آقای مهاجرانی! کمی آرامتر!
مصطفی فقیهی، مدیرمسئول سایت انتخاب در یادداشتی تلگرامی دربارهی اظهارنظری از عطاءالله مهاجرانی مبنی بر اینکه «دولت نظامى!؟ اگر سردار شهيد قاسم سليمانى حضور داشت و در انتخابات رياستجمهورى ١٤٠٠ نامزد مىشد، آيا كسى در صلاحيت كامل ايشان براى رياستجمهورى ترديد داشت!؟ اين معادله كه رئيسجمهور نظامى باشد يا نباشد يك مغلطه است. اگر فردى نظامى نامزد شود بايد به دانش، تجربه وصلاحيت او نگريست»، نوشت:
وزیر ارشاد دولت اصلاحات که چندصباحیست، مواضعی متفاوت اتخاذ میکند، گفته «اين معادله كه رئيس جمهور نظامى باشد يا نباشد يك مغلطه است»، که پاسخ دادم «میفرمایید امام خمینی در مورد ورود نظامیان به عرصه سیاست، مغلطه کرد؟»
جناب مهاجرانی، من که چنین تصوری از جنابتان را محال میدانستم، اما حال که چنین «مدار» و معبری را برگزیدهاید، بهتر است بدانید!
و لااقل به خاطر گذشتهای چونان ویژه و منحصر بفرد! دقت فرمایید! شما که سیاستپیشهای کیس و دیرین هستید، لطفا گامها و قدمها را برای تغییر جبهه، اندکی آرامتر بردارید که لااقل مخاطب عام، این چرخش اندیشگی را چنین سهل باور نکند. نگون بخت، آن مخاطبین خاص که اساساً در این طیالارض رشکبرانگیز!، محلی از اعراب ندارند!
بدانید و مطمئن باشید که هر چه تقلا کنید و برای خوشایند این و آن، بغلتید و جهد و کوشش کنید، برای کیهان (بعنوان نماد بخش قدرتمندی از حاکمیت) نه “عطاءالله” که همان عنوان توهین آمیز “بهاءالله” هستید (پس لطفا در بیان چنین مواضع شاذی، بیشتر تامل و تعمق بفرمایید)، مگر آنکه اتفاقات دیگری در پس پرده، در حال حدوث باشد که مردم از آن بیاطلاعند!
از طرفی، سوءاستفاده از نام سردار سلیمانی برای مطامع پلشت انتخاباتی (با وجودی که نظر ایشان را بهتر از بسیاری میدانید)، حقیقتاً دردآور و رنجآور بود و از فردی چون جنابتان، بس بعید و بل قبیح!
میدانم، خسته شدهاید!
از غربتنشینی یا اتهامات ناروا به خانواده، یا هزاران درد دیگر که بر من پوشیده است؛ اما شما شخصیتی گرانقدر نزد نخبگان وطنی و حتی خارج از مرزهای کشور دارید ، بدلیل فعالیت مستمر و موثر در پسا انقلاب در دهه ۶۰، افتخار همراهی با مرحوم هاشمی رفسنجانی در دولت سازندگی، «گنجینهی اطلاعات» ، «محرم اسرار» ، «ملتفت در امور اجرایی» و «مطلع از بحرانها و مشکلات صعب و سخت» و برای حضور جنجالی در دولت خاتمی، «ملجأ دردمندان و زبدگان و هنرمندان» نام گرفتید که النهایه، در آن استیضاح جنجالی، که گفتید «به دست آهن تفته کردن خمیر/ به از دست بر سینه پیش امیر»، یادمانی تاریخی و خاطرهانگیز بر جای گذاشتید!
جناب مهاجرانی!
نیک میدانید، در تاریخ بسیاری از بزرگان نیز، در چنین معابر و بزنگاههای حساس، قالب تهی کرده و اینک، در نگاه مردمان این روزگار، نه تنها منکوب که بر پیشانیشان، غدار و مکار، مُهر شده است!
آقای عطاءالله مهاجرانی! این ره که پیشه کردهاید، در ازای چه؟! و در این تتمهی آخر عمر، برای چه؟!
خداوند عاقبت همهی ما را به خیر بگذراند که حضرت حافظ نیز میفرماید:
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
اهل نظر معامله با آشنا کنند
حالی درون پرده بسی فتنه میرود
تا آن زمان که پرده برافتد چهها کنند
انتهای پیام
بله. من در صلاحیتشان برای ریاست جمهوری و نه فرماندهی در جنگ تردید می کردم بلکه مطمئن به نبود آن هستم چون به تخصص معتقدم
بعید نیست برای آقای فقیهی سوء تفاهم شده باشد
با سلام
اولا برای آقای مهاجرانی دیگر آبرویی نزد نخبگان نمانده ! شخصیت گرانقدر بودند . مدتهاست نیستند .
سیاستمدار کیس هم پیشکش . طفل صغیر هم اینگونه سیاست ورزی نمی کند . اصلا سیاست ورزی نیست . التماسنامه است . اولا به این التماسهای عاجزانه که کسی جوابی نمی دهد . خوشخیال است اگر اینگونه فکر کند . اگر سرسوزن تجربه را استفاده می کرد می دید این ندبه ها گوش شنوایی ندارند . اصلا فرض اینکه اجازه دادند برگردد که نمی دهند . دیگر آن زندگی با بی آبرویی چه ارزشی دارد ؟ آیت اله بهجت می گفت ما زندگی می کنیم تا قیمت پیدا کنیم . نه که به هر قیمت زندگی کنیم .
مهاجرانی دست به قمار دوسر سوختی زده که دین و دنیا و آخرت و عافیت را همه را می سوزاند . این همه تفسیر قرآن و تاریخ اسلام و سیره و غیره پس کجا و کی باید تاثیر داشته باشد ؟ الدین لعق علی السنتهم یحوطونه ما درت معایشهم .
از امام علی ع است که اما الجاهل اما مفرط او مفرط . نادان یا کم می گذارد یا زیاد روی می کند .
مهاجرانی مذبذب به تمام معنی است . سرگذشت سیاسی او کاملا شاهد است . اما این بار سودایی رفتار می کند . یادم است در دانشگاه سواس لندن با توضیح قصه مسجد مهمان کش مثنوی معنوی مولانا رومی گفت اگر جوانهای ما از کشته شدن نترسند جنبش سبز حتما پیروز می شود . و چقدر جوانهای مردم از بین رفتند .
همان زمان برای بچه های خودش داشت امکانات تهیه می کرد . بورس عربستان سعودی که لابی سعود الفیصل بود گوشه ای از آن امکانات است . عربستان اگر نبود زندگی او در لندن فشل بود . مهاجرانی مذبذب است . و نمک نشناس . نمک هاشمی را خورد با او رشد کرد . بعد پشت کرد به او و رفت با خاتمی . با خاتمی محبوبیت پیدا کرد . پشت کرد به او . بعد غش کرد سمت کروبی . بعد هم عاشقی کردن با آل سعود وهابی . امروز با پشت کردن به ال سعودی ها و تعریف و مدح سردار سلیمانی به دنبال پروزه جدید است .
چقدر این وسط مردن ضربه خوردند . چه کسی جواب خسارت های مردم مظلوم را می دهد که با طناب پوسیده سیاس ها داخل چاه می روند ؟
نظام و کشور و جایگاه رهبر و حیثیت کشور و غیره چقدر ضربه خورد . ضربه هایی که جبران ندارد .
به قول دکتر سروش :
یک دم نگاه که چه بر باد می دهی / چندین هزار امید بنی آدم است این
بستگی دارد با چه عینکی نگاه کنید اگر با عینک اصلاح طلبان ذوب شده در غرب باشد . نباید یک نظامی آنهم از نیروی سپاه و خصوصا سردار سلیمانی کاندید ریاست جمهوری شود . مورد پسند آمریکا نیست . ببین دست کی در دست کیه