ناروایی پرسش و اظهارنظر درباره زمانِ ظهور و زمانِ قیامت
حجتالاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «ناروایی پرسش و اظهارنظر درباره زمانِ ظهور و زمانِ قیامت» نوشت:
همانطوری که در نوشتههای قبلی از حضرت استاد علامه حسنزاده نقل نمودم که ایشان در درس فرمودند: همه شئون حضرت صاحب الامر (عج) سرّالله است. در نتیجه زمان ظهور قطعا از موارد پر راز و رمز خداست.
در زبان و بیان نورانی پیامبر خاتم (ص) زمان ظهور به زمان قیامت تشبیه شده که فرمود : «مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ»
همین عبارت کوتاه می تواند ما را به بسیاری از پاسخها برساند.
برای اهل پژوهش متن حدیث چنین است ؛
امام رضا(ع)، به واسطه اجدادش از پیامبرخاتم (ص)، نقل فرمود: به ایشان، عرض شد: قائم از نسل شما، چه وقت ظهور میکند؟ حضرت رسول فرمود: ظهور او مانند قیامت است که؛ «تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش میسازد… = ان النبی (ص)، قیل له: یا رسول الله متی یخرج القائم من ذریتک؟ فقال: مثله مثل الساعة التی “لا یجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی السموات و الارض لا یاتیکم الا بغتة”.(اعراف /۱۸۷)»(کمال الدین)
راه معرفت در مورد زمان قیامت، آیات قرآن است. به این دو آیه کریمه دقت کنید:
“و مایدریک لعل الساعه قریب”
(شوری / ۱۷)
خدا همان كسى است كه كتاب و وسيله سنجش را به حق فرود آورد، و تو چه مىدانى شايد رستاخيز نزديك باشد.
“يسالک الناس عن الساعه قل انما علمهاعندالله ومایدریک لعل الساعه تکون قریبا” (احزاب /۶۳)
مردم از تودر باره رستاخيز مىپرسند؛ بگو: «علم آن فقط نزد خداست.» و چه مى دانى؟ شايد رستاخيز نزديك باشد.
نکته مهم این است: در عبارت صریح آیه از کلمه “لعل” بهمعنای “شاید” استفاده شده است.
پس در مورد قیامت که یکباره پدیدار میشود قرآن نفرمود؛ نزدیک است، بلکه فرمود: شاید نزدیک باشد. این نشان دادن اهمیت زمان قیامت است که قابل تشخیص و نظردهی بهکلی نیست.
خوب، از اینجا میفهمیم “ظهور” حضرت اصلا قابل نظردهی نیست همانطوری که در نزدیک بودن هم باید بدون ذکر زمان معین و یا مبهم، از تعبیر “شاید” استفاده کرد.
برخی گفتهاند: با توجه به معنای “وقّتَ”؛ نهی ازتعیین زمان دقیق ظهور است، مثل اینکه کسی بگوید در فلان روز و فلان ساعت، حضرت(عج) ظهور مینماید و نه به معنای صرف نزدیک شمردن زمان ظهور و امید داشتن و بشارت دادن به نزدیکی زمان آن.
در پاسخ عرضه بدارم؛ “توقیت و تعیین زمان”؛ یک امر نسبی و عرفی است. گاه با اینکه کسی روز و ساعت را ذکر نمیکند اما با تعیین مقدار نامعینی از زمان، باز هم زمان را معین میکند. مانند کسی که بگوید؛ وقتی باران ببارد ظهور محقق میشود و یا بگوید پیرمردها ظهور را درک میکنند و نظائر آن.
آنچه مهم است در مورد تعیین “زمان ظهور” این است که “تعیین” به هر شکلی مورد نهی است و بر اساس علم الاصول؛ عبارت “کذب الوقاتون” چنان اطلاقی دارد که هرگونه ذکر “زمان معین” و یا “زمان مبهم” را میگیرد.
چگونه است این مقداری که در عصر غیبت از “ظهور”حرف زده شده و زمان معین و یا مبهم برای آن تعریف نموده اند، در سیره اهل بیت (ع) در طول ۲۵۰ سال که عصر حضور یازده امام (ع) بوده، خبری نیست! بلکه بر ضدش حدیث ها داریم که نمونه ای از آن چنین است؛ امام صادق (ع) به محمدبن سلم فرمود: هر کس برای تو حدیثی از ما درباره وقت [ظهور]نقل کرد، در تکذیب او درنگ نکن. زیرا ما [اهل بیت] برای هیچکس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم = .. فانا لانوقت لاحد وقتا.(غیبت نعمانی)
تعیین “زمان ظهور” بسیار سهمگین و پرخطر است. از این روست که امام باقر (ع) در پاسخ از زمان ظهور پرسید، سه بار فرمود: “آنانکه وقت برای ظهور تعیین میکنند دروغگویند، دروغگویند، دروغگویند”!
این مسئله، در تخریب “اعتقادات” چنان کارگر است که امام باقر (ع) بعد جملات بالا اشاره فرمود: وقتی وعده بازگشت موسی از سی روز به چهل روز رسید، بسیاری از بنی اسرائیل گوسالهپرست شدند!
و این هشداری مهمی است به همه کسانی که در پی “تعیین وقت، چه وقت معین وچه وقت مبهم برای ظهورند.
بر این اصل اصیل، هر گفتاری ازهر عالم بزرگواری نقل شود که صراحت و یا شائبهی تعیین ظهور داشته باشد، حتما بایدتوجیه شود و اگر قابل توجیه نبود، مردود است.
لازم به ذکر است اشکال تعیین زمان ظهور به امام راحل سزاوار نیست، چون ایشان در یک مورد درباره زمان ظهور صحبتی داشتند که همان را هم با “سوال” و واژه “محتمل است” که همان تعبیر قرآنی “لعلّ” است که درآیات زمان قیامت مطرح است، بیان نمودند.
و ثانیا با نگاه اجمالی به تفکر ایشان که در آثار علمیشان متبلور است و نیز شکل مدیریتی ایشان در زمان نهضت و بعد از پیروزی، مییابیم که آن عزیز دوران به کلی از این مقوله بهدور است. در حالی که او میتوانست با ذکر نام حضرت حجت(عج) و ذکر علائم ظهور و ذکر زمان احتمالی ظهور و یا خبر ملاقات افرادی با حضرت، تنور نهضت و بازار انقلاب راداغ کند! واگر چنان میکرد، دیگر؛ “امام خمینی” نبود.
انتهای پیام