خرید تور تابستان

آقای نصیری، شما هم به نیویورک سفر کردید؟!

حمید رسایی، نماینده‌ی دوره‌های هشتم و نهم مجلس در یادداشتی تلگرامی با عنوان «آقای نصیری، شما هم به نیویورک سفر کردید؟!» نوشت:

کسانی که مهدی نصیری را می‌شناسند و نظراتش را پیگیری می‌کنند، از تغییرات ایدئولوژیک او در عرصه سیاست و فرهنگ بی‌اطلاع نیستند و حتما یادداشت‌های او با عنوان “سرگذشت یک تغییر” را خوانده‌ و اگر از جمله علاقه‌مندان او باشند، حتما برای او دعا می‌کنند تا از این تناقضاتی که گرفتارش شده، نجات پیدا کند و عاقبت به خیر شویم.

آقای نصیری در این یادداشت‌ها به تغییر نگاهش در حوزه سیاست خارجی اینگونه اشاره می‌کند:

«از جمله تغییر نگرش‌هایم مربوط به سیاست خارجی است که پیشتر مدافع سیاست خارجی سازش‌ناپذیر با آمریکا و سیاست‌های منطقه‌ای نظام بودم و فکر می‌کردم کوتاه آمدن ما منجر به نابودی و وابستگی مطلق به آمریکا و غرب خواهد شد…»

وی در یادداشت‌ دیگری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را عامل فقر و فلاکت مردم می‌داند و می‌نویسد: «بدون تردید از جدی‌ترین عوامل این فقر و فلاکت و عقب ماندگی دردآور تحمیل شده بر ملت بزرگ ایران، سیاست خارجی نامتوازن و دشمن‌سازی بوده که در سودای مقابله و محو کفر و استکبار جهانی بوده است اما نه تنها منتج به تضعیف جبهه کفر مورد نظر مقامات انقلابی ایران نشده بلکه از جهاتی سبب تقویت آن بوده است…»

و در یادداشت دیگری نوشته: «امروز به جایی رسیده‌ایم که به دلیل برخی سیاست‌های متوهمانه انقلابی بویژه در سیاست خارجی و ضعف تعامل با دنیا، بخش وسیعی از جامعه و مردم ایران را با فقر و فلاکتی کمرشکن ـ که همه ارزش‌های اخلاقی و معنوی و دینی جامعه را به چالش گرفته ـ روبرو کرده‌ایم و تاکنون هیچ نقد و هشداری از سوی نخبگان و دلسوزان نتوانسته نهادهای بالادستی نظام را نسبت به بازبینی این سیاست‌های فقر و فلاکت آفرین متقاعد کند.»

نصیری اخیر در یکی از آخرین یادداشت‌هایش با عنوان “ایران بر سر دو راهی مقاومت فرساینده یا پیوستن به نظم بین المللی” کشور را بر سر دو راهی تصویر کرده است که یک راه آن ادامه سیاست چهار دهه گذشته و فرو پاشی است و راه دیگر تجدید نظر شجاعانه و بازگشت به نظم و نظام متعارف بین‌المللی و تعامل و مصالحه با جامعه جهانی و ابرقدرت‌های غرب و شرق!

این البته یک نما از مهدی نصیری متأخر و امروزی است که با تکرار ادعاهای کهنه دگردیسان مخالف انقلاب اسلامی تصور می‌کند به کشف جدیدی دست یافته، در حالی که او پیش از این، نظرات دیگری در این خصوص داشت. پیش از این معتقد بود که باند نیویورکی‌ها برای چهره‌های انقلابی و ضدآمریکایی تله پهن می‌کنند. آنها را به نیویورک‌گردی دعوت می‌کنند تا عقل و هوش از سرشان ببرند!

آقای نصیری در خرداد ۹۸ در یادداشتی به انتقاداتش از حلقه نیویورکی‌ها در زمانی که مدیر مسئول روزنامه کیهان بوده (سال ۷۱) اشاره می‌کند و ابعاد مختلف دیدارش با کمال خرازی را اینگونه توصیف می‌کند:

«روزنامه کیهان که در دوران مدیریتم خط عدم سازش و گفتگو با آمریکا را دنبال می‌کرد، طبیعی بود که به فعالیت‌های حلقه نیویورکی‌‌ها حساس باشد و بعضا مطالبی را در انتقاد از آن منتشر کند… انتشار این مطالب منجر به شکایت بردن جناب خرازی به دفتر رهبری و بعد توصیه دفتر به کیهان که نشستی با آقای خرازی گذاشته شود و از نزدیک تبادل آراء شود… این جلسه برگزار شد و نکته قابل توجه در جمع‌بندی بحث‌ها این بود که جناب خرازی به بنده و جمع توصیه کردند که لازم است دیداری از نیویورک و آمریکا داشته باشیم.
پرسیدیم: ربط این توصیه با مذاکرات امروز ما چیست؟ ایشان لبخندی زد و سری تکان داد و گفت: توصیه می‌کنم دیداری داشته باشید، بد نیست. البته در همان جلسه حدس زدیم که مقصود جناب خرازی از این توصیه و دعوت چیست. مقصود به طور واضح این بود که دیدار از نیویورک و آمریکا می‌تواند به تعدیل مواضع شما نسبت به آمریکا منجر شود و طبعا دیگر این قدر از سیاست خارجی هاشمی و ولایتی انتقاد نخواهید کرد.
بعدا معلوم شد یکی از فعالیت‌های حلقه نیویورک دعوت از برخی چهره‌های سیاسی و عناصر مؤثر به خصوص برخی عناصر رادیکال به آمریکا و تور نیویورک‌گردی برای تعدیل مواضع ضد آمریکایی آنها بوده و البته توفیقاتی هم در این عرصه کسب کرده‌اند.»

ظاهرا یکی از توفیقات این جمع در طول این سال‌ها، تغییر نگاه در مهدی نصیری انقلابی بوده است. گردش ۱۸۰ درجه‌ای آقای نصیری در این روزها و شمشیری که به روی جمهوری اسلامی ایران و رهبری آن کشیده، این سئوال را ایجاد می‌کند که این تغییر نگاه، نتیجه نیویورک‌گردی مهدی نصیری است یا محصول نصیری‌گردی نیویورکی‌ها؟ بی‌شک اگر آقای نصیری کمی روی انگشتان پای خود می‌ایستاد و آمریکای جهانخوار را از دریچه سوراخ کوچک تحلیل‌های خود نمی‌دید، آن وقت به جای اینکه از فقر و فلاکت جمهوری اسلامی ایران بنویسد و آن را در آستانه فروپاشی ببیند، همانطور که در همین یادداشت درباره دوست مشترکمان، برادر نادر طالب‌زاده نوشته، از بالا زدن پرده در برج‌های منهتن نیویورک، عقل و هوشش از بین نمی‌رفت و فقر و فلاکت حاکم بر آمریکا را می‌دید.

مهدی نصیری در ادامه یادداشتش درباره خاطرات سال ۷۱ و جلسه‌اش با یکی از اعضای باند نیویورکی‌ها نوشته است:

«آقای نادر طالب‌زاده نیز بعدا برای من تعریف کرد که وقتی برای ساخت مستند ساعت ۲۵ (با مضمون انعکاس فقر و بی‌خانمانی در جامعه آمریکا) به آمریکا رفته  بود، برای استمداد و طلب همکاری به دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل مراجعه می‌کند و وقتی درخواستش را مطرح می‌کند، یکی از کارمندان ارشد دفتر و عضو حلقه نیویورک، پرده پنجره‌ای را که در خیابان منهتن نیویورک باز می‌شد، بالا می‌زند و به طالب‌زاده می‌گوید: “برج‌ها را می‌بینی؟ بیا از عقل در جامعه آمریکا فیلم بساز و نه فقر”!
و او ظاهرا نمی‌دانست که طالب‌زاده بزرگ شده در آمریکاست و کمبودی در برج‌بینی و زرق و برق تمدن غربی و آمریکایی ندارد و این برخی ندید بدیدهای سیاسی بودند که با سفر به نیویورک و چرخ زدن در منهتن و برخی از خیابان‌های پر زرق و برق دیگر (و البته نه منطقه فقیر و خشونت زده هارلم) افسون می‌شدند و در برگشت از آمریکا به عقلانیت مورد نظر حلقه نیویورک می‌رسیدند.»

ای کاش به جای نیویورکی‌های که این روزها در ذهن مهدی نصیری لانه کرده‌ و تخم‌گذاشته‌ و جوجه‌هایشان را در یادداشت‌های او می‌شمارند، نادر طالب‌زاده دست مهدی نصیری را می‌گرفت و یک تور نیویورک‌گردی واقعی برای او و مثل او برگزار می‌کرد تا واقعیت‌های این ببر پوشالی را از نزدیک در مناطق مختلف آمریکا از جمله در منطقه فقیر و خشونت زده “هارلم” ببیند و همان مهدی نصیری انقلابی کیهان دهه شصت و هفته‌نامه صبح دهه هفتاد باقی بماند.

متنی که بین « » قرار گرفته، عینا از یادداشت‌ها در کانال ایتای آقای نصیری آورده شده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. ۱- نادر طالب زاده تمارض می کند به ترور بیولوژیکی
    ۲- ایشان به خاطر منابع مالی که در دستزس دارد عقاید قلبی خود را در کار خود دخیل نمی دهد.
    ۳- ایشان نان به خوبی می داند که در زمانه حاضر نون تو دشمنی با امریکاست.
    ۴- نادر میانه خوبی با صداقت ندارد چون نیویورک را گشته رگ خواب مقامات دستش است.
    ۵ کارنامه خانواده ایشان را مرور کنید.
    ۶- حسابی هم به خودش رسیده ازدواجش با اون خانم ……
    ۷- نادر به غیر هزینه چیزی برای نظام نداره یعنی بود و نبودش هیچ مشکلی از مشکلات نظام را حل نکرده و فقط وجه ایران را در جهان خراب کرده است.
    ۸- اگر فردا پس فردا ایشان جاسوس یکی از کشورها از آب درآمد اصلا تعجب نکنید.

  2. تغییرنتیجه وفرایندطبیعی زیست معرفتی انسانهاست..انانیکه نه گذشت زمان ونه تغییرات اجتماعی نتواندفرایندمثبتی نصیبشان کنددرجهل مرکب ابدالدهر..مانده اندوجودشان بجز ادبار تعریف دیگری ندارد…مانندشمااقای رسایی..

    1
    3
  3. حاج نادر طالب زاده چند تا برنامه مستند از فقر و فساد و فحشا و بی عدالتی و تبعیض و دروغگویی مسئولین و حاشیه نشینی شهرها و خودکشی جوانان و کودک همسری و زباله گردی زنان و دختران و خودفروشی پسران و زمین خواری و هزار درد بی درمان ایران ساخت و ارائه داد که به فکر فقر در آمریکا و مستند کردن آن افتاد ، خجالت هم خوب چیزیه اگر بدونید ، از خدا که پروا ندارید و نمی ترسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا