وقتی «عدم آزادی قلم و بیان» شرکت در انتخابات را حرام میکرد!
آیتالله میلانی، از مراجع تقلید در پاسخ به پرسشی دربارهی شرکت در انتخابات بیستویکمین دورهی مجلس شورای ملی تاکید کرده بود: «با وضع موجود و عدم آزادی قلم و بیان و زندانیبودن عدهای رجال صالح هر نوع شرکت در این انتخابات جایز نیست. شرعا و عقلا و مبارزه با آن و مطالبه حکومت مشروع قانونی وظیفه میباشد».
بهگزارش انصاف نیوز، خبرگزاری فارس در متنی با عنوان «انتخاباتی که شرکت در آن حرام بود» نوشت:
انتخابات در دوره پهلوی وضعیت ویژهای داشت. پهلوی دوم به تقلید از آمریکا یک ایده داده بود و پایش را هم در یک کفش کرده بود که باید عرصه سیاست در ایران دو حزبی باشد. بر همین اساس از سال ۱۳۳۶ شمسی حزب «مردم» و حزب «ملّیون» تشکیل شدند و قرار بود مثل احزاب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا این دو حزب هم با هم رقیب باشند.
قسمت ناجور قضیه این بود که این احزاب بنا به اصرار و دستور پهلوی دوم حتما باید رقیب هم میبودند تا نمایش سیاست در ایران درست مثل آمریکا باشد. در این میان حزب ملّیون خرابکاری کرد و در سال ۱۳۳۹ شمسی در انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی تقلب کرد و وقتی اسناد تقلب فاش شد رسوایی بار آمد و حزب عملا منحل شد.
بعدها حزب «ایران نوین» تأسیس شد تا رقیب حزب مردم باشد و آن نظام دو حزبی همچنان برقرار باشد. معلوم است که مردم ایران همراه و همداستان این نوع حزببازی تصنعی و فرمایشی نبودند و «یرواند آبراهامیان» مورخ معاصر در کتاب «ایران بین دو انقلاب» گزارش میدهد: درباریان قدیمی و کهنهکار، از جمله دکتر منوچهر اقبال و اسدالله علم، مجلس را به دو حزب سلطنتطلب تقسیم کردند. اقبال که با افتخار خود را نوکر شاه معرفی میکرد رهبر حزب ملیّون و عَلَم، دوست شاه و زمیندار بزرگ منطقه بیرجند، هدایت حزب مردم را برعهده داشت. بنابراین دو حزب نامبرده به احزاب «بله قربان» و «چشم قربان» معروف شده بودند.
جواب همان است
شرایط انتخابات بیست و یکمین دوره مجلس شورای ملی متفاوتتر از قبل بود؛ چند ماه از قیام ۱۵ خرداد میگذشت و عرصه سیاسی کشور در حالت خفقان بود و بگیر و ببند بود. در چنین وضعیتی بهطور مکرر از آیتالله «سیدمحمدهادی میلانی» مرجع بزرگ شیعه درباره شرکت در انتخابات استفتاء میشد و جواب این بود: «جواب همان است که به سؤالات وارده از بلاد کثیره دادهام و اینک به نحو اختصار مینویسم با وضع موجود و عدم آزادی قلم و بیان و زندانیبودن عدهای رجال صالح هر نوع شرکت در این انتخابات جایز نیست. شرعا و عقلا و مبارزه با آن و مطالبه حکومت مشروع قانونی وظیفه میباشد. امید آنکه بهیمن توجه حضرت بقیهالله ارواحنا فداه، امت اسلامی به خواسته خود نائل گردد».
انتخاب نمایندگان مجلس در کمیسیون سه نفره!
بماند که آن مجلس بیست و یکم نمایش انتخاباتش برگزار شد و بالاخره تعدادی از اعضای حزب مردم و حزب ایران نوین رفتند و نشستند روی صندلیهایی که شرعا و عقلا جایشان آنجا نبود و بماند که همین مجلس بود که قوانین آنچنانی تصویب کرد که فقط یک نمونهاش لایحه کاپیتولاسیون بود که جنجال برپا کرد و عزای ملی شد! حالا بازگردیم به انتخابات به سبک پهلوی!
«جعفر شریف امامی» رئیس مجلس سنا در دوره پهلوی درباره انتخابات در کتاب خاطراتش نوشته است: «خود شاه تصمیم میگرفت که چه کسانی نامزد وکالت مجلس باشند. در حقیقت نمایندگان را خودش دستچین میکرد.» و دقیقترش را اگر بخواهیم خاطرات ارتشبد سابق «حسین فردوست» هم هست که از نزدیکان پهلوی دوم بود و در کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» نوشته است: در زمان نخستوزیری علم [همان زمان انتخابات بیستویکمین دوره مجلس شورای ملی]، محمدرضا دستور داد که با علم و منصور یک کمیسیون سهنفره برای انتخاب نمایندگان مجلس تشکیل دهم. کمیسیون در منزل علم تشکیل میشد.
هر روز منصور با یک کیف پر از اسامی به آنجا میآمد. عَلَم در رأس میز مینشست، من در سمت راست و منصور در سمت چپ او. منصور اسامی افراد موردنظر را میخواند و عَلَم هر که را میخواست تأیید میکرد و هر که را نمیخواست دستور حذف میداد. منصور هم با جمله «اطاعت میشود» با احترام حذف میکرد. سپس عَلَم اسم افراد مورد نظر خود را میداد و همه بدون استثناء وارد لیست میشدند و سپس من درباره صلاحیت سیاسی و امنیتی آنان اظهارنظر میکردم و لیست را با خود میبردم و برای استخراج سوابق به ساواک میدادم. پس از پایان کار و تصویب، ترتیب انتخاب این افراد داده شد. فقط افرادی که در این کمیسیون تصویب شده بودند، سر از صندوق آراء درآوردند و لاغیر.
انتهای پیام
وه وه وه…..چه جالب…بیچاره مردم ایندیارکمترزمانی زبانی برای گفتن داشته اند…
.