حجاب حلال، حجاب حرام
سلمان کدیور در یادداشتی تلگرامی با عنوان «حجاب حلال، حجاب حرام» نوشت:
دو نوع حجاب در جامعه اسلامی طرح شده.
نخست، حجاب زنان. که می فرمایند زنان به مثابه عورت باید پوشانده باشند و اگر چنین نکنند فساد عالمگیر می شود.
و دلیل تاریخی بسیار می سازند که هر جامعهای که منحط شد، از شیوع فساد و برهنگی زنان چنان شده. و در این میان کسی کاری به افعال مردان ندارد.
دوم، حجاب حاکمان از مردم به این معنی که حاکمان حق ندارند میان خودشان و مردمشان حجابی قرار دهند چنان که ملت برای دسترسی به حاکم، مجبور شوند از چند دربان و منشی و… عبور کند. تا مردم بدون واسطه و لکنت، بتوانند آنان را مورد پرسش و سوال و… قرار دهند.
در مورد حجاب زنان میان علما و دانشمندان و… در حدود و ثغور و فلسفه و کارکرد آن اختلاف است.
اما در مورد حجاب نوع دوم(حجاب حاکمان از مردم)، اسلام به صراحت در ده ها آیه و حدیث و سیره و سنت، آن را تاکید فراوان کرده و آن را جزو بدیهیات حکومت اسلامی و واجب عینی خوانده است و در آن شبهه ای نیست.
اما جالب آنکه برای اجرای حجاب نوع نخست(حجاب زن به مثابه مقابله با فساد) و واجب عینی بودن آن به مثابه اصول دین، یک دم و دستگاه قانونی و تبلیغاتی و قضایی و نظامی و… برپا ساخته اند و چه بگیر و ببندها که راه نینداخته اند و در عوض از حرام بودن حجاب نوع دوم(حجاب حاکم از ملت) نه تنها سخنی به میان نمی آید که اگر بگویی هم به هزار برچسب، متهم می شوی.
در جامعه ای که بدیهیات اسلام در نحوه حکمرانی رعایت نمی شود، در سیاست های فرهنگی و مالی و اجرایی به سادگی حدود اسلام نقض می شود، در نحوه توزیع ثروت، رفع تبعیض و رسیدگی به حقوق عمومی، تامین نیازهای محرومین و مستضعفین و پاسخگویی حاکمان در قبال رفتارهایشان اسلام و قرآن کنار زده می شود، جامعه ای که رتبه فسادش در سطح بین المللی سال به سال درشت تر می شود، در چنین جامعه ای، پافشاری بر حجاب زنان به عنوان نماد جامعه اسلامی، نوعی سخره گرفتن اسلام و وهن مسلمانی است.
انتهای پیام
غیر از این، همان حجابی که از آن بعنوانِ «پوششِ زنان» اطلاق میشود، تعابیرِ فسادزای زیادی نیز برخود گرفته است؛ بعنوان نمونه در ورزش بانوان میتوانیم شاهد این انحطاط باشیم! «زن» آمده فقط موهای سرش را پوشانیده و در میان آنهمه نامحرم به اینسو و آنسو میپرد و تکاواندو کار میکند، اسکیت سوار میشود و امثال آن، او را «زنِ محجّبهی موفق» نام مینهند و شعار سر میدهند که «حجاب، محدودیت نیست!»
این یعنی بیچارگی؛ این یعنی بدبختی تمام؛ این یعنی ویران شدن ارزشِ والای انسانیِ زن!
آیا حجاب فقط پوشانیدنِ موی سر است و تمام؟ یعنی اگر زنی بیآید و موهایش را بپوشاند امّا در میان نامحرمان، با لباسِ کذایی و حتّی گاهی بدننما ظاهر بشود و اَدا و اَطفار دربیآورد، هیچ منافاتی با «حجاب» ندارد؟
این را باید بدانیم که منظور از حجاب برای زن، مجموعهای از رفتارها و کردارهایی است که بصورتِ یکجا باید کنارِ هم باشند تا آن حجاب مورد نظر شارع مقدس حاصل شود. حجاب، تنها پوشش موی سر نیست بلکه همراه آن باید آن عفّت نیز وجود داشته باشد؛ باید آن رفتارهای تعیینشده و وظایفِ مشخّصهی زن نیز همراه آن باشد که آن را بعنوان حجاب بتوان تلقی کرد. آنچهکه در کتابالله الکریم، سورهی مبارکهی «نور»، آیهی شریفهی «31» دربارهی «حجاب زنان» صحبت میفرماید، توجهش به حواشیِ رفتاری نیز هست، آنجا که خطاب میکند:
وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَايبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُيوبِهِنَّ وَ لَايبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ… وَ لَايضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيعْلَمَ مَا يخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ.
توجّه حضرت حقّتعالی به «مؤمنه» بودنِ فرد نیز هست؛ یعنی آقای پیغمبر! به زنانی که تمامی حدود الهی را رعایت میکنند و نماز میخوانند و روزه میگیرند و اصول و فروع را پذیرفته و انجام میدهند، بگو که تکملهی این مسیر، اینست که حجاب را نیز رعایت کنند؛ و آن همان پوشانیدن موی سر و زینت و همچنین رعایتِ عفّت است و نیز گام برداشتن در جهتِ تعالیِ شخصیتِ زنانگی است؛ همان شخصیتی که خالقِ آنها در چارچوبِ ماهیِت وجودیشان نهاده است. این میشود حجاب، نه آنکه تنها موی سرش را ملاک حجاب قرار داده و میپوشاند و بعد از آن میتواند حتّی در مسابقاتِ شنا هم شرکت کرده و مورد تمجید قرار بگیرد که «بله! حجاب محدودیت نیست!»
تبریزی
«طلبهی حوزهی علمیّهی قم»