آمریکا کارت دعوت میخواهد!
محمد شهریاری، دانشجوی علوم سیاسی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «آمریکا کارت دعوت میخواهد» نوشت:
این روزها مسئله ظهور مجدد طالبان در افغانستان، توجه مجامع جهانی را متوجه خود کرده است. طالبان، که ریشهای چندین ساله دارد، اکنون ظرف چند ماه مجددا نامش به خاطر حوادثی که رقم میزند بر سر زبانها افتاده. این گروه بنیادگرا در مدت کوتاهی توانست افغانستان را به جز دره پنجشیر تصرف کند.
بسیاری از تاریخدانان معتقدند برای تحلیل و واکاوی وقایع باید به پیشینه آن مهم، توجه ویژهای داشت. افغانستان از دیرباز مورد هجوم کشورها و امپراتوریهای زیادی بوده است و هیچکدام از این مهاجمین پس از تسخیر نتوانستهاند مدت طولانی بر این کشور حکمرانی کنند. موقعیت خاص جغرافیایی، فرهنگ، مذهب و قومیتهای متنوع از عواملی هستند که حکمرانی بر افغانستان را برای ممالک مهاجم سخت و تا حدودی ناممکن ساخته است. شوروی و بریتانیا از جمله کشورهای قدرتمندی هستند که در تاریخ معاصر افغانستان به آنجا لشکر کشیدند و پس از مدتی جنگ تسلیم ملت افغانستان شده و آنجا را ترک کردهاند.
در مورد آخری که این اتفاق افتاد، میتوانیم به آمریکا اشاره کنیم که در سال ۲۰۰۱ با شعار مبارزه با تروریسم وارد خاک افغانستان شد و در سال ۲۰۲۱ آنجا را ترک کرد. شاید علت حضور اولیه آمریکا را بسیاری از خوانندگان محترم به یاد دارند. اما جهت یادآوری مجدد لازم به توضیح است که گروه بنیادگرای القاعده که در افغانستان توسط اسامه بن لادن تشکیل شد، در سال ۲۰۰۱ طی عملیات تروریستی به برجهای دوقلو و پنتاگون آمریکا حمله کرد. با توجه به اینکه طالبان از تحویل دادن القاعده به آمریکا خودداری ورزید و از آنان حمایت کرد، آمریکا تصمیم گرفت به خاک افغانستان لشکرکشی کند.
همانطور که از نام عملیات آزادیبخش بلند مدت پیداست، این حضور نزدیک به دو دهه طول کشید و از سال ۲۰۰۱ تا چند وقت پیش آمریکا به مبارزه با طالبان و القاعده مشغول بود و تجهیزات و نیروهای زیادی وارد خاک افغانستان کرد. در طول این حضور، آمریکا با همکاری دولت افغانستان به سرکوب طالبان و القاعده پرداخت و توانست آنها را به عقب براند تا جایی که، طالبان که بر افعانستان تسلط داشت، به کوههای اطراف پناه برد و عقب نشینی کرد.
از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ طالبان و القاعده با دولت مرکزی افغانستان و نیروهای آمریکایی به صورت پیوسته مبارزه کرده و موازنه قدرت در این کشور به صورت متغیر در بین طرفین درگیر در حال تغییر بوده است به طوری که یک ماه پس از حمله آمریکا، امارات اسلامی افغانستان فروپاشید. پس از آنکه در سال ۲۰۰۳ حامد کرزی به مقام ریاست جمهوری رسید دوباره شورشهای طالبان در مناطقی از افغانستان شروع شد و تا سال ۲۰۱۴ جنگهای میان دو جبهه درگیری شکل گرفت. در سال ۲۰۱۴ با قدرتگیری طالبان، موازنه قدرت به نفع آنها تغییر کرد. آمریکا در این تاریخ دوره جدیدی از مبارزه را شروع کرد و اسم عملیات جدید خود را عملیات دیدهبان آزادی نامگذاری کرد. با قدرتگیری طالبان آمریکا به این نتیجه رسید که باید از طریق دیپلماسی مشکل افغانستان را حل کرد. در این شرایط بود که در دور دوم باراک اوباما طرح خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان کلید خورد و در زمان ترامپ نیز طرح خروج نیروهای امریکایی آماده شد و دولت بایدن نیز در شرایطی که طالبان داشت خاک افعانستان را در مینوردید و به سرعت پیشروی میکرد و دولت افغانستان هم توان مقابله با آنها را نداشت، دستور خروج نیروهای آمریکایی را صادر کرد.
این شرایط باعث شد دولت افغانستان و ارتش آن با مقاومتی نه چندان سخت و محکم تسلیم شده و یا فرار را بر قرار ترجیح دهند و بدینگونه جمهوری اسلامی افغانستان سقوط کرد.
به نظر نویسنده خروج آمریکا از افغانستان جای تامل دارد. و سوالی که به ذهن متبادر میشود این است که چرا این کشور در این شرایط افغانستان که جان میلیونها انسان به خطر افتاد، ترک کرد؟ آیا آمریکا قصد دارد در آینده به افغانستان باز گردد؟ پاسخ به این پرسش مثبت است؛ یعنی آمریکا مجددا در آیندهای نه چندان دور به افغانستان باز خواهد گشت. البته این مسئلهی خروج را میتوان به انواع گوناگونی با توجه به پیش فرضهای ذهنی تحلیل نمود. مقامات آمریکایی بارها اذعان داشتهاند در افغانستان علاوه بر نیروی انسانی و تلفات قابل توجه سربازانشان تسلیحات زیادی نیز وارد خاک افغانستان کردهاند. تسلیحاتی که ارزشی بالغ بر میلیونها دلار دارد. بنابراین اینکه آمریکا این تسلیحات را در خاک افغانستان جای گذاشته است نمیتواند بی دلیل باشد و احتمالا اهدافی برای آینده ترسیم کرده است.
در حقیقت، آمریکا خودش مایل بوده است تا این تجهیزات به دست نیروهای طالبان بیافتد زیرا واضح و مبرهن است طالبانی که تجهیزات پیشرفته ندارد و اینگونه میدانداری میکند، با بهدست آوردن این تجهیزات نظامی، طالبانی قدرتمند خواهد شد که ایستادگی مقابل آن بسیار دشوار خواهد بود و محتمل است که در این شرایط بازپس گیری قدرت از طالبان، حداقل برای کوتاه مدت، بعید بنماید.
بنابرین نتایج این اتفاق، خود را درگسترش ناامنی منطقه، قدرتگیری بنیادگرایی در خاورمیانه، توقف روند مدرنیزاسیون در افغانستان و افزایش نارضایتی مردم افعانستان، نشان خواهد داد.
با توجه به اشارهای که در ابتدای متن داشتیم مردم افغانستان اعتمادی به بیگانگان ندارند و خواستار خروج بیگانگان از کشورشان هستند و از اینکه آمریکا بدون دعوت آنها وارد خاک کشورشان شده بود ناخشنود بودند و آمریکا نیز این مهم را دریافته است که برای حضور مجددش، نیاز به خواست مردم افغانستان دارد. اینکه طالبان قدرت بگیرد در باطن، آمریکا را خشنود می کند و این تجهیزات باقی مانده، این قدرت را به طالبان میدهد که قدرتمندتر شود. آمریکا نیز برای حضور مجددش طالبانی می.خواهد که گروه مقاومت ملی افغانستان در مقابل آن شکست بخورد و توان مقاومت نداشته باشد تا مردم افغانستان راه چاره را در این ببیند که از آمریکا درخواست کمک کنند و اینبار آمریکا قهرمانانه با اتکا به حمایت مردم افغانستان وارد خاک آن کشور شود و عصر جدیدی برای حضور آمریکا در منطقه رقم بخورد. حضوری بلندمدت!
انتهای پیام
تخیلی جالب