آرش نراقی: جریان «سروش» در حال فرقه سازی است
به گزارش انصاف نیوز، آرش نراقی، دانشیار دین و فلسفه در کالج موراوین، در فیسبوک خود نوشت:
به نظرم جریان روشنفکری دینی (به قرائت سروش) در حال گردش مهمی در سیر تکاملی خود است. بخش مهمی از هویت این جریان رویکرد انتقادی آن نسبت به سنّت بوده است که از مهمترین وجوه جذابیت این برنامه ی فکری است. خصوصاً در سالهای پس از انقلاب درآمیختگی عمیق سنّت دینی با سیاست، نقد سنّت دینی را به نقد سیاست جاری کشور نیز بدل کرد، و این وجه البته بر جذابیت این برنامه ی فکری خصوصاً نزد اقشار نا-دین گرای جامعه ی ایرانی افزود.
اما به نظر می رسد که این جریان (در قرائت سروشی آن) رفته رفته آماده می شود تا گام تازه تری را بردارد- گامی که شاید بتوان آن را «مرحله فرقه سازی» یا «مرحله آیین سازی» نامید.
سروش از مدتها پیش در سخنرانی ها و نوشته هایش زمزمه هایی را در خصوص ضرورت تأسیس یک فرقه یا آیین دینی تازه آغاز کرده بود. و به نظرم اکنون مایل است که گام های عملی تازه تری را برای اعلام موجودیت این فرقه یا آیین دینی تازه بردارد. برای مثال، به نظرم شاید بتوان مدعای او را در خصوص خوابنامه خواندن قرآن تلاشی در همین جهت دانست.
ادیان یا فرقه هایی که در درون یک دین متولد می شوند، دست کم در مراحل اولیه تکوّن خود می کوشند تا بدون نفی و انکار مطلق منابع حجیت دین مادر، اقتدار و حجیت آن منابع را چنان تفسیر کنند که در مصاف با آیین تازه چندان تیز و برّا نباشد. برای مثال، مسیحیت که از درون آیین یهودیت برآمد هرگز اعتبار عهد عتیق را یکسره نفی نکرد، اما قرائت تازه ای از آن به دست داد تا اعتبار آن در سایه ی عهد جدید رنگ بازد. آیین اسلام هم بی آنکه اعتبار عهد عتیق و عهد جدید را یکسره نفی کند، قرائتی از آن متون عرضه کرد تا جا برای اقتدار بی رقیب قرآن بگشاید.
به نظرم شاید بتوان مدعای خوابنامه بودن قرآن را هم (صرفنظر از درست یا نادرست بودن آن) تلاشی دانست که از طریق آن صاحب مدعا می کوشد بدون نفی مطلق اعتبار و حجیت قرآن، جایی برای «عشق نامه های غیرجهادی» دیده وران و خواب دیدگان نسلهای بعدی بگشاید. دیدورانی که حجیت خوابهای شان می تواند مبنایی برای تأسیس یک آیین تازه تلقی شود.
البته باید در انتظار بود و دید که آیا جریان روشنفکری دینی در مرحله ی آیین سازی اش تجربه ی آیین پروتستان (در مسیحیت) و تشیع (در اسلام) را باز می آزماید، یا به راه آیین مورمون ها (در مسیحیت) و آیین بهایی (در تشیع) می رود.
انتهای پیام
این سروش شده شبیه پولوس برای مسلمانان. از داخل پوسته ی اسلام دارد تیشه به ریشه می زند. هر قرآن خوان باخردی می داند که حرف سروش نفی ده ها آیه از قرآن است ولی جالب اینجاست که بی بی سی او را یک مسلمان معتقد می نامد تا از این راه به مقاصد شوم خویش برسد.
شما که ابواب فتوا برایتان باز است.مثل همیشه بجای نقد گفتار«پنبه اش را بزنین» راه میانبر را انتخاب کنید و فتوای یا حکم تکفیرش را صادر کنید.«البته نیاز به مقدمه دارد که شروع شما اقدام مناسبی است تا دیگران هم وارد شوند».[اندک اندک جمع یاران می رسد].
جناب روشنفكر سكولار ! شما را چه در عرصه دينداران وارد شده و فتوا صادر كنيد ؟ شما كه ميانه اى با ديانت و مكتب نداريد چطور به خود اجازه ميدهيد در باره اديان/ و اشخاص / پيش داورى كنيد ؟ شما بر اساس كدام دليل قطعى مدعى هستيد كه مسيحيت سر از درون يهوديت درآورد ؟ يا دميدن شريعت اسلام را همچون تولد يك فرقه ! تلقى كنيد ؟ و اندكى بعد همين ادعا را در باره تشيع و همرديف دانستن آن با بهاييت ؟ من از سايت انصاف نيوز تعجب ميكنم كه بخاطر يك جمله انتقادى كه ايشان در باره سروش نوشته اند كل نوشته موهنش را يكجا در سايت نمايش دهد ؟ جناب مدير سايت ! كجاى كاريد ؟ نميدانيد اين بابا به بهانه سروش زيرآب همه اديان و منجمله اسلام را زده است ؟ يعنى واقعاً خبر نداريد كه اين بزرگوار ! در سلسله مقالاتى مفصل جهد بليغى داشت تا همجنس بازى و همجنس گرائى را با استناد به آيات قرآن اثبات نمايد ؟! متاسفم !
ابتدا از سایت انصاف نیوز به خاطر اینکه به جای پرداختن به اخبار زرد همچون سایرسایت ها به پوشش این گونه مطالب تحلیلی می پردازد تشکر می کنم و سپس از دوستان می خواهم به جای متهم کردن دکتر سروش این واقعیت را که حتی ادیان الهی نیز بدون دیالکتیک درجا می زنند مدنظر قرار داده و پلورالیسم دینی را مورد توجه قرار دهند تاریخ ادیان که مجال ذکرش در اینجامهیا نیست خود بهترین گواه حرف من است در هر صورت نظر من به راه دکتر سروش مثبت است هر چند به شخصه ایراداتی را می بینم اما فراموش نمی کنم که قرار نیست همه چیز یک مکتب یا نگرش یا هر چه اسمش را می گذاریم با همه تفکرات ما مطابقت داشته باشد. ممنون
سلام و ادب
هم آقای دکتر سروش وهم آقای نراقی برای ادعاهای خود استدلال و مدارک قانع کننده نیاوردند و فقط ادعا کرده اند که البته جوابشان مفصل در مقاله ها و کتاب ها مثل کتاب رویا انگاری وحی دکتر ساجدی آمده است.صحبت اینها در حد ادعاست.
دکتر نراقی نازنین!
شما ظریف ترین نقطهٔ نیات سیاسی آقای دکتر سروش را متوجه شدید .
همانگونه که آقای سروش درمطرح کردن مقالهٔ ((
رؤیاهای رسولانه )) ازچشم ودل روشنفکران مسلمان پائینکشیده شد با این کار سقوط خودرا امضأ کرده است !
حیف است که ماهمچو شخصیت خودراازدست میدهیم.
راهی را که سروش انتخاب کرده است دراین اواخر عمر ، فکر کنم در جادهٔ ترکستان است !
قرآن را خواب نامه خواندن قابل تحمل است اما که
معبر میخواهد ، که تا هنوز تعبیر نشده است ،
آنهم در هزاروچهار صد سال درحقیقت تمام مسلمانها
و حتی خودپیامبر اسلام را تکفیر کرده است .
وحالا باتشکیل یک جریان سیاسی برطبل تفرقه میان
مردم میکوبد !