«گزارشهای رسمی از خوزستان به مرکز واقعی نیست»
گفتوگو با هادی سواری، فعال اجتماعی سیاسی منطقه
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: هادی سواری، فعال اجتماعی سیاسی خوزستان میگوید گزارشهایی که از سوی مدیران منطقهای از وضعیت آن استان به مرکز فرستاده میشود، گزارشهای واقعی نیستند. او دربارهی اعتراضات روزهای اخیر معتقد است: متاسفانه تا الان این اعتراضات مدیریت نشده؛ ما کمبود عقل داریم، یعنی اگر مدیران عاقل باشند میآیند مشکلات مردم را رتبهبندی میکنند تا ببینند تا چه حد میتوانند مردم را راضی نگاه دارند.
آقای سواری که عضو شورای شهر دوم اهواز بوده است، در گفتوگویی با انصاف نیوز میگوید: متاسفانه فضای خوزستان معمولاً امنیتی دیده میشود بهویژه برای فعالین عرب؛ من هم برای اصلاح طلب بودنم تهمت میخورم و هم بخاطر عرب بودنم تهمتی دیگر.
او در توضیح وضعیت فعلی در خوزستان میگوید: وضعیت ملتهب است. شبها در خیلی از مناطق درگیری و تظاهرات و بستن جادهها هست.
متن زیر خلاصهی گفتوگوی یک ساعتهی هادی سواری با انصاف نیوز است که ظهر روز یکشنبه بهصورت تلفنی انجام شده است:
خوزستان ۵ رودخانه دارد؛ در طول تاریخ اینها پرآب بودند. رودخانهی کارون، دز، جراحی و زهره؛ دو تالاب بزرگ داریم، یکی تالاب شادگان و یکی تالاب هورالعظیم یا هورالهویزه. تالاب هورالعظیم یا هورالهویزه، دوسومش متعلق به عراق و یک سومش متعلق به ایران است. متاسفانه بعد از جنگ اولین کاری که در زمان جنگ آغاز شد صدام برای اینکه از مخالفین شیعهی خود راحت شود، آمد یک کانال انحرافی احداث کرد و آب رودخانهی دجله و فرات را منحرف کرد و باعث شد که قسمت بزرگی از هور خشک شود. در جنگ هم در قسمتی از ایران شروع کردند به جاده سازی و اولین پروژهشان جاده شهید باکری بود. بعد از اتمام جنگ در منطقهی صفر مرزی جاده را بردهاند. هور یک اکوسیستمی است که همهی مناطق ایران و عراق آبش میرود. متاسفانه با کشت نفت در آن منطقه، شرکت نفت برای اینکه هزینههایش را کمتر کند، هور را به پنج قسمت تقسیم کرد. از حوضچهی شماره یک تا پنج در قسمت ایران و جادهی شهید باکری هم باعث شد که آب ایران به عراق نرود و آب عراق هم به ایران نیاید و هور به صورت جزیرهای در بیاید. حوضچهی شماره دو و سه باعث شد که پسابهای نیشکر به طرف این دو حوضچه هدایت شوند که آبشان شور است.
نخلهایی که از بین رفتند
در شادگان هم به علت سدسازی روی رودخانهی جراحی یا مارون، آب کمتری به طرف شادگان هدایت شد و الان تنها آبی که وارد هور شادگان میشود، پسابهای سه طرح نیشکر هستند؛ آبشان شور است و باعث شده خیلی از ماهیهای محلی شادگان از بین بروند. زمینهای شادگان شور شدند. شادگان شهرستانی است که تا چند سال پیش ۱۹۰ هزار جمعیت داشت و بیشترین مناطقش روستایی نشین است. این خشک شدن هور شادگان و وارد شدن آب شیرین از رودخانهی جراحی به هور شادگان باعث شد که اکثر زمینهای شادگان شورهزار شوند؛ یکی از مناطق نخلستانی کشور همین شادگان است، آبادان و خرمشهر. ما تا بعد از جنگ دومین کشور نخلستانی جهان بعد از عراق بودیم. اما متاسفانه الان این نخلها به علت شوری آب کلاً از بین رفته است.
حاشیهنشینی اهواز
در هورالهویزه هم به علت سدسازی سد کرخه و سد سمیرم و سدهای دیگر آب کمتری -بخصوص در تابستان- وارد هور میشد و باعث شد که هور روز به روز رونق خود را از دست بدهد.
همین هورالعظیم بود که نیهایش خاک را جذب میکرد؛ متاسفانه با از بین رفتن هرروزهی میزان نیهای موجود در هور بعلت کم آبی، مشکلات ریزگردها هم پیش آمد و تشدید شد.
البته ما بحران تنش آبی داشتیم. ۷۰ روستای استان خوزستان تنش آبی دارند؛ یا آبشان با تانکر است یا همیشه قطعی آب دارند. چند ماه پیش خاطرتان هست که مردم غیزانیه در جادهی اهواز ماهشهر، رامهرمز، جادهی بیش از ۳۵ روستا بستند؛ با اینکه تاسیسات نفتی در آن منطقه موجود است اما متاسفانه مردم روستاها از آب آشامیدنی محروماند. دامدار هستند و اکثر آنها مهاجرت میکنند به حاشیهی شهر اهواز.
الان فکر میکنم اهواز دومین شهر کشور از لحاظ حاشیه باشد. جنگ، کم آبی، طرحهای ملی باعث شد مردم از روستاها و شهرهای اطراف به اهواز و آبادان و ماهشهر مهاجرت کنند و دور این مناطق حاشیههایی بوجود آید که مشکلات عدیدهی خود را خواهد داشت.
زندگی مردم مختل شده است
الان مدتی است که ما تنش آبی داریم. من ۵۴ ساله هستم و تا الان نشنیده بودم که رودخانهی کرخه بیآب باشد. یک قطره آب هم ندارد. ما در حاشیهی هور ۱۷ هزار گاومیش داریم؛ گاومیش حیوانی است که به آب نیاز دارد و یکروز هم آبتنی نکند میمیرد. ارتباطش با هور است؛ یعنی هم آبتنی میکند و هم در هور علفهای آنجا را مصرف میکند. روستاییان هور امرار معاششان از طریق ماهیگیری است. یک نوع ماهیهای محلی آنجا وجود دارد که بسیار کمیاب شده است.
بنابراین امرار معاش این افراد از طریق ماهیگیری، گاومیشداری، بوریا بافی و حصیربافی و صید پرنده است. در سالهای اخیر خیلی از حاشیههای مناطق مختلف مهاجرت کرده و به هور رفتند و برای خودشان برخی حتی تا ۳۰۰-۴۰۰ گاومیش هم دارند. آب رودخانهی کرخه کلاً قطع شد، آب کشاورزی مردم از شوش تا دشت آزادگان از بین رفت، مردم در تابستان علاوه بر صیفیجات و سبزیجات، شلتوک میکارند. در زمستان گندم، ذرت، دانههای روغنی و….
امسال کلاً حتی آنها که شلتوک کاشتند مزارع شلتوکشان خشک شد. از طرف دیگر هم که دامهایشان دارند میمیرند. زندگی مردم مختل شده است، تنش آبی داریم و بیآبی بیداد میکند؛ در دو نقطهی حساس، یکی شادگان -که رودخانهی جراحی هست، یک قطره آب هم ندارد- و دیگری رودخانهی کرخه که از اندیمشک و شهرستان شوش و کرخه و حمیدیه و هویزه و دشت آزادگان را که خود چند شهر هست تأمین میکرده. اینها تماماً مشکل کم آبی دارند و اصلاً مردم در این مناطق آبی ندارند.
گاومیشها روزانه نیاز به آب دارند
در شادگان و قسمتی از ماهشهر، رودخانهی جراحی که از آنجا رد میشود کلاً بی آب است و یک قطره آب هم ندارد. ۱۵ روزی یکبار آب را باز میکنند که مثلاً کمی به نخیلات و احشام مردم آب برسد. در حالیکه دامها روزانه نیاز به آب دارند.
در اهواز هم آب کارون کم شده است و حتی دیروز رئیس آب و برق استان اعلام کرد که ما در منطقهی خرمشهر و آبادان نقطهی خطر را داریم چون نخیلات مردم در حال از بین رفتن است.
از سیل ۹۸ تا خشکسالی کنونی!
سیل ۹۸ و الان خشکسالی؛ مردم دارند در شبکههای اجتماعی از هم میپرسند که سال ۹۸ تمام خوزستان زیر آب بود، این آبها کجا رفته. سوءمدیریت در استان خوزستان متاسفانه بیداد میکند و این باعث متراکم شدن مطالبات مردم شده است و کلاً در جنوب استان فضا متشنج است و ما هرشب درگیری داریم.
فضا متشنج است
دونفر کشته شدهاند؛ یکی به نام نعیمی در شادگان و دیگری به نام قاسم خضیراوی در شهرستان کارون. شایعاتی دیگر هم هست. دیشب هم در شهرستان سوسنگرد دونفر مجروح شدهاند، یکی از ناحیهی دست و دیگری از ناحیهی پا. در مورد چگونگی تیر خوردن این دونفر هم روایتی دهان به دهان میشود. [انصاف نیوز به دلیل موثق نبودن شنیدهها به گفتهی آقای سوار، تا زمان اثبات، از درج آنها خودداری میکند.] از درگیریهای دیشب هنوز خبری ندارم که کسی کشته شده یا خیر؛ اما شهرستان شوش، شهرستان کرخه، دشت آزادگان ملتهب بوده است و تا ساعت ۲ شب در دشت آزادگان هزاران نفر راهپیمایی کردند و شعارهای صنفی هم میدادند.
البته بین آنها عوامل نفوذی هم وارد میشوند و میخواهند شعارها را منحرف کنند، اما اکثر شعارهای مردم شعارهای صنفی در مورد آب و حق حیات و حق زندگی و… است. میدانید که عدهای میخواهند از این فضا سوء استفاده کنند، اما مردم، فعالان صنفی و فعالان مدنی و اجتماعی و محیط زیست بشدت دارند جلوی افراط را میگیرند و میگویند که این اعتراض نباید از مسیر خود منحرف شود.
برنج هویزه از صدها سال پیش معروف بود
در این مناطق از دوران بسیار قدیمی و از زمان اجداد ما کشت شلتوک شروع شده است، حتی قبل از اینکه از پمپ آب استفاده کنند. الان پمپ آب هست، آب را هدایت میکنند و سدسازی میکنند، ولی قبلاً که این امکانات نبود؛ مردم در تابستان شلتوک کاری میکردند. برنج هویزه از صدها سال پیش معروفیت دارد در منطقه. یا مثلاً نخیلات آبادان، خرمشهر، شادگان مرکز نخیلات کشور بودند و اینها طریقهی آبیاریشان بوسیلهی جزر و مد بوده است.
احتمال هجرت وسیع هست اما مردم نمیخواهند
الان ما با طبیعت کاری کردیم که با قهر کند و تمامی کشاورزی استان خوزستان را از بین بردهایم. ما هوری داریم بنام هور شریفی، بالاتر از ماهشهر، الان تمام این هورها و تالابها از بین رفته است و با کوچکترین باد تمام خوزستان و استانهای اطراف گرد و خاک میشود.
اگر میگویند خوزستان مشکل کمآبی دارد چرا در زمستان میآیند اینجا طرح نیشکر را اجرا میکنند؟! نیشکر که خیلی به آب نیاز دارد. الان یکی از مطالبات مردم این است که برای طرحهای ملی آب هست اما برای کار ما آب نیست. الان مطالبهی مردم اصلاً کشاورزی نیست، تمام هم و غمشان احشامشان است. ما میخواهیم زندگی کنیم. شما حساب کنید اگر این ماجرا دو-سه ماه دیگر طول بکشد هجرت بسیار وسیعی از روستاها به مراکزی مثل اهواز و… صورت میگیرد.
مدیریت استان متاسفانه خیلی مشکل دارد. همین آقای دستکی میآید در شبکه یک میگوید «نه! کسی اعتراض نکرده! اینها جعلی است» یا میگوید من فیلمهای گاومیشها را ندیدم، آنها که دیدهاند برایم بیاورند؛ فقط یک شهروند ۱۸ گاومیش از دست داده است؛ یعنی خیلی از مردم گاومیشهایشان یا مردهاند و یا وقتی وارد هور میشوند بخاطر اینکه زمین گل و لای است در گل گیر میکنند، نمیتوانند خودشان را بیرون بکشند و میمیرند؛ آنجا هم نیزار است دیگر.
حساب کنید که ماهی نیاز به آب سالم دارد تا بتواند اکسیژنش را تأمین کند، اما الان آب هور گنداب شده است و تمامی ماهیهای هور از بین رفتهاند. یعنی سالهای آینده دوباره سازمان شیلات باید میلیونها بچهماهی در هور رها کند.
صدها خانوار تنها راه امرار معاششان از ماهیگیری است. حساب کنید که در شهر بستان و رفیع روزانه صدها قایق موتوری برای ماهیگیری وارد هور میشوند.
امان از سدسازی بیرویه
سدسازی بیرویه کردیم، آب را به جاهای دیگر هدایت کردیم. الان یکی از چیزهایی که مردم روی آن خیلی حساساند این است که وقتی میبینند آب زاینده رود برای حتی یک هفته هم پر میشود و مردم در کنار زاینده رود دارند میرقصند، روی اعصاب این مردم دیگر بازی میشود. مردم هم احساساتی هستند. فقر و بیکاری و مطالبات متراکم شده همه باهم جمع شدهاند و باعث اعتراض میشوند.
مطالبات متراکم شده است
مردم خوزستان از دو قوم عرب و بختیاری تشکیل شدهاند. جنوب خوزستان عرب هستند و شمال آن شامل ایذه، باغملک، مسجد سلیمان و… بختیاری هستند؛ بدبختی، روستاهای ایذه که نزدیک سد کارون هستند آب آشامیدنی ندارند! در روستاهای جنوب خوزستان هم همینطور است. باتوجه به اینکه ۵ رود مهم کشور و ۳۵ درصد آب کشور در خوزستان جاری است مردم آب آشامیدنی ندارند! این اعتراضات اعتراضات آب بوده است؛ بنابراین مردم مطالبات متراکمی دارند؛ بیکاری در خوزستان آمار بالایی دارد؛ در برخی شهرها ما درصد بیکاریمان بالای ۴۰ درصد است.
در شهرهایی مانند هویزه و دشت آزادگان که مناطق نفت خیز هستند کارکنان غیر بومی استفاده میشود و مردم بومی بیکار هستند! بیکاری و تبعیض وجود دارد و متاسفانه اینها تصور میکنند که این تبعیض نهادینه شده و سیستماتیک است؛ یعنی یک عرب نمیتواند زندگی کند؟ الان یکی از شعارهایی که در کل مناطق میدهند این است که «ما نمیخواهیم مهاجرت کنیم» برای یک خوزستانی عرب متاسفانه شایعه شده که «اینها برنامه دارند یکروز ما را غرق کنند و یکروز دیگر ما را بیآب نگاه دارند» آنها میگویند و نه من؛ میگویند «اینها میخواهند ما از سرزمین آبا و اجدادیمان مهاجرت کنیم و به شهرهای دیگر برویم.
باتوجه به اینکه استان خوزستان اولین یا دومین استان مهاجرخیز کشور است؛ مردم زیادی به اصفهان و مشهد و کرج و تهران مهاجرت میکنند. حس تبعیض، بیکاری، بیآبی و بی عدالتی مطالبات متراکم مردماند که هر مدت یکبار ما را در خوزستان با مشکل روبرو میکند؛ الان مشکل آب داریم اما همیشه در خوزستان اعتراضات کارگری بوده، اعتراضات قومی بوده، اعتراضات صنفی و محیط زیستی هم بوده است. متاسفانه تا الان این اعتراضات مدیریت نشده؛ ما کمبود عقل داریم. یعنی اگر مدیران عاقل باشند میآیند مشکلات مردم را رتبهبندی میکنند تا ببینند تا چه حد میتوانند مردم را راضی نگاه دارند؛ باتوجه به اینکه کشور الان وضعیت بحرانی دارد؛ از یکطرف آمریکا ما را محاصرهی اقتصادی کرده است و از طرف دیگر هم دشمنان ما دنبال بهانه هستند، چرا بهانه به دست دشمن دهیم؟! نباید چنین باشد.
خوزستان مدیری میخواهد همراه با برنامه و بودجهی کلان. الان که دیگر تابستان هم هست اکثر مناطق اهواز فاضلاب بیرون زده، گویی که یک رودخانه است. در اکثر مناطق خوزستان خدمات بسیار ضعیف است. اینها عواملی هستند که سبب میشود مردم ناراضی و معترض شوند. باعث میشود برخی افراد هم سوءاستفاده کنند.
مردم خوزستان از مرحلهی قبیله گذشتهاند
الان این دونفری که کشته شدند، میروند با خانوادههایشان مصاحبه میکنند که بگویید مقصر افراد خودسر بودهاند؛ مردم اینها را قبول نمیکنند. مگر ما در حوادث ۹۸ اینها را نداشتیم؟! نباید بگذاریم مردم معترض شوند و قبل از اعتراض باید بدنبال راهکار باشیم و قبل از اعتراض باید با مردم نشست.
الان یک کاری که آقایان میکند این است که میآیند شیوخ را جمع میکنند؛ آقا! مردم از مرحلهی قبیله و سنتی به مرحلهای مدرنتر منتقل شدهاند و شیخ دیگر چنین جایگاهی ندارد؛ یک شخصیت معنوی است که ممکن است محبوبیتی داشته باشد، اما نمیتواند به افراد قبیله دستوری حرف بزند؛ الان تمامی جوانان ضد شیوخ هستند.
خوزستان در وضع بسیار دشواری بسر میبرد
البته نسبت به حوادث ۹۸ برخورد نیروهای امنیتی خوب بود؛ چون در اعتراضات ۹۸ متاسفانه افراد زیادی کشته شدند، هم در اهواز، هم بهبهان و هم ماهشهر. اما در این حوادث نه!
مثلاً سه شب پیدرپی در شهرهای سوسنگرد و هویزه و حمیدیه و کرخه و شوش و… مردم معترضند اما نه به بانکی آسیب رسیده است، نه به ادارهی دولتی و نه نیروهای امنیتی برخورد خشنی با مردم کردهاند. فقط در شادگان و اهواز این حوادث به وجود آمد و دو نفر کشته شدند.
در همین ماهشهر همه معترضند از نماینده تا روحانیون
من تاکید دارم که خوزستان الان در وضعیت بسیار دشواری بسر میبرد؛ بیماری است که تمام بدنش را بیماری گرفته است و کسی هم به فکرش نیست. شما موضوع آب و خدمات و بیکاری و برق را داری، صنایعی را دارید که دارند ورشکسته میشوند و… طرحهای ملی دارید که باید برای رفاه مردم خوزستان باشد، مثلاً در همین ماهشهر همه معترضند از نماینده مجلس تا روحانیونش؛ در این اعتراضات روحانیون منطقه پیشقدم بودند، امام جمعه و نمایندگان مجلس خبرگان خودشان پیش قدم بودند، میرفتند و بازدید میکردند از منطقه، اینها از اینطرف چیزی میگویند اما مدیران دولتی متاسفانه حرف آنها را تکذیب میکنند و گزارشاتی که به مرکز فرستاده میشود، گزارشهای واقعی نیستند.
متاسفانه هر استانداری که به خوزستان آمده است باید «بله قربان!»گوی دولت باشد. از آقای شریعتی گرفته که در سال ۹۸ چه مصاحبههایی که نکرد تا همین آقای دشتکی که در شبکههای استانی و ملی موضوع را تکذیب میکند.
انتهای پیام
بسیار متن خوب و درست و عالی بود،همش واقعیت داشت
گفتن قراره آقای رئیسی بیاد همه چیزو درست کنه، نگران نباشید!