عبدالجبار کاکایی: هنرمند از مذهب توقع دارد …
یک شاعر درباره تاثیر هنر هنرمندان در ایجاد صلح تصریح کرد: هنرمندان هستند که صلح را برای بشریت به ارمغان می آورند چون ادیبان و هنرمندان به قدرت فکر نمی کنند اما سیاستمداران به دنبال قدرت هستند و هیچ وقت بر سر صلح مذاکره واقعی نمی کنند اگر هم مذاکره کنند به صلح واقعی نمی رسند.
عبدالجبار کاکایی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا بیان کرد: معمولا تمایلات مذهبی افراد به موقعیت خانوادگی و شیوه زندگی در خانواده جریان دارد، موثر است. پدرم و خانواده من زیست دینی داشتند و به مناسک مذهبی در خانه ما توجه بسیاری می شد. به یاد دارم که سخنرانی های مرحوم کافی و مرحوم راشد پیوسته در خانه ما پخش می شد.
او عنوان کرد: علاوه بر این شهر ما ایلام، بافت مذهبی دارد و همه این موارد در تمایلات و شکل دهی به عقاید آدمها برای تولیدات ادبی و هنری تاثیر می گذارد؛ برای مثال من اولین شعری که سرودم راجع به ماه محرم بود. انگیزه هایی که سبب سرودن یک شعر یا تالیف یک اثر می شود عموما انگیزه های دینی بود به ویژه در سنین نوجوانی من که با یک حرکت سیاسی و اجتماعی به نام انقلاب اسلامی پیوند خورد.
این شاعر و منتقد ادبی درخصوص توقع انسان از مذهب اظهار کرد: انسان از مذهب انتظار آرامش دارد. یعنی زندگی که در آن اضطراب نباشد و او بتواند مسیر مبدا تا معاد را با آسودگی خاطر و آرامش طی کند چون ذهن آشفته سبب ابتلا به بیماری های روانی می شود و قطعا فرد نمی خواهد که این چنین زندگی خود را سپری کند.
هنرمند از مذهب توقع دارد تا چهره رحمانی دین را ببیند
او درباره انتظار هنرمند از مذهب توضیح داد: هنرمند از مذهب توقع دارد چهره رحمانی و زیبای دین را ببیند تا هنر بتواند متجلی شود. خلق زیبایی به وسیله هنرمند از طریق پنجره دین و مذهب امکان پذیر است. منوط به اینکه تصویرهای درستی از دین در جامعه حاکم باشد و هنرمند واجد این تصویرها باشد البته باید هنرمند هم کاشف آنها باشد؛ بنابراین توقع یک هنرمند از مذهب تجلی نام جمیل خداوند است و زینت بخشی آثار خود با عرفان نظری و اندیشه های ناب بشری است که در همه دوره ها به رشد فرهنگ ملت ها کمک کرده است.
کاکایی درباره ویژگی های یک اثر هنری مذهبی گفت: برای خلق یک اثر هنری در غرب می گویند ناخودآگاه و در عرفان معتقدند نشات گرفته از دل پاک باشد، فرقی نمی کند دل پاک یا ضمیر ناخودآگاه بگیریم اما باید فطرتی باشد که ما را به سمت تعالی و کمال هدایت کند نه اینکه بیهوده باشد و ما را از مسیر اصلی خودمان دور کند؛ پس این جهت عمومی درک هنر از مذهب و دین است.
این زبان شناس با اشاره به فطرت پاک انسان ها اظهار کرد: انسان ها فطرت پاکی دارند اما گاهی وقت ها دچار خطا و لغزش می شود اگر گاهی هم به حال خودش رها شود و روح او صیقل پیدا کند به طور طبیعی محل تجلی اندیشه های نورانی می شود. این ضمیر ناخود آگاه انسان نیز می تواند او را هدایت کند؛ تجلی فرآورده های ضمیر ناخودآگاه چیزی جز رشد و تعالی برای افراد نیست، به عقیده من انسان در هر شرایطی میل به سوی کمال دارد مگر اینکه راه به سمت تعالی به دلیل انحرافات شخصیتی و رفتار خود شخص بسته شده باشد.
او با توجه به مثالی از “کشف المحجوب” اضافه کرد: یک تمثیلی درباره دل در کشف المحجوب هست که می گوید اگر دل مثل آینه شفاف باشد هم از سوی خداوند نور وارد دل انسان می شود و هم از سمت انسان نور به بالا می رسد؛ اگر دل غل و غش داشته باشد نه از سوی انسان مدد و استمدادی به بالا می رود و نه از سمت خداوند کمک و نجاتی می آید. اما من فکر می کنم فارغ از هر اندیشه و دینداری انسان اگر به ضمیر خودش رجوع کند، این ضمیر او را منحرف نمی کند بلکه او را هدایت می کند؛ چون انسان ذاتا هادی است و این هم ناشی از خلیفه اللهی انسان است.
این شاعر افزود: بنابراین مذهب به انسان کمک می کند تا راه درست زندگی را پیدا کند و سبب می شود انسان به درستی فکر کند و در خلق هنر خودش به سمت زیبایی ها تمایل داشته باشد و در نهایت یک قدم به سمت آسمان حرکت کند.
تفاسیر غیرواقعی از دین مانع تعالی هنر می شود
کاکایی با بیان اینکه دین هم می تواند راه را برای هنر ببندد و هم می تواند به تعالی آن کمک کند، گفت: دین زمانی می تواند یک مانع برای هنر به حساب بیایید که تفاسیر غیر واقعی از مذهب داشته باشیم. مذاهبی وجودی دارند که انسان را با سرعت به جهنم این دنیا و آن دنیا سوق می دهند. چون مذهب یک تعریف عام و وجهه استانداردی ندارد، منوط به اینکه بدانیم این مذهب چه مذهبی است یا روش زندگی برخاسته از چه تصویری از دین است.
او ادامه داد: مذهب ذیل دین قرار می گیرد و دینداری باید اصولی و درست باشد. استنباط از دین، مذهب است پس شیوه زندگی کردن هم باید از یک تفسیر درستی برخاسته باشد بنابراین می تواند مذاهبی وجود داشته باشد که از تفسیرهای غلط سرچشمه گرفته باشد و مانع رشد و تعالی هنر شود همانند همین افراطی گری داعش که در جهان اسلام وجود دارد.
کاکایی با اظهار تاسف نسبت به برخی تندروی ها در جامعه ایرانی، عنوان کرد: در جامعه خودمان هم وجوهی از افراطی گری را در میان برخی از مذهبیون و قشریون می بینیم که تحمل سبک زندگی دیگران را ندارند و هر چیزی را تنها برای خودشان می خواهند و دوست دارند محیط را به رنگ خودشان در بیاورند. البته در مقابل هم خانواده های متدینی هستند که در کمال آرامش و آسایش در کنار دیگران با صلح زندگی می کنند.
این زبان شناس با بیان اینکه مذهب ستیزه خو نیست، تاکید کرد: من مذهب را در حال جنگ و ستیز نمی بینم مذهب به بهانه مقابله با کفار و منافقان به طور مداوم در حال جنگ نیست؛ مذهب ستیزه جو ایدئولوژی است و مذهب درستی نیست. به هرحال باید با آرامش زندگی کرد و بیشتر به دینداری پرداخت و درون را صیقل داد اگر بخواهیم با این دغدغه ها زندگی کنیم هیچ وقت مسیر نهایی خودمان را پیدا نمی کنیم. پس هنر زمانی راه دین را سد نمی کند که دینداری اصولی باشد.
ادبیات می تواند جهان را به صلح نزدیک کند
این شاعر نقش ادیبان را برای ایجاد صلح بسیار پررنگ دانست و اظهار کرد: هنرمندان می توانند در کاهش جنگ نقش پررنگی داشته باشند و انتظار بزرگی نیست، به نظر من همه چیز باید از هنر شروع شود ملت هایی که ساخته و عاقل شدند با ادبیات ساخته شدند؛ شعر، داستان ها و رمان هایی بودند که در ایجاد صلح نقش پررنگی ایفا کردند، آنچه که امروز ما را یکی کرده است ادبیات و فرهنگ پشت سر ماست.
کاکایی درخصوص تاثیر گسترده ادبیات، بیان کرد: ملت های اطراف ما ملت نیستند بلکه قوم هستند و قوم ها زمینه ادبی و هنری قوی یا پیشینه گسترده ای مانند ما را نداشتند که این چنین از هم گسیختند و مرزهای آنها دستخوش تغییر شد. ادبیات می تواند ابتدا به یک خانواده، جامعه و در نهایت به جهان کمک کند.
او اضافه کرد: انسان موجودی است که باید شناخته شود و شناخت زوایای روح انسان از طریق ادبیات امکان پذیر است. در خلق یک رمان به تجربه شناخت انسان می رسیم و کم کم می توانیم ارتباط خود را با اطراف تصحیح کنیم. به نظر من مولانا در مقیاس خودش کمک زیادی به صلح جهانی کرده است؛ نه تنها مولانا بلکه بسیاری دیگر از مفاخر ایران زمین و جهان به ایجاد صلح کمک کرده اند.
بیش از اینکه به سیاستمداران فکر کنیم باید به ادبیان و هنرمندان توجه کنیم
کاکایی نقش هنرمندان در ایجاد صلح را موثر دانست و تصریح کرد: باید بیش از اینکه به سیاستمداران فکر کنیم به ادیبان و هنرمندان توجه کنیم، هنرمندان هستند که صلح را برای بشریت به ارمغان می آورند چون ادیبان و هنرمندان به قدرت فکر نمی کنند اما سیاستمداران به دنبال قدرت هستند و هیچ وقت برسر صلح مذاکره واقعی نمی کنند اگر هم مذاکره کنند به صلح واقعی نمی رسند.
او تاکید کرد: اما زمانی صلح ایجاد می شود که هنرمندان با یکدیگر گفت و گو کنند این زمان هم دور نیست. ملت ها در طول تاریخ به تدریج فرهیخته تر می شوند و امیدوارم که ملت ما هم مسیر خودش را پیدا کند.
این شاعر درباره انتظار وجود المان های مذهبی در آثار هنری، عنوان کرد: نباید این توقع برای هنرمندان توام با تکلیف باشد و این توقع وجود دارد که هر هنرمندی اثری را خلق می کند هنرش راه رشد و تعالی را طی کند نه اینکه مسیر سقوط و نهیلیسم را طی کند، این آرزوی قلبی من است اما حاضر نیستم در هیچ زمانی این موضوع را برای هنرمند تکلیف کنم چون امری است که از دل هنرمند بر می آید.
ایجاد محدودیت برای هنرمندان رفتار ساده لوحانه ای است
کاکایی در پایان افزود: وظیفه هنرمندان پیامبرگونه است (دندان پیامبر(ص) را می شکستند اما کریم بود) و وظیفه آنها ابلاغ است؛ اگر قصد خدمت یا تسریع حرکتی را داریم با تولید هنر خوب و گفتن حرف درست فقط ابلاغ کنیم و سعی نکنیم به هنرمندان فشار بیاوریم و بدتر از آن این است که آنها را حبس، ممنوع الاسم و ممنوع الکار کنیم؛ چنین رفتارهایی در عرصه هنر بسیار ساده لوحانه است.
انتهای پیام