اعتراض انجمن اسلامی دانشگاه زنجان به حقوق و شلاق کارگران
انجمن اسلامی دانشجویی دانشگاه زنجان در «اعتراض به وضعیت معیشتی و صنفی کارگران و محکومیت صدور و اجرای احکام شلاق و زندان برای کارگران معترض»، بیانیهای صادر کرد.
به گزارش انصاف نیوز، متن این بیانیه در پی میآید:
خبر کوتاه بود و اتفاق جانکاه. دستانی که طلا ار دل سنگ برای اربابان زر و زور هدیه میآوردند؛ اکنون بند بر آهنی سرد از درد تازیانه بر هم گره میخوردند و مشت میشدند. آری خبر کوتاه بود و اتفاق جانکاه که این کارگران، تازیانه در حکومتی میخورند که برآمده از انقلابی است که قرار بود برای مستضعفین و فرودستان جامعه باشد و ستانندهی حق مظلومان و معلم این انقلاب بود که روزی از رنج فرودستان و فراموش شدگان تاریخ سخنمی گفت و فریاد برمیآورد: “آری این چنین بود ای برادر…!”
اجرای حکم شلاق چندین کارگر معترض معدن طلای آقدره و درست در فاصلهی چند روز پس از آن صدور احکام شلاق برای کاگران سنگ وآهن بافق اموری مسبوق به سابقه بودند و کنشگران و فعالین کارگری سالهاست که شاهد وضعیت وخیم معیشتی این قشر زحمتکش جامعه و ظلمها و بیتفاوتیهای روا داشته بر آنها بود. وقوع این اتفاقات در فاصلهی کوتاهی از یکدیگر دیگربار ثابت کرد که تمسک اهل سیاست در ایران به ارزشهای انسانی و دینی صرفا برای جنبهی تبلیغی و مصرف رسانهای است و این ارزشها در عمل برایشان محلی از اعراب ندارد.
باید پرسید این است آن اسلامی که از آن دم میزنید؟ کجا بود احکام صریح و قاطع قاضیان شما وقتی که چپاولگران منابع و ثروت این کشور میگریختند و یا اکنون در خانههایشان در امن آسایش خفتهاند؟ مرجع رسیدگی به امور کارگران و کارفرمایان سندیکاهای کارگری و نهادهای حل اختلاف هستند و هیچ قانونی به کارفرما اجازهی اقامهی دعوی علیه کارگر را در دادگاههای عمومی نداده است. البته در وضعیت موجود چه پناهگاهی برای کارگر و چه انتظاری از سندیکاهای دولت ساخته و مطیع نهادهای دیگر؟ که فقط باید زرنگ بود تا کارشکنیهای آنان مصون ماند.
از دولتی هم که در اجرای وعدههای دادهی خود نتوانسته کاری از پیش ببرد؛ چه انتظاری در اجرای وعدههای نداده؟ دولتی که بعد از گذشت قریب به دو هفته پس از این فاجعهی دردناک تنها به اظهار تاسفی بسنده میکند. اگر دولت واقعا از هتک حرمت انسانی عده ای کارگر زحمتکش در ملاء عام، متاسف است از نفوذ خود در وزارت کشور تحت امرش برای ممانعت از اجرای این دست احکام ظالمانه استفاده کند. اگر دولت یازدهم در سودای این نیست (که هست) مانند دولتهای نهم و دهم با اجرای سیاستهای خصوصی سازی و فربهتر کردن صاحبان سرمایه و در شیشه کردن خون فرودستان، تحسین و تقدیر صندوق بینالمللی پول را از آن خود کند؛ مراتب تاسف خود را در عمل نشان دهد؛ واضح و مبرهن است که درمان هر مشکلی با رجوع به زیرساختها امکان پذیر است. حمایت از کارگران و اقشار کم درامد نه با کنشهای پوپولیستی و اظهار تاسفهای مصنوعی امکان پذیر است و نه با توزیع سبد کالا و ایجاد صفهای چند صد متری از انسانهایی که تن به سختترین و جانفرساترین کارها، با حداقل دستمزد؛ میدهند تا کرامت انسانی خود را حفظ کنند و سربارجامعهی خود نباشند. تا کی دولت یازدهم به سیاق دولتهای قبلی به زعم خود خیال سوء استفاده از ناآگاهی مردم فرودست و هتک عزت نفس آنها را – که کمتر از شلاق زدن نیست – دارد؟ آیا کار ریشهای و زیرساختی در آن نیست که به سندیکاهای مستقل کارگری مجال حضور و فعالیت دهیم؟ سازمان عریض و طویل تامین اجتماعی را با این حد از گردش مالی که معلوم نیست منابع آن کجا و صرف چه میشود که هر روزه شاهد اعتراض بازنشستگان در عدم دریافت معوقههای چندین ماهه و بعضا چندین سالهشان هستیم؛ از حیات خلوت بودن درآوریم؟ چرا باید دفترچهی خدمات درمانی این بزرگترین سازمان بیمهگر خاورمیانه با گردش مالی ماهیانه 10000 میلیارد تومان، در بیمارستانها و درمانگاههای دولتی و غیر دولتی در حکم کاغذ باطلهای باشد؛ به طوری که همان حقوق 700 هزار تومانی یک کارگر هم کفاف درمان خود، همسر و یا فرزندانش را ندهد؟
مجلس دهم نیز میتوانست واکنشی جدیتر و مسوولانهتر در قبال این اتفاق ناگوار داشته باشد تا ارسال پستهای اینستاگرامی توسط برخی از نمایندگان و مصاحبههایشان با برخی از خبرگزاریها. استیضاح وزیر کار بعد از این فاجعه میتوانست ثابت کند که این مجلس نمایندهی ملت خواهد بود و نه حافظ منافع دولت. نمایندگان نباید فراموش کنند که قاطبهی پشتوانهی رای آنها، به ویژه در شهرستانها؛ با دستان پینه بستهی همین کارگران، کشاورزان و اقشار پاییندست جامعه رقم خورده است و بر آنان است که صدای دادخواه این طبقه باشند.
انجمن اسلامی دانشجویی دانشگاه زنجان، ضمن محکوم کردن صدور و اجرای این نوع احکام ظالمانه و هشدار نسبت به وضعیت معیشتی و صنفی کارگران؛ از تمامی رسانههای گروهی و فعالین طیفهای مختلف فرهنگی و سیاسی دعوت میکند که تا همگی در غیاب حتی اندکی احساس مسوولیت و ندای وجدان مدیران صدا و سیما در بازتاب خبر این دست اتفاقت ناگوار و ابعاد آن و بیتفاوتی برخی رسانههای به اصطلاح مستقل داخلی و خارجی، صدای اقشار آسیب پذیر و فرودست جامعه باشیم.
انتهای پیام