در مورد مهاجر شدن و مهاجرت
عبدالمنیر صالحی فعال حقوق مهاجر افغان در ایران در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است نوشت:
مهاجرت یا کوچ به معنای جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای مانند فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت به کشور های دیگر میکنند. دلیل دوم میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکنندهٔ مقصد مهاجرت مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر، مسکن بهتر و آزادیهای سیاسی بهتر باشد. اگرچه مهاجرت بشر برای مدت صدها هزار سال وجود داشته و دارد. «مهاجرت» در مفهوم مدرن به حرکت و کوچ افراد از یک ملیت – کشور به کشور دیگر، که در آنجا شهروند نیستند، محسوب میشود. مهاجرت بهطور ضمنی به اقامت درازمدت با مهاجرت اطلاق میشود. توریستها و بازدید کنندگان موقتی و کوتاه مدت بهعنوان مهاجر شناخته نمیشوند؛ اما با وجود این، مهاجرت فصلی کارگران و نیروی کار (بهطور نمونه برای مدت کمتر از یک سال) اغلب بهعنوان شکلی از مهاجرت به حساب میآیند. میزان جهانی مهاجرت، درشرایط کامل بالا ولی در شرایط مرتبط پایین است. بر طبق آمار تخمینی سازمان ملل متحد در حدود ۱۹۰ میلیون مهاجر بینالمللی در سال ۲۰۰۵ وجود داشتهاست، که ۳٪ از کل جمعیت دنیا را شامل میشود. ۹۷٪ بقیه جمعیت دنیا در کشورها و محلهایی زندگی میکنند که به دنیا آمدهاند یا بهطور خانوادگی زندگی کردهاند. علت مهاجرت چیست؟ جنگ، ناامنی، بیماری، قحطی، جستوجو برای امنیت و جایی برای زندگی، قرنها دلایل اصلی مهاجرت بودند. دلایلی که هر دلیل دیگری را زیر سایه میبردند و تنها عواملی بودند که افراد را به کوچ مجبور میکردند. این دلایل در عصر حاضر هم از بین نرفتند و عمدهترین دلایل مهاجرت را به نام خود ثبت کردهاند. در سالهای اخیر مهاجرت انسانها چه به صورت قانونی و مخصوصاً به صورت غیر قانونی بسیار زیاد شده است. موارد زیر از دلایل دیگر مهاجرت به شمار می رود:
الف)عوامل آموزشی: قدیمی ترین نوع مهاجرت از شهر به روستا می باشد.
ب)عوامل اقتصادی: سطح بالای بیکاری یا ارائهی تصویر نادرست از مشاغل سنتی. مالیات و ادغام در بازارهای ملی مهمترین دلیل مهاجرت انسانها از روستا به شهر می باشد. ج)عوامل اجتماعی: تماس فرهنگی و فراهم بودن اطلاعات و مناقشات سیاسی حکومتی از عوامل اجتماعی مهاجرت می باشد.
د)عوامل جمعیت شناختی: ناهمگنی مناطق و نرخ افزایش طبیعی جمعیت اساس این نوع مهاجرت است.
اما خیلی از افرادی که مهاجرت به کانادا دارند به دلیل وابستگی هایی که در موطن خود دارند بر سر دو راهی ماندن و برگشتن دست و پا میزند. از سویی مسائل عاطفی او را به این سمت میکشاند و از سویی دیگر کار و زندگی و رفاه و آرامش محل زندگی او را تشویق به ماندن می کند.
انتهای پیام