«قلم»، ضامن اخلاقمداری
زهره آشتیانی. روزنامهنگار و دبیر کارگروه رسانه معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری در یادداشتی در روزنامه ی شرق نوشت:
اینروزها که هر دقیقه آن آغشته به اخباری درباره مباحث مالی مسئولان و مدیرانی است که برخی سعی در انکار دارند و برخی دیگر قربانی سیاستهای نادرست گذشته شدهاند، تنها تکرار خاطرهها میتواند یادآور اخلاقمداریهای گذشته در این عرصه باشد. شاید باید گفت برگزاری مراسمها و نکوداشتها و اهداي جایزهای با نام «قلم» کاری سهل است ولی آیا به اين فکر کردهایم که تا چه اندازه بستری برای بهرهگیری از قلم در راستای پاسداری از کیان و آرمانهای انقلاب و حفظ اخلاق اجتماعی به پاس حرمت مردم ایجاد کردهایم؟ یا اینکه همواره عدهای تلاش کردهاند تا با تابوسازیهایی از رفتار گروهی حداقلی و تعمیم آن به اکثریتی متعهد، ماهیت «قلم» و تأثیرش را زیر سؤال ببرند؟ وقتی به آنچه اکنون پیرامونمان شناور است نگاه میکنيم، انبوهی از آمار و ارقامی ميبينيم که چندان خوشایند نیست؛ بهویژه آنکه با کمال تأسف جامعه زنان و دختران سرزمینمان نیز از آن مصون نماندهاند و چیزی به ذهن متبادر نمیشود جز آنکه وضع موجود حاصل رویکردهای سیاسی و جناحی است که همواره بر جامعه سیاستزده ایران سایه گسترانده است. به زمانی نهچندان دور برمیگردم. شاید در همین دهه قبل بود که روزنامهنگار اجتماعی یا نویسندهای ناچار میشد تا با خودسانسوری از بیان واقعیتهای جامعهاش که نظارهگر آنهاست چشمپوشی کند. این در حالی است که اگر بهجای چشمپوشیها به تأثیر قلم باور داشتیم اکنون با انبوهی از تلخیها مواجه نبودیم. اکنون وقتی از زنانهشدن فقر صحبت میشود یا آسیبهای اجتماعی که دامن دختران و زنان را گرفته است آیا باید گفت یکباره چنین آماری بر ما حادث شدهاند یا اینکه اینها محصول سیاستگذاری و تصمیمگیریهایی هستند که در غيبت قلم ایجاد شدهاند؟ آفت امروزه ما این است که هر حرکت و رفتاری را با سیاسیانگاریهایی از سر حب و بغض به حاشیه میکشانیم. با این رویکرد است که بعضا واژه «قلم» ماهیتی سیاسی پیدا میکند و بعضا به دور از چارچوبهای قانون تعبیرش میکنند. این در حالی است که در دین مبین اسلام و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر اصل آزادی بیان و قلم تأکید شده است که توجه به این مهم رافع حل بسیاری مشکلات با شفافیتبخشیدن به رویدادهای پیرامونمان است. پس بیراه نبود اندیشه دکتر علی شریعتی که میگفت «قلم توتم من است»؛ چراکه او با قلمش به روشنگری پرداخت و هدایتگر نسلی جوان برای پایبندی به آرمانی بزرگ شد؛ یا اندیشمندی چون شهید مطهری با قلم خودش به انسانسازی در جامعه پرداخت. شهیدبهشتی نیز دیدگاهی ژرف درباره آزادی قلم داشت معتقد بود: «بنا بر قانون اساسی باید در نظام اجتماعی آزادیهای لازم برای یکیک شهروندان جمهوری اسلامی تا حداکثر ممکن تأمین باشد ازجمله آزادی احزاب و اجتماعات و نشریات و بیان و قلم».همه این اندیشمندان، دروغپردازی و شایعهسازی را مرز بین ارزش و ضدارزش ماهیت قلم و آزادی بیان میدانستند و آن را آفتی برای اخلاقزدایی از جامعه دانسته و بر پرهیز از آن تأکید داشتند ولی این نگرش نافی ارزش و نقش قلم و آزادی بیان نبود. بنابراین به نظر میرسد باید با تأسی به اندیشمندانی که همه به آنها باور داریم با احترام به «آزادی قلم» در چارچوب اخلاقمداری و قانونگرایی، تحولی عظیم برای آسیبزدایی از جامعه را دنبال کنیم.
انتهای پیام