چالشهای اخلاقی برای یک پرسش عقلانی
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «چالشهای اخلاقی برای یک پرسش عقلانی» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، دربارهی اظهارات برخی خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی و کلیپ جنجالی منتشرشده دربارهی این واقعه نوشت:
در دومین سالگرد فاجعه هواپیمای مسافربری اکراینی، و همزمان با صدور رأی یک دادگاه کانادایی که مدعی تعمدی بودن شلیک به هواپیما شده است، شاهد واکنشهای تأمل برانگیز از سوی دو خانواده قربانی و همچنین ساخت کلیپی در پیوند با همین موضوع و انتشار آن در فضای مجازی هستیم.
آنچه در رابطه با اظهارات خانواده لاری (از قربانیان این فاجعه) در گفتگو با وبسایت انصاف نیوز و همچنین یکی از مادران قربانیان از شبکههای فارسی زبان میتوان اشاره کرد، همسویی ادعاهای آنها با رأی دادگاه کانادایی است که هر کدام به دلایلی بر تعمدی بودن شلیک به هواپیما تاکید دارند. آنچه اما در خصوص کلیپ ساخته شده در همین رابطه میتوان اشاره کرد، رابطه ماهوی در پیوند با اظهارات این دو خانواده و دادگاه کانادایی است.
در خصوص آمریت ساخت این کلیپ هر چند صداوسیما آن را تکذیب کرده، اما نشانههای قوی بر نقش دستگاه رسمی رسانهای در ساخت آن تاکید دارد. آنچه این احتمال را قوت میبخشد هشدار و تهدید سازندگان در پایان کلیپ به برخورد با هر گونه استفاده از این گزارش آزمایشگاهی برای گمانهزنی است.
ظاهرن آنچه سازندگان کلیپ دنبال میکنند القای نفس تردید در تصمیمگیری برای یک امر حیاتی و بین دو انتخاب است. انتخابی که به زعم طرحکنندگان سؤال تبعات جانی اما به لحاظ کمی متفاوتی دارد. سوالی شبه اگزیستانسیالیستی شبیه آنچه سارتر برای فهم فلسفه خود برای یک جوان با قرار دادن او در موقعیت انتخاب دفاع از میهن یا نگهداری از مادر مطرح میکند. آنچه در طرح این سؤال تأملبرانگیز است القای تردید برای انتخاب دو گزینه بد و بدتر است.
در مقایسه با صورت مسئله سارتر که بر انتخاب دو گزینه خوب و خوبتر تاکید دارد. گذشته از تفاوت ماهوی در طرح یک صورت مسئله که به صورت مضحک و سفارشی بر نقش تردید و اضطراب در موقعیت ناگزیر و انتخاب و تصمیمگیری تاکید دارد، نفس طرح چنین سؤال چالشبرانگیزی آن هم برای مردم عادی که هیچ علم و اطلاعی از چند و چون ماجرا و سازوکارهای حاکم بر چنین موقعیتی ندارند، قابل تأمل است.
مضاف بر اینکه به طور تلویحی بر اظهارات دو خانواده قربانی این فاجعه و همچنین رأی دادگاه کانادایی مبنی بر تعمدی بودن شلیک به هواپیمای مسافربری صحه میگذارد. از این زاویه برای سازندگان هدفگذاری روی پذیرفتن نفس عمل یا به تعبیر درستتر اصالت هر عمل آنچنان که سارتر به مثابه کلید فهم اگزیستانسیالیسم بر آن تاکید دارد، قابل پیشبینی و فهم است.
هر چند سازندگان آن را در قالب پرسشی عقلانی و با هدف گرفتن پاسخی اخلاقی و عاطفی و البته ناگزیر مطرح کنند. آنچه هم از خروجی این چالش خیابانی با تاکید بر این جواب کلیشهای که میزنیم، حاصل میشود، ناظر بر مهندسی نازل و توجیه سادهانگارانه با چنین فاجعهای است.
این چالش خیابانی در حالی رسانهای میشود که به تاکید و اظهارات حداقل دو خانواده قربانی در داخل ایران و به نقل قولی تایید نشده از مقام نظامی شلیک به هواپیمای مسافربری ابتدا به تلویح و اشاره و در نهایت با صراحت یه یک اقدام پیشگیرانه برای جلوگیری از حمله هوایی امریکا تعبیر میشود. ادعایی که فیالنفسه و صرفنظر از درستی و نادرستی آن ابهامات و سؤالهای جدی پیش روی مقامات میگذارد. اگر آنچه مهندسی کلیپ مورد اشاره دنبال و سعی در القای آن دارد، و همزمان اظهارات حداقل دو خانواده قربانی شلیک به هواپیمای مسافربری عملی پیشگیرانه و با هدف جلوگیری از تلفات جانی مضاعف بوده، درست و حمل بر صحت کنیم، در این صورت مقامات اذعان میدارند حمله محتمل هوایی امریکا در پاسخ به اقدام تلافیجویانه به دو پایگاه امریکا در عراق بوده.
اگر این ادعا را بپذیریم، بهخودی خود بر این حقیقت تلخ تاکید دارد که آنها نه تنها هیچ برنامه تدافعی در واکنش احتمالی امریکا به اقدام تلافیجویانه طراحی نکرده که حتی احتمال آن را در محاسبات بعد از اقدام لحاظ نکردهاند. این اشتباه فارغ از این که به قاعده میبایست تمام فضای هوایی ایران را منطقه پرواز ممنوع اعلام میکرد، صورت مسئله را بهطرز غیرمنتظره و حیرت انگیزی پیچیدهتر و بلکه چشم انداز ناامیدکنندهای از آنچه به دانش نظامی و نظامیگری تعبیر میشود، پیش رو میگذارد.
این نتیجه گیری فارغ از آن اظهارات و ادعاهایی است که تمامی بر هماهنگی و آمادگی امریکاییها از حمله تلافی جویانه و انتقامجویانه ایران حکایت دارد. واقعیت این است آنچه مقامات از نخستین روزهای واقعه تا امروز اظهار داشته، صرفنظر از پنهانکاریهای اولیه، اما در نهایت با تاکید همواره بر اشتباه محاسبه در تصمیمگیری و خطای انسانی محدود و تکرار شده است. آنچه اما از قول تایید نشده همین مقامات و توسط دو خانواده قربانی روایت میشود، حکایت از صورت مسئلهای جداگانه و ابهامات و سؤالات جدیتر دارد.
آنچه تا پیش از این از سوی مقامات مطرح شده، تنها به پذیرفتن مسئولیت شلیک و چرایی آن که به خطای انسانی تعبیر گردیده، محدود میشود. در واقع مقامات به سوالاتی پاسخ داده که بر اساس اظهارات مسئولین پرسشهای اولیه و بدیهی محسوب میشوند. و نه الزامن ابهامات و سوالاتی که از نگاه کارشناسانه و حتی خانواده قربانیان مطرح است.
آنچه اما طی روزهای اخیر و به صورت غیرمستقیم از چرایی و انگیزههای شلیک عمدی به هواپیما نقل میشود، نه تنها از پیچیدگی ماجرا نمیکاهد که بطور مضاعف به طرح ابهامات و پرسشهای جدید و جدیتر منتهی میشود.
پرسشهایی که سوای جنبههای حقوقی، بر چالش کشیدن بدیهیترین آموزههای اخلاقی و آن هم از نوع دینی و مشخصاً آنچه مورد تاکید بالاترین رهبران دینی است، تاکید دارد. در پایان لازم می دانم پاسخ مهندسان طراح کلیپ آزمایشگاهی را به یک فیلسوف اخلاقگرا ارجاع دهم؛
«هر موقعیت را با توجه به ارزشهای آن، قضاوت کنید. این عبارت همانطور که معمولن استفاده میشود، توجه ما را به یک واقعیت مهم در مورد تصمیمات اخلاقی به ویژه در سیاست جلب میکند. واقعیتی که مدتها به آن پرداختهام و به این مورد اشاره دارد که آن قدر پیچیده هستند که نمیشود بدون تأمل در ویژگیهای موارد خاص تصمیمگیری کرد. اما در یک حالت افراطیتر اگر هر موقعیت با توجیه به ارزشهای یک قاعده کلی قضاوت شوند، به این معنی است که هیچ نیازی برای استفاده از اصول دیده نمیشود. این امر میتواند مکتب نامناسب برای پیروی سیاستمداران باشد.” کاربردهای فلسفه اخلاق. آر. ام.هیر. ترجمه کوروش الماسی. انتشارات ماهریس 1397. ص 25 و 26.
در پایان مخاطبان را به مطالعه حداقل بخش اول کتاب کاربردهای فلسفه اخلاق نوشته آر. ام. هیر ترجمه کوروش الماسی توصیه میکنم.
انتهای پیام
در کل پس از اين همه صحبت ها چه نوشتارى يا تصويرى اين گونه استنباط مى شود که ظاهرا براى جلوگيرى از حمله هواپيماهاى جنگنده امريکائى که مى خواسته اند ۵۲ نقطه در ايران را مورد هدف قرار دهند سپاه دست به کار عجولانه اى زده و سرنگونى هواپيما و جانباختگان بى گناه را باعث گرديده است. اهداف ۵۲ گانه که مى توانسته هر جائى باشد از مراکز نظامى تا اقامت رهبرى٬ اهدافى که ترامپ در يکى از مصاحبه اش ۳ روز قبل از سرنگونى هواپيما يعنى ۱۵ ديماه ۱۳۹۸ اشاره اى زودگذر به آن کرده بوده اما جزئيات آن را نگفته بود. روحانى رئيس جمهور نيز در جوابيه ترامپ به زدن هواپيماى مسافربرى ايران توسط امريکائى ها در بحبوبه جنگ خليج فارس اشاره کرده بود. آقاى اسدى لارى پدر دو جان باخته نيز اشاره به بلند شدن هواپيماهاى اف ۳۵ امريکائى و سپس برگرداندن آنها کرده است اگر چه روشن نساختند که اين هواپيماها چه تعداد بوده و اصولا منبع خبر از کجا بوده است ولى اينطور به نظر مى رسد که ايشان از فردى مسئول نقل قول کرده باشد. بنابراين شايد بهتر باشد که مسئولان خود قدم جلو گذاشته و اصل ماجرا را بگويند مخصوصا در مورد حمله احتمالى امريکا بيشتر روشنگرى نمايند تا اينکه عده اى که ظاهرا بايد منتسب به ارگانى باشند بيايند در فضاى مجازى کليپى منتشر نمايند و نوعى قياس را متصور سازند که بيشتر بر درد و آلام قلب هاى مجروح مى افزايد تا توجيه مسئله اى که بعد از دو سال هنوز بر مردم ايران به گونه اعيان روشن نشده است.
متن بالااصلاح مى شود٬ جمله آخر٬ کلمه درست مى باشد٬ کوروش
در بالا٬ جمله آخر٬ کلمه عيان درست مى باشد.
ظاهرا سايت٬ کلمات داخل گيومه را قبول نمى کند چون اصلاحيه قبلى به صورت مخدوش منتشر شد.