کلید قفل مذاکرات کجاست؟ | پنج تحلیلگر پاسخ میدهند
انصاف نیوز از 10 تحلیلگر پرسیده است که راهحل پیشنهادی آنان برای عبور از وضعیت فعلی مذاکرات احیای برجام که با نوعی بنبست همراه شده چیست؟ بخش نخست آن را که گفتوگو با پنج تحلیلگر مسائل بینالملل [رضا نصری، صادق کوشکی، فواد صادقی، حسن بهشتی پور و دیاکو حسینی] است در ادامه میخوانید:
توافق جداگانه با آمریکا با استفاده از تجربهی تیم قبلی
رضا نصری، حقوقدان و تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: برای یافتن راهحل لازم است ابتدا بدانیم مشکل دقیقاً کجاست؟ مشکل اینجاست که مطالبات اخیر روسیه ایران را سر یک دو راهی بسیار خطرناک قرار داده است. به این معنی که اگر آمریکا و اعضای کمیسیون مشترک برجام به معافیتی که روسیه برای برقراری روابط تجاری و اقتصادی با ایران خواسته است تن ندهند، مذاکرات وین شکست خواهد خورد و برجام احیا نخواهد شد و تحریمها علیه ایران همچنان باقی خواهد ماند. از سوی دیگر، اگر آمریکا و اعضای کمیسیون مشترک (از جمله اتحادیه اورپا) به مطالبات روسیه تن دهند و روسیه را مشمول معافیت از تحریم کنند، آنگاه ایران عملاً به مباشر روسیه تبدیل خواهد شد و به همین دلیل نیز – مادام که تحریمها علیه روسیه بخاطر قضیه اوکراین برقرار است – هیچ کشور و شرکتی حاضر به کار با ایران نخواهد شد. یعنی، مادام که روسیه تحریم است، هیچ بازیگر اقتصادی در جهان حاضر نخواهد شد هزینهٔ سیاسی و ریسکِ حقوقیِ کار با ایران را متقبل شود. به بیان دیگر، این یعنی – بواسطه نقشی که روسیه به ایران تحمیل کرده – حتی در صورت انعقاد توافق در وین، عملا ایران از تحریمهای یکجانبه آمریکا خلاص گشته و درگیر تحریمهای روسیه شده است! یعنی از چاله به چاه افتاده است!
آقای نصری در تشریح راهحل خود برای عبور از این وضعیت گفت: برای برونرفت از این دو سناریوی خطرناک، ایران میتواند به صورت مستقیم با آمریکا مذاکره کند تا راه سومی برای «اجرای برجام» پیدا کند؛ اما با این ملاحظه مهم که توافقی که در چارچوبی غیر از چارچوب وین میان ایران و آمریکا منعقد شود باید چنان دقیق و ظریف تدوین شود که راه را برای اجرای قانون INARA کنگره باز نگذارد! در واقع، اگر ایران و آمریکا به یک توافق جداگانه و مستقل روی بیاورند، مطابق قانون INARA آن قرارداد احتمالا یک ««قرارداد جدید» تلقی خواهد شد و باید به رأی کنگره گذاشته شود. پس چنین توافقی باید با دقت فراوان نگاشته شود و به افکار عمومی نیز با ظرافت و حساسیت خاصی معرفی شود تا دست کنگره از آن کوتاه شود! اجرای چنین پروژهای نیز مستلزم این است که ایران از تمام ظرفیتها و تجریبات خود – از جمله تخصص و تجربه تیم قبلی مذاکرات – به بهترین شکل استفاده کند.
مانند آمریکاییها عمل کنیم
صادق کوشکی، استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر سیاسی گفت: تاریخچهی دیپلماسی و مذاکره در دنیای معاصر نشان داده است که دولتهایی برنده هستند که اولا وزن اقتدارشان وزن قابل توجهی بوده و در موضع قدرت و اقتدار قرار داشتند و دوم اینکه آمادهی حرکتهای شجاعانه در مذاکره باشند و این که ابتکار عمل را در مذاکره به عهده بگیرند.
آقای کوشکی در ادامه گفت: در شرایط فعلی آمریکاییها مانع اصلی برجام بودند و با خروج از برجام و در شرایط فعلی هم مانع اصلی و بزرگترین مزاحمی است که امکان رسیدن به توافق را سلب میکند. علتش هم این است که آنها هر لحظه به دنبال کسب امتیازات هستند و عادت به دادن امتیاز به طرف مذاکره ندارند. در شرایط فعلی بهترین روش همان روشی است که خود آمریکاییها دارند؛ بهترین پاسخ به اقدامات آمریکاییها عملکردی شبیه خودشان است چون هر چقدر ما به مذاکره وفاداری نشان میدهیم و جدیتر پای کار میآییم آمریکاییها گستاخپتر میشوند و امتیازات بیشتری میگیرند. بههمین خاطر در چنین مواردی که طرف مقابل ارزشی برای مذاکره قائل نیست و بهانهجویی میکند و به دنبال زدن زیر میز هست نشستن پای میز مذاکره و اصرار بر تداوم مذاکره معنای پذیرش اقتدار طرف مقابل است.
کوشکی در نهایت گفت: به همین خاطر ناچاراً در چنین مواقعی باید مثل طرف دیگر عمل کرد تا طرف دیگر متوجه شود که اگر قرار است مذاکره شود، مذاکره باید متوازن باشد و اینکه زدن زیر میز به نفع هیچ کس نیست. در شرایط فعلی اگر من مسئولیتی در تیم مذاکره کننده داشتم دقیقا مانند آمریکاییها عمل میکردم.
سناریوی روسیه در راستای سناریوی اسرائیل است
فواد صادقی، تحلیلگر سیاسی گفت: برجام با درخواست جدید روسیه دچار بحران شد و توافقی که آمادهی اجرا شدن بود به تنش کشیده شد. این هم دقیقا در راستای اهداف رسمی و علنی اسرائیل بود و باید ببینیم آقای پوتین چه امتیازی از اسرائیل گرفته که این حرکت را به زیان جمهوری اسلامی و به سود اسرائیل در حوزهی بینالمللی انجام داد. به نظرم ما نباید از این مسائل با سادهبینی بگذریم.
آقای صادقی با بیان اینکه «نمیتوانیم با طناب روسیه در چاه منازعات بینالمللی برویم»، گفت: به نظر من ما باید همان سیاست «نه شرقی، نه غربی» را در سیاست خارجی اعمال کنیم و نه بر اساس درخواست روسها و نه درخواست آمریکاییها و نه درخواست هیچ کشور دیگری حرکت کنیم بلکه باید منافع ملی خودمان را در نظر بگیریم.
وی ادامه داد: اگر به این نتیجه رسیدهایم که این توافق مورد تایید است، که آقای باقری پذیرفتند که برجام نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد به همان برگردیم، معنی ندارد که ما سناریوی روسیه که آن هم در راستای سناریوی اسرائیل است اجرا کنیم و منافع ملی خودمان را به خطر بیاندازیم. ما و طرف مقابلمان در برجام راهی نداریم جز اینکه مذاکرات را ادامه دهیم. بالاخره برجام توافقی است که تجربهی موفقی برای نظام بینالملل و توافقی برد – برد بود.
صادقی گفت: بازگشت منتقدان آن زمان به برجام نشان میدهد که این برجام برخلاف آن تخریبهایی که انجام می شد یک توافق خوب بوده که اینها دارند الان بر می گردند و خودشان میگویند ما یک کلمه بیشتر از برجام نمی خواهیم. بنابراین دلیلی ندارد که ما بخواهیم این را به خاطر یک حرکات تاکتیکی از بین رفته بدانیم. اگر مسئولان ما با هوشمندی عمل کند انشاءالله ما میتوانیم هم منافع کشور را حفظ کنیم و هم خودمان را در این فضایی که قیمت نفت بالا رفته است به عنوان یکی از تامینکنندگان انرژی به بازار برگردانیم.
برجام بدون روسیه هم میتواند شکل بگیرد
حسن بهشتیپور، مدیر اسبق شبکهی العالم و تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: اولا این برای اولین بار نیست که چنین توقفی در مذاکرات به وجود آمده است. به نظرم میرسد که به زودی تیمهای مذاکرهکننده برمیگردند و مذاکرات را از سر میگیرند. من بارها گفتم برجام یک توافقی است که به نفع همهی طرفهای مذاکرهکننده است، یعنی این فقط ایران نیست که برجام به نفعش است بلکه به نفع آمریکا، روسیه، چین، انگلی، فرانسه و آلمان هم هست. اتحادیه اروپا هم که تحصیلدار این مذاکرات است منافعش در این است که برجام به سرانجام برسد.
آقای بهشتیپور در ادامه گفت: یک اختلافاتی در هر مقطعی بروز میکند و یک توقفی ایجاد میشود و مجددا مذاکرات را از سر میگیریند. به نظرم این پایان کار نیست و به احتمال بسیار زیاد برخواهند گشت و مذاکرات را مجددا از سر میگیرند. این توقف جهت مشورت برای راههای رفع مشکلات موجود بوده تا این که بخواهد مذاکرات کلا متوقف شده باشد.
وی در پاسخ به این سوال که «درخواست روسیه باعث توقف مذاکرات شده یا زیادهخواهی آمریکا؟» گفت: میتواند هر دو باشد، یعنی نه میشود صددرصد بگویید که مربوط به زیادهخواهیهای آمریکاست و نه می شود صددرصد گفت مربوط به شرط جدیدی که روسیه اعلام کرده است. به نظرم می تواند هر دویش باشد. باید ببینیم که اصولا واکنش ایران در این قضیه چه طور خواهد بود. من برداشتم این است که دو طرف تاثیرگذار و تعیینکننده در این مذاکرات ایران و آمریکا هستند. اگر این دو به توافق برسند انگلیس و آلمان و فرانسه و چین و روسیه میتوانند فقط اشکال ایجاد کنند وگرنه نمیتوانند مانع اجرای برجام شوند.
این تحلیلگر در ادامه گفت: واقعا تضمین کنندهی اجرای برجام ایران و آمریکا هستند و این دو طرف هستند که طرف اصلی هستند. اگر آمریکا موافق نباشد برجام شگل نمیگیرد و اگر ایران هم موافق نباشد توافق شکل نمیگیرد ولی اگر روسیه مخالف باشد برجام بدون روسیه هم میتواند شکل بگیرد. مگر در دوره قبل روسیه اجلاس را به عنوان اعتراض ترک نکرد و نرفت تاشکند و در عکس یادگاری هم شرکت نکرد ولی بالاخره برجام انجام شد. به نظرم انگلیس هم همینطور است، اگر انگلیس امروز مخالف برجام باشد خیلی صدمه ای به روند اجرای برجام نمیتواند وارد کند. در اجرای برجام ایران و آمریکا تاثیرگذار هستند و بقیه دارند کمک می کنند به این که توافق حاصل بشود یا نشود.
بهشتیپور در پایان گفت: به نظرم میرسد که چون منافع ایران و آمریکا در ادامهی برجام است و هر دو کشور منافعشان اقتضا میکند که این توافق اجرا شود بنابراین الان این وقفهها ناشی از این است که دارند سعی می کنند حداکثر امتیاز را به دست بیاورند و حداقل امتیاز را بدهند و یک نوع جانه زنی سیاسی را شاهدش هستیم. ولی در نهایت چون منافع دو کشور در اجرای برجام است من فکر میکنم بالاخره برجام به توافق نهایی خواهد رسید و هر دو کشور واقعا خواهان اجرایش هستند. اینطور نیست که دارند بازی میکنند و این طور حرفها که در روزنامهها و رسانهها مطرح میشود. من فکر میکنم هر دو کشور واقعا میخواهند برجام اجرا شود منتهی دارند تلاش میکنند حداکثر امتیازات را به دست آورند و حداقل امتیاز را بدهند.
مذاکرهی مستقیم بهترین راه است اگر…
دیاکو حسینی، پژوهشگر ارشد مسائل استراتژیک گفت: ما روایتهای مختلفی داریم که چرا مذاکرات به این مرحله رسید. در یک طرف بحث از این است که درخواست تازهی روسیه برای گرفتن تضمین از آمریکا که خارج از چارچوبهای برجام و موضوعات مورد مذاکره دربارهی برجام است باعث وضع موجود شده و تفسیر دیگر این است که طرف آمریکایی به درخواستها و مطالبات ایران در چند موضوع کلیدی پاسخ نداده است و این مشکل ایجاد کرده است. من فکر می کنم با توجه به وجود این دو روایت و پیامدهایی که میتوانند در «بازی مقصر یابی» داشته باشد لازم است که ما این دو موضوع را تفکیک کنیم و موضوع حل اختلافات ایران و آمریکا را در اولویت قرار دهیم.
آقای حسینی در ادامه گفت: این اتفاق میتواند از طریق یک مذاکرهی دو جانبه و مستقیم بین ایران و امریکا رخ بدهد. و اگر احیاناً مشکلات ایران و آمریکا در چنین مذاکرهای حل شود در آن صورت معلوم خواهد شد که آیا روسیه آماده است که به توافق نهایی بپیوندد و یا همچنان به درخواست خودش ادامه خواهد داد. در آن حالت توپ در زمین روسیه قرار خواهد گرفت. و اگر احیاناً فرمت مذاکرات وین برای احیای برجام شکست بخورد مسئولیت مستقیم آن برعهدهی روسیه خواهد بود که می تواند هزینههای سیاسی و دیپلماتیک را به روسیه تحمیل کند.
این تحلیلگر میگوید: در شرایط موجود که به خوبی مشخص نیست عدم توافق ایران و آمریکا دربارهی مطالبات ایران باعث بنبست فعلی است یا درخواست روسیه و این میتواند در آینده توپ را به زمین ایران بیاندازد و در دستگاه تبلیغاتی که در جهان فعال است به نوعی ایران مقصر شناخته شود. این به هیچ وجه برای ما خوب نیست و من فکر میکنم ما این مسئله را با گفت و گوی مستقیم آمریکا میتوانیم پشت سر بگذاریم و اگر احیانا رسیدن به توافق نهایی دشوار باشد فکر میکنم لازم است به یک توافق موقت فکر کنیم که در آن آمریکا برخی از تعهدات تحریمی را میپذیرد و در طرف مقابل ایران هم برخی از تعهدات خودش را انجام میدهد.
حسینی میگوید: تا زمانی که اختلاف موجود بین روسیه و آمریکا و ایران در آینده به شکل مطلوبی حل و فصل نشود من فکر میکنم ادامه وضع موجود میتواند برجام را نابود کند و وضعیت را برای همه پیچیدهتر خواهد کرد و خطراتی را افزایش خواهد داد که به نفع هیچ کس نیست. بنابراین به نظر من حفظ برجام الویت است ولو از طریق یک توافق موقت و یا گفتوگوی مستقیم بین ایران و آمریکا و چنین توافقی راه را میتواند باز کند.
این تحلیلگر در پایان گفت: فعلاً باید تصمیماتی در داخل کشور گرفته شود طبعاً کسانی که در دل مذاکرات هستند اطلاعات دقیقتر دارند و میدانند که مشکل دقیقا در کجاست ولی اگر بنا باشد این وضعیتی که ما داریم میبینیم به واقعیت نزدیک باشد و همینطور اگر این بنبست ادامه پیدا کند احتمالاً بهترین راه برای رسیدن به نتیجه موضوعی که عرض کردم باشد و این در شرایطی است که حفظ برجام در اولویت تصمیمگیرندگان ما هم باشد.
پایان بخش نخست
با وجود آنکه وضع موجود نتیجه حداقل دو دهه سیاست داخلی و خارجی ایرانست, اکثر تحلیل ها ارائه شده مقطعی و با زاویه دید محدود هستند. چند نکته برای تکمیل و روشن کردن این پازل:
۱- جورج بوش علی رغم آنکه ایران را بخشی از محور شرارت خواند با حمله به عراق و سرنگون کردن صدام قدرت را از جمعیت سنی به شیعه انتقال داد!
۲-عمده شدن سیاست خارجی ایران بر محور شعیه گرایی در دولت دهم که با تصرف سفارت عربستان و توافق با عراق و سوریه برای ساخت خط لوله گاز طبیعی به اروپا به اوج رسید و سبب نزدیک شدن عربها به اسرائیل شد.
۳-شروع خریدن تجهیزات مدرن غنی سازی اورانیم از شرکت زیمنس با سهام داران عمده آمریکایی-یهودی.
۴-عمده شدن سیاست داخلی ایران بر محور منزوی ساختن و حذف منتقدان دولت دهم و شروع تبلیغات آشکار و پنهان برای کره شمالیزه کردن ایران,
۵-افزایش قیمت نفت در دولت دهم که زمینه توسعه بیشتر بهره برداری از منابع وسیع گاز طبیعی در آمریکا را فراهم کرد. با وجود مقاومت عربستان در مقابل افزایش قیمت نفت (با افزایش تولید نفت خود) برای جلوگیری از اقتصادی شدن بهره برداری آمریکا از منابع گاز طبیعی خود , ایران کاملا منفعل عمل کرد.
۶-مخالفت دمکرات های آمریکایی با بهره برداری از این منابع با آگاهی از چشم انداز آن (نگاه کنید به عمل کرد ترامپ )
۷-آشکار شدن اختلافات اباما با اسرائیل و جمهوری خواهان بر سر مذاکره با ایران و موفقیت او برای کشاندن ایران به میز مذاکره برجام پس از انتشار گزارش پنتاگون در باره نهادهای جاسوسی ایران که در آن به صراحت به تبار یهودی سعید امامی نیز اشاره شده بود.
۸-رونق بازار سلاح های آمریکایی در خاور میانه و توجیه ضرورت متحد شدن با روسیه و چین از طرف ایران (طبعا آمریکایی ها نمیتوانند به هر دو طرف دعوا سلاح بفروشند )
۹-تمایل و تصمیم کشورهای آمریکا (با محوریت جمهوری خواهان), اسرائیل, روسیه و چین برای حفظ کنترل شده هسته قدرت رادیکال (مترسک) در ایران برای نهادینه کردن تنش در منطقه و همسویی سیاست خارجی و داخلی ایران با این رویکