درصد از بودجه مجموعه علمی و فرهنگی را تامین میکردهاست و همین امر و تکیه نشر بر این منبع درآمدی مجموعه را از ظرفیتهای دیگر مجموعه غافل کروه و در چنین نگاه و شرایطی حوزه اصلی فعالیت که همان کتاب است تاحدودی دچار فرع شدگی موضوعی و اهمیتی و دقت در ارزیابی و تولید اثر شده است.
علمی و فرهنگی، ظرفیتهای دیگری نیز دارد؛ همچون استدیوهایی بزرگ که در آن تعبیه شده و با گذشت 50 سال از ساخت، هنوز از بهترینهای کشور است؛ یا همینطور «شرکت کتابگستر» که هم فروش کتابهای این نشر را انجام میدهد و هم ظرفیت توزیع آنها را در سراسر کشور دارد. همچنین در اختیار داشتن چند فروشگاه در اماکن تجاری مناسب وبرخی در وسعت قابل توجه، از دیگر ظرفیتهای علمی و فرهنگی بهشمار میآید. استفاده بهینه از این ظرفیتها میتواند یک مجموعه را در مسیر موفقیت و شکوفایی قرار دهد اما عادت کردن به منابع مالی، موانعی را بر سر این راه ایجاد کرده است. حالا بعد از 22 سال طرح حذف دفترچههای بیمه تامین اجتماعی و الکترونیکی شدن آن (که البته تصمیم آن از 10 سال اتخاذ شده بود) با دستور رئیس جمهور و همت و جدیت قابل تحسین مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی در حال اجرایی شدن است. صفر شدن عدد دفترچههای بیمه، به یکباره محقق نمیشود اما تا همین حالا، حجم سفارش دفترچههای درمانی از جانب سازمان به یک ششم کاهش پیدا کرده است.
من علمی و فرهنگی را در شرایطی تحویل گرفتم که سیستم، به وجود منابع مالی و بودجهای عادت کردهبود. کار چاپ دفترچه میبایست در میان مسئولیتها فرع محسوب شود، شاید ناخواسته در برخی دورهها جای اصل فعالیتها را گرفته است که در نتیجه آثار روشنی در فروکاستگی کیفی کار علمی و فرهنگی میتوان دید. در چنین شرایطی، با برچیده شدن دفترچههای بیمه که من آن را یک اقدام ملی مثبت میدانم، منابع بودجهای ما از قبل چاپ دفترچه کاغذ حذف میشود و شعارگونه است اگر بگوییم که ما از این حذف معنادار منابع در این شرایط اقتصادی، آن هم در پایان استقرار دولت که بهخودی خود معمولا با مشکلاتی همراه میشود و کارها با میزان جدیت کمتری پیگیری میشوند خیلی خوشحالیم! اما جنبه مثبت این اتفاق میتواند این باشد که ما به ظرفیتهای اصلی علمی و فرهنگی برمیگردیم. این مساله را از ابتدای حضورم در مجموعه، پیگیری کرده ام و مورد توجه بوده اما این شرایط، دفعتا ایجاد نشده که انتظار داشته باشیم دفعتا تمام شود. ما دوران سختی را پیشرو داریم و اگر تعبیر شخصی نباشد؛ بهنظرم سختترین دوره علمی و فرهنگی را بهلحاظ تأمین منابع مالی، مجموعه شرایط اقتصادی و کرونایی حاکم بر نشر و اصلاحات مورد نیاز باید همین دوره دانست که البته با قطعا با لطف و یاری خداوند و همراهی مجموعه سازمان و همت همکارانم در انتشارات با تکیه بر ظرفیتهای اصلی مجموعه و در مسیر اصلی مأموریتهای انتشارات قابل مدیریت و تدبیر در راستای اهداف برنامه ریزی صورت گرفته است. این شرایط البته باعث افزایش همت و همدلیها نیز خواهد شد که برای گذشتن از این دوره، بیش از هر منابع و امکاناتی به کار میآید و راهگشاست.
در مصاحبه قبلی که با شما داشتیم، اقدامت تازهای را وعده کردید؛ از جمله تقویت بخش توزیع و فروش، فروش آنلاین و موزه و مرکز اسناد نشر. حالا با نزدیک شدن به سالگرد انتصاب خود، تا چه حد توانستید به برنامههای خود عمل کنید؟
یکی از مشکلاتی که ما با آن مواجه بودیم، این بود که فعالیت در سیستم بروکراتیک و تامین منابع در دورههای مختلف، چرخه فعالیتها را در قالب چرخههای سنتی محدود کرده بود و این شرایط مانع از روزآمد کردن فعالیتها میشود. در علمی و فرهنگی نیز از این لحاظ، مشکلاتی وجود داشت و خلأ یک سیستم یکپارچه که بتواند همزمان ارتباط بین حلقههای نشر، چاپخانه، فروشگاهها و… مهیا کند احساس میشد. در این وضعیت، گاهی پیش میآمد که کتاب چاپ شده بعضا بعد از گذشت یک هفته به فروشگاههای خودمان برسد اما الان یک سیستم یکپارچه در این زمینه داریم که سرعت ارائه و تحویل در کتابفروشیهای علمی و فرهنگی را به ۲۴ ساعت کاهش داده است. همچنین بخش فروش آنلاین هم به تحویل کتاب به مخاطبان سرعت بخشیده است که البته فاز توسعهای در حال انجام است و نقایص احتمالی نیز در این زمینه رفع خواهد شد. قرارداد با فیدیبو هم به دسترسی مخاطبان کمک میکند و جمیع اتفاقات رخ داده باعث شده که با وجود شرایط پیشآمده در دوران کرونا، فروش علمی و فرهنگی هم بهلحاظ تعدادی و هم بهلحاظ رقمی، بیشتر از دوره مشابه و دو برابر سال گذشته و شرایط غیر کرونایی باشد.
مطابق با آمارهای موجود، هنوز روند دو برابری را حفظ کردهایم و آمارها نسبت به سال گذشته، دوبرابر است. ضمن اینکه ما در یک بازه زمانی هشت ماهه، ۷۵ درصد میزان فروشی که برای سال ۹۹ بهعنوان هدف، تعریف شده بود را محقق کردهایم. در نظر داشته باشید که امسال، نمایشگاه کتاب تهران برگزار نشد و فروش نمایشگاهی نداشتیم، و کرونا نیز موانعی جدی در مسیر فروش کتاب در نشر ایجاد کرده است؛ موانعی که بعضا حتی در تولید کتاب نیز تاثیرگذار بودند. که با برنامه ریزی تولید دقیق و تدابیر صورت گرفته ما از این موانع با موفقیت عبور کردیم. در واقع ما بازمهندسی بازاریابی و فروش کردیم و با ایجاد روشهای نوین بازاریابی و فروش این حوزه را با توسعه شبکه فروش دیجیتال و بهبود هویت بصری انتشارات و تحقیق و استخراج آثار فاخر مهجور مانده در سالیان قبل و همینطور با راه اندازی فروش آنلاین و بهبود فرآیند تحویل سفارش به مشتری از ۱۴۴ ساعت به ۲۴ ساعت و گسترش فروش مستقیم به پهنۀ ملی، از طریق همکاری با ۱۸۰ فروشگاه فرهنگی در سراسر کشور و با ارتباط موثرتر با رسانهها و ایجاد بستر اطلاع رسانی نشر در شبکههای اجتماعی و برگزاری جلسات نقد و بررسی تخصصی کتاب (با رعایت پروتکلهای بهداشتی) با نام «نشست شبهای گلفام» و برگزاری جلسات و مراسم رونمائی از کتابها، آثار جدید و فاخر به همراه مصاحبه با مؤلفین و مترجمین با وجود محدودیتهای کرونایی زمینه را برای فروش بهتر و تعامل بهتر با مخاطبین فراهم کردیم.
یکی از اقدامات مهم دوره مدیریتم در انتشارات گرانسنگ علمی و فرهنگی را پروژه موزه و مرکز اسناد و احیای کتابخانه و آرشیو نشر با حدود ۵۰۰۰ عنوان کتاب منتشر شده و بیش از ۱۰۰۰۰۰ سند میدانم. از آنجا که نشرهای با این سابقه و فراوانی آثار در کشور بسیار کم شمارند و از طرفی هیچکدام تا بحال اقدام به دیجیتال کردن اسناد تاریخی خود به این شکل و در قالب موزه و مرکز اسنادی جامع ننموده اند، این اقدام در تاریخ نشر کشور بی نظیر خواهد بود. در واقع پس از قریب به هفت دهه، اسناد تاریخی مربوط به انتشارات فرانکلین، بنگاه ترجمه و نشر، سازمان کتابهای جیبی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی و انتشارات علمی و فرهنگی و زیرمجموعههای وابسته، که در سال ۱۳۹۵ و دوره مدیریت پیشین به دلایل نامعلومی پس از بین بردن کتابخانه به انبار چاپخانه انتشارات علمی و فرهنگی در سرخه حصار انتقال یافته و درون استخر روباز و در شرایطی غیراستاندارد و بسیار اسفناک قرار گرفته بودند را استخراج و به مجموعه انتقال داده و در ساختمان مرکزی انتشارات در حال ساماندهی فیزیکی و دیجیتال اسناد هستیم و بزودی علاوه بر احیای کتابخانه و آرشیو آثار نشر و آرشیو دیداری و شنیداری مجموعه، موزه و مرکز اسناد انتشارات تأسیس خواهد شد که به همین منظور تفاهمنامهای نیز با حضور رییس محترم سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مابین انتشارات علمی و فرهنگی و سازمان مرکز اسناد و کتابخانه ملی منعقد شد. همچنین طبق توافقهای صورتگرفته با یکی از موزههای خوشنام کشور، اقدامات آتی برای کاربرد موزهای این اسناد که بعضا منحصر به فرد است در حال برنامهریزی و اجراست. ارزش همت و همراهی همکاران خوبم در انتشارات برای پیشبرد این ایده ام با توجه به شرایط سختِ کرونایی برایم دوصد چندان است.
از دیگر مواردی که در علمی و فرهنگی خلا آن محسوس بود، نبود کارنامه نشر بود؛ چراکه هیچ مجموعه واحدی که اطلاعات ۵۰۰۰ عنوان کتاب چاپ شده در این انتشارات را شامل شود، در دست نبود. جمعآوری اطلاعات این کتابها که طی ۶۶ سال گذشته منتشر شدهاند، کار سادهای نیست و بعضا با دشواریهایی همراه است که با این وجود در حال تکمیل اطلاعات کارنامه نشر هستیم.
یکی دیگر از فعالیتهایی که در دستور کار داریم، تاریخ شفاهی علمی و فرهنگی است که هم بهلحاظ تصویری و هم بهلحاظ نسخههای چاپی تولید آن را در دستور کار داریم. این تاریخ شفاهی بنا دارد به تاریخچه علمی و فرهنگی و چهرههایی که در دورههای مختلف با مجموعه همکاری داشتهاند بپردازد.
یکی از گنجینههای ارزشمند علمی و فرهنگی، مجموعه طرح جلد کتابها است که از زمان فرانکلین؛ بهعنوان بنیانگذار صنعت نشر نوین در ایران، طراحی و به انتشار رسیده. در این ۶۶ سال طراحی جلدهای متعددی رقم خورده که همراه شدن آنها با توضیحاتی که از سوی کارشناسان و چهرههای سرشناس جمعآوری میشود، در قالب یک کتاب به نوعی تاریخ نشر است که حائز توجه خواهد بود. همچنین مجموعه دیگری را نیز در دست تولید داریم که گزیدهای از اسناد دورههای مختلف انتشارات و مراودات و مکاتبات بین چهرههای برجسته را شامل میشود.
