از حوزه و دانشگاه به رییس جمهور منتخب | محمدعلی عبداللهی
دکتر محمدعلی عبداللهی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، در آستانهی روی کار آمدن دولت جدید نوشت:
رییس جمهور منتخب جناب اقای رییسی با شعار “دولت مردمی” به کارزار انتخابات آمد و تا حدبسیاری هم اعتماد مردم را جلب کرد با این حال ایشان اعلان کرده است از نخبگان حوزه و دانشگاه نیز استفاده خواهد کرد. چنین اعلانی اگر از اراده معطوف به عمل برخاسته باشد نویدبخش این است که دیگر بنا نیست دولت آینده خود را گرفتار دوگانه ی کاذب “مردم گرایی” و “نخبه گرایی” کند. دوگانه ای که بعضی از دولتهای پیش را در چنبره خود گرفتار کرده بود. دولت آینده اگر بخواهد در شرایط کنونی کارامد باشد باید بتواند میان این دو عنصرتوازن ایجاد کرده از پیمودن راه افراط و تفریط پرهیز کند. مردمی بودن شرط لازم یک دولت کارامد است اما کافی نیست چنانکه نخبهگرایی و تخصصگرایی نیز شرط لازم است و کافی نیست. حضور به موقع و پیوسته شخص رییس جمهور در جمع مردم اگر با صداقت و تواضع همراه شود احساس خوبی در ذهن و ضمیر عموم مردم ایجاد خواهد کرد. اگر رییس جمهور بتواند در عمل و نه در حرف مردمی بودن خود را نشان دهد پشتوانه خوبی از اعتماد مردم به دست خواهد اورد که با تکیه بر آن میتوان دست به اقدامهای بزرگ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زد. اما مردمی بودن همه آن چیزی نیست که یک دولت کارامد لازم دارد. فرض کنید دولت آینده بتواند اعتماد مردم را به دست آورد اما به محض اینکه بخواهد دست به اقدامی بزند نیازمند دانش و تخصص نخبگان است. در حقیقت دو عنصر “نخبه گرایی” و “مردم گرایی” مانند دو بال برای پیشرفت عمل میکنند. نگارنده این یادداشت در باب مردمی بودن دولت آینده چندان نگرانی ندارد. رییس جمهور منتخب به دلیل ویژگیهای شخصی خود مردمی است و مردمی میماند و آن را به صورت طبیعی در دولتمردان آینده نیز ساری و جاری خواهد کرد. من اما در این یادداشت کوتاه میخواهم کمی در باب شرایط و اقتضائات توجه به نخبگان نکتههایی را یاد داشت کنم.
استفاده از نخبگان مانند هر کار خوب دیگری بایدها ونبایدهایی دارد.
۱. تعریف جامع و مانعی نمیتوان از نخبگی و نخبه به دست داد، پس خود راگرفتار پاسخ به این پرسشها که نخبگی چیست؟ و نخبه چه کسی است؟ نمی کنیم. من از نخبه در اینجا معنای خاص آن را اراده کرده ام. نخبه به معنای خاص آن شامل نخبگان حوزه و دانشگاه میشود. معنای عام آن به گونهای است که هر دسته و گروهی خود را مصداق آن میداند.
۲. نخبگان متفکران خوبیاند نه مجریان خوبی. حوزه و دانشگاه دولتمرد تربیت نمیکنند و اساسا چنین وظیفهای برعهده ندارند. کسی که در دانشگاه، علم سیاست، علم اقتصاد، علم مدیریت و مانند آن خوانده است حتا اگر در قلمرو تخصص خود شایسته جایزه نوبل هم باشد به کار اجرا نمیآید، نه تنها رییس جمهور خوبی نیست که حتا وزیر و وکیل خوبی هم نیست.
۳. نخبگان باید در اتاق فکر باشند نه در میدان عمل و اجرا. رییس جمهور باید بتواند اتاق فکری شکل دهد از نخبگان قلمروهای مختلف تا دانش و تخصص آنها را در مرحله اجرا لباس عمل بپوشاند.
۴. میان سه چیز باید تمایز نهاد یکی اتاق فکر که ساکنان آن نخبگاناند. دوم؛ میدان اجرا که مردان این میدان کسانیاند که توان عمل به تخصص دارند. سوم؛ حلقه واسط میان نخبگان و مردان میدان. حلقه واسط، وزرا، معاونان و مدیران میانیاند که کار بسیار دشواری در پیش دارند. اینان باید بتوانند محصول اتاق فکر را به دست مردان میدان اجرا برسانند. برای چنین کاری نخست باید بتوانند فکر نخبگان را درست تلقی کنند و در مرتبه بعد آن را به سلامت به دست مجریان برسانند
۵. اتاق فکر رییس جمهور نباید از کسانی تشکیل شود که به طور رسمی پُستی یا مقامی دارند حتا اگر آن مقام مشاوره باشد. دلیل آن بسیار روشن است،کسانی که سمتی دارند بی طرف نیستند، ناخوداگاه تلاش خود را مصروف توجیه کارهای رییس جمهور و در حقیقت رییس خود میکنند. مقصود اینکه نخبگان در بیان آنچه میدانند و میفهمند نباید لکنت زبان داشته باشند
۶. نخبگان اتاق فکر نباید تعلق جناحی آشکار داشته باشند. یعنی نباید فعل سیاسی به معنای خاص کلمه انجام دهند. در مَثَل گفتهاند و چه خوب هم گفتهاند که «حُبّ الشییِ یُعمی و یُصم، تعلق خاطر به چیزی ادمی را کر و کور میکند».کسی که جناحی میاندیشد و دل در گرو جماعت سیاسی خاصی دارد حتا اگر نخبه هم باشد به کار اتاق فکر نمیآید.
۷. نخبه با نخبهنما متفاوت است. انسانِ نخبه اهل هیاهو و داد و قال نیست. مولوی چه شیرین گفته است: من زشیرینی نشینم رو ترش / من زبسیاری گفتارم خمُش.
نخبهنماها بیشتر در عالم سیاست یافت میشوند و در لباس نخبگی و روشنفکری فعل سیاسی انجام میدهند. خود را به جای مردم مینشانند و اندیشههای خود را از زبان مردم بازگو میکنند. رییس جمهور باید بیشترین پرهیز را از چنین کسانی داشته باشد
۸. نخبه منزوی نیست. رییس جمهور به همان اندازه که باید از راه دادن اهل هیاهو در اتاق فکر پرهیز کند از عافیتطلبان منزوی نیز باید پرهیز کند. این دو دسته به یک اندازه برای اداره کشور مضراند. هر دو به شیوه مخصوص خود به جامعه آسیب میرسانند.
حاصل اینکه اعلان استفاده از نخبگان کار آسانی است اما جامه عمل پوشاندن به آن امر بسیار دشواری است.
انتهای پیام