سعید محمد هم به دولت رئیسی پیوست
احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم در حکمی سعید محمد را به سمت دبیر شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی منصوب کرد.
به گزارش فارس، در این حکم با اشاره به ضرورت توجه به اهداف تحول گرایی و محوریت تولید ملی و برونگرایی از سعید محمد خواسته شده برای تحقق راهبردهای اهداف زیر تلاش کند.
1- تقویت جذابیت های قانونی و مقرراتی مناطق برای تولید کنندگان و صادرکنندگان به ویژه تسهیل کامل کسب و کار و برخورداری از معافیت های مالیاتی و گمرکی
2- ارائه پیش نویس لایحه اصلاح قانون چگونگی اداره مناطق آزاد
3- تکمیل رویه های مبارزه با قاچاق کالا و ارز با تأکید بر محصور بودن مناطق و استقرار گمرک در درب های خروج و اتصال به سامانه های حاکمیتی
4- تمرکز بر کیفیت (نه گسترش کمی) مناطق آزاد با هدف تحقق بند (11) سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی
5- رصد دقیق عملکرد مناطق در گسترش صادرات و افزایش پیوند اقتصادی با کشورهای همسایه و ترغیب سرمایه گذاری و مشترک
6- وضع قواعد عزل و نصب مدیران شایسته برای مناطق و شفافیت عملکردی مالی برای سازمان منطقه
7- اصلاح نظام درآمدی سازمان های مناطق با هدف کاهش تمایل به واردات و واگذاری اراضی
8- تقویت مدیریت متمرکز مناطق و حذف ناهماهنگی ها با اجرای ماده (65) قانون احکام دائمی برنامه های توسعه
9- ایجاد ظرفیت دور زدن تحریم های ظالمانه
10- نقش آفرینی در توسعه جوامع محلی، توانمندسازی و کاهش محرومیت.
در بخش پایانی حکم سعید محمد، خواسته شده است: متناوباً گزارش 6 ماهه و یک ساله عملکرد مناطق به اطلاع دولت و مجلس برسد.
انتهای پیام
الحمدالله تیم …دارد کامل می شود. فقط جای مذاکره کننده حرفه ای و رییس دولت سایه( سابق ) خالی است .!
دورد بردولت فراگیرو جام…و…!!!!!
واقعا نمی دانم بخندم یابگریه ام!حس عجیبی است،.برادر
سلمان فارسی (رض)بعد از فوت رسول الله (ص) خطاب به مردم ……فرمود
کردید و نکردید!!!
و استاددانشگاه و شاعر محمدرضا شفیعی کد کنی (حفظه الله) از زبان سلمان (رض)شعری سروداند به نام کردید و نکردید.
کردید و نکردید!
میراثِ تبارِ خِرَدِ آینه ها را
کان پیر، همی جُست نشانْشان به چراغی
تا یابد از آن آینه مردان، مگر اینجا
در ظلمتِ هنگامه ایام سراغی
ز اندیشه عُشّاق وز آفاق ستردید.
آن یوسفِ گمگشته آمالِ بشر را
گامی دو برون نامده تا مرزِ حقیقت
بُردید و بدان گرگ سپردید.
بی مرزی هوش و هنر صاعقه ها را
چون جدولِ اندیشه افلیج و شَلِ خویش
محصور و فرو مرده شمردید.
آن قامتِ رویان و روانِ ازلی را
آن آرزوی زنده سقراط و علی را
با آن همه خونها که فشاندند به راهش
در گوری از اندیشه خود، تنگ، فشردید.
با این همه آن شعله فزاینده و زندهست
چون بوی بهاران، به همه دهر، وَزَندهست
در جمله شمایید و
شمایید
که مُردید
زیرا
کردید و نکردید
کردید و نکردید.