خرید تور تابستان

خشونت اصفهان، تفسیر ۸۸ | عمادالدین باقی

عمادالدین باقی، حقوقدان و فعال حقوق بشر در یادداشتی تلگرامی با عنوان «خشونت اصفهان، تفسیر ۸۸» نوشت:

برای اینکه بتوان خشونت اصفهان را فهمید باید به سال ۸۸ برگشت، زمانی که به گفته برخی از مسئولان اصولگرا روز ۲۵ خرداد ۳ میلیون نفر راهپیمایی سکوت برگزار کردند و این از بی‌سابقه‌ترین رخدادهای زیبای تاریخ ایران بود. همواره دو گروه با این قبیل حرکت‌های مدنی و مسالمت‌آمیز مخالف بوده و دنبال تبدیل آن به خشونت بودند. یک‌ گروه هسته اصلی قدرت که از هر نوع تجمع برخلاف اراده خود بیمناک و معتقد است باید آن را در نطفه خفه کرد وگرنه غیرقابل کنترل خواهد شد. دومی گروه‌های متضاد با آنها که برخی از اپوزیسیون قلابی مدعی انحلال‌طلبی هستند. هر دو نان‌شان‌ در خشونت و مرگ‌شان در حرکت‌های مدنی و مسالمت آمیز است. وقتی هسته اصلی قدرت احساس خطر کرد برای تجمع مشابه بعدی معترضان انتخاباتی به رهبری موسوی و کروبی، در ۳۰ خرداد۸۸ به صورت عریان وارد خشونت شدند تا مردم را عصبانی و وادار به عکس‌العمل و خشونت کنند سپس عکس العمل مردم را حربه‌ای برای مکافات و مجازات و سرکوب قرار دهند و بقیه داستان را همه می‌دانند.

در اصفهان مردم برای یک مطالبه عادی و‌ حیاتی یعنی حقابه، تجمع کردند. حرکت‌شان آنقدر سالم و قابل دفاع بود که برای اولین بار صداوسیما هم ان را پوشش داد اما آن دو گروه که در همه سال‌های گذشته ضمن دشمنی، یکدیگر را برکشیده‌اند، دست به کار شدند: اپوزیسیون قلابی شروع کردند به طرح اشکالاتی مانند اینکه اصفهانی‌ها نورچشمی هستند و مگر اصفهانی‌ها و خوزستانی‌ها چه فرقی دارند که در خوزستان سرکوب می‌شود در این جا نمی‌شود؟ چه بسا این گروه افرادی را برای ممانعت از ادامه حرکت مسالمت‌آمیز به میان مردم فرستادند. عده‌ای هم در دفاع از مردم اصفهان گفتند اصفهانی‌ها عمدا زاینده‌رود را انتخاب کردند که هیچ اداره و بانک و محلی برای آسیب دیدن وجود نداشته باشد تا تعرض به آنها بهانه به دست خشونت‌طلبان بدهد و بحث‌هایی در گرفت اما اپوزیسیون قلابی از این وضعیت آشفته‌حال و علاقه‌مند به خشونت بود.

از سوی دیگر گروه دوم یعنی بلندگو به دستان چاپلوس قدرت هم وارد قضیه شدند و کوشیدند آن را مصادره به مطلوب کنند. مردم نیز با هو کردن جواب دادند. در واقع شروع‌کننده این ماجرا، دیگران بودند. بعد از آن هم مردم به حمایت از کشاورزان به زاینده ‌رود آمدند و جمعیت بزرگی شکل گرفت که امروز بعضی از مدافعان خشونت در رسانه‌های دولتی ادعا می‌کنند اینها کشاورز نبودند، در حالی که مسئله کشاورزان، مسئله همه مردم اصفهان و بلکه مسئله همه مردم ایران بود و این حق آنها بود که به شیوه مسالمت آمیز حق خود را مطالبه کنند.

طبیعی است که در این میان عده‌ای پیدا می‌شوند که در برابر کسانی که ماموریت برای شعارهای سیاسی – حکومتی دارند آنها هم تحریک شوند و شعار مخالف سر دهند ولی این هم مجوز اقدام به خشونت از طرف حکومت نمی‌شود.

مگر یادتان رفته است که سال‌های سال در منبرها و کتاب‌ها برای مردم می‌گفتید که امام علی (ع) در حالی که حاکم بود، خوارج در کوچه و بازار و مسجد و محراب به او مستقیما ناسزا می‌گفتند و امام مدارا می‌کرد و به احدی اجازه تعرض به آنها را نمی‌داد؟ تا اینکه آنها دست به اسلحه بردند و حتی بعد از اینکه آنها دست به اسلحه بردند امام آنها را نصیحت کرد. با وجود این که دوبار آنها اقدام به کشتن را انجام دادند باز امام مدارا کرد و وقتی دیگر امیدی نماند وارد جنگ شد و با همین حرف‌ها به مردم باغ سبز جمهوری اسلامی نشان دادید؟ چه شده است که امروز یک حرکت عظیم و بر حق را به صرف این که چند نفر در واکنش به ماموران شما شعار می‌دهند دستاویز خشونت قرار می دهید؟

به‌ چه‌ حقی و طبق کدام مجوز قانونی به سوی مردم غیر مسلح تیراندازی- ولو ساچمه‌ای- می‌کنید؟
آیا مذاکره، منطقی‌تر از برخورد نبود؟

انتهای ‌پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا