پیوندی لاهوتی میان ایرانیان و تاجیکان
نگاهی به جایگاه ابوالقاسم لاهوتی در میان تاجيکان
شیرین سیدی، روزنامه نگار:
تنیده یاد تو، در تار و پودم، میهن، ای میهن!/ بود لبریز از عشقت، وجودم، میهن، ای میهن!
بت تاجیک من، کمرباریک من/بیا نزدیک من، شام تاریک من
شاعر این دو شعر که برای ما سرشار از شور مهینپرستی و نوستالژی عاشقانه است مردی است که در میان فارسی زبانان تاجیکستان بسیار شناخته شده تر و محبوب تر از هممیهنان ایرانیاش است. ما او را با نام ابوالقاسم لاهوتی میشناسیم. ۱۴ آذر امسال، یکصد و سی و ششمين سالروز تولد این شاعر، روزنامهنگار، سیاستمدار و نظامی است و به همین بهانه گفتوگویی با رامین هادی زاده فعال فرهنگی تاجیکستانی داشته است و درباره از زندگی و جایگاه لاهوتی در میان تاجیکان پرسیده است که در ادامه میخوانید:
سر پرسودایی که سوی مسکو گرفت
رامين هادی زاده، با بیان مسیر رسیدن ابوالقاسم لاهوتی به تاجیکستان شروع میکند و میگوید: او متولد کرمانشاه ایران و از شاعران دوره مشروطه در این کشور بود، معروفترین شعرهای سیاسی و اجتماعی او مربوط به همین دوران انقلاب است.اغلب اشعار او مانند بسیاری از مشروطه خواهان ایرانی در ستایش مردم زحمتکش و طبقه کارگر، طرفداری از تجدد و گسترش سواد بود.
این کارشناس علوم سیاسی درباره علت مهاجرت لاهوتی از ایران میگوید: او یک نظامی و فعال سیاسی هم بود و همین فعالیتهای سیاسی سبب زندانی شدن و در نهایت مهاجرتش از ایران در سال ۱۳۰۰ خورشیدی شد.از عوامل اصلی مغضوب شدن لاهوتی سرودن شعر معروف “یا هر دو” بود این شعر که میان تاجیکان هم بسیار محبوب است با این ابیات شروع میشود:وطن ویرانه از یار است یا اغیار ، یا هر دو؟
مصیبت از مسلمان هاست یا کفار، یا هر دو؟
همه داد وطنخواهی زنند، اما نمیدانم
وطنخواهی به گفتار است یا کردار ، یا هر دو؟
هادی زاده ادامه میدهد: در نهایت لاهوتی در پی یک شورش ناموفق [کودتای نیروهای ژاندارمری در تبریز که به شورش “لاهوتی خان” مشهور شد] سال ۱۹۲۲ به آذربایجان اتحاد شوروی گریخت، مدتی به گرجستان جماهیر شوروی و سپس به مسکو رفت.
ناجی فرهنگ تاجیکان، به استالینآباد میرسد
این پژوهشگر تاجیک در شرح رسیدن لاهوتی به میان تاجیکان میگوید:تاجیکستان آن زمان یک جمهوری خودمختار در درون جمهوری ازبکستان اتحاد جماهیر شوروی بود. سال ۱۹۲۵ لاهوتی از حزب کمونیست درخواست میکند او را به این سرزمين بفرستند، لاهوتی خود درباره دلیل این انتخاب گفته: وقتی فهمیدم در اتحاد جماهیر شوروی جمهورییی موجود است که در آن مردم به زبان مادری من صحبت میکنند از حزب درخواست کردم مرا آنجا بفرستند.
هادیزاده ادامه میدهد: لاهوتی در استالین آباد(دوشنبه امروزی) در راه رونق مطبوعات، فرهنگ و ادبیات تلاش زیادی کرد.
او از بنیانگذاران مطبوعات در تاجیکستان بود و در بخش فرهنگ نیز فعالیتهایش چنان بود که استالینآباد را به قطب فرهنگی برای تاجیکان تبدیل کرد.
این فعال فرهنگی درباره چگونگی تبدیل دوشنبه امروزی به قطب فرهنگ تاجيکان میگوید: تا پیش از اقدامات لاهوتی، شهرهای قدیمی سمرقند و بخارا به عنوان مراکز فرهنگی تاجیکان شناخته میشد که هر دو خارج از مرزهای جمهوری تاجیکستان بود، بنابراین لازم بود این فرهنگ در مرزهای تاجیکستان هم جایگاه پیدا کند.
اما فرهنگ با اهالی فرهنگ یعنی هنرمندان و عالمان میآید، پس لاهوتی در پیاده کردن سیاستی در راستای دعوت این افراد به استالینآباد کوششها و ابتکارات زیاد به خرج داد. با تلاشهای او و چند تن در از بزرگان آن روزگار تاجیک، مانند صدرالدین عینی و تحت سروری باباجان غفوراف (آن زمان، دبیر یکم حزب کمونیست تاجیکستان و شخص اول جمهوری)، بزرگان موسیقی اصیل تاجیکان یعنی ششمقام به این شهر آمدند.
لاهوتی شخصا با خانواده فضلالدین شهاب اف گفتوگو و آنها را به داخل مرزهای تاجیکستان دعوت کرد.
هادیزاده همچنین به ماجرای نجات پدر ملت تاجیک از سوءقصدهای استالینی اشاره میکند: در اواسط دهه ۱۹۳۰ میلادی تعقیب و گریزهای استالینی آغاز شد و بسیاری از اهالی فرهنگ اعدام، زندانی یا فراری شدند. صدرالدین عینی هم در زمره مغضوبان بود و روزنامهها علیهاو مطلب مینوشتند و متهمش میکردند. لاهوتی شخصا به دفاع از او پرداخت و همین اقدام سبب رفع اتهامات از عینی شد. زیرا لاهوتی در حزب کمونیست چهرهای وجیه و صادق بود و نفوذ زیادی در کمیته مرکزی حزب و نزد شخص استالین داشت. لاهوتی این نفوذ را اما صرف اعتلای ادبیات و فرهنگ تاجیک کرده بود.
شعرهایی که ورد زبان تاجیکان شد
فعال فرهنگی تاجیک اما اصلیترین دلیل محبوبیت لاهوتی را سرودههای او میداند و میگويد: ابوالقاسم لاهوتی را در تاجیکستان به عنوان بنیانگذار شعر معاصر تاجیک می شناسند، این جایگاه فراتر از مرزهای تاجیکستان در محدوده جمهوری شوروی سابق نیز دیده میشد.
موفقیت لاهوتی در عرصه ادبیات میان تاجیکان اما مرهون اشعار آهنگین او ست که به راحتی بر دل و زبان تاجیکان نشسته و مانده است، اشعار او ساده و صمیمی هستند و از شیوایی برخوردار؛ این اشعار از دل او برآمده و لاجرم بر دل هم نشستهاند.
هادیزاده ادامه میدهد: سرودهای زیادی بر اشعار او ساخته شده است. معروفیت بعضی از این سرودها به حدی است که مردم آنها را در ردیف سرودهای فولکلور و مردمی میدانند که شاعر مشخصی ندارد، یعنی نمیدانند که شاعر این ترانه معروف لاهوتی است. ترانه کمر باریک که با تغییراتی در ایران و افغانستان هم شناخته شده است یکی از همین نمونهها ست. این ترانه در تاجیکستان به “یار مسچاهی” معروف بود و به مدد رادیومسکو به افغانستان و سپس ایران رسید.
فراخوانی شاعرانه برای مقابله با آلمان نازی
کارشناس تاجیک از چگونگی پيدايش سرود میهنی جمهوری تاجیکستان شوروی چنین میگوید: سال ۱۹۴۱ که شوروی مورد حمله آلمان نازی قرار گرفت بسیج مردمی شکل گرفت و شعر “برادران” لاهوتی در این زمان در تهییج مردم برای نبرد تاثیر بسزایی داشت. این شعر اینطور آغاز میشد: برادران برادران برادران به مادر وطن وفا کنید/ اگر که سر طلب کند برای وی فدا کنید
هادیزاده ادامه میدهد: این سرود میهنی محبوبیت زیادی پیدا کرد و پس از جنگ، لاهوتی بر روی آهنگ همین سرود، شعر دیگری گفت که سرود جمهوری تاجیکستان شوروی شد، زیرا در آن روزگار پس از سرود رسمی شوروی هر جمهوری یک سرود برای خود داشت که به زبان مردم آن خوانده میشد.
سرود ملی تاجیکستان البته پس از استقلال تغییر کرد اما باز هم بر روی همان آهنگ ساخته شد.
خواستهای که هنوز اجابت نشده است
هادیزاده درباره سالهای پایانی زندگی لاهوتی و خانواده او اینچنین گفت: سیسیلیا، همسر لاهوتی، اهل اوکراین بود، لاهوتی او را سلسله بانو میخواند. این بانو که فارسی را به خوبی میدانست در ترجمه شاهنامه فردوسی به زبان روسی همراه لاهوتی بود.
ارادت آنها به فرهنگ ایرانی چنان بود که نام فرزندانش را هم دلیر، گیو و لیلا نهاده بود.
لاهوتی به دلایلی که چندان روشن نیست سالهای پایانی عمر خود را دور از تاجیکستان و در مسکویی گذراند که آن زمان پایتخت اتحاد جماهیر شوروی بود و در همین شهر هم درگذشت و به خاک سپرده شد، اما وصیت کرده بود اگر تا ۲۰ سال پس از فوت او در ایران انقلاب دهقانی روی داد او به خاک وطنش بازگردانند و در غیر این صورت پیکرش را به تاجیکستان منتقل کنند. خواستهای که تا کنون جامه عمل نپوشیده و آرامگاه او همچنان در مسکو است با سنگنوشتهای به خط فارسی.
محبوبیتی که نباید دست کم گرفته شود
این فعال فرهنگی اما از یادمانهایی که برای لاهوتی در تاجیکستان خودنمایی میکند چنین یاد میکند: نامگذاری جایزه سالانه روزنامهنگاری تاجیکستان به نام، یکی از خیابانهای مهم پایتخت تاجیکستان و کتابخانه کودکان اين شهر به نام او و نصب مجسمهای از او، ادای دینی به این چهره محبوب تاجیکان است.
هادیزاده در پایان به این موضوع اشاره کرد که لاهوتی یک نمونه عینی برای پیوند عمیق ایرانیان و تاجیکان است و گفت: او از رشتههای مهم پیوند ایران و تاجیکستان است زیرا هرچند در زمان شوروی نام زبان فارسی و خط آن در تاجیکستان تغییر کرد اما یک شاعر از ایران امروزی به تاجیکستان رفت و بنیانگذار شعر معاصر در این کشور شد.
لاهوتی شخصی بیگانه برای تاجیکان نیست، آنها او را از خود میدانند و این نشان از یکی بودن مردم این دو سرزمین است.
انتهای پیام.