مسالهی اصلی کشور آب نیست!
محمدرضا رزاقی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «مسألهی اصلی کشور آب نیست!» نوشت:
در سیاستهای کلی نظام که در تاریخ 29 /09 /1391 ابلاغ گردیده است بر توسعه پایدار کشاورزی و همچنین تامین امنیت غذایی با تکیه بر تولید از منابع داخلی و نیل به خودکفایی در محصولات اساسی تاکید شده است. در حقیقت از ابتدای پیروزی انقلاب میل و هیجان به توسعه کشاورزی و خودکفایی در محصولات غذایی در حدی بوده که جا برای طرح این مساله باقی نمانده که اساسا به لحاظ تاریخی ایران کشوری خشک یا کم آب است و با کدام آب میتوان به این رویاها دست یازید و بزرگ شدن حجم کشاورزی و همزمان کوچک شدن منابع آبی اعم از زیر زمینی یا رو زمینی، بحران جدی در کشور ایجاد کرده است. در دولتهای مختلف متناوبا جشن خودکفایی گندم برگزار گردیده و جالب آنکه خودکفایی پایدار نمیماند تا در دهه دیگری جشنی برگزار شود و روال ادامه یابد.
مرحوم آقای هاشمی خود را کشاورز و کشاورز زاده معرفی میکرد و با هیجان از برنامه.های توسعهای خود در کشاورزی گزارش میداد و سد سازیهای بعضا پرهزینه و مخرب منتسب به دوره سازندگی است و البته غیر منصفانه نیست که ریلگذاری بسیاری ازخطاهای مدیریتی و راهبردی را نیز باید در همان دوران جستجو کرد. خشت کج گذاشته شده به گونهای شد که در دوران آقای دکتر احمدینژاد و بعد به منابع آبی کشور چوب حراج زدند.
بهطوری که ما میلیونها دلار هندوانه به کشورهای گوناگون ازجمله عراق و امارات صادر نمودیم. در حقیقت میوه صادر نکردیم آب فروختیم کاری بدتر و اسفبارتر از قاچاق سوخت چراکه برای تولید یک کیلوگرم هندوانه در ایران 286 لیتر آب مصرف میشود.
امروز کشاورز، آب میطلبد واقعیت این است او در آب و کشاورزی معیشت خود را جستجو می کند. برای کشاورز، آب یعنی اشتغال و گذران زندگی و الّا آب و کشاورزی برای او موضوعیت ندارد. برای خوراک و پوشاک و اسکان و هزینه درس و مشق فرزند، طبیب و درمان و خلاصه تامین یک زندگی آبرومند باید درآمدی داشته باشد و راه کسب درآمد برایش کشاورزی است و الّا از روی فراغت این سختی را به جان نمیخرد.
با توجه به جمیع جهات با دو راه مواجهیم یا حواله همه چیز به آسمان و تقدیر و یا گرفتن سرنوشت به دستان با تدبیر و درفقره اخیر باید برای معیشت کشاورزان فکری کرد و راههای رفته شده در همه این سالها چون پرداخت وام.های خشکسالی و امثالهم دردی را در دراز مدت دوا ننموده و فقط منابعی به باد رفته و احیانا رانتهایی هم ایجاد شده است.
نخست باید بپذیریم و انتخاب کنیم که باید دندان کشاورزی یله، تمام عیار و شبه صنعتی را بکنیم و سپس از طریق توسعه صنعتی و بخشهای خدماتی و گردشگری با ایجاد اشتغال، معیشت کشاورزان را ساماندهی کنیم و معنی ساده و صریح آن، این است که انبوهی از کشاورزان باید جذب مشاغل دیگر بشوند. این بدان معنی است که به چهار میلیون بیکاری که رسما در آمار داریم باید دهها هزار نفر هم افزود والسلام!
با سرمایههای داخلی، توسعه صنعتی و… میسور نیست؛ لو فرض هم باشد ما نیازمند بازارهای مصرف برای انباشت ثروت میباشیم و همه اینها در گرو بهبود در روابط خارجی و ورود به اقتصاد جهانی است و این مساله اصلی کشور است. بدون این مساله هیچ برنامهی توسعهای در کشور شکل نخواهد گرفت و بحرانها مرتفع نخواهد شد. البته نگارنده معتقد است مذاکرهکنندگان باید بدون فشار و در فضایی آرام کار را جلو ببرند چراکه معامله از سر اضطرار به نفع مضطر نخواهد بود و ملت هم عقلا چون خواهان گرفتن حداکثر امتیاز از بیگانه است طبیعی است با حفظ آرامش، تمرکز ملی را بر مذاکرات معطوف خواهد نمود.
انتهای پیام
“طنز”
نماز باران را در اصفهان خواندند ، کالیفرنیای امریکا را سیل برد!!!!!!!!!!!!!!
نخیرم طوفان بردشون و تعداد زیادی را هم کشته و تعدادی هم گم شدن