مساله دیگری که با آن مواجه بودیم و اقداماتی را در باره آن انجام دادهایم؛ مساله کتابهای راکد بود. از گذشته یک میلیون نسخه کتاب در انبار داشتیم که کتابهای راکد و کندفروش ما را شامل میشوند. سعی کردیم روی این کتابها هم برنامهریزی داشته باشیم. بسیاری از این کتابها، کتابهای خوبی هستند و من در انبار ماندنشان را بیشتر حاصل نبود اطلاعرسانی و توزیع مناسب میدانم. طبیعی است وقتی کتابی خوب عرضه نشود، فروش مناسبی هم نخواهد داشت. بخشی از این کتابها به صورت مجموعهای در برخی جشنوارهها و با ارائه تخفیف، عرضه شدهاند. همچنین میتوان به عرضه این کتابها در قالب فروشهای ارگانی هم پرداخت. بههرحال وجود چنین انباری، برای ما بار روانی ناخوشایندی دارد و همانطور که میدانید؛ هزینههای انبارداری هم کمتر از هزینه خواب سرمایه خود کتابها نیست.
سازماندهی ساختار، توسعه بازارهای جدید، بهینه سازی فرآیند آماده سازی کتاب، راه اندازی واحد کنترل کیفیت نهایی، شفاف سازی مراحل قیمتگذاری، سفارش و و تمرکز و تأکید بر احیای فعالیت و اجرای پروژههای ویژه که تعداد قابل توجهی از آنها منتشر و در حال آمادهسازی و تولید است که دچار کندی و توقف شده بود.
ایجاد واحد آموزش و برگزاری جلسات آموزشی و دیدارها و نشستهای ماهانه و فصلی و … برای کارکنان که از ضرورتهای مجموعه بود و مدتها بود که مغفول مانده بود از دیگر اقدامات ما در این دوره است.
بهبود شفافیت و انضباط مالی و پرداخت بدهیهای سنواتی قبلی (بالغ بر ۶۰ میلیارد ریال) و کاهش چشمگیر دوره وصول مطالبات و پیگیری رفع مغایرات حسابهای سنواتی با سازمانها و نهادهای همکار و بالادستی از دیگر اقدامات این دوره است که انرژی بسیاری برای آنها صرف شده است.
به یک میلیون کتاب اشاره کردی که از گذشته در انبار موجود بوده است. آیا این کتابها با توجه به سال انتشارشان، مجددا قیمتگذاری میشوند؟
خیر. از ما انتظار میرود که به قیمتها دست نزنیم؛ بنابراین ما به قیمتهای پشت جلد کتابها که بهدلیل قدیمی بودن، بهمراتب ارزانتر از کتابهای موجود در بارازند، متعهدیم. بنابراین این کتابها با همان قیمت پشت جلد ارائه میشوند و علاوهبراین، آنها را با تخفیف عرضه میکنیم. البته سیاست حفظ قیمت کتابها در دورههای مختلف، به نظر من برای انتشارات، مزیتی محسوب نمیشود و باید با نظر هیاتمدیره، سیاست مناسب در زمینه کتابهای جدید اتخاذ شود.
در فروشگاههای علمی و فرهنگی نیز تفاوتهای محسوسی رخ داده است؛ هم از منظر ظاهر و نظم اداره فروشگاهها و هم نوع تعاملات و افزایش حضور مشتریان. افزایش تعامل با پدیدآورندگان و بازکردن درهای انتشارات رو به این افراد، یکی از اهداف اصلی ما است. تقویت این تعامل هم در انتشارات(با پدیدآورندگان آثار) و هم در کتابفروشیها و فضای مجازی و فروش آنلاین(با مخاطبین) در دستور کار قرار گرفته و در حال تلاش برای بهبود ارتباط و تعلامل هستیم. علاوه بر این موارد؛ در حوزه توزیع کتاب نیز تعاملات خوبی با مراکز پخش داشتیم. متاسفانه در دورههای گذشته بدهیهایی ایجاد شده بود که در این دوره بهلحاظ تعاملی، بسیاری از آنها حل شده و وصول مطالبات صورت گرفته است و ما شاهد همکاریهای گستردهتری در زمینه توزیع کتابها داریم.
چه مشکلی در حوزه پخش وجود داشت؟
در دوره مدیریت قبلی، به دلایل نامعلومی مقدمات انحلال شرکت «کتابگستر» که از شرکتهای زیرمجموعه انتشارات است از سوی مدیرعامل وقت فراهم و پیگیری شده بود و به دلیل استدلالهای صورت گرفته این شرکت پخش کتاب انتشارات با مصوبهای در حال تبدیل شدن به یک شرکت نرمافزاری بود. اطلاع دقیقی از دلایل درخواست این انحلال در دوره قبل در دست نبود اما از آنجایی که میدانستم اطلاعات درستی از این شرکت به سازمان ارائه نشده، با ارائه مستندات لازم و پافشاری روی اهمیت فعالیت این شرکت در علمی و فرهنگی و با تدبیر مدیر عامل محترم سازمان و مصوبه اعضای محترم هیأت مدیره سازمان پس از گذشت ۶ ماه و مسائل و مشکلات بسیاری که این تصمیم دوره گذشته بر مجموعه بار کرد، موفق شدیم کتابگستر را به علمی و فرهنگی برگردانیم و شرکت کتابگستر همچنان به عنوان یکی از شرکتهای زیرمجموعه انتشارت علمی و فرهنگی، فعالیت خود را ادامه میدهد. شرکتی که تعدادی نیروی جوان و با انگیزه دارد و اقدامات خوبی در همین مدت برای اصلاح روندهایش رقم خورده و مسئولیت پخش و تعامل با شرکتهای پخش و همچنین فروش کتابهای علمی و فرهنگی دارد و سابقه خوبی هم در مقاطعی در بازار کتاب داشته است. که در مجموع تلاشهای صورت گرفته برای حفظ این سرمایه قابل توجه بود.
با قطع شدن 90 درصد از بودجه؛ بهجز حوزه تولید و فروش کتاب، چه جایگزینهای دیگری را پیشبینی کردهاید؟
برای جایگزین کردن بودجهای که از محل چاپ دفترچههای بیمه به انتشارات میرسید، علاوه بر فروش کتاب، از سایر ظرفیتها نیز باید استفاده شود و ما به همین دلیل بر توسعه بازارهای جدید تمرکز کردیم. در گذشته با توجه به تامین بودجه از طریق دفترچه و عدم اتکای به توان و ظرفیت مجموعه، سادهترین تصمیم برای استفاده از ظرفیت استدیویی علمی و فرهنگی اتخاذ میشد که همانا اجاره دادن آن استودیوها به نازلترین قیمتها بود. اینک البته از ظرفیت این استدیوها برای تولیدات نشر هم استفاده میشود و ویدئوهای مربوط به معرفی کتابها، مصاحبه با چهرههای سرشناس نشر و پدیدآوران، تاریخ شفاهی و سایر برنامههای انتشارات نیز در این قالب تولید میشوند.
تولید محتوای آموزشی، ترویجی و ایجاد بستر برای تلویزیون اینترنتی سازمان و پروژه دیگری که تعریف کرده ایم، تاریخ شفاهی سازمان تامین اجتماعی است. ما با توجه به ظرفیتهای موجود در علمی و فرهنگی، پروژهای را که سالهاست سازمان تامین اجتماعی درصدد انجام آن است، تقبل کردیم که طرح کار درآمده و در جلسات مختلف شورای سیاستگذاری نهایی و آغاز شده است. همین پروژه میتواند آورده قابل توجهی برای علمی و فرهنگی باشد.
در حوزه تامین و رفاه نیز سازمان تامین و اجتماعی برنامه تولید کتاب و جزوات خاص برای دوره بازنشستگی بیمهشدگان را از قبل داشت که طرح اولیه انجام آن توسط علمی و فرهنگی ارائه شده تا بتوانیم بستههایی را تولید کنیم که درآمدهایی را برای انتشارات بههمراه خواهد داشت.
در حوزه نشر هم باتوجه به قراردادی که با فیدیبو بستهایم، از ظرفیت استدیوها برای دیجیتال کردن و صوتی کردن کتابها و تولید پادکستهای کتاب و برگزاری نشستها و برنامههای فرهنگی و رونمایی کتاب و تولید محتواهای مورد نیاز استفاده میشود. خلا این فعالیت باعث شده که یک مجموعهای که متعلق به سازمان صدا و سیما است (یعنی ایران صدا) در گذشته بخش قابل توجهی از کتابهای ما را بدون هماهنگیهای لازم، صوتی و روی سایت خود ارائه کرده است؛ جالب اینکه هیچ اشارهای هم به اسم علمی و فرهنگی نکردهاند.
با این حساب، تامین بودجه از دسترفته، بیشتر در قالب پروژههایی انجام میشود که از سوی سازمان تامین اجتماعی سفارش داده میشود.
بخشی از آنها برای بهبود فرایندهای خود انتشارات و اقدامات و برنامههای مدنظر خود نشر است و از ظرفیت باقیمانده هم برای سازمان تامین اجتماعی، مجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مجموعههای دیگری که خدمات مدنظرشان در توان ظرفیت و منابع و سرمایه انسانی مجموعه باشد استفاده خواهیم کرد.
آیا توان تولید و ارائه این خدمات در مجموعه شما وجود دارد؟
شرکت «فرهنگفیلم» که زیرمجموعه علمی و فرهنگی است، تنها دو نیرو دارد. خب معلوم است وقتی کل فرهنگفیلم به دو استدیو محدود شود که یکی از آنها سالها بسته باشد و دیگری، با قیمتی نازل در اجاره دیگران قرار بگیرد، انتظار دیگری نمیتوان از آن داشت. طبیعتا با ظرفیت موجود، نمیتوان خدمات مورد نظر را ارائه کرد؛ بههمینخاطر در حال حاضر با یکسری نیروهای جوان که فعالیتهای استارتاپی دارند، مشغول همکاری هستیم و تیمهای دیگری را نیز شناسایی کرده ایم. و بر اساس نیازهای موجود از امکانات استفاده و نیروهای متخصص و کارآمد را بکار خواهیم گرفت.
در صحبتهایتان به شرکت کتیبه و چاپخانه اشاره کردید. با توجه به کاهش روند چاپ دفترچههای بیمه، این بخش چه شرایطی را تجربه میکند؟
«شرکت کتیبه» که مدیریت چاپخانه را به عهده دارد نیز توفیقات حائز توجهی بهدست آمده است. جالب است بدانید که 85 درصد از کار چاپ و تولید دفترچههای تامین اجتماعی در این سالها، خارج از چاپخانه و با واسپاری به شرکتهای دیگر انجام میشد؛ با وجود اینکه توانایی و ظرفیت انجام آن توسط نیروهای چاپخانه وجود داشت. ما توانستهایم با اتکا به همان میزان نیرو و ظرفیت موجود، ظرف ماههای گذشته ظرفیت تولید را از 15 درصد به 55 درصد ارتقا دهیم و بعد از 22 سال توانستیم جلد دفترچه را در خودمان تولید کنیم. بهبود فرایندهای بهطورکلی در کتیبه، محسوس است و ادامه خواهد داشت. به نیروها هم وعده دادهایم که از سیستم وقت-مزدی به سمت سیستم کار-مزدی پیش خواهیم رفت.
هدف اصلی از فعالیت علمی و فرهنگی، انتشار کتابهای ارزشمند و مورد نیاز جامعه است. در زمینه نشر، چه آمارهایی رقم خورده است؟
ما در چاپ عنوان جدید ظرف مدت ۸ ماه به آمار تولید ۱۶۳ عنوان جدید و تقریبا همین میزان، تجدید چاپ رسیدهایم(در مجموع بیش از ۳۰۰ کتاب در ۸ ماه) که با توجه به آمارهای تولید در سالهای قبل، رکورد جدیدی محسوب میشود که باز هم تأکید می کنم تلاش امتشارات باید بیش از کمیت بر ارتقای کیفی آثار و بازگشت به سیاق گذشته و دوران درخشان و تولید آثار فاخرش باشد). با این وجود من این رکورد را متاثر از بازنگری در برنامهریزی تولید میبینم که با حذف رویههای تکراری و بیفایده محقق شد. مثلا ما ضرورت جابجایی نیروها بین طبقات را با یکپارچه سازی فضای فرهنگی انتشارات در یک طبقه، از بین بردیم. در سابقه فرانکلین هم اگر جستجو کنید، این فضای فلت و یکپارچه وجود داشته است تا نیروها در بخشهای مختلف، ارتباط و تعامل بیشتری داشته باشند. امروز از این تغییر راضی هستیم و نیروهای فعال در مجموعه فرهنگی نیز آن را موثر و مثبت میدانند. ما حتی میتوانستیم بیشتر از این هم تولید داشته باشیم اما در ماه نهم بر بازنگری در فرآیند تولید، برنامه ریزی هدفمند در مورد تجدید چاپها و احیای شورای علمی و تخصصی با توجه به شرایط موجود و تعهداتی که شرح آن رفت، به همین حد اکتفا کردیم و به به جای سرعت تولید بر اصلاح رویهها و بهبود فرایندهای تولید تمرکز شد و البته روند تولید ادامه دارد و طبیعتا آمار فعلی بیش از این عددی است که در ابتدای پاسخ به این سوال اشاره شد.
ما ۱۲۶۱ تعهد چاپ کتاب از قبل داشتیم؛ تعهد به این معنا که قرارداد حقوقی برای آنها بسته شده و مبلغ ۹۵ میلیارد ریال بهعنوان حقالتالیف و حقالترجمه در قبال این قراردادها پرداخت شده است اما هیچ کدام در مسیر تولید قرار نگرفته بودند. با توجه به این میزان تعهد، در بهترین حالت میتوانیم نزدیک به ۱۰ سال زمان نیاز است که همه آنها را بهچاپ برسانیم. با همه مسایلی که این تعهدات ایجاد کرده است ما در مدیریت جدید خود را مقید به انجام انبوه تعهدات انتشارات به اهل قلم در دوره پیشین می دانیم و با وجود آنکه حجم این تعهدات، مدیریت جدید را عملا از برنامهریزی و انجام بسیاری از طرحهای مورد نظر خود در زمینه محتوایی و آثار باز داشته است، در این زمینه به هیچ وجه کوتاهی یا تردید را روا نمیدانیم. مسأله دیگر علاوه بر حجم تعهدات، از بین رفتن و توقف فعالیت شوراهای تخصصی بود که حدودا سه سال از توقف فعالیت و جلسات شوراهای تخصصی کودک و بزرگسال که از اولویتها و موارد ضروری نشر است گذشته بود و در این دوره آنها را احیا کردیم. در حوزه کودک، این شورا را در اسرع وقت تشکیل دادیم و از اساتید برجسته این حوزه دعوت به همکاری کردیم. تعهدات در حوزه کودک، کمتر و برنامهریزی آن سهل تر بود و پس از بررسی مشکلات و تعیین اولویتها توسط شورا در صف انتشار قرار گرفتند. اما شورای بزرگسال، کار سختتر بود چون حجم تعهدات بسیار زیاد است و تشکیل شورا با تقسیمات و نفرات متخصص، با توجه به اینکه بدون ارزیابی آثار پذیرش شده همگی نهایی و منتج به قرارداد شده بود بسیار کار را سخت کرد. ما باید به اساتید و اعضای شورا میگفتیم که ما 1261 تعهد داریم که بدون شک باید آنها را منتشر کنیم و نمیشود تصمیم دیگری برای آنها گرفت. ما 26 جلسه با متخصصان در بخشهاش مختلف برگزار کردم و تصمیم نهایی این شد که شورای تخصصی کتابهای بزرگسال در این مقطع، روی اولویت انتشار کتابها با اتکا به کیفیت آنها و کار کند و این ماجرا وقتی دشوارتر است که ما منهای کیفیت بایستی به شاخص میزان بودن در صف انتظار بودن هم توجه کنیم. این یعنی تا پایان سال، کتابها دستهبندی شدند و شوراهای علم تصمیم میگیرند که با توجه به نیاز جامعه و ظرفیتهای انتشارات، کدام کتابها در صف انتشار قرار بگیرند. البته ناچار بودیم برخی از کتابها که مثلا چهار یا پنج سال پیش قرارداد آنها بسته شده بود، بهدلیل ضروت تعهد را فارغ از نظر شورای تخصصی، منتشر کنیم.
پس عناوین چاپ اولی شما، جزو همان تعهدات قبلی بوده است؟
به دلیل حجم تعهدات، عمدتا جز تعهدات بودهاند اما تمامی پروسه تولید در دوره مدیریت جدید صورت پذیرفته و فایلهای پذیرش شده ی منتج به قرارداد، تمامی مراحل کتاب سازی و تولید و چاپ و انتشارش در این دوره بوده که عدد تولید در این شرایط قابل توجه و یک رکورد محسوب می شود.
یعنی در حال حاضر پذیرش کتاب جدید ندارید؟
چرا داریم. ما پذیرش کتاب را متوقف نکردهایم و کار را با دقت و سختگیری و ملاحظات بیشتری پیش می بریم و حتما شورای علمی و تخصصی ما ارزیابی خواهد کرد و بدون تأیید شورا پذیرش نخواهیم کرد منتها تعهد انتشار این کتابها با توجه به تعهدات قبلی تعیین میشود. سیاست ما این است که آثاری را پذیرش و منتشر کنیم که بهلحاظ کیفی، شایسته نام علمی و فرهنگی باشند؛ ولو اینکه تعداد آنها زیاد نباشد. بنابریان کتابهای ارائه شده ظرف این مدت پذیرفته شده و برای بررسی به شوراهای تخصصی تحویل شده است.
تشکیل شوراهای تخصصی از یکسو، انتشار سفارشی کتاب را هم متوقف میکند و روابط نمیتواند در انتشار کتابهای عموما بیکیفیت، نقشی داشته باشد. ملاک تشخیص برای ما، نظر شوراهای تخصصی است و معتقدم جدیت باید در حدی باشد که هرکسی فکر نکند مثلا پایانهنامهاش(که کیفیتی ندارد و هرگز نمی تواند در جایی مثل علمی و فرهنگی منتشر شود) قابلیت تبدیل شدن به کتاب؛ آنهم در انتشارات علمی و فرهنگی را دارد.
امکان انتشار تعهدات در قالب چاپهای دیجیتال وجود ندارد؟ با این روش میشود زودتر به سقف تعهدات رسید.
در عمده قردادها، چاپ کاغذی تعهد شده است و تبدیل نوع چاپ، نیازمند مذاکره با صاحب اثر و جذب رضایت آنها است. در برخی قراردادها امکان این امر هست و به این راهکار هم فکر کرده ایم که پس از جمع بندی در شورای علمی راهکارهای مناسب برای کاهش بار تعهدات و حل و فصل آنها به بهترین شکل را اجرایی خواهیم کرد. لازم به ذکر است که برای بررسی و حل و فصل تعهدات کارگروه حقوقی هم تشکیل شده که جلسات آن و تلاش همکاران مرتبط منجر به بازنگری جدی در تیپ قراردادها و بهبود متن و افزودن بندهای راهگشا و البته با در نظر گرفتن منافع طرفین شد که در آینده بسیار کمک کننده خواهد بود تا مانند گذشته ملاحظات جدی را متوجه نشر نکند و از طرفی پدیدآورندگان هم کمتر دچار تأخیر و سردرگمی باشند و فرایند شفاف تر و در عین حال دقیق تر شود.
انتشارات علمی و فرهنگی و فعالیتهای آن در ماههای اخیر، به مناقشات هم مواجه بوده است که حتما از آنها اطلاع دارید. بخش از این مباحث که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، به برخی تغییرات و جابجاییها در ساختار اداری انتشارات ارتباط دارد که از آنها بهعنوان استعفاهای ناشی از سوءمدریت نیز یاد شده است. لطفا کمی درباره تغییرات و دلایل آن توضیح دهید.
اینکه فردی قراردادش به اتمام رسیده باشد و به هر دلیل مجموعه تمایل به ادامه همکاری نداشته باشد یا مأموریت فرد از سازمان مبدأ پایان پذیرفته و سازمان مبدأ امکان تمدید مرخصی یا مأموریت نداشته باشد یا ارتقایی برای فرد در مجموعه قبلی اش فراهم شود و … طبیعتا نمی توان مانع شد. در کنار اینها حتما افرادی که ادامه حضورشان به صلاح مجموعه نباشد و یا مسئولیت شان را درست انجام ندهند و اهمال کاری کنند یا منافع فردی شان را بر منافع و مصالح مجموعه مقدم بگمارند، قطعا در مجموعه جایی نخواهند داشت. عمده افرادی که در آن خبر کذب به آنها اشارهشده کماکان در مجموعه مشغول به کار و خدمت هستند –مشخصا مدیر خدمات نشر، مدیر اداری و پشتیبانی و مدیر حراست- و اصلا از مجموعه جدا نشدهاند. شما هم می دانید که اگر استعفا و استعفانامهای درکار بود، یا مستنداتی برای ادعاهایشان داشتند تا حالا در فضای مجازی و در کنار مطالب منتشر شده، حتما اسناد هم منتشر میشد. متاسفانه گویا عدهای که با تغییرات و اصلاح روندها و تصمیم و اراده مدیریت جدید، حضورشان منتفی یا از منافع خود محروم شده بودند و نیز افرادی دیگر که در برآورد مطامع خود از این مجموعه شریف فرهنگی – اقتصادی با آغاز دوره جدید، ناکام ماندند، به شکل کمسابقهای به جوسازی اقدام کردهاند، یا اقداماتی چون تلاش واهی برای تحریک بزرگواران عرصه فرهنگ و هنر، خاصه مرتبطان پیشین و پیشکسوتان این مجموعه را بروز دادهاند. بزرگوارانی که بهعنوان سرمایههای مجموعه، در رویکرد مدیریت فعلی، مورد مراجعه قرار میگیرند و تلاشها برای احیای نشر و تکریم و احترام این بزرگان به عنوان سرمایههای اصلی نشر و تلاش برای بازسازی اعتماد و ترمیم رابطه با آنها در این مدت بر افراد اصیل این حوزه و مخاطبان آگاه نشر پوشیده نیست و این فضاسازیها و هجمهها و انتشار اخبار کذب و فشارهای ایجاد شده قطعا خللی در اراده و عزم ما در تلاش برای رسیدن به اهداف ایجاد نخواهد کرد و آگاهیم که توجه به این فضاسازیها و حواشی ما را از اهداف اصلی و برنامههای مدنظر دور خواهد کرد که همانا هدف اصلی عوامل این فضاسازیها برای دستیابی به منافع و مطامع مدنظرشان و برخی هم برای سرپوش گذاشتن بر کاستیها و عملکردشان است که بر مخاطبین آشکارتر از آن است که بتوان با این تحرکات واهی پنهانشان کرد.
ما مصمم و استوارتر از گذشته با کار صادقانه و درست و اثرگذاری پاسخ خواهیم داد. کما اینکه شیوه ما در این مدت علیرغم فشارها و هجمه ها، حفظ شأن و جایگاه انتشارات گرانسنگ علمی و فرهنگی و عدم توجه به ایجاد حاشیهها با علم به مقاصد و مطامع افراد دست اندرکار است.اکثریت افرادی که در آن خبر کذایی از ناحیه و البته آن دسته از افراد و رسانه هایی که علیرغم اطلاع از عدم صحت خبر و علم به واقعیت موضوع و با وجود تذکر از طرف مجموعه حاضر به اصلاح و حذف خبر کذب خود و توضیحات مجموعه نشده اند، حق پیگیری قانونی از مراجع ذیصلاح برای افرادی که از آنها یاد شده یا به اسم آنها مصاحبه صورت گرفته! و همچنین برای خود انتشارات محفوظ است.
مهم و ضروری می دانم که اشاره کنم اقداماتی که در این مصاحبه در مورد آن گفتگو کردیم و اقدامات دیگری که محدودیت زمانی مصاحبه امکان طرح شان را نداد، ماحصل تلاش جمعی کارکنان شریف انتشارات علمی و فرهنگی است که در دوره جدید انتشارات با تأکید بر شفافیت و با هدف بهبود و ارتقای فرایندها و بازگشت به تولید آثار فاخر و در شأن پیشینه نشر وزین علمی و فرهنگی و با تکیه بر سرمایههای اصلی نشر که پدیدآورندگان آثار این نشرند و تعامل و احترام بزرگان و بر مبنای منافع ملی در حوزه فرهنگ و در شرایط خطیر کشور رقم خورده و قابل توجه است و ان شاءالله با لطف و یاری پروردگار و عزم جدی مجموعه بر ایستادگی بر اصول و دغدغههای اصیل فرهنگی و تلاش صادقانه برای دستیابی به اهداف اتفاقات بهتر نیز رقم خواهد خورد.
امیدواریم رسانههای مسئول، متعهد و آگاه ما بیش از پیش دیده بان شفافیت، عدالت و انتشار اطلاعات درست و تنویر افکار عمومی در راستای مبارزه اصولی (نه شعاری و گمراه کننده) با فساد و در چارچوب منافع ملی باشند و نظام اداری و مدیریتی کشور از جمله این مجموعه را در مسیر اصلاح، بهبود رویهها و پیشبرد اهداف علمی و فرهنگی خود یاری رسانند.
احیای نشریه «کتاب امروز» نیز مسائلی را بههمراه داشت و به قراردادی که برای تولید محتوای آن با یک گروه بسته شده از یکسو و ذکر نام برخی از چهرههای پیشکسوت در بخش شورای سردبیران برمیگردد.
بله. یکی از اقداماتی که در ماههای گذشته و با وجود سختی شرایط، انجام شد، احیای نشریه «کتاب امروز» بود. این نشریه هشت شماره از سال 50 تا 52 با مدیریت و همکاری بزرگانی مانند کریم امامی، نجف دریابندری و… منتشر شده بود و ما تصمیم گرفتیم این نشریه را دوباره منتشر کنیم. بعد از انجام کارهای اولیه برای اخذ مجوز، با توجه به اینکه امکان انجام کار بهلحاظ تخصصی در مجموعه نبود، از یک تیم جوان و خوشفکر خواستیم که اجرای کار را بهعهده بگیرند. کارها پیش رفت و یک شماره از این نشریه در دوره جدید منتشر شد؛ شمارهای که شماره صفر و پیششماره بود؛ نه شماره اول! برای اینکه هم شروعی باشد برای انتشار مجدد این نشریه قدیمی و هم اینکه چهارچوب اصلی کار و احیانا مشکلات و نواقص کار برای ادامه راه دستمان بیاید که همین هم شد و اغلب اعضای شورا هم با توجه اشکالات موجود در پیش شماره، تأکید داشتند که این شماره، شماره صفر مجله در دوره جدید انتشار باشد. بههمین دلیل هم بود که مانور تبلیغاتی در فضای مطبوعات و کتابفروشیها برای عرضه و فروش این شماره نداشتیم و تعدادی از آن تنها در فروشگاههای علمیوفرهنگی و به صورت محدود عرضه شد.
کار تولید و انتشار این شماره را با قرارداد و رقمی مشخص، آغاز کردیم و بهخاطر تعاملاتی که ایجاد شد تصمیم گرفتیم از برخی بزرگان در قالب یک شورای مشورتی در پیشبرد اهداف نشریه استفاده کنیم. مذاکرات انجام شد و خوشبختانه چهرههای سرشناسی این همکاری را پذیرفتند تا به ما مشورت بدهند. برخی از مطالب منتشر شده در همین شماره صفر هم به قلم این بزرگان است. وقتی کار به چاپ و مراحل پایانی رسید، یکی از نیروهای طرف قرارداد، انتظار داشت که نامش بهعنوان سردبیر در نشریه منتشر شود؛ درصورتی که در مذاکرات هم روی «شورای سردبیری» تأکید شد و در واقع هیچ تعهدی نسبت به درج نام ایشان بهعنوان سردبیر وجود نداشت. نام ایشان بایستی در ترکیب شورا و در کنار سایر اعضای شورای سردبیری درج میشد که اتفاقا ترکیب پیشکسوتان و جوانترها، از رویکردهای ما بود که علیرغم تأکیدها نپذیرفتند و با این اوصاف با توجه به تصمیمات اتخاذ شده در مجموعه و سیاست نشر امکان انحصاری درج شدن و درج عنوان «سردبیر» برای فردی که تمایل داشت وجود نداشت.
این نکته نیز حائز اهمیت است که عمده مطالب شماره صفر، توسط افرادی خارج از تیم طرف قرارداد، تهیه و تولید شده بود؛ ازجمله چند یادداشت، دو مصاحبه از شمارههای پیشین کتاب امروز و مطالب و معرفی کتابهای مربوط به نشر و … که با این وجود حقوق مشخص شده در قرارداد، تمام و کمال پرداخت شد و از زحمات آنها متشکریم. خوشبختانه مطالب شماره یکم این نشریه تحت نظارات همان شورا و بزرگان در حال آماده شدن است و بهزودی منتشر خواهد شد.
همچنین مهر نوشت: روابط عمومی انتشارات علمی فرهنگی در واکنش به گزارش گم شدن آرشیو شفاهی توضیح داد: مدیریت جدید مؤسسه نیز تنها از طریق مراجعه سرکار خانم حکمت از موضوع مطلع شده بود.
به گزارش خبرنگار مهر، پس از انتشار خبر «گم شدن آرشیو صوتی فرهنگ شفاهی در انتشارات علمی و فرهنگی» که از جانب منیژه حکمت به صورت امانی در اختیار این انتشارات قرار داشت، روابط عمومی انتشارات علمی و فرهنگی پاسخی را برای گروه فرهنگ و اندیشه مهر ارسال کرد که آن بخش از جوابیه که مرتبط با مصاحبه بود در ادامه خواهید خواند:
مدیریت محترم خبرگزاری مهر
نظر به انتشار گزارش با عنوان «گم شدن آرشیو صوتی فرهنگ شفاهی در انتشارات علمی و فرهنگی» در تاریخ ۲۴ آذرماه جاری در سرویس فرهنگ و اندیشه آن خبرگزاری محترم، نه بنا بر نص قانون مطبوعات، بلکه از جهت رعایت انصاف و نیز واقعیت گرایی آن رسانه محترم، که ای کاش پیش از انتشار گزارش یادشده نیز بیشتر مورد توجه قرار میگرفت، خواهشمند است نسبت به انتشار توضیح شرکت انتشارات علمی و فرهنگی به شرح زیر اقدام لازم را مبذول فرمائید.
همان گونه که در گزارش آن رسانه محترم نیز اشاره شده است، در زمان دوره مدیریت جدید شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، سرکار خانم منیژه حکمت، سینماگر محترم، در مراجعه به مدیریت جدید، ابراز داشتند که در دوره مدیریت قبلی، با مراجعه به انتشارات، اعلام آمادگی کردهاند تا آرشیو صوتیای را که در اختیار ایشان قرار داشته به انتشارات علمی و فرهنگی واگذار کنند که طبق اظهارات ایشان بدون هیچ مکاتبه، قرارداد، تنظیم صورتجلسه تحویل و یا دریافت رسید و حتی بدون ثبت لیست آرشیو ذکر شده توسط خود ایشان صورت گرفته و آرشیو یادشده که از آن با این سطح اهمیت و تحت عنوان «آرشیو صوتی فرهنگ شفاهی» یاد شده تنها طی صحبت شفاهی با مدیریت وقت مجموعه تحویل داده شده و سرنوشت آن تاکنون نامعلوم است.
از آنجا که مدیریت جدید مؤسسه نیز تنها از طریق مراجعه سرکار خانم حکمت از موضوع مطلع شده بود، بررسیهای انجام شده به این نتیجه منجر شد که چون هیچ گونه مکاتبه اداری ثبت شده در این زمینه وجود نداشته و سرنوشت آرشیو طرح شده، برای انتشارات نیز نامعلوم است. از این رو از ایشان درخواست شد سرنوشت موضوع را از مدیریت پیشین انتشارات هم جویا شوند که اقدامی از سوی ایشان صورت نگرفت و مدیر انتشارات در این خصوص برای بررسی دقیق موضوع و اظهارات صورت گرفته با مدیر پیشین انتشارات جناب آقای دکتر کوثری نامه نگاری کرده و منتظر دریافت پاسخ است.
در ادامه نیز برخلاف ادعای طرح شده در گزارش مورد بحث، روز پیش از انتشار این گزارش، تلاش شد با سرکار خانم حکمت تماسی برقرار شود که در واکنشی پیامکی ابراز کردند، قادر به پاسخگویی نیستند. از همان طریق از ایشان درخواست شد که برای امکان پیگیری دقیقتر موضوع، روند تحویل آرشیو و هرگونه اطلاعاتی در این زمینه را به صورت مکتوب اعلام فرمایند تا پیگیری موضوع ممکن باشد؛ اما درنهایت واکنشی به این درخواست دریافت نشد که در کمال تعجب، روز بعد از آن، در این زمینه با خبرگزاری مهر مصاحبه شد.
از این رو با توجه به اینکه تحویل مورد اشاره، بدون هیچ گونه تشریفات اداری انجام شده است، اتفاقاً این همچنان درخواست مدیریت انتشارات از سرکار خانم حکمت است که لطفاً روند تحویل، لیست موارد آرشیوی و آن فرد یا افرادی را که آرشیو مورد ادعا را به ایشان تحویل دادهاند معرفی فرمایند تا برای مجموعه، پیگیری موضوع، ممکن باشد و این درخواست به صورت مکتوب و با ارسال نامهای هم به ایشان ابلاغ شده و انتشارات کماکان منتظر پاسخ ایشان برای پیگیری دقیقتر موضوع است.
تا جایی که من دیدم نمونه هایی همچون امیرکبیر و علمی فرهنگی و علمی نشرهایی بنجل هستند که همچنان به بازچاپ کتابهای 50 سال پیش خود، البته در حوزه ادبیات جهانی، مشغول اند. اینها بدون بودجه دولتی قطعا ورشکسته می شوند.