خرید تور تابستان

کرامت انسانی و توضیحی درباره عذرخواهی حجت‌الاسلام صدیقی

رضا سلطان‌زاده، مدیرمسئول هفته‌نامه‌ی آیینه یزد در یادداشتی با عنوان «کرامت انسانی و توضیحی درباره عذرخواهی کاظم صدیقی» نوشت:

حجت‌الاسلام کاظم صدیقی خطیب موقت نمازجمعه تهران در گفت‌وگو با شبکه قرآن صداوسیما درباره آیت‌ا… مصباح یزدی و روزهای بیماری ایشان اعلام نمود: «بر ما خیلی سخت می‌گذشت ایشان که دید ما بسیار ناراحت هستیم چشمشان را باز کردند و فرمود که ناراحت نباشید این ناراحتی تا دو هفته است بعد از دو هفته باغ وسیعی برای ما تدارک دیده شده است که ما را به آنجا می‌برند. این دلداری را به ما داد و دقیقا دو هفته بعد همه چیز تمام شد. یعنی ایشان از زمان فوتشان خبر داشتند و جایگاهشان را هم به ایشان نشان داده بودند (در یک باغ وسیعی ما را می‌برند) او ادامه داد: آیت‌ا… مصباح یزدی را در خانه غسل دادند و کسی غسل داد که آیت‌ا… حق‌شناس را غسل داده بود؛ دامادِ داماد ایشان آقای دکتر محمدی جزو مریدان آیت‌ا… حق‌شناس بود او تعریف کرد آیت‌ا… جاودان به ما پیام داد که اگر از آقای مصباح یک کرامتی دیدید به ما بگویید. غسال روایت می‌کند وقتی این پیام را دریافت کردم آرزو کردم که‌ای کاش آیت‌ا… مصباح در آن دنیا شفاعتی بکند. تا این آرزو را کردم دیدم آیت‌ا… مصباح چشمانشان را باز کردند و یک نگاه مهربانانه‌ای کرد و دوباره چشمانش را بست. او در پایان آیت‌ا… مصباح یزدی را از اولیای مسلم خدا معرفی کرد.»(1)

چند روز بعد به دنبال انتقادات و اعتراضات عده‌ای از روحانیون، فعالان سیاسی، نویسندگان و روزنامه‌نگاران و واکنش‌های فراوان در فضای مجازی و رسانه‌ها حجت‌الاسلام صدیقی از بیان مطالب خلاف و غیرواقعی که درباره آیت‌ا… مصباح یزدی گفته بود عذرخواهی کرد و اظهار داشت: «ما اشتباه کردیم که آن موضوع را به عنوان کرامت نقل کردیم.»(2)

ای کاش حجت‌الاسلام صدیقی از طریق همان شبکه صدا و سیما ضمن عذرخواهی از بیان مطالبی گرچه خنده‌آور اما تأسف‌انگیز به بینندگان و شنوندگان و برای ثبت در تاریخ اعلام می‌نمود: «هیچ‌یک از افراد اجتماع بر دیگری تقدم ندارد و هیچ‌گونه برتری‌جویی و فخرفروشی و بزرگ‌منشی در بین نیست و تنها تفاوتی که مقتضای قریحه انسانی است و فطرت بشر هم از آن ساکت نیست تقوی است و مسأله تقوی هم راجع به خداست و ربطی به مردم ندارد… از نظر جریان قانون دینی و از بین رفتن فاصله‌های طبقاتی در شوؤن اجتماعی، حاکم و محکوم، امیر و مامور، رئیس و مرئوس، آزاد و بنده، زن و مرد، غنی و فقیر، کوچک و بزرگ در اسلام دارای یک موقعیت می‌باشند که قانون در حق همگان یکسان اجرا می‌شود و در اسلام قوه مجریه یک طایفه ممتاز در اجتماع نیست…»(3)

«مردی از حضرت عیسی‌بن مریم(ع) پرسید کدامین انسان برتر است؟ حضرت از روی زمین دو کف خاک برگرفته فرمود: کدام یک از این دو کف خاک برتر است؟ مردم از خاک آفریده شده‌اند هرکدام که با تقواتر باشند برتر خواهند بود…»(4)

در آیین اسلام، مال و ثروت، پست و مقام، کاخ و قصر، خدم و حشم، وکالت و وزارت، حکومت و ریاست، لباس، تحصیلات حوزوی و دانشگاهی، سکونت در کاخ‌ها و ویلاهای صدها میلیارد تومانی، اداری و بازاری، قوم، نژاد، رنگ و زبان باعث کرامت انسانی نبوده و نیست. مکرر شنیده یا دیده شده است افرادی بعد از مرگ نه تنها چشم باز کرده بلکه به زندگی بازگشته و مدتی به حیات خود ادامه داده‌اند. اخیراً یکی از قاچاق‌چیان بعد از بدار آویخته شدن و انجام مراسم قانونی به اصطلاح زنده شد و اکنون در مورد وی اظهارنظرهای گوناگونی می‌شود که چگونه با وی رفتار کنند.

مرحوم آیت‌ا… حاج غلامرضا فقیه خراسانی صاحب کرامت بود که مکرراً مردم شاهد بودند بعد از روضه‌خوانی پاکت دریافتی از طرف بانی را بدون اینکه از وجه آن مطلع باشد به مستمندی می‌داد که کنارش ایستاده بود یا افرادی چون حاج شیخ حسن کرباسی یزدی که علاوه بر مساعدت به نیازمندان ساده‌زیست بودند. کرامت و عظمت و بزرگی در این است که انسان‌ها آن‌چنان از خودگذشتگی و ایثار داشته باشند درحالی که خود و خانواده‌شان گرسنه هستند غذای روزانه و یا افطاری را به مسکین و یتیم و اسیر بدهند.

در جامعه‌ای که میلیون‌ها نفر در فقر مطلق به سر می‌برند، در اثر بیچارگی اعضای بدن خود را به فروش می‌گذارند، روز به روز سفره آنها کوچک و کوچک‌تر می‌شود از حداقل خوراک و پوشاک نیز برخوردار نیستند و چه بسا افرادی در اثر فقر و گرسنگی به فساد و فحشا کشانده می‌شوند در این صورت آنان که از همه امکانات زندگی و پزشکی و بهداشتی برخوردارند به موقع به سیاحت و زیارت می‌روند یا در هنگام بیماری از بهترین امکانات پزشکی برای معالجه آنان استفاده می‌شود یا برای مداوا به خارج اعزام می‌شوند می‌توان ادعا نمود که صاحب کرامت هستند؟

آنان که میکروفن صدا و سیما را در اختیار کاظم صدیقی قرار داده تا از چشم باز کردن آیت‌ا… مصباح بگوید مکرراً باید به مردم اعلام کنند بنیانگذار جمهوری اسلامی می‌گوید: «و من به همه اقشار ملت- به تمام- عرض می‌کنم که در اسلام هیچ امتیازی بین اشخاص غنی و غیرغنی، اشخاص سفید و سیاه، اشخاص و گروه‌های مختلف، سنّی و شیعه، عرب و عجم، و ترک و غیرترک- به هیچ وجه- امتیازی ندارند. قرآن کریم امتیاز را به عدالت و به تقوا دانسته است. کسی که تقوا دارد امتیاز دارد، کسی که روحیات خوب دارد امتیاز دارد؛ اما امتیاز به مادیات نیست، امتیاز به دارایی‌ها نیست. باید این امتیازات از بین برود؛ و همه مردم علی‌السّواء هستند با هم و حقوق تمام اقشار به آنها داده‌ می‌شود. و همه در حقوق مساوی هستند. اقلیت‌های مذهبی حقوقشان رعایت می‌شود؛ اسلام به آنها، برای آنها احترام قائل هست. برای همه اقشار احترام قائل است. کردها و سایر چیزها- سایر دستجاتی که هستند و زبان‌های مختلف دارند، اینها همه برادرهای ما هستند و ما با آنها هستیم و آنها با ما هستند؛ و همه اهل یک ملت و اهل یک مذهب هستیم…»(5)

افرادی چون شیخ کاظم صدیقی باید بدانند این‌گونه سخن گفتن و خرافاتی از این دست تعریف نمودن در حقیقت نه تنها به نفع اسلام نیست بلکه در ذهن افراد از طبقات و گروه‌های مختلف پرسش‌هایی مطرح می‌شود، به عنوان نمونه آیت‌ا… مسعودی خمینی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم می‌گوید: «…اگر میت چشمانش را باز کرده، پس زنده بوده و باید پرسید چرا گذاشته‌اند او دوباره تلف شود؟… اگر می‌خواهیم عقیده مردم را محکم کنیم با این کارها چنین اتفاقی نمی‌افتد. اگر هم می‌خواهیم عقیده مردم را خراب کنیم چرا از این امکانات برای چنین کاری استفاده می‌شود؟

حجت‌الاسلام مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این زمینه اظهار داشته است: این‌که در یک برنامه زنده تلویزیون کسی ادعا کند فرد مرده چشم‌هایش را باز کرده و نگاه مهربانانه‌ای کرده و دوباره چشم‌هایش را بسته است، هرکس بشنود می‌خندد… صدا و سیما در برنامه‌های زنده خودش در موضوعات مهم دینی و بیان مسائل قرآنی که مستقیم با اعتقادات و دینداری مردم و معرفی چهره اسلام از دید جمهوری اسلامی ایران ارتباط دارد باید نهایت احتیاط و دقت را داشته باشد…»(6)

مدیران شبکه‌های صدا و سیما باید زمینه‌هایی فراهم نمایند تا حقایق و واقعیت‌های دین مبین اسلام بازگو گردد آیت‌ا… موسوی اردبیلی می‌گوید: «…من از ترس هم پیش امام‌خمینی(ره) نمی‌گفتم استخاره کنید. چون می‌دیدم خوشش نمی‌آید. امام اهل این کارها نبود. اهل ذکر به صورت ظاهر نبود، حتی ندیدم از آدم‌هایی که مشهورند به ذکر و کرامات و امثال آنها، امام از آنها تعریف کنند یا قضایایی از کرامات نقل کنند. امام می‌گفت من کور باطنم!…»(7)

حجت‌الاسلام مسیح مهاجری ضمن توضیحاتی درباره ملاقات با آیت‌ا… سیستانی که اجازه دست‌بوسی به وی ندادند می‌نویسد: « به آیت‌ا… عرض کردم: ایران، گرفتار خرافات است و انحراف عقیده و سستی اعتقادات به دلیل میدان‌دار شدن افراد کم‌سواد و سودجو بیداد می‌کند… آیت‌ا… سیستانی، مهلت ندادند من همه مطالبم را در این زمینه بگویم و با روحیه‌ای آماده و البته مشتاق و مسلط نسبت به این مقوله، شروع کردند به اظهارنظر کردن و گفتند: شما خودتان این وضع را به وجود آورده‌اید. هی گفتید آقای بهاء‌الدینی اینطور است و آنطور است. هی کرامات گفتید. من خودم در قم بودم و این چیزها را می‌دانم و اینجا هم که هستم کتاب‌های زیادی می‌خوانم و این حرف‌های کرامات را که می‌زنند و می‌نویسند می‌خوانم و معتقدم شما خودتان، کشور را به روزی انداخته‌اید که این گرفتاری‌ها پیش آمده و جمکران را آنطور بزرگ کرده‌اید و منبری‌ها آن حرف‌ها را می‌زنند. من منبرها را هم گوش می‌کنم…»(8)

محمد مهاجری از چهره‌های اصولگرا از جمله اعتراض‌کنندگان به سخنان کاظم صدیقی می‌باشد و در روزنامه جمهوری اسلامی ایران نوشته است: «هر آدم مصلحت‌اندیشی که جناب حجت‌الاسلام کاظم صدیقی را به عذرخواهی و تصحیح اشتباهش درباره مرحوم آیت‌ا… مصباح یزدی ترغیب یا وادار کرد، ان‌شاءالله ماجور باشد اما… اما تقلیل دادن اشتباهات آقای صدیقی به همین یک مورد، خودش اشتباه بزرگتر و جفا به دین و اعتقادات مردم است. چرا که جناب صدیقی در مواردی اظهاراتی دردناک‌تر از مورد اخیر هم بر زبان رانده است. لابد آقای صدیقی ویدئویی را که از سخنانش موجود است و در مراسم دعای ندبه رباط‌کریم یک قصه ساختگی را نقل کرده به خاطر دارد… ویدئوی یاد شده هنوز در بین مردم می‌چرخد. آن‌ها که ضد امام و ضد روحانیتند به آن پوزخند می‌زنند و متدینین هم تاسف می‌خورند و قطعا گوینده آن حرف‌ها را با دعای خیر بدرقه نمی‌کنند. علاوه بر این‌ها منبر‌های متعدد جناب صدیقی مشحون است از نقل کرامت‌هایی که همگی در عالم رویا و گاهی مکاشفه (طبق تخیل ایشان) اتفاق افتاده که قریب به اتفاق آن‌ها بوی خرافه و متاسفانه طعم دروغ می‌دهد. نقل آن‌ها از حوصله این نوشته خارج است. به این ترتیب می‌توان گفت گرچه اعتذار اخیر او، کار مناسبی است، اما حساب او را تسویه نمی‌کند. بیان بسیاری از حرف‌ها توسط او، اعوجاجاتی در اذهان ایجاد کرده که اگر موجب گناه شود چه بسا جناب صدیقی در آن‌ها شریک باشد. اگر جای آقای صدیقی بودم، بجای عذرخواهی، توبه و استغفار می‌کردم و به کفاره این رفتار ناصواب، منبر را می‌بوسیدم و برای همیشه کنار می‌گذاشتم.»

آن عده که می‌دانند که اگر مردم اعتمادشان را از روحانیت از دست بدهند خدای ناکرده نسبت به دین بی‌اعتماد می‌شوند از حجت‌الاسلام صدیقی درخواست می‌نمایند منبر را کنار بگذارد و از صدا و سیما هم می‌خواهند از پخش سخنان آن عده از گویندگان، مداحان و واعظانی که با بیانات و خاطره‌گویی‌ها و نقل خواب و رویا و بازگو نمودن روایات و احادیث غیرمستند باعث وهن دین و رواج خرافه‌گویی و سست شدن اعتقادات مردم بویژه جوانان می‌گردد جلوگیری نمایند. به امید آن روز.

پی‌نوشتها:
1- روزنامه دنیای اقتصاد، 19/10/1399
2- جماران، 23/10/1399
3- «روابط اجتماعی در اسلام»، استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی، ترجمه محمد جواد حجتی کرمانی، انتشارات بعثت، چاپ 1348
4- «ترجمه تفسیر مجمع‌البیان»، ترجمه حاج شیخ علی کاظمی، جلد 23، صفحه 224
5- «صحیفه امام خمینی(ره)»، جلد 6، صفحه 461 و 462
6- دیده‌بان ایران، 20/10/1399
7- جماران، 12/3/1390
8- خبرآنلاین، 24/2/1391

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا