خرید تور تابستان

چرا انقلاب ناکام شد؟!

حجت‌الاسلام شهاب‌الدین حائری شیرازی، فرزند مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی، نماینده‌ی سابق ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه‌ی شیراز در یادداشتی تلگرامی با عنوان «چرا انقلاب ناکام شد!» نوشت:

انقلابی که قرار بود به رفع فقر و بدبختی و تبعیض و اختلاف طبقاتی و ایجاد رشد و توسعه و رفاه بیانجامد پس از 40 و چند سال به رکوردهایی در انواع ناهنجاریهای اجتماعی و فلاکت رسیده.

چرا؟

در نگاه من یک جواب دارد انقلاب دوم! همان تسخیر سفارت آمریکا که بدبختی ها از همان روز شروع شد.

اگر به‌جای ور رفتن با آمریکا، به همان الگوی متحد شدن با فرعون‌هایی مثل کره شمالی و چین و روس و اغماض از کجی هایشان با آمریکا هم در نیفتاده بودیم امروز احتمالا مردمی در رفاه داشتیم مثل کشورهای حاشیه خلیج فارس یا کره جنوبی و ترکیه و اندونزی و مبدل به الگویی لااقل در کشورهای اسلامی شده بودیم و فقه شیعه به رقیبی برای تمدن مادی در اداره موفق جامعه مبدل می‌شد.

فقهی که علی رغم حفظ فاصله ارزشی اش با ظلم و استکبار به تلاش در حد توان برای هم افزایی علیه آن (که البته بیشتر منحصرا تلاشی فرهنگی و عقلایی و از طرق دیپلماتیک و با کمک دول دیگر بود) توانسته سعادت دنیوی و اخروی را برای مردمان‌اش به‌صورت نسبی به ارمغان آورد.

این به معنی زیر پا گذاشتن اخلاق نیست بلکه به معنی مراعات عقلانیت و تقیه در معارضه با استکبار است همان کاری که با روس و چین کردیم.

البته با کره شمالی ما موظف به قطع رابطه هستیم چرا که عزت و حکمت و مصلحت اقتضا میکند به همان منطق قطع رابطه با حکومت اپارتاید افریقای جنوبی با این فرعون هم قطع رابطه کنیم که نه تنها ضرری متوجه ما نمیکند که بزرگترین تبلیغ برای آرمانهای ظلم ستیزانه ما در جهان است.

اما باانقلاب دوم، تحقیر امریکا شد هدفی که تمام اهداف انقلاب اول را بلعید آن هم به گونه ای پر ازتناقض.

اوائل انقلاب، وقتی هنوز خورده نشده بود ما تنها با دو کشور قطع رابطه کردیم اسرائیل و رژیم نژاد پرست آفریقای جنوبی، رژیمی که رنگین پوستها را از حقوق اولیه انسانی منع مینمود (بعدا دراثر فشار بین المللی و پایمردی نلسون ماندلا در انقلابی بدون خونریزی سقوط کرد) خوب این یک تبلیغ برای ما بود که برای ارزشهای انسانی آنقدر اهمیت قائلیم که قید منافع اقتصادی که از گذشته داشتیم را در افریقای جنوبی زدیم .

اما بعدا که امریکا ستیزی شد محور سیاستهای ما بصورت تناقض آمیزی با رژیم‌های جباری که با امریکا دشمنی داشتند اگر چه به نسبت توانایی ها و امکاناتشان جبارتر از آمریکا بودند علیه امریکا متحد شدیم.

1)کره شمالی که براستی در اندازه خودش و به نسبت جمعیت، و ابعاد محروم نمودن مردم از حقوق اولیه، سفاک ترین و استکباری ترین حکومت دنیا را داشت و دارد.

2) بشار اسد دیکتاتوری جبار که اقلیتی علوی بر اکثریتی سنی به جبر و ظلم حکومت میکنند.

3) اخیرا طالبان، که عده ای شادی خود را از به قدرت رسیدن حکومتی خونریز به گمان دشمنی آتی اش با امریکا کتمان نمیکنند.

اتحاد با چنین کشورهایی در مسیر مبارزه با حکومت استکباری امریکا، عملا شعار استکبارستیزی ما را در چشم مردم دنیا بی اعتبار کرد؛ مگر می‌شود با حکومت استکباری تر کره شمالی متحد شد بر علیه حکومت استکباری آمریکا!

مسئله مهمتر این است که اهل بازگشت از مسیر خطا نیستیم، غرور و تکبر و تعصب و خود بزرگ بینی رذائل اخلاقی است که تا عمق جان ما ریشه دوانده و مشکل اصلی همین است که تزکیه نکرده و خود نساخته در پی اصلاح عالم وآدمیم!

از طرف دیگر چون کم کم نخبگان به سیاستهای تناقض امیز جمهوری اسلامی واقف شدند و ما متعصبانه خواستیم مسیر سابق را استمرار دهیم شروع کردیم به بیرون انداختن مردم و منتقدین از قطار انقلاب و هرکس چون ما نیاندیشید را دگر اندیش نامیدیم و از دائره قدرت بیرون کردیم که هر روز بیشتر شدند و دائره خودی ها تنگ تر.

این امر به محروم ماندن جامعه از توانایی های بخش عظیمی از مردم و نخبگان منتهی گردید و کارها گره خورد.

نخبگان دور اندیش و شجاع که اهل گزافه گویی نبودند جای خود را به متملقینی دادند که نه با صداقت کارمیکردند نه کجی را تذکر میدادند و نه اغلب کار بلد بودند.

در این میان کسی که راست بگوید و آینگی کند و به‌فکر اصلاح وضع تاسف بار فعلی باشد تنبیه میشود گویی با بستن چشم به روی واقعیت چیزی عوض میشود.

امام صادق (ع) فرمود بر روی متملق خاک بپاشید و ما آنها را عزیز میکنیم و بر صورت و دهان منتقدین خیرخواه خاک میپاشیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. بسیار خوب و واقعبینانه وضعیت را آسیب شناسی کرده ، بار کج به منزل نمی‌رسد، این مثل مصداق بسیار روشنی نسبت به حاکمیت فعلی دارد ، این بار سنگین که بر گرده ملت بار شده بعلت سنگینی و در عین حال کج و نامتعادل بودن عنقریب در حال چپه شدن و سقوط است و اکثریت مردم که زیر این فشار از نفس افتاده اند مشتاقانه در انتظار زمان سقوط هستند ، حتی امیدواری برای اصلاح وجود ندارد و همه کم و بیش فهمیده اند بعضی موارد اصلاحات جواب گو نیست ، مثل دندان کرم خورده که چاره اش کشیدن است و ترمیم پذیر نیست ، رفتار هر کسی که در این حکومت به میز و موقعیتی ، در هر پست و مقامی می‌رسد درست مثل کسی است که آنرا آخرین موقعیت برای بستن بارش میداند که خدا یارش بوده و شاهین اقبال روی شانه اش نشسته تا حق خودش و زن و بچه اش را بگیرد و برود ، برود به جایی که راحت زندگی کنند ، در ایران دیگر راحت زندگی کردن خیال خام و بچه گانه است ، ثروتمند و فقیر هم ندارد ، محرومیت‌ها برای همه یکسان با این فرق که محرومیت مادی برای فقرا مزید بر علت است.

    1. مگر ایران با کره شمالی و طالبان متحد شده است؟ مثل بسیاری از کشورها حتی آمریکا، با کره شمالی ارتباط دارد و ایران طالبان را هنوز به رسمیت نشناخته است
      امروز بشار اسد از اقبال مردمی وسیع برخوردار است، انتخابات اخیر بیانگر چنین اقبالی است

      3
      4
  2. حد اقل یکی از کامیابیهای انقلاب، آزادی است که این آقازاده هر از چندی علیه آن در کانال تلگرامی و روی منبر و هر جا که فرصت کند علیه آن صحبت می کند. اگر قرار بود در زمان شاه چنین کند، الان یا هفت کفن پوسانده بود یا باید زبان در کام می گرفت، البته و صد البته اگر انگیزه این چنین حرفهایی را در زمان شاه که متحد و غلام حلقه به گوش آمریکا بود را داشت، زیرا به نظر جنابشان او عقلانی عمل می کرد

    4
    5
  3. این‌مواضع با ظلم‌ستیزی که در اسلام بر آن تاکید شده است منافات دارد.بر فرض که دربرابر آمریکا
    کرنش شود مگر سرنوشت لیبی را ندیدیم.
    ابوموسی اشعدی ها درهمه زمانها هستند و اینهم اشعدی زمان ما.برات متاسفم

    1
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا