«فقر اخلاق» در جمهوری اسلامی ایران!
حجتالاسلام️ احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان ««فقر اخلاق» در جمهوری اسلامی ایران!» نوشت:
رساندن جامعه به «مکارم اخلاق» هدف بعثت است(بحارالأنوار 67: 372). متأسفانه نظام جمهوری اسلامی و مسئولانش در این زمینه کارنامه موفقی نداشتهاند. وضعیت اخلاقی جامعه به غایت اسفانگیز است و گویا گوشی هم برای شنیدن نیست! نمونههای بیاخلاقی و بداخلاقی در جامعه:
*رئیس جمهور به جای جواب دادن منطقی به منتقدان و واگذاردن قضاوت به مردم، توهینآمیز آنان را بیسواد، کمسواد، منقلی، دارای آلزایمر سیاسی و… میخواند.
*پدر شهید در جلسه رسمی در حضور عالیترین مقام مملکت، بدون حرمتگذاری به میزبان، به میهمان که دومین مقام مملکت است، توهین میکند.
*مدعی انقلابیگری در روز قدس نه علیه آمریکا یا اسرائیل؛ که علیه رئیس جمهور قانونی کشور شعار توهینآمیز سر میدهد
*یک شخصیت روحانی و حوزوی و صاحب عناوین حکومتی، به یک مرجع تقلید نامه «سرگشاده»! مینویسد و او را به خاطر رفتار شخصیاش توبیخ و تهدید میکند.
*نهاد دیگری در عدم احراز صلاحیتها به گزارشهای جعلی و دروغ بها میدهد و شخصیتهای مهم و سابقهدار را با عنوان «عدم احراز صلاحیت» از حق انتخاب شدن محروم و لکهدار میکند.
*سخنران بیت رهبری رئیس جمهور اسبق کشور را که به نجابت شهره است، به ابوموسی اشعری ساده لوح و اشعث بن قیس منافق تشبیه میکند.
*یک نماینده مجلس به صورت یک سرباز در حال انجام وظیفه چون مانع قانون شکنی او شده، سیلی میزند و…
و بالاخره در آخرین نمونهها یک مسئول رده بالای مملکت در دیدار با خبرنگاران داغدیده به گونهای زشت و زننده مینشیند و رفتار میکند، و مسئول دیگری منتقدان را «پفیوز» میخواند!!
متأسفانه نه تنها مرتکب خطا میشوند که اصرار بر خطا هم دارند لذا به توجیه ناپسند اقدام میکنند که از خود خطا بدتر است حال آن که مؤمن از خطا مصون نیست ولی اصرار بر خطا ندارد(آل عمران/135) و چقدر کمیاباند قدرتمندان خطاکاری که شهامت و جسارت «عذرخواهی و پوزش طلبی» داشته و سرمشق شدهاند! خداوند میفرماید: «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً»(بقره/ 263) «اگر با [احترام]«محبت و زبان خوش» از بذل و بخشش خودداری ورزی، بهتر است که با منّت و بیاحترامی بذل کنی»(تحف العقول 81). از مهمترین عوامل پایایی اسلام و جهانگیر شدنش هم نه شمشیر مجاهدان و قدرت و شوکت حاکمان، که اخلاق انسانی و کریمانه متدینان و رهبران بوده است و خداوند هم پیامبرش را بر «خلق عظیم انسانی»(قلم/4) میستاید.
در قرآن حاکمان و قدرتمندان از بدزبانی، خشونت و تندی با مردم نهی گردیدهاند: «به رحمت خدایی با آنان نرم و ملایم بودی و اگر خشن [بداخلاق و بد زبان و تند] بودی، از دور تو پراکنده میشدند پس بر آنان ببخشای و از بدیهایشان چشم بپوش و برایشان از خدا مغفرت بخواه و با آنان مشورت کن و در حکومتداری، شریکشان ساز»(آل عمران/ 159) و به صراحت از ترشرویی و برخورد متکبرانه با مردم نهی شدهاند: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً»(لقمان/18) و نه تنها به تکریم مردم امر شده که حتی در مواجهه با بیادبی و توهین مردم به عفو، چشمپوشی و روگردانی و نادیدهگرفتن «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِين»(اعراف/199) و محبت و فروتنی [از جمله پوزش طلبی] دعوت گردیدهاند«وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنين»[بر مؤمنان بال محبت و فروتنی بگستران].
با توجه به توصیههای خدایی بالا، فرض میکنیم که مسئولان و بدزبانان و بدرفتاران مورد توهین قرار گفته و از باب مقابله به مثل و هر توجیه ناصواب دیگر، خشم بر آنان غالب شده و از جاده انصاف و اعتدال و تواضع خارج شدهاند و مرتکب مثل اعمال مذکور شدهاند، چرا بر این خطای زننده اصرار میورزند و از پوزشطلبی ابا دارند؟ آیا میترسند ابهّت پوشالیشان بشکند؟ آیا از تحقیر شدن میترسند؟ یا …؟
آقایان بیایید امتحان کنید و با مردم از در تواضع و اقرار به خطا و پوزشطلبی وارد شوید و ببینید چگونه تواضع شما را بالا میبرد و محبوب میسازد. اگر به خود احترام نمیگذارید، حداقل به حرمت اولیای دین که به نام آنان بر مردم حکم میرانید، با مردم درست رفتار کنید. این امام صادق است که بعد از سفارش اصحابش به خوشاخلاقی و مردمداری میفرماید: «اگر به این توصیهها عمل کنید مردم[غیر مسلمانها و غیر شیعهها] میگویند خداوند «جعفر بن محمد الصادق» را رحمت کند چه زیبا پیروانش را تربیت کرده است ولی اگر بر بداخلاقی و بدزبانی و تکبر از پوزشطلبی اصرار ورزید، مرا نفرین میکنند که چه بد پیروانم را تربیت کردهام».(فقیه 1/383).
انتهای پیام
الناس علی دین ملوکهم..عذرخواهی از که وکی بایدشروع شود؟؟فقط عناصرمیانی وپایینی؟؟…..قمه کشی یکی از اثارچنین اخلاقیاتی است….اینهم نوعی واکنش است..