امتناع دادخواهی و رابطه آن با براندازی
علیاکبر گرجی، حقوقدان در یادداشتی تلگرامی با عنوان «امتناع دادخواهی و رابطه آن با براندازی» نوشت:
بر اساس دیدگاه سعدی، یکی از عوامل گرایش مردم به براندازی، امتناع دادخواهی در مملکت است. پریشانی خاطر، ناامنی روانی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی و ناامیدی مردم از احقاق حق و مقابله با ستم از طریق نهادهای قضاوتی، به تدریج آنها را به سمت تغییر رژیم سوق میدهد.
پریشانی خاطر دادخواه
براندازد از مملکت پادشاه
دادخواهی از خدا هم نشانه ناامیدی مردم از دادآوری نظام حکومتی است. شکست عدالتگستری زمینی مردم را به سمت عدالتگستر آسمانی هدایت میکند و شعلههای خشم و نفرت از پاسبانهای زمینی عدالت را بیشتر و متراکمتر میکند.
ستاننده داد آن کس خداست
که نتواند از پادشاه داد خواست
نفرت عمومی مردم از قضات و دادنستانهای زمینی در برخی از کشورها یکی از عوامل اصلی شکلگیری انقلابها و جنبشهای براندازانه بوده است. نمونه این واقعیت را می توان در انقلاب کبیر فرانسه و تا حدودی انقلاب مشروطه جستجو کرد. مشروطهی ایرانی را میتوان، حتا، انقلاب عدالتخانه هم نامید.
باور راستین ما مسلمانان هم چنین است که خداوند دادستان حقیقی است و داد همه ستمدیدگان را از داداستانهای دروغین، ریاکار و مدعیالقدرت و اربابان حقستیز آنها خواهد ستاند:
إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ • أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ؛
خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند؛ خداوند هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد. به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل گرديده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا كه مورد ستم قرار گرفتهاند؛ و به يقين خدا بر يارى آنها تواناست.»
انتهای پیام