چند یادداشت دربارهی دیدار تاریخی پاپ با آیتالله سیستانی
پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان با آیتالله سیدعلی سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان دیدار و گفتوگو خواهد کرد.
بهگزارش انصاف نیوز چند یادداشت تحلیلی دربارهی این دیدار تاریخی را در ادامه میخوانید.
روزنامه اطلاعات نوشت: سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به عراق، یکی از مهمترین رخدادهای روزهای آینده عراق است. اتفاقی که می تواند هم جایگاه عراق را به عنوان یک کشور اسلامی و عربی در منطقه تقویت کند و هم می تواند توجهها را به این کشور جنگ زده و آکنده از مشکلات داخلی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی معطوف کند.
یکی از اهداف اصلی پاپ از سفر به عراق توجه ویژه به مسیحیان این کشور است که به صراحت از آن صحبت به میان آمده. مسیحیان عراق در سالهای اخیر به دلیل فشارهای تروریسم به شدت آسیب دیده اند و مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدهاند. رهبر کاتولیکهای جهان امیدوار است با سفر خود به عراق به ویژه رفتن به شهر اور، زادگاه ابراهیم خلیل (ع) بتواند ضمن دادن روحیه معنوی به آنان، مسیحیان را مجاب کند که ترک وطن نکنند و همچنان به عنوان بخشی از جامعه عراق حضور خود را در این کشور حفظ کنند.
اما آنچه به این سفر اهمیتی دو چندان می دهد، دیدار پاپ فرانسیس با آیت الله العظمی سیستانی در نجف اشرف است که بنا به اخبار قرار است در منزل ایشان با معظم له ملاقات کند؛اگرچه دیدار هیاتی از واتیکان از حرم علوی این گمانه را تقویت کرد که احتمال دارد این دیدار در بارگاه امیرالمومنین(ع) انجام شود. اگر پاپ در حرم علوی با مرجع شیعیان عراق ملاقات کند هم اهمیت این سفر را بیش از پیش افزایش می دهد. نجف اشرف نماد مذهبی شیعیان جهان است و بارگاه امیرالمومنین (ع) در قلب آن جای دارد و دیدار رهبر مسیحیان با مرجع شیعیان در آنجا اهمیتی مضاعف دارد.
اما اگر پاپ با آیت الله العظمی سیستانی در منزل ایشان ملاقات کند نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. آیت الله العظمی سیستانی از زمان سقوط رژیم بعث در سال ۲۰۰۳ تاکنون عموما خانه نشین هستند و به جز دو بار و گهگاهی که در اوقات خاص به زیارت بارگاه امیر المومنین (ع) می روند از خانه خارج نمیشوند. منزل معظم له در مجاورت و مشرف به حرم علوی است و اکثرا زیارت خود را از منزل انجام می دهند.
حضور پاپ در منزل ایشان از جایگاه و اهمیتی نشان دارد که آیت الله العظمی سیستانی در عراق و حتی در سطح جهان تشیع از آن برخوردار است. اکثر رهبران جهان برای ملاقات با پاپ به واتیکان می روند یا اگر پاپ به جایی سفر کند رهبران دینی و شخصیتهای سیاسی در محلی رسمی با او ملاقات میکنند. حضور او در منزل آیتالله العظمی سیستانی نشان میدهد که پاپ نیز میداند جایگاه ایشان تا چه اندازه مهم و برجسته است تا آنجا که حاضر است خرق عادت کند و در منزل ایشان با معظم له ملاقات کند.
تاکنون سابقه نداشته که پاپ در منزل یکی از رهبران دینی اسلامی حضور یابد، حتی اگر با رهبران اهل تسنن هم ملاقاتی داشته این ملاقات اکثرا در واتیکان انجام شده است. دیدار او با آیت الله العظمی سیستانی آن هم در منزل ایشان، نشان از اهمیتی دارد که مرجعیت شیعه در سپهر دینی جهان اسلام پیدا کرده و رهبر مسیحیان را به این باور رسانده است که دیدار با او می تواند به گسترش صلح، میانه روی، تسامح و تساهل و آشتی و مراودات مسالمت آمیز میان ادیان کمک کند. برای همین سفر پاپ به نجف اشرف و دیدارش با آیت الله العظمی سیستانی را باید به فال نیک گرفت و آن را فراتر از یک واقعه بین المللی و دولتی به سود بیت شیعی جهان تشیع دانست.
———————————————————————–—————————
بیبیسی نوشت: پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک های جهان، روز جمعه (۵ مارس) در قالب سفری سه روزه وارد عراق میشود. این اولین بار است که پاپ پس از ۱۵ ماه اعمال محدودیتهای قرنطینه در اروپا از واتیکان خارج میشود. پاپ فرانسیس قرار است با مقامات عراقی، اسقفهای کلیسای کاتولیک عراق، اقلیت مسیحی این کشور دیدار کند.
رهبر کاتولیک های جهان همچنین در شهر نجف با آیت الله علی سیستانی، مرجع با نفوذ شیعه، دیدار و گفتگو خواهد کرد.
خبرگزاری رسمی واتیکان جزئیات سفر رهبر کلیسای جهانی کاتولیک به عراق را منتشر کرد. مصطفی کاظمی، نخست وزیر عراق، در فرودگاه بغداد از پاپ استقبال خواهد کرد و پس از آن قرار است مراسمی رسمی با حضور مقامات عراقی و رهبران کلیسای کاتولیک عراق در کاخ ریاست جمهوری این کشور برگزار شود.
سفر به ناصریه مرکز استان ذی قار و بازدید از شهر باستانی اور، ملاقات عمومی با مسیحیان در شهر اربیل و دیدار با مقامات سیاسی و مذهبی اقلیم کردستان عراق، از دیگر بخشهای این سفر سه روزه است.
اما مهمترین بخش اعلام شدهی این سفر، ملاقات با آیت الله علی سیستانی در نجف است که برای روز دوم برنامه ریزی شده است.
دیدار تاریخی با آیت الله سیستانی
خبرگزاری فرانسه به نقل از لوئیز یاکو، اسقف اعظم کلیسای کلدانی عراق، با تایید این خبر اعلام کرد که این ملاقات به صورت خصوصی و بدون رعایت تشریفات معمول بین دو رهبر برگزار میشود.
اسقف یاکو گفت: «طی این ملاقات دو رهبر قرار است سند اخوت برای صلح جهانی را به امضا برسانند».
آیت الله سیستانی به ندرت با مقامات سیاسی و مذهبی دیگر کشورها ملاقات میکند
اشاره یاکو به سندی است که پیش از این در سال ۲۰۱۹ به امضای شیخ احمد الطیب مفتی اعظم الازهر مصر، مهمترین مرکز دینی اهل سنت، رسیده بود. در این سند خشونت و افراطیگری مذهبی مورد نکوهش قرار گرفت.
با این حال یک مقام مذهبی شیعه در نجف به عرب نیوز گفته است که قرار نیست سندی امضا شود و آیت الله سیستانی تنها به ارائه پیامی لفظی اکتفا میکند.
این ملاقات در حالی برگزار میشود که آیت الله سیستانی به ندرت با مقامات سیاسی و مذهبی دیگر کشورها ملاقات میکند. به عنوان آخرین نمونه، اخیرا گزارش هایی در برخی رسانهها مبنی بر امتناع آیت الله سیستانی از ملاقات با ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران در سفرش به عراق منتشر شده بود.
کارشناسان معتقدند دیدار دو رهبر دینی میتواند تا حدود زیادی تنشهای فرقهای در عراق را کاهش دهد. تنش هایی که پس از حملهی آمریکا و بریتانیا به عراق در سال ۲۰۰۳ شعله ور شد و با هجوم داعش به شمال عراق در سال ۲۰۱۴ گسترش بی سابقهای یافت.
برخی تحلیلگران مسائل عراق معتقدند که خطر شعله ور شدن جنگ های فرقهای که در سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۶ جان بسیاری از شهروندان این کشور را گرفت و آسیبهای زیادی به جامعه مسیحیان این کشور زد، یکی از عوامل اصلی سفر پاپ فرانسیس به عراق و ملاقات با مرجع پر نفوذی مانند آیت الله علی سیستانی است.
سفری برای بازگشت امید
بر اساس آمار، پیش از حمله داعش به عراق در سال ۲۰۱۴ نزدیک به یک و نیم میلیون مسیحی در عراق زندگی میکردند که امروز تنها چهارصد هزار نفر از این اقلیت در عراق باقی مانده اند. با گذشت نزدیک به هفت سال از این حمله، هنوز آثار آن در شهر موصل، بزرگترین مرکز زندگی مسیحیان عراق قابل رویت است.
پاپ فرانسیس گفته است: «مدتهاست در انتظار ملاقات با مردمی است که رنج فراوانی را تحمل کردهاند».
پس از حمله داعش بسیاری از مسیحیان موصل کشته و بسیاری دیگر به شهر اربیل در اقلیم کردستان عراق گریختند – جایی که امروز میزبان یکی از بزرگترین جوامع مسیحیان عراق است.
بشار وردا، اسقف اعظم کلیسای کاتولیک اربیل، دربارهی سفر پاپ فرانسیس به این شهر به ناسیونال کاتولیک ریپورتر گفت: «پاپ برای ملاقاتی رودررو با مسیحیان به اربیل میرود تا نشان دهد که به رنجی که دیدهاند اهمیت میدهد». پیش از این نزار الخیرالله قائم مقام وزارت خارجه عراق در گفتگو با پایگاه خبری البغداد الیوم گفته بود: «سفر پاپ به عراق تاریخی خواهد بود و تاثیر چشمگیری بر حمایت از مسیحیان این کشور خواهد داشت».
مخاطرات سفر پاپ به عراق
سفر رهبر کاتولیک های جهان به عراق همزمان با اوج گیری مجدد همه گیری کرونا در این کشور اتفاق می افتد. بحرانی که دولت عراق را واداشت تا مقررات جدید قرنطینه و منع رفت و آمد شبانه را به اجرا بگذارد. این مقررات شامل تعطیلی موقت مساجد و کلیساها تا اطلاع ثانوی میشود.
با این وجود قرار است سفر پاپ به عراق با رعایت موارد بهداشتی برگزار شود. وزارت امور خارجه عراق اعلام کرد تمام همراهان پاپ و مقامات مذهبی و سیاسی که قرار است با او ملاقات کنند پیش از سفر واکسینه شده و از آنهایی که امکان واکسیناسیون ندارند، تست کرونا گرفته میشود.
شیوع ویروس کرونا، تنها خطر پیش روی پاپ و همراهانش در سفر به عراق نیست. مشکلات امنیتی و حملات احتمالی تروریستی، مسئله اصلی سفر پاپ به عراق است.
————————————————————————————————
————————————————————————————————
حجتالاسلام شهابالدین حائریشیرازی در یادداشتی تلگرامی نوشت:
سید عزیز
هنر این است که عراقی نباشی، عرب هم نباشی ودر کشوری که تعصب های عرب و عجم ریشه دارد بدون آنکه جایگاه قانونی داشته باشی ویا نیروی نظامی و یا حتی یک رسانه ای مثل رادیو و تلوزیون، بر عراق حکم برانی بر قلوب ملت عراق حکم برانی نه بر عراق که بر جهان تشیع.
هنراین است که بدون آنکه خرجی کنی وپیغام وپسغام بفرستی و اصلا بدنبال جمع آبرو و ننگ و نام باشی، اول مرد عالم مسیح که بر قلوب چند میلیارد انسان سوار است به دیدار تو بیاید و آبروی خود را خرج عظمت بیشتر تو کند، که تو آسایش خود را فدای بهبود وضع تمام مردم عراق با هر مسلک و مرام نموده ای.
يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءًواما…..(17رعد)
خدا براى حق و باطل چنين مثَل زند. اما كف روی آب به كنارى افتد و نابود شود و اما آب یعنی آنچه براى مردم سودمند است در زمين پايدار بماند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا(96 مریم)
مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد!
———————————————————————————————
«از کلیسای سیستین در واتیکان . . .تا بیت آیتالله سیستانی در نجف» عنوان یادداشتی از آقای محمد رضا مروارید است که متن کامل آن به نقل از شفقنا می آید:
در فیلم سینمایی «دو پاپ» و در صحنهای که «پاپ بندیکتِ شانزدهم» و «خورخه ماریو برگولیو» کاردینال آرژانتینی، بر نیمکتهای باغی سرسبز نشستهاند، پاپ که گویی چنان گرم صحبت شده که زمان را بهکلّی از یاد برده، با پیام هشداری که از ساعت هوشمندش دریافت میکند متوجه میشود که نشستن کافی است، باید برخاست و راه افتاد که ماندن در حالت قبلی، مایه تنبلیِ جسم است و خستگیِ جان. برگولیو هم به او میگوید که «فعلاً نایستید و به حرکت ادامه بدهید»؛ نمادی از ضرورت تغییر رو به جلو.
پاپ که هنوز هم «عوض شدن» را برابر با «سازش» میداند و در این باره با برگولیو بحث میکند، از وی میشنود که: «به نظرم، در عصری که حرکت لازم است، کلیسای شما، کلیسای من، کلیسای ما حتی پاروهایش را هم وارد آب نکرده است»؛ نمادی از پیدایش جرقههایی در میان بالاترین مقامات کلیسا.
روزها بعد، وقتی که پاپ به حکم فشار افکار عمومی ناشی از یک پرونده رسوایی جنجالی، ناچار به کنارهگیری میشود و با رأی کاردینالهای کلیسای سیستین واتیکان، برگولیو برجای او مینشیند، بر اساس آیینی کهن، باید جامهها و لوازم رسمی پاپ سابق را تحویل پاپِ جدید بدهند؛ اما او که به پرهیز از تشریفات شهره است، در میان لوازم دریافتی، فقط آن مچبندِ هوشمند را میگیرد و بس؛ نمادی از پذیرش این تغییر.
رفتارهایی که در این فیلم از پاپِ جدید سر میزند و سخنانی که از زبان وی شنیده میشود، تازه است: از تماشای فوتبال در کافه تا سفارش خرید پیتزا از رستوران محلهای در واتیکان، و از گفتن این جمله که «کلیسا نباید به وسیلهای برای دیوار کشیدن بین انسانها تبدیل شود؛ مگر مسیح دیوار میساخت؟ او بخشنده بود، و بخشندگی دینامیتی است که دیوارها را فرو میریزد» تا رساندن این پیام که «دوری از انعطاف، با اصل دین که برای نزدیک کردن انسانها آمده است منافات دارد»؛ نمادی از گفتمانی تازه.
به روایت نویسنده «دو پاپ»، کاردینال برگولیو که از آن روز نام «فرانسیس» را برای خود برگزیده، در میان پوشاک و لوازم رسمیِ مقام جدید، از پذیرفتن کفشهای قرمزِ پاپ نیز خودداری میکند و کفشهای سیاه و چرمیِ خودش را راحتتر میداند؛ نمادی از اصلاح رفتارهای سنتی.
بیرون از فضای فیلم، وی از ۱۲ مارس ۲۰۱۳ بدین سو، همواره این ویژگی خود را حفظ کرده و با رفتن به کشورهای مختلف و نشستن با این و آن، پیوسته کوشیده است که با باور به ضرورت تغییر، از جای برخیزد و حرکت کند و سخنانی را بر زبان بیاورد که کمتر از زبان کسی چون پاپ شنیده شده است و مثلاً بگوید که «وقتی کلیسا با عقایدِ عصری خاص ازدواج کند، لاجرم در عصر بعد بیوه خواهد شد». اگر او نیز همانند ۲۶۵ رهبر گذشته کلیسای کاتولیک، در همان اولین روزِ انتخاب، پاپوش راحت و آسوده خود را از پا در میآورد و آن کفشهای قرمز برّاق را میپذیرفت و میپوشید، محال بود که بتواند در این سالهای پیشواییِ کاتولیکها، خود را به میان تودههای مردم بکشاند و اکنون در هشتمین سال انتخابش، لَختی در «شارع الرسول» نجف قدم بزند و برای رقم زدن اتفاقی تاریخی، شیب کوچه باریک بیت آیتالله سیستانی را بالا برود و با ایشان به گفتوگو بنشیند؛ نمادی از آغاز عصری نوین.
پاپ در این سفر که از دو سال پیش برای آن برنامهریزی شده، دیدار با کسی را در دفتر خود یادداشت کرده است که با دیدگاهی روشن و شفاف، همواره بر «نقش پیروان تمامی ادیان و مذاهب و گروههای مختلف» و «اراده و خواست همه طوایف و نژادهای ملت عراق در ساختار جدید حاکمیت آن کشور» تأکید کرده و «گفتوگو را شیوهای استوار برای همدلی و حل مشکلات» دانسته است. بیتردید، پافشاری پیوسته آیتالله سیستانی بر «رعایت اصول تکثر و عدالت و برابری»، در کنار «احترام به بنیانهای دینی عراقیان، به عنوان مسئولیت نیروهای سیاسی و اجتماعی و کنشگران عراقی»، و بهویژه «موضعگیری در برابر کوچ دادن مسیحیان عراق از سرزمین مادریشان»، از انگیزههایی بوده که پاپ را به شهر نجف و دیدار با ایشان کشانده است.
پاپ فرانسیس با پذیرش تغییر رویکردِ واتیکان از شکل سنتی به دیپلماسیِ دینی، اکنون در عراق است؛ خاستگاه یکی از درخشانترین تمدنهای باستانی و زیستگاه پیروان ادیان آسمانی و طیفی از مذاهب و فرقهها؛ از مسلمان و مسیحی و یهودی تا صابئی و ایزدی و دیگران، و او به سان کسی که به این گفتمان تازه و اصلاح رفتارهای سنتی و آغاز عصر نوین باور یافته، دیدار با رهبران و رهروان این ادیان و مذاهب را در برنامه خود دارد، تا نشان دهد که کلیسای تحت رهبری او شرایط و لوازم عصریشدن را پذیرفته و از بیم بیوهشدن، نمیخواهد که با عقاید دورهای خاص ازدواج کند، بلکه با همگان خواهد نشست و خواهد برخاست و حرفهای آنان را خواهد شنید و ایدههای خود را با ایشان در میان خواهد نهاد و به عقیدههای ایشان گوش خواهد سپرد.
او در این سفر، با زلالی و بیآلایشی و سادگی زیستِ مرجعیّتی روبهرو است که سالها در باره وی شنیده و نقشآفرینیِ بیبدیلش در مهارِ حکیمانه بحرانهایی هولناک را در دوران گذارِ این کشور تمدنساز و در عین حال بحرانخیز دیده است. نفس این سفر، حتی اگر با مقایسه بیت آیتالله سیستانی در نجف و کلیسای سیستین در واتیکان، به تحوّلی بیدرنگ نینجامد، باز هم رخداد خجسته و مبارکی است که در تاریخ به یادگار خواهد ماند؛ مبارکتر اما آن است که پیامد دیدارهای این سفر، نه فقط در خبرها و گزارشها و در تحلیلها و تصویرهای رسانهای، بلکه در بستر جامعه جهانی و در میان نخبگان و تودههای منطقه بازتاب روشنی پیدا کند و برق آن در چشم مردمی – از هر دین و آیین – بدرخشد که سالها است با رنجهای برآمده از خودکامگی و افراطگرایی و بیکفایتی و خشونت و اشغال و ترور و مظلومیت و محرومیت زیستهاند، و برای گذر از این همه سختی، قربانیهایی بسیار دادهاند.
در پیِ این دیدار، اینک نوبت مردان و زنان تأثیرگذار در صحنههای سیاسی و اجتماعی است که در یکصداییِ منارهها و ناقوسها، همدلی و یکپارچگی و صلح و دوستی را در عمل به صحنه آورند و فراموش نکنند که آیتالله سیستانی سالها پیش، در پیامی به مناسبت درگذشت پاپ یوحنّا پولس دوم، بشریت را بیش از هر زمان دیگر، نیازمند تلاش جدّی و پیگیر، بهخصوص از سوی رهبران دینی و معنوی دانست و پس از آن، سخنان پاپِ سابق همزمان با ماجرای تصویرهای موهن در برخی از مطبوعات غربی را مایه آسیب فراوان به فرصتهای همزیستی میان مسلمانان و مسیحیان برشمرد و رهبران دینی و سیاسی غرب را به اصلاح موضعگیریها و اتخاذ تدبیر مناسب برای جبران گذشتهها فرا خواند. شاید درک همین ضرورت از سوی رهبران جدید واتیکان بوده است که برای نخستین بار آنان را وداشته تا آهنگ عراق کنند و نجف و واتیکان آشکارا نشان دهند که گفتمان صلح و دوستی را، نه فقط در پشت درهای بسته مراکز و نهادها و نشستها و همایشهای رنگارنگ، بلکه باید در کنشهای ارتباطات انسانی و گفتوگوهای واقعی جستوجو کرد و تنها با تعمیم این رویکرد در میان تودهها است که میتوان تحولی امیدآفرین را انتظار داشت.
در دیدار نجف چهرههایی جهاننگر و صلحاندیش، با مشخصه منطق و خردورزی، و رواداری و میانهروی، و تواضع و فروتنی کنار هم نشستهاند؛ و همین نکته است که شعله امید را در دل مردم زنده نگه میدارد و آهنگ فردایی بهتر را در گوش آنان زمزمه میکند؛ مشروط به آن که این راه ادامه یابد و نخبگان بکوشند تا بر این حرفهای بازیگر نقش فرانسیس، پیش از نشستن بر مسند پاپ، نقطه پایان بگذارند که میگفت: «ما دیوارهایی را پیرامون خود برافراشتیم و در تمام این مدت خطر واقعی در میان خود ما بود.. همین جا .. کنارمان».
———————————————————————–—————————
سهند ایرانمهر در یادداشتی تلگرامی با عنوان «سفر پاپ فرانسیس به عراق» نوشت:
پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک های جهان، امروز برای سفری سه روزه وارد عراق میشود. این اولین بار است که پاپ پس از ۱۵ ماه اعمال محدودیتهای قرنطینه در اروپا از واتیکان خارج میشود. پاپ فرانسیس قرار است با مقامات عراقی، اسقفهای کلیسای کاتولیک عراق، اقلیت مسیحی این کشور دیدار کند.
رهبر کاتولیک های جهان همچنین در شهر نجف با آیت الله علی سیستانی، مرجع با نفوذ شیعه، دیدار و گفتگو خواهد کرد.
خبرگزاری رسمی واتیکان جزئیات سفر رهبر کلیسای جهانی کاتولیک به عراق را منتشر کرد. مصطفی کاظمی، نخست وزیر عراق، در فرودگاه بغداد از پاپ استقبال خواهد کرد و پس از آن قرار است مراسمی رسمی با حضور مقامات عراقی و رهبران کلیسای کاتولیک عراق در کاخ ریاست جمهوری این کشور برگزار شود.
سفر به ناصریه مرکز استان ذی قار و بازدید از شهر باستانی اور، ملاقات عمومی با مسیحیان در شهر اربیل و دیدار با مقامات سیاسی و مذهبی اقلیم کردستان عراق، از دیگر بخشهای این سفر سه روزه است.
اما مهمترین بخش اعلام شدهی این سفر، ملاقات با آیت الله العظمی علی سیستانی در نجف است که برای روز دوم برنامه ریزی شده است.
——————————————————————————————
محمّدجعفرِ امیرمحلّاتی، استاد دانشگاه در الهیات صلح در خبرآنلاین نوشت:
روز یکشنبه 26 بهمنماه 1399، خبری منتشر شد تحت عنوان «سفیر عراق در واتیکان: آیتاللّه سیستانی و پاپ فرانسیس سندِ ’برادری انسانی‘ امضا میکنند».
این خبر به نقل از رحمان العامری، سفیر عراق در واتیکان، درج و پیشبینی شده بود که این سند در دیدار قریبالوقوع پاپ از عراق به امضای پاپ و مرجعیت عالی شیعه در عراق برسد. چند روز بعد تکذیبیه ای در رسانه ها منتشر شد که دیدار یا امضای سند برادری را منتفی دانست. اینکه امضای آن سند که نشانه ارتقای تمدنی در گفتگوی بین الادیان است رخ دهد یا نه، چیزی از اهمیت و ضرورت آن میکاهد. نوشته زیر برای نسلی و رهبرانی است که به جهان پسا جنگ و دوستی به مثابه جهان بینی میاندیشند.
این نگارنده، که چندی در سمت سفیر در سازمان ملل حضور داشتهام و در تصویب قطعنامۀ 598 و برقراری صلح بین ایران و عراق کوشیدهام و نیز قریب 14 سال است که به تدریس الاهیّات صلح و دوستی اشتغال دارم، با خواندن خبر فوق متوجّه نیاز جدّیِ الاهیّات صلح جهانی به اصطلاحپردازی کارگشا در روابطِ انسانی شدم. همزمان، از دوستی فرهیخته پیامی دریافت کردم که «ایکاش، بهجای ترکیبِ ’برادری انسانی‘ در سند توافقیِ پاپ و آیتاللّه سیستانی از اصطلاح ’دوستی‘ استفاده شود». سخن ایشان را تأیید و دلایل خود را، بهشرح زیر، خدمتشان ابراز داشتم.
از میان مقالههایی که در دوستیپژوهیِ نوین، به طور برجسته، تأثیرگذار بودهاند، نوشته خانم سیبل شوارزنباخ، استاد دانشگاه شهر نیویورک، است که تحت عنوان «برادری، همبستگی، و دوستی شهروندی»، منتشر شده و ترجمۀ آن در کتاب دوستی در سپهر اندیشگی شرق و غرب آمده است.
در این مقاله، نویسنده بیان میدارد که چرا بسیاری از فلاسفۀ معاصر و مصلحین اجتماعی نیاز به اصطلاح و مفهومی دارند که موجب تحکیم قوام اجتماعی مردمان در یک واحد سیاسی (مثلاً اتحادیه، کشور یا جامعهای کوچکتر) شود. به سبب همین نیاز، فلاسفۀ اجتماعی عمدتاً به سراغِ سه اصطلاح «دوستی شهروندی» در آثار ارسطو؛ «اخوّت یا برادری» در آثار روسو و جان رالز؛ و بالأخره، «همبستگی» در آثار فلاسفۀ مارکسیست رفتهاند.
بهنظر خانم شوارزنباخ، از بین سه اصطلاح پُرطرفدار، دوستیِ شهروندی (Civic Friendship)، بنا به دلایلی چند، بر دو اصطلاح دیگر مُرَجَّح است. در مورد «برادری» -که بهصورت یکی از شعارهای اصلی در انقلاب فرانسه به کار رفت، و در برخی متون الاهیّاتی هم مورد توجّه است، چند نکته وجود دارد. مهمترینِ آنها، این است که برادری بارِ سنگینِ جنسیّتی دارد و بیانگرِ روابطِ دوستانۀ خواهران نیست. دیگر اینکه، بیشتر در چهارچوبِ نظامات دینی بکار میرود. بنابراین، بخشی از جوامع را از شمولِ توجّه خارج میکند. از این گذشته، برادری نوعی ارتباط خونی را به ذهن متبادر میسازد و بسیاری را از حیطۀ خویشاوندی خارج میکند. همچنین، برادری در حزب نازی آلمان نیز مورد استفاده بوده. به نظر نویسنده، شاید به همین دلایل شعارهای سهگانۀ انقلاب فرانسه ــ یعنی «آزادی، برابری و برادری» ــ در اعلامیّۀ استقلال آمریکا به سه شعارِ «زندگی، آزادی و جستوجوی شادی» تبدیل شد.
شوارزنباخ، معتقد است که به دلیل اشکالات فوق، اصطلاح برادری – که در قرن هجدهم میلادی، مورد استفادۀ فلاسفه و فعّالانِ سیاسی بود – در قرن نوزدهم کمکم جای خود را به اصطلاحات «وحدت» و «همبستگی» داد. همبستگی، عمدتاً به مدد نوشتههای فلاسفۀ سیاسی مارکسیست رواج یافت، زیرا این دسته از فیلسوفان میپنداشتند که فراخوان مدرن برای تثبیت حقوق فردی و شهروندی باید از مفاهیم جزئینگر، اعم از قومیّت، نژاد، سرزمین، یا مالکیّتِ خاص، فراتر باشد. همبستگی، در نگاه فلاسفۀ قرنِ نوزدهم، مستلزمِ «با هم ایستادن»، «نبرد برای آزادی انسان از بردگی»، یا «مقابله با لشکر سرکوبگران» بود. این اصطلاح، در قرن بیستم، بیشتر در اتّحادیّههای کارگری و جنگهای ضداستعماری بهکار رفت.
بدین ترتیب، گرچه دامنۀ شمول کلمۀ همبستگی فراتر از برادری است، اصطلاحِ شامل و کاملی برای در بر گرفتنِ کلِّ جوامع انسانی نیست؛ بلکه بیشتر در فضای روابط اقتصادی- استعماری تعریف شده و مستلزمِ نوعی مبارزه طبقاتی و نبردهای فراملیتی است.
و امّا دوستیِ شهروندی نیز، که مورد نظر ارسطو بود، در عمل، بهشدت نخبهگرا بود و عدّۀ بسیاری را خارج از معادلۀ خود قرار میداد. مثلاً ارسطو، برابری انسانی با بردگان را برنمیتافت. با این وجود، میان سه اصطلاح اشاره شده، کلمۀ دوستی، در مفهوم مدرن آن، خیلی بهتر و شاملتر از اصطلاحات برادری و همبستگی به نظر میرسد؛ زیرا در دوستی، سهگانۀ «آگاهیِ متقابل از برابریِ اخلاقیِ دیگری»، «حُسننیّتِ متقابل نسبت به آنها»، و «رفتار متقابلاً سودمند» در جامعه رایجتر و شاملتر است.
مهم است که خوانندگان توجّه کنند که برخی از خشونتپژوهانِ معاصر ــ مثل هانا آرِنت، اسلاوُی ژیژِک، و بیونگ چولهان ــ در آثار خود، نسبت به سوءاستفاده از اصطلاحات برادری، همبستگی، و عشق به همسایه ــ که از اصطلاحات مهم مسیحی است ــ هشدار دادهاند.
ژیژِک، در نقد اصطلاح مسیحیِ “عشق به همسایه” میگوید که نفسِ تصوّر همسایه، متضمّنِ خروجِ غیرهمسایه از شمول نگاه عاطفی است. او میگوید که عشق به همسایه بدونِ تصوّرِ دشمنی متجلّی نمیشود و لذا مشکلِ این اندیشه ضرورتِ وجودِ دشمنان است. این همان مشکلی است که کارل اِشمیت ــ اثرگذارترین فیلسوف سیاسی قرن بیستم ــ با آن درگیر بود و نمیتوانست وحدت ملّی را بدون وجود دشمن ملّی تصور و تصدیق کند.
پس از ملاحظات فوق، این سؤال مطرح میشود که اگر بخواهیم در بیانیّۀ مشترک یا سند توافقی فرضی بین پاپ و آیت الله بدیلِ شاملتر و کاملتری برای اصطلاح «برادری انسانی» بهکار بگیریم، چه ترکیبی را جایگزین کنیم؟
بهنظر نگارنده، ترکیب «دوستی جهانوندی» (Cosmopolitan Friendship)، بسیار بهتر از اصطلاحاتِ شهروندی، برادری، همبستگی، وحدت و غیره ایفای نقش میکند.
برای این پیشنهاد دلایلی چند دارم:
کلمۀ دوستی ریشههای بسیار استواری در فرهنگ ایران باستان، فرهنگ اسلامی، و نیز در فرهنگ یونانی دارند و کلّیّۀ ادیانِ ابراهیمی نیز از آن استقبال کردهاند. یاد آوریم که بنیان گذار مذاهب ابراهیمی از خداوند لقب خلیل (دوست) گرفت. جناب پاپ میداند که آخرین سخن حضرت مسیح(ع) به حواریون، طبق روایت انجیل، این بود: «اکنون که من پیامِ الهی را به طور کامل به شما ابلاغ کردهام، شما را از این پس دوست مینامم».
حکمای اسلامی نیز از موضوعِ دوستی در اندیشۀ ارسطویی استقبال کردهاند و امثال ابوعلی مسکویه، راغب اصفهانی، و نصیرالدین طوسی بر غنای آن افزودهاند (نگاه کنید به کتاب دوستی، بهمثابه جهانبینی).
واژۀ دوستی نهتنها انسانها، بلکه عالَمِ طبیعت را در بر میگیرد و فعّالان محیطزیست را همراه میکند. کلمۀ جهانوند، در قیاس با کلمۀ شهروند، گسترۀ مفهومی کلانتری دارد. اگر شهروند به حقوق و مسئولیّتهای ملّیِ خود واقف است، جهانوند با نگاه به کل جهان بهمثابه وطن انسان، به حقوق و مسئولیّتهای فراسرزمینیِ خود آگاه است و عمل میکند.
امضای یک پاپ و یک آیتاللّه بر سند «دوستیِ جهانوندی» – هرگاه که رخ دهد- میتواند منشور ملل متّحد را نیز ارتقا دهد و بشارتدهندۀ مودّت جهانی باشد.
————————————————————————————————
مجید مرادی در کانال تلگرامی قنات نوشت:
امروز 15 اسفند 99 روزی تاریخی در روابط اسلام و مسیحیت است. روزی است که پاپ در شهر نجف به دیدار نماینده اسلام معتدل در روزگار ما آیت الله سیستانی می رود. به دیدار بزرگمردی که در باره او باید گفت انه مثل الکعبه یزار و لا یزور (مانند کعبه است که با او ملاقات می کنند و به ملاقات کسی نمی رود).
امروز جای بسی خوشوقتی است که این نماد درخشان اسلام همانند خانه کعبه دل ها و عقل ها را به سمت خود می کشد. قدرت منطق سخن و رفتار این مرجع بزرگ بود که بزرگ ترین شخصیت دینی مسیحیت را به دیدار او راغب کرد. او امروز فراتر از جایگاه مرجعی شیعی می تواند به شایستگی جهان اسلام را نمایندگی کند. زیرا هیچ گاه خود را در مرزهای مذهبی زندانی نکرده است. او کسی است که به اهل سنت می گوید شما مایید و ما شماییم! و به مسیحیان می گوید شما بخشی از مایید و ما بخشی از شما!
چرا آیت الله سیستانی در چشم دیگران هم این قدر عزیز است؟ پاسخ به این پرسش نیازمند فرصتی کافی است اما عجالتا باید گفت که تاریخ شهادت خواهد داد که آیت الله، حکیم ترین رهبر دینی ای است که عراق در بیش از هزار سال اخیر به خود دیده است. این مرجع بزرگ هیچ گاه دین را سدی در برابر آزادی قرار نداد و با استحصال بی رویه و نفرت آفرین از شریعت اسلام زندگی را برای مردم ناگوار نکرد. در دام اتوپیای مرحوم محمدباقر صدر نیفتاد که راه نفس کشیدن را هم به روی مردم می بندد. آیت الله سیستانی مایه الفت ملت عراق با هر گرایش مذهبی و غیر مذهبی شد. او مانع مشارکت سیاسی غیر مومنان نشد و دیدیم که نه تنها سکولارها که حتی لائیک ها هم پس از آزادی عراق از چنگال دیکتاتور خونخوار صدام حسین به مناصب بالای سیاسی رسیدند و آیت الله به گرمی از آنان استقبال و از آنان حمایت کرد. دولتی که پس از صدام حسین روی کار آمد وزیر کمونیست هم به خود دیده است اما آیت الله، سلفی نبود تا گریان شود و گریبان بدرد.
آیت الله سیستانی دین را چماقی ایدئولوژیک برای کوفتن بر سر دیگران و دستمایه تفرقه افکنی و نفرت پراکنی و تبعیض و ستم و سلب حقوق و به جان هم افتادن مردم نکرد و در مقابل اشغالگر چه از نوع امریکایی و چه از نوع داعشی اش سکوت نکرد و در مواجهه با اولی مبارزه منفی و در مقابل دومی مبارزه مثبت را در پیش گرفت.
امروز پاپ رهبر مذهبی کاتولیک های جهان به دیدار آیت الله سیستانی می رود تا گامی بلند در پیوند اسلام و مسیحیت رقم خورد. این دو دین عمق راهبردی یکدیگرند و مولفه های مشترک اخلاقی و معنوی فراوان دارند. در دنیایی که طعم خشونت مذهبی را در دهه های آغازین قرن بیست و یکم به تلخی چشیده است نیاز به همدلی و هم سخنی رهبران دینی جهان بیش از پیش ضروری جلوه می کند.
منزل استیجاری آیت الله در نجف امروز میزبان پاپ است که این توفیق را خواهد داشت تا با فرزند محمد (ص) که خانه و زندگی اش شبیه فرزند مریم مقدس است دیدار کند. گویی به قول اخوان ثالث در جهان دیگری هستیم!
و به قول او:
باز مي لرزد، دلم، دستم
باز گويي در جهان ديگرى هستم
هاي! نخراشی به غفلت گونه ام را، تيغ!
هاي! نپريشی صفای زلفکم را، دست!
آبرويم را نريزی، دل!
ای نخورده مست!
لحظه ديدار نزديك است.
خبر تکمیل میشود…
بنده جناب مجید مرادی رو نمیشناسم اما این تحلیل های مغرضانه جریان به در گفتن و شنیدن دیوار است…
کجای اسلام گفته که روحانیون در منزل خود بیتوته کنند و هر از گاهی که صلاح دونستن نسبت به حوادث اعلام موضع کنن، این آشوب ها و چند دستگی عراق افتخار داره؟