آموزش و پرورش و مزاحی به نام آموزش مجازی
لقمان محمدیان، فرهنگی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «آموزش و پرورش و مزاحی به نام آموزش مجازی» نوشت:
با انتشار همهگیری کرونا، در ایران برای پیشگیری از همهگیر شدن بیماری اقدام به تعطیلی بعضی از فعالیتها کردند که دانشگاهها و مراکز آموزشی و مدارس نیز تعطیل شدند.
بعد از تعطیلی مدارس، آموزش و پرورش برای جبران تعطیلی آموزش و برای اینکه امر آموزش دچار وقفه نشود آموزش از طریق مجازی را در دستور کار قرار داد.
آموزش از طریق مجازی اگر چه در کشورهای دیگر دارای سابقه و پیشینه است اما در ایران به علت نگاه منفی حاکم نسبت به فضای مجازی پیشینهی قابل دفاعی از آموزش مجازی وجود ندارد.
آموزش و پرورش و نهادهای رسمی تا پیش از کرونا به شدت مخالف استفادهی دانش آموزان از فضای مجازی بودند و با همهگیر شدن کرونا و ضرورت استفاده از آموزش مجازی مسؤلان با عجله و به صورت شتابزده آموزش را به سوی آموزش مجازی سوق دادند، امری که در ایران فاقد هرگونه زیرساخت لازم بود. فرهنگیان نه امکانات مناسب برای آموزش از طریق فضای مجازی را داشتند نه توانایی و آمادگی استفاده از فضای مجازی را.
اساسا بسیاری از خانوادهها نیز از تأمین ابزار مناسب برای آموزش مجازی فرزندانشان بی بهره بودند. در چنین شرایطی بود که آموزش و پرورش، بدون توجه به کاستیهای موجود و نظرات کارشناسان آموزشی همچنان بر طبل آموزش از طریق مجازی میکوبید و بر آن اصرار میکرد .
آموزش وپرورش میتوانست به مدت دو ماه فعالیتهای آموزشی را به حالت تعلیق درآورد و پس از فراهم نمودن بسترهای مناسب آموزش مجازی را شروع کند. آموزش و پرورش می توانست بعد از فراهم کردن امکانات لازم برای آموزش مجازی از قبیل لپتاپ، تبلت، اینترنت و… برای معلمان و دانش آموزان و آموزش یک ماههی معلمان به منظور توانمندسازی آنان برای استفاده از امکانات مجازی و تولید محتوای آموزشی اقدام به استفاده از فضای مجازی برای آموزش کند در این صورت بود که میتوانست انتظار آموزشی با کیفیت داشت.
شاید گفته شود تهیهی امکانات آموزش مجازی برای همهی معلمان هزینهبردار است اما اولا هزینهی آن چندان نیست که در توان کشور ثروتمندی چون ایران نباشد، ثانیا وزارت آموزش و پرورش میتوانست حداقل با فراهم کردن امکانات آموزش مجازی درمدارس مانع افت تحصیلی دانش آموزان شود.
اگر چه آموزش مجازی نمیتواند جایگزین آموزش حضوری گردد اما در صورت فراهم کردن زیر ساختهای اشاره شده میتوانست از نابسامانیهای پیش آمده در تعلیم، پیشگیری کند.
متأسفانه به دلیل فراهم ننمودن امکانات پیش گفته برای آموزش مجازی، آموزش در طول این دو سال و نیم عملا فلج شده و نتیجهی چندانی نداشته است. نتایج امتحانات ترم اول دانش آموزان در سال تحصیلی جاری مؤید این ادعاست. اندک نتیجهای هم که حاصل شد ثمرهی زحمات و تلاشهای شبانهروزی و خستگی ناپذیر معلمانی بود که از جان و مال خویش مایه گذاشتند تا آموزش فرزندان ایران زمین لطمه نبیند. این معلمان بودند که با استفاده از امکانات نامناسب و هزینهی شخصی، شب و روز تلاش کردند تا کشتی شکستهی آموزش و پرورش، غرق نشود. حرکتی که از طرف متولیان امر چندان دیده نشد و آنگونه که شایسته و بایسته بود ارج نهاده نشد.
ظاهرا آنچه برای وزارت آموزش و پرورش اهمیت دارد کمیت است نه کیفیت و از نظر کمی میتوانند ادعا کنند که در این دو سال آموزش را مدیریت کردهاند و آموزش تقریبا به روال عادی ادامه داشته است. غافلند از اینکه آموزش و پرورش ما صدماتی دیدهاند که سالها کمر راست نخواهد کرد. این است شرایط آموزش ما در به شیوه ی مجازی که به مزاح شبیهتر است تا آموزش.
انتهای پیام
براي دو بيت شعر و تاريخ جغرافي تا دوازده ادم را مدرسه مي كشاندند انهمه هدر رفت وقت و خستگي
اموزش مجازي خوبه،،،
دانشجو از اين ور شهر به ان ور شهر مجبور بود براي دو واحد ادبيات رفت و امد كند و اتلاف وقت و الودگي هوا
به جاي اين حفظيات رياضي صنعت ياد دهند نه طوطي واري اموزشگاه طاقت فرساي حفظ كني
ای کاش نویسنده ی این متن، محاسبه ای سر انگشتی انجام می داد تا متوجه شود که پیاده سازی تز او مبنی بر تجهیز تمام دانش آموزان کشور به لپ تاپ و تبلت اصولا از دست دولت بر می آید یانه. نویسنده بسیار ایده آلیستی به قضیه ی تجهیز نگاه مرده است و با گفتن جملات کلی چون “هزینه زیاد است ولی ایران هم ثروتمند است (!)” از یک محاسبه ی سرانگشتی هزینه ی نظریات خود جاخالی داده است، که هرچند معضل را بیان کرده، اما از نقطه نظر ارایه ی یک راهکار عملی، مقاله ی او را به یک مقاله ی بسیار سطحی تبدیل کرده است و و این یعنی این که مقاله ی او هیچ راهکاری ارایه نداده است.