۴۵ روز فرصت برای برخورد کِشتی ایران با کوه یخ لامبدا
علی صارمیان، روزنامهنگار، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
۴۵ روز فرصت برای برخورد کِشتی ایران با کوه یخ لامبدا
رهبری گرامی، ریس جمهور محترم، وزرایی که میآیید
ما در اثر یک استراتژی غلط و سوداگریهای غیر مسولانه در وسط پیک پنجم کرونا هستیم که احتمالا روزانه بین ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ از هموطنانمان را به کام مرگ میکشد. جنابانتان تاکید بر افزایش جمعیت دارید و آن را هدفی ایدئولوژیک فرمودهاید. آنچنان که در مجالس عاشورا هم بر آن تاکید میفرمایید. این هدف با این کشتار نمیسازد. پس لطفا استراتژی غلط و آدمهای غلط و مشاورهها و پروژههای غلط را از میز بردارید. اگر روغن بنفشه یا واکسن یا یک ماه قرنطینه کامل یا هرکاری که برادر مسلمان (چین) عزیز کرده است که آمار مبتلایانش صفر شده است به کار ببندید.
متاسفانه آن اخباری که میگویند، شواهد علمی در دست نیست که آن را تایید کند، در ایران آزمایشش را میدهد. خبر این است که در میان جهشهای مختلف ویروس منحوس، لامبدا یک هیولا در برابر یک اسباب بازی محسوب میشود. کرونای امریکای جنوبی یا پرو.
میزان سرایت و کشندگی این ویروس در آزمایشگاه بسیار بیشتر از توانایی فعلی ما و سایر کشورهاست. مساله تزریق دوز سوم و عدم کفایت آنتیبادیهای بدن افراد در اثر موثرترین واکسنها، یک چالش علمی زنده ساخته است. شاید باید از بهوجود آورنده این ویروس (چین عزیز) استمداد فوری بخواهیم که تجربه خود را با ما در میان بگذارد. شاید لازم باشد امیر عبدالهیان را برای مذاکره فایزر و مدرنا و سایر واکسنها ماموریت دهیم. شاید لازم باشد یک ماه کشور را تعطیل کنیم. شاید هم لازم بدانید که کشور را به مدعیان طب سنتی بسپارید. بنده نمیدانم چه راه حلی بر اساس سیاستهای کلان و آیندهنگری در پیش میگیرید. فقط میدانم ریس پدافند غیر عامل و وزرای بهداشت و کشور و فرماندهین نظامی دنبال راه حلی نیستند که کمک به رفع بحران کند. دنبال جلب نظر و بعضا تملق مسولان نظامند و چیزی که رهبری را خوش آید.
لذا از رهبری گرامی و ریس جمهور رییسی خواهشمندیم، از چینش و ماموریتدهی و اولویتبندی کابینه تا ذخایر دارویی و واکسن و تخت بیمارستانی و مداخله نهادهای همیار بهداشت تا اجبار بیمارستانهای خصوصی و شارژ بیمههای کشوری و لشکری و تصمیمات یکتا، قاطع و بدون استثنا به مساله زیر توجه فرمایند.
پیک ششم ویروس کرونا از اواسط مهرماه تا اول آبان آغاز میشود. علت آن SARS-CoV-2 Lambda variant یا کد شناسایی c.37 است.
آنچه روی میز داریم، وزیر بهداشتی شبیه دکتر نمکی و مدیرانی که قهرمان آمار سازی بودند. وزیر کشوری شبیه رحمانی فضلی. معاون اولی با زمان بندی و خوش بینی غیر قابل تحقق. ریس سازمان پدافندی با آنچنان سوابق. فرماندهان نظامی با آن اظهارات و نگاه. بیمارستانهای دولتی درحال انفجار. مافیای دارو و بعضا واکسن و بخش خصوصی بیمارستانهای خصوصی بی مسولیت و صدها آیتم دیگر که نشان میدهد ما بدنه مقاومی برای برخورد با این کوه یخ را نداریم.
شانس ما انشاءالله عدم لجاجت ریس جمهور فعلی و باز طراحی ماموریتها و پی ریزی راهبرد برخورد با پیک ششم است (هرچند به گفته برخی، هنوز به قله پیک پنجم هم نرسیده ایم).
این را هم شانس فرض کنید که ما ۴۵ روز فرصت برای باز طراحی گارد مقابل این برخورد سنگین را داریم (تصور کنید نیمه مرداد ۵۹ است و ما ۴۵ روز فرصت برای طراحی گارد مقابله با ارتش صدام داریم).
لطفا این فرصت، این زمان، این گُلد تایم را صرف کارهای سیاسی و فرعی نکنید. بیم یک کشتار عجیب و حتی تابع آن، مسائل امنیتی عجیبتر می رود.
لطفا برای لحظه به لحظه این ۴۵ روز برنامه غیر هپروتی و قابل اجرا بخواهید. مجلس محترم نیز برای رای به کابینه این مهم را مد نظر بگیرد.
خداوند ایران عزیز را محافظت کند.
در خصوص واکسن برکت
از بنده میپرسند که تا آب هست، تیمم چرا؟ تا فایزر هست، برکت چرا؟
شاید دوستان بخاطر آنکه در این حوزه پژوهشگری عمومی و نه تخصصی هستم این پرسش را مطرح می کنند.
بر خلاف عقاید رایج، من معتقدم که واکسن برکت، اوج اقتدار ماست اما نه در یکسال اول.
ما در بسیاری بیماریها با قابلیت همه گیری، توانستهایم از طریق پژوهشگرانمان واکسنهای در طراز جهانی بسازیم. کدام کشور خاورمیانه سابقه پنجاه سال یا یک قرن ساخت دارو و واکسن دارد؟
این فقدان اعتماد به نفس مساله ای سیاسی است قطعا. در درجه دوم، مساله ای در طول کنترل بیماری است.
سیاست واکسیناسیون ما، چون قابل پیشبینی بود که هجوم کرونا از ساخت واکسن داخلی سریع تر است، باید از سال ۹۹ واردات واکسن میشد. البته شانس زیادی در اوایل برای واردات نداشتیم. چون تا پاییز سال گذشته، خط تولید و مصرف واکسن در جهان به کفایت کشورهای تولید کننده نمیرسید.
امسال هم تا پایان سال باید واردات کنیم. به خصوص واکسن هایی که ایمنی در برابر سویههای جدید و جهشهای کرونا را تکمیل کنند.
اما برکت و واکسن های داخلی.
برادران ما باید توجه کنند، کشف، خلاقیت، به دانش رسیدن و توانایی آزمایشگاهی شرط لازم واکسن داخلی است.
اما شرط کافی آن است که ما بتوانیم خط تولید که مجموعهای از تواناییهای نرمافزاری و سخت افزاری است را در زمانی معقول داشته باشیم.
این دانش را گرچه پژوهشگران ما داشتند ولی خط تولید به صدها پارامتر صنعتی بستگی دارد. این انتظار که برکت در چند ماه، حتی به صادرات منجر شود، خلاف واقع یا در نهایت خوش بینانه بود.
امیدوارم واکسنهای ایرانی، بتوانند در روندی موازی، یک پتانسیل برای کشور گردند. پتانسیل قابل انعطاف با سایر اپیدمی ها.
اما تا آن زمان که احتمالا سال ۱۴۰۱ باشد، واکسیانسیون از هر طریق وارداتی و داخلی ضروری است. همان دانشمندان سازنده برکت، قبل از اینکه مردم واکسنهای وارداتی را به بازویشان بزنند، می توانند تشخیص دهند که فایزر و مدرنا و… به درد بخور هستند یا فلج اطفالند. این تحقیر دانشمندان ماست که نکند ایران توانایی تشخیص واکسن از توطئه را ندارد.
لذا نباید واکسنهراسی کرد. از تحقیر واکسن داخلی نیز باید امتناع ورزید.
انتهای پیام
شماها بجای کنایه زدن بهتره خفه بشین مزدورهای پلید
هنوز جای زخم های #تا۱۴۰۰باروحانی درد می کنه