خرید تور تابستان

دو نامه درباره‌ی خودکشی دانشجوی بورسیه‌ی دوره‌ی احمدی‌نژاد

پس از خبر درگذشت یک دانشجو در خوابگاهی در کاشان، دو نامه یکی به عنوان «مجمع دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه» خطاب به وزیر علوم و دیگری نوشته‌ی «بهزاد معین» با عنوان «دبیر شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه، به نمایندگی از 1941 نفر (منهای یک نفر)»، نوشته شده است.

متن دو نامه که نسخه‌ای از آنها در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته، در پی می‌آید:

 

جناب آقای دکتر فرهادی

وزیر محترم علوم تحقیقات و فناوری

با سلام

حتما از نتایج عملکرد خود در ماجرای بورسیه ها مطلعید و ماحصل تلاش های سه ساله شما و همکاران فعلی و قبلیتان مانند توفیقی، فرجی دانا، نجفی، صدیقی، غلامی و نصیری قیداری را در دانشگاه کاشان برای ظلم بی حد و بردن آبروی دانشجویان مظلوم بورسیه، در خودکشی جوانی دردکشیده و نخبه از دیار مظلوم اما قهرمان ایلام دیده اید.

همکاران شما در وزارت علوم و دانشگاه کاشان با پاک کردن صورت مسئله و نادیده گرفتن اصول عاطفی و انسانی با واکنشی سرد منکر تمام آلام و دردهای ایوب عزیز شدند اما با خود نیندیشیدند که مردم از مسئولان دولتی و شخص حضرتعالی خواهند پرسید چرا یک دانشجوی نخبه و محقق بین المللی در ماه های آخر منتهی به دفاع از رساله خود دست به خودکشی بزند در حالی که همه به او و دیگر نخبگان این کشور اسلامی در بهترین شرایط روحی و مادی و دلخوش به آینده ای درخشان مشغول زندگی خود باشند؟

آیا اطلاع دارید در همان موقعی که وزارت علوم تیغ تهمت و ظلم را به دست گرفته بود و مصاحبه سراسر تهمت مجتبی صدیقی را در خرداد 93 برگزار کرد چه زخمی هایی را بر دل ایوب آقایی و بیش از 3000 نخبه علمی مانند او نشاند؟ آیا ندیدید آماج تهمت هایی را که به استناد مصاحبه های سراسر کذب صدیقی و نجفی و اطلاعیه های سراسر تهمت، که چه فشاری بر روان و قلب های دانشجویان بورسیه وارد آورد؟

جناب آقای وزیر

تک تک مسوولان وزارت علوم که با اقدامات، اظهارات، مصاحبه ها یا حتی سکوت خود در ظلم به دانشجویان بورسیه نقش داشته اند در به بن بست رساندن ایوب آقایی و اجبار او به خودکشی مسئولند. ای کاش شما و مجتبی صدیقی آن قدر شجاعت داشتید که شخصا به دستبوس و پابوس مادر داغدیده و پدر دردکشیده این جوان روستایی می رفتید شاید خدا از سر تقصیرات شما و سایر مسئولان دخیل در ظلم به ایوب آقایی ها بگذرد.

دانشجویان بی پناه بورسیه بارها در این سه سال به شما و همکارانتان درباره محکمه عدل روز قیامت هشدار داده بودند و اعلام کرده بودند که عذرخواهی کنید تا زمان از دست نرفته است. اکنون اگر بتوانید رضایت پدر و مادر داغدار این جوان رشید از دست رفته را جلب کنید با نارضایتی روح آن مرحوم چه خواهید کرد؟ مطمئنا حساب شما با ایوب آقایی سر پل صراط خواهد بود.

مجمع دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه

 

==

 

متن کامل نامه‌ی مفصل دیگر

 

همان کسانی که چون مصیبتی بر آنها وارد شود گویند: همانا ما از آن خداییم و همانا به سوی او باز خواهیم گشت.

سوره بقره آیه 156

اینجانب از طرف شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه به نمایندگی از 1941 نفر (منهای یک نفر) از گروه مجازی خادمین نظام اسلامی، ضمن ابزار همدردی صمیمانه با خانواده داغدار برادر عزیزمان مرحوم آقای ایوب آقایی دانشجوی بورسیه دکتری دانشگاه کاشان و از چهره‌های علمی و نخبه استان ایلام، ضایعه بزرگ و مصیبت جانکاه درگذشت برادری مهربان و رنجدیده و دانشجوی متعهد و ممتاز را به خانواده این عزیز، جامعه دانشگاهی و خانواده مظلوم دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه، که در این سالهای سخت همراه و همدرد مرحوم آقایی بودند، تسلیت و تعزیت گفته و برای آن مرحوم غفران و رحمت الهی و برای خانواده آن مرحوم صبر و اجر جزیل از درگاه ایزدمنان مسألت می‌نماید. مرحوم آقایی در دامن خانواده‌ای مؤمن و رنج کشیده زندگی کرده و با تلاش علمی و سوابق خوب خود توانست بورس دولت جمهوری اسلامی ایران را جهت خدمت هرچه بیشتر به نظام اسلامی بویژه به مردم زادگاه خویش استان ایلام کسب نموده و پس از شرکت در مصاحبه علمی در دانشگاه کاشان در مقطع دکتری رشته شیمی پذیرفته شده و بیش از چهار سال برغم مشکلات فراوان بخوبی تحصیل کند.

جهت روشن شدن ابعاد دیدگاه‌ها و زوایای زندگی این بورسیه‌های مظلوم، به برخی از یادداشت‌های مرحوم آقایی که در تالار گفتگو گروه مجازی خادمین نظام اسلامی ثبت است اشاره می‌شود:

«بسمه تعالی. بنده کاربرگ رو فرستادم ولی فراموش کردم قید کنم که برترین رتبه کنکور ارشد را در بین هم ورودی‌های رشته خودم در دانشگاه کسب کردم که موجب شد در 10 دانشگاه برتر ایران قبول بشم.»[1]

متاسفانه توبه فرمایان در اقدامی ناجوانمردانه در سال 93 بورس تحصیلی ایشان را لغو می‌نمایند و ایشان طی یادداشتی بر اساس قوانین موجود به کار خلاف قانونی که طبق یکی از بندهای بیانیه وزارت علوم که توسط آقای نجفی سرپرست وقت وزارت علوم صادر شد، اشاره می‌کند:

«بسمه تعالی. 1-1. تعداد 508 نفر از این گروه فاقد یک یا چند شرط از معدل کارشناسی، کارشناسی ارشد یا سن بوده‌اند،  لذا رأی صادره در مورد آنها: لغو بورس، ادامه تحصیل با هزینه شخصی و بازگرداندن هزینه‌های پرداختی وزارت است.

به علت نداشتن شرط معدل بورسم لغو شده و ادامه تحصیلم با هزینه شخصی است. تو این حکم دو مورد عجیب بود اول اینکه من شرط معدل را داشتم و دوم اینکه حتی اگر شرط معدل نمی‌داشتم طبق بند 1-1 باید هزینه‌های وزارت علوم را نیز پرداخت کنم در صورتیکه در حکم من نیازی به بازپرداخت هزینه وزارت نبود!

کلاً حکم من با هیچکدام از احکام موجود در بیانیه وزارت علوم همخوانی ندارد!» [2]

اعلام لغو بورس توسط دانشگاه محل تحصیل به عده‌ای زیادی از دانشجویان مظلوم بورسیه به صورت شفاهی صورت گرفت و با برخی از خانواده‌های بورسیه نیز تلفنی تماس گرفتند و این قضیه را اعلام می‌نمودند.

«کتباً به من نشان دادند اما هیچ نامه‌ای دستم نیست. یک نامه‌ای بود که لیست افرادی که طبق نظر آنها شرط معدل نداشتند قید شده بود به عبارتی نامه برای هیچ فردی اختصاصی ارسال نشده.»[3]

هنگامی که دانشجویان بورسیه در اوج فعالیت‌های علمی و تدوین رساله‌های خود بودند، فتنه گران وزارت علوم در اقدام ناجوانمردانه و به دور از هرگونه اخلاق و انسانیت دانشجویان مظلوم را دچار حاشیه‌ها نمودند و به جای اینکه آرامش محیط علمی دوران گذشته را حفظ نمایند، بورسیه‌ها را دچار اضطراب و حاشیه نمودند، مرحوم آقایی جهت اطلاع سایر دوستانش در آذرماه 93 می‌نویسد:

«با سلام مجدد. به هر طریقی که شد دوباره متن حکم رو دیدم. داخل حکم زده که برای نحوه بازگرداندن هزینه‌های پرداختی وزارت علوم از تاریخ یکم آذر تا پایان‌ترم به اداره بورس مراجعه کنم. شماره نامه رو هم حفظ کردم. البته دیروز به ریاست دانشگاه نامه اعتراض را نوشتم که ایشون جهت اقدام مقتضی به معاونت آموزشی ارجاع داده و به نظر میرسه آن‌ها هم به وزارت ارجاع دهند. مسئول تحصیلات تکمیلی می‌گفت قاعدتاً نباید بورست لغو می‌شد. آیا به نظرتان برم اداره بورس یا فعلاً تا پایان‌ترم صبر کنم؟»[4]

و بالاخره مسندنشینان وزارت علوم حکم لغو مرحوم آقایی را اعلام می‌نمایند:

«سلام من خودم ورودی 90 هستم و طبق فرمول حائز شرایط هستم اما حکم لغوم آمده.»[5]

در این شرایط سخت و با توجه مشکلات ایجاد شده برای بورسیه‌های مظلوم، فشار روحی و مادی و شوک شدیدی که به آنها وارد شد، مرحوم آقایی تلاش می‌کند تا دوستان خود را به توکل به خدا، دعا، صبر، تلاش و جدیت در تحصیل توصیه نماید:

«یک خبر بسیار عالی!!!

دوستان عزیز خبر بسیار خوش برایتان دارم

قرآن می‌فرماید:

و نزد خدا است خزینه‌های غیب، و نمی‌داند آنها را مگر خودش، و می‌داند هر چه را که در بیابان و دریا است، و نمی‌افتد برگی از درختان، مگر اینکه او از افتادنش با خبر است، و نیست دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و نیست هیچ‌تری و خشکی، مگر اینکه در کتاب مبین خدا است.

پس نگران چی هستید؟! تلاش خودمان را می‌کنیم و اصلاً از نتیجه‌اش نمی‌ترسیم. ترس از آینده، ترس از ازدواج، ترس از بچه دار شدن، ترس از روزی، ترس از آینده فرزندان و مهمتر از همه ناامیدی همگی شرک به خداست.»[6]

«البته باید مراقب بود و بدانیم که خداوند طرفدار کسی است که همیشه از او برترین‌ها را بخواهد و هرگز کم نخواهد اما رضای او برایش مهمتر باشد. تکلیف ما فقط دعا کردن همراه با پشتکار و عمل است و نتیجه هرگز بر عهده ما نیست به عهده خداست.»[7]

طبیعتاً بسیاری معنای فشار و شوک وارده را نمی‌فهمند، زیرا در آن جایگاه نیستند. هنگامی که بورسیه‌های مظلوم فریاد می‌زنند که به کدامین گناه با ما این چنین برخورد می‌شود و دادستان ما کیست؟ بی تفاوت گذر می‌کنند! مرحوم آقایی در یکی از مکاتباتش به فشار وارده و اثری ناامیدی ایجاد شده بر بورسیه‌ها اشاره می‌کند:

«با سلام. جدا عده‌ای از دوستان مراعات کنند بنده حدود دو هفته است ثبت نام کرده‌ام ولی طی این دو هفته به اندازه دو سال استرس بر من وارد شد. به خودم مداوم یادآوری می‌کردم که ترس از آینده شرک به خداست. عارفی را می‌شناسم که استاد دانشگاه هم هست یکی از مهمترین توصیه هاش اینه همیشه بیخیال باشید.»[8]

 «هدف دیگرشان اینه که پرونده بورسیه‌هایی که هم اکنون لغو بورس شده‌اند بدون سروصدای بیشتر مختومه کنند. این یعنی اعتراضات عملاً (از نظر آنها) بی نتیجه بماند.»[9]

«با سلام بنده هم بعد از تشکیک در سواد علمیمان از سوی عده‌ای معلوم الحال به چند نفر از دوستان پیشنهاد دادم که تمام فکر و ذهنم را در مورد کارهای پژوهشی صرف کنیم. تا می‌توانیم بهترین کارهای پژوهشی گروه تحصیلی خودمان را اجرا کنیم خودم هم اقدام کردم اگر خدا بخواهد به زودی روی ما سفید خواهد شد و طبق نتایج اولیه از این جهت خیلی امیدوارم. یکی از دوستانم هم همین روند را در پیش گرفته.»[10]

نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم، این سخن تفسیری و توضیحی نمی‌خواهد آنچنان واضح و در عین حال خطرناک و کوبنده بیان شده است که موی بر تن هر ذی شعوری که قطره‌ای شعور در وجودش چکانده شده باشد را سیخ می‌کند حال تو بخوان حدیث مفصل از این مجمل؛ مرحوم ادامه می‌دهد:

«با سلام اتفاقاً من این جریانات را به فال نیک می‌گیرم آش که بیش از حد شور شد صدای آشپز هم درمیاد. با دست خودشون به زودی همه با ما همراه خواهند شد ان شاءالله.»[11]

«دوست عزیز من هم شیمی تجزیه هستم دانشگاه‌های موجود در لیست اعلامی وزارت هیچ نیازی به شیمی نداره! بچسب به پایان نامه‌ات و مشکلات حل میشند.»[12]

با داشتن روحیه‌ای سرشار از مهربانی و تواضع و به رغم صدمه دیدن از رفتارهای غیراخلاقی وزارت علوم دولت یازدهم، مرحوم ایوب آقایی دوستان خود را توصیه به رعایت اخلاق اسلامی در برخورد با مدیران و کارکنان وزارت علوم می‌نماید:

«با سلام. بارها با خانمهای م.آ. و ن.ا. در اداره کل بورس برخورد داشته‌ام انصافاً اشخاص متدین و متشخصی هستند و در طی این مدت حتی یک برخورد بد از آنها ندیدم. در حال حاضر شاید معاون باشند اما در مقابل رئیس و وزیر هیچ کاری از دستشون برنمیاد. با اینکه خودم بورسم لغو شده اما هنوز از آنها راضیم.»[13]

رئیس محترم دولت در سخنانی در خصوص بورسیه‌ها، نظرات دریافتی معاونانش را این گونه به جامعه بازگو می‌کند:” 15 مهر 1393: فرجی دانا را آوردیم و وی شروع به کار کرد ولی؛ بورسیه! و ما ادراک ما البورسیه؟! و درتاریخ 30 مهر 1393: مبادا که منکر را تنها به یک مساله خلاصه کنیم و دروغ و تهمت، رشوه‌خواری و بورسیه تقلبی را منکر نپنداریم.” و در مجلسی دیگر معاون اول رییس جمهور نیز درتاریخ 2 شهریور 93 در خصوص بورسیه‌ها می‌گوید:”حتماً این دولت موضوع بورسیه‌های غیرقانونی را پیگیری می‌کند حتی اگر 10 وزیر علوم تغییر کند.” ولی دانش آموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه در راستای همدلی با دولت و عدم همراهی با رسانه‌های فارسی زبان معاند همواره سایرین را توصیه به رعایت قانون و اخلاق می‌نمایند که در این خصوص هم مرحوم آقایی می‌نویسد:

«با سلام فراموش نکنیم آقای روحانی رئیس جمهور ماست و نباید وارد مسائل خصوصی او شد گرچه که شخصاً نسبت مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی انتقاد زیاد نسبت به ایشان دارم.»[14]

با توجه به ظلمی که در حق بورسیه‌ها انجام شد، تنها راه قانونی مراجعه به دیوان عدالت و دادستانی بود که مرحوم آقایی همانند دیگر دوستانش با تحمل رنج سفر و تهیه هزینه‌های متعدد سفر به تهران شروع به اقدامات قضائی می‌کنند:

«با سلام به همه دوستان امروز دادخواست را در تهران تحویل دیوان دادم اما نه تمبر و نه کارت ملی و نه کپیش از من نخواستند و گفتند نیازی نیست. هنگام ثبت هم ده هزار تومان از عابر بانک برداشتند. جالب اینکه قبل از دیدن مدارک گفت مدرکی که نشان دهد در آزمون ورودی شرکت کرده‌اید هم همراه آورده‌اید؟! گفتم خود وزارت به آزمون ما اعتراض نکرده و دلیل لغو بورس ما آزمون نیست و لذا نیازی به ارائه آن نیست.»[15]

و همچنین در خصوص اطاله دادرسی در دیوان عدالت اداری به نکته‌ای اشاره می‌کند:

«با سلام بنده شکایت را هفته پیش تحویل دیوان در تهران دادم. همان روز شماره پرونده از طریق اس ام اس به دستم رسید. حالا برای پیگیری پرونده شماره پرونده را وارد می‌کنم می‌گوید چنین پرونده‌ای ثبت نشده است. دوستان شما نیز امتحان کنید ببینید داستان چیه؟»[16]

 «به نظر میرسه نیت ایشان از سر خیرخواهی و دلسوزی و صد البته قانون بوده امیدوارم آقای قربانی نهایتاً مسئولیت بررسی بررسی پرونده‌ها را بر عهده بگیرند.»[17]

پس از سخنان روشنگرایانه امام خامنه‌ای راجع به ظلم به بورسیه‌ها و اعتراض به وزارت علوم و ثبت شکایت نافرجام ایشان از وزارت علوم در دیوان عدالت اداری، سال گذشته دوباره ادامه تحصیل ایشان بلامانع اعلام می‌گردد. مرحوم آقایی در پاسخ به یکی از دوستانشان از طریق پست الکترونیکی می‌نویسد:

«سلام. مجاز به ادامه تحصیل تا زمان ارائه جایابی (علی رغم کسر معدل به علت اینکه دستور مستقیم از وزیر محترم وقت داشتم بورسم قانونی اعلام گردید). برای جایابی چند دانشگاه که وزارت اعلام نیاز کرده بود پیگیری کردم اما دانشگاهها اعلام کردند این نیازها تنها از طرف وزارت علومه و دانشگاه نه به شما و نه هیچ فرد دیگری نیازی ندارد و هیچ تصمیمی برای پذیرش هیچ کسی صورت نگرفته است. مثل دانشگاههای فنی و مهندسی گلپایگان، دانشگاه اسفراین و دانشگاه جیرفت.

ضمناً در تابستان سال 1392 دانشگاه آیت الله بروجردی (ره) به طور شفاهی بعد از مصاحبه عمومی و تخصصی قول جایابی دادند اما با تغیر دولت همه چیز منتفی شد که متوجه دلیلش هم نشدم.»[18]

متاسفانه به علت عدم جایابی و عدم صدور حکم برغم تلاش‌های فراوان برای اخذ جایابی توسط وی، وزارت علوم در مدت تحصیل مقرری به ایشان پرداخت ننمود و فقط مبلغ شهریه که حدوداً 40 میلیون تومان بوده را به دانشگاه کاشان محل تحصیل وی برای جبران هزینه‌های رساله و حق التدریس استادان پرداخت می‌نماید. به این جهت ایشان با مشکلات مادی عدیده‌ای در شهری غریب گریبانگیر شد اما همچنان با کیفیت عالی به تحصیل خود ادامه داد.

دانشجویان بورسیه همانند مرحوم ایوبی، اگرچه بورس بوده اما مقرری به آنها داده نمی‌شد لذا بایستی همانند دیگر دانشجویان دکتری از مزایای دیگر برخوردار می‌شدند اما آنها از دریافت پژوهانه از معاونت علمی و فنآوری رئیس جمهوری نیز محروم بوده و در زمانی که یارانه ثروتمندان قطع نمی‌شود، بسیاری از دانشجویان مظلوم بورسیه از اندک حقوق حداقل گذران زندگی نیز بی نصیب ماندند. مرحوم آقایی در این خصوص اظهار می‌دارد:

«با سلام بنده می‌خواستم در طرح پژوهانه دکترا ثبت نام کنم که به بهانه اینکه بورسیه هستم مجوز ندادند. هر قدر گفتم ما فقط شهریه تحصیلی‌مان پرداخت شده و هیچ حقوقی هم در یافت نکردیم و اصلاً محل خدمتمان هم مشخص نشده قبول نکردند. آیا واقعاً کارشان قانونی بوده؟»[19]

 «به نکته مهمی اشاره نمودید “ما اگر پول دار بودیم، که شما جرات و جسارت لغو بورس ما را نداشتید. اتفاقاً مشکل ما در بی پولی ما است. البته خداوند یاور مظلومان است. نمونه آشکارش عدم جرات در قطع یارانه ثروتمندانه!»[20]

به نظر می‌رسد دانشگاه کاشان، برغم اینکه در نامه اداره کل بورس قید شده که 40 درصد از شهریه پرداختی به دانشگاه باید صرف کار رساله دانشجو با نظر استاد راهنما شود ولی متاسفانه از پرداخت آن به وی خودداری کرده است و لذا در پیامهای بعدی، مرحوم می‌نویسد:

«با سلام. من هم به دلیل رشته‌ام (شیمی) شدیداً به مواد شیمیایی نیاز دارم همین مشکل رو دارم. خدا وکیلی‌ترم هفتم هستم هنوز حتی یک ریال به من پرداخت نکردند.»[21]

«مگر کسی از دوستان مقرری دریافت کرده؟! وزرات تنها شهریه را پرداخت کرده است ترم هشتم هستم که 40 میلیون تومان به حساب دانشگاه واریز کردند که به الله سوگند به بهانه‌های من درآوردی تا دیروز حتی یک ریال برای پایان نامه‌ام هزینه نکرده‌اند!»[22]

«با سلام اتفاقاً موضوع رساله من هم در مورد سرطان پستان بود که الان در تمام مؤسسات پژوهشی برتر جهان رو بورسه. با تحقیقات وسیعی که از اساتید علوم پزشکی تهران داشتم همگی به اهمیت موضوع اذعان داشتند. بالاخره پروپوزالم با همین به تصویب گروه و دانشگاه رسید که بعداً به خاطر عدم پرداخت حتی یک ریال موضوع را عوض کردم تا بتوانم با همان 500 هزار تومان پژوهانه رساله دکترایی که باید چهار سال تحقیق روش انجام بشه پیش ببرم. چهار سال تحقیق با 500 هزار تومان!»[23]

«بنده کارم با کامپیوتر انجام میشه. 24 ساعته هم به اینترنت وصلم و دقیقه به دقیقه پیگیر کامنتهای دوستان سایت هستم. خدا نگذره از کسانی که ما را به این روز درآوردند. به هر حال دوستان مراقب درس و مشقمون باشیم.»[24]

«تا جایابی نشویم و حکم بورس صادر نشه و اعلام نیاز نیز سر جاش باشه و اولین حقوقمان را نگیریم باید با دیده شک و تردید کارها را ادامه داد.»[25]

و برخی از مکاتباتی که از ایشان در تالار گفتگو خادمین نظام اسلامی ثبت است بورسیه‌ها را دعوت به صبر و ماندن در کشور و جلوگیری از مهاجرتشان می‌کند:

«فعلاً زوده، مهاجرت آخرین راهه یعنی فقط زمانی که جان به گلو رسید!» [26]

حال با نگاه سطحی به مکاتبات فوق الذکر، می‌توان مقصرین از دست دادن این جوان متعهد، علمی و نخبه که می‌توانست یکی از سرمایه‌های ارزشمند برای کشور و بویژه استان ایلام باشد را به خوبی شناسائی کرده و به دست قانون سپرد.

ان شالله در فرصت مناسب جهت تنویر افکار عمومی بخشی از حقایق و اتفاقات تلخی که بر دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه پیش آمده و مورد ظلم قرار گرفته‌اند که شامل بیش از 12 هزار یادداشت مستند است، ارائه خواهد شد.

پرونده بورسیه‌های مظلوم علی رغم شفاف بودن مسائل آن به دلیل عدم رسیدگی به موقع مسئولان و سیاسی کاری وزارت علوم در هاله‌ای از ابهام مانده و در طول این مدت صدمات فراوانی به جامعه علمی کشور وارد شد و این روزها آخرین نفس‌های مظلومین به گوش شما دریافت کنندگان این کمک می‌رسد و شاید دیگر فرصتی برای حفظ جوانان متعهد انقلابی برای آینده این کشور اسلامی نمانده است. ظلم و خسارت ناشی از این بدعت فاسد نه تنها در ابعاد فردی بلکه در ابعاد اجتماعی هم قابل اغماض و تبرئه نیست.

حال چرا بعد از گذشت یکسال از اقامه ظلم صورت گرفته در خصوص دانشجویان بورسیه توسط امام خامنه‌ای، نه تنها ظلم بیّن و آشکار رسیدگی نشد بلکه بر نشترهای اجتماعی آن و سیاسی‌کاری‌های اطرافش افزون گشته است؟ چرا تاکنون ظالمان و مسببان پرونده بورسیه‌ها مورد مؤاخذه قرار نگرفته و به جامعه معرفی نشده‌اند؟ سردرگمی و بلاتکلیفی دانش آموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه و به تبع آن مشکلات معیشتی بر این عزیزان تاکی باید استمرار و در سایه سکوت بماند؟! چه کسانی مسئول دلسردی جوانان نخبه کشور هستند؟!

والعاقبه للمتقین

بهزاد معین

6 تیرماه 1395

دبیر شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه

به نمایندگی از 1941 نفر (منهای یک نفر) از گروه مجازی خادمین نظام اسلامی

 

[1] یکشنبه 9 آذرماه 1393 ساعت 16:03:42

[2] چهارشنبه 5 آذرماه 1393 ساعت 12:35:32

[3] پنج شنبه 6 آذرماه 1393 ساعت 02:26:45

[4] یکشنبه 9 آذرماه 1393 ساعت 10:38:47

[5] دوشنبه 10 آذرماه 1393 ساعت 11:27:59

[6] جمعه 7 آذرماه 1393 ساعت 04:39:35

[7] جمعه 7 آذرماه 1393 ساعت 04:56:04

[8] یکشنبه 16 آذرماه 1393 ساعت 15:35:36

[9] دوشنبه 17 آذرماه 1393 ساعت 11:34:32

[10] سه شنبه 23 دی ماه 1393 ساعت 19:58:00

[11] یکشنبه 5 بهمن ماه 1393، ساعت 20:22:28

[12] دوشنبه 6 بهمن ماه 1393، ساعت 13:55:50

[13] دوشنبه 10 آذرماه 1393، ساعت 19:14:20

[14] پنجشنبه 16 بهمن ماه 1393، ساعت 15:05:50

[15] سه شنبه 30 دی ماه 1393 ساعت 20:13:42

[16] دوشنبه 6 بهمن ماه 1393 ساعت 13:50:11

[17] شنبه 25 بهمن ماه 1393 ساعت 13:02:57

[18] دوشنبه 22 تیرماه 1394 ساعت 04:30

[19] سه شنبه 14 بهمن ماه 1393 ساعت 21:48:49

[20] چهارشنبه 15 بهمن ماه 1393 ساعت 16:20:40

[21] دوشنبه 24 آذرماه 1393 ساعت 22:33:53

[22] شنبه 25 بهمن ماه 1393 ساعت 13:02:57

[23] سه شنبه 25 آذرماه 1393 ساعت 22:46:07

[24] یکشنبه 30 فروردین ماه 1394 ساعت 22:10:21

[25] جمعه 10 مهرماه 1394 ساعت 10:00:16

[26] دوشنبه 11 خردادماه 1394 ساعت 14:24:39

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. خیلی جالب هستند کسانی بدون آزمون بورس میشن شما چرا از کسانی که نمیتونن برن دانشگاه دفاع نمیکنید اما از کسانی که به هرطریقی بورس گرفتن دفاع میکنید اگه قراره هرکس امتحان نده و سرشو بندازه پایین با هر رابطه ای بورس بگیره که درست نیست

    1. اگر خطاب شما انصاف نیوز است، صرفا انتشار خبر است و انتشار آن دفاع از نحوه ی بورس شدن آنها نیست. انصاف نیوز در زمان افشار تخلفات انجام شده، یکی از پیشروترین رسانه ها بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا