خرید تور تابستان

حجابت را درست کن!

امیر ترکاشوند، نویسنده‌ی کتب دینی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «حجابت را درست کن!» نوشت:

با پوزش از هموطنان شافعی و حنفی، گویند عمر خلیفه دوم عصابدست هنگامی که کنیزی روسری‌دار را می‌دید با اشاره یا نواختِ همان چوبدستی، وی را وادار به کنار گذاردن روسری می‌کرد تا شبیه زنان آزاد نشوند. گویند او همین برخورد قهرآمیز را به صورت معکوس در رابطه با زنان (زنان آزاد) اعمال می‌کرد و حضورشان در بیرون از خانه حتی برای تشییع و خاکسپاریِ عزیزان را برنمی‌تافت و با تندی واکنش نشان می‌داد (أن النبي كان في جنازة فرأى عمر امرأة فصاح بها فقال النبي: دعها يا عمر فإن العين دامعة و النفس مصابة و العهد قريب). او می‌گفت اگر اختیار با من بود هیچ چشمی نباید شما زنان را می‌دید.

اینک وارثان آن خلیفه (اگر آن انتسابات به او درست باشد) در کوچه‌های شهر با همان چوبدستی، زنان کشورمان را به خیال خود امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند تا روسری را سفت کنند یا چادر بپوشند (و یا طبق آیین‌نامه طالبان در کشور همسایه برای مسافرت، مرد محرم با خود ببرند). این عصابه‌دستان از پیشینه‌ی کارشان در گذشته‌ها بی‌خبرند چه نیاکان معنوی‌شان همین صد سال پیش زنان بی‌روبند را بخاطر فقدان پوشیه مورد نهی قرار می‌دادند و بی‌آبرو و بی‌حیا می‌شمردند (تعبیر روتو بگیر به یادگار از همان ایام است) و در گذشته‌های خیلی دورتر چنان‌که در بالا اشارت دادم زنانِ بیرون‌آمده از خانه (حتی اگر چادر و روبنده داشتند) را مؤاخده می‌کردند.

عصابدستان کنونی نمی‌دانند که اگر همسران خودشان با زیّ فعلی‌شان (چادر) در همین یکصد سال پیش بیرون از خانه آفتابی می‌شدند چوب‌بدستانِ آن ایام، آن‌ها را به گناهِ بی‌حیاییِ ناشی از فقدان روبند/پوشیه مورد نهی از منکر قرار می‌دادند.

رهبری … بیست و هشت سال پیش گیردادن به حجاب زنان و مشخصاً جوراب نازک و زلفِ نمایان را خارج از وظایف ستاد امر به معروف و نهی از منکر تعریف کردند ولی در این ۲۸ ساله، تنها و تنها مصداق امر به معروف و نهی از منکر، کلید کردن صرفاً روی همان حجاب و روسری و زلفِ نمایان است.

کسی بگوید مملکت دست کیست؟

آیا رواست حوزه‌های اصلی امر به معروف تعطیل، و زلف و جوراب زنان (که به تصریح رهبر معظم اساسا جزو آن دایره نیست) تنها دغدغه‌ی مرتجعان خانمانسوز (و بی‌خیال به مفاسد کلان کشوری) باشد؟

بیانات رهبر معظم در دیدار اعضاى ستاد احیاى امر به معروف و نهى از منکر به تاریخ ۱۳۷۲/۰۳/۳۱ چنین است:

«… آقای جنّتی که فرمودند کجاها امر به معروف بکنیم، کجاها نکنیم. همین [حدیثی] که [قبلا] خواندم؛ می‌فرماید «لتأمرنّ بالمعروف او لتنهّن عن المنکر او لیسلطن الله علیکم شرارکم.» یعنی چه؟ یعنی امر به معروف و نهی از منکر، جهتش، جهت ضدّ سلطه‌ی اشرار است. معنایش این است. این دو عِدل همند. یعنی اگر کردید، سلطه‌ی اشرار واقع نخواهد شد. اگر نکردید، سلطه‌ی اشرار واقع خواهد شد. پس، معنایش چیست؟ معنایش این است که این امر و نهی، باید در مقابل سلطه‌ی اشرار باشد. حالا شما نگاه کنید، ببینید سلطه‌ی اشرار کجاست؟ شما بگویید به جوراب نازک! نه آقا! شما به جوراب نازک چه‌کار دارید؟ جوراب نازک را بپوشد؛ این‌قدر اهمیت ندارد. اما اگر دیدید روی جوراب عکس «مایکل جکسون» را زده، باید او را دنبال کنید. آن یک چیز است، این چیز دیگر است. زلفش بیرون است، باشد. هزار گونه خطا می‌کنند، این هم یک گناه صغیره است. موی سر بیرون بودن، گناه کبیره که نیست! از غیبت و دروغ که بالاتر نیست! از رشوه گرفتن و خوردن که بالاتر نیست! اما چنانچه دیدید یک نفر با همین حالت به اداره می‌آید و جلو آخوند اداره هم سرش را بالا می‌گیرد و راه می‌رود؛ این می‌شود گناه کبیره. یعنی این، در جهت تسلّط اشرار است. غرض؛ به مردم؛ به آن کسانی که می‌خواهید امر و نهی کنند، تفهیم کنید که ما از آنها چه می‌خواهیم. این جوان به خیابان می‌رود؛ اما نمی‌داند باید چه کار کند. مثلاً فرض کنید در خانه‌ی مردم عروسی است؛ می‌زنند و می‌رقصند. شما حق ندارید داخل خانه‌ی او بشوید؛ مگر با اجازه‌ی دادستان. اما یک وقت هست که می‌خواند، به قصد این‌که صدایش در بیرون منتشر شود. مثل آن قاضی معمّمی، که روز بیست‌ویکم ماه رمضان، در فلان جا، رفته لب دریا به عیش و عشرت! او را باید گرفت … غرضم این است که ما باید ببینیم چه هست که در جهت مقابل سلطه‌ی اشرار است و آن امر به معروف و نهی از منکر، برای ما لازم است. مصداقش را شما باید پیدا کنید. مواردش را شما باید پیدا کنید»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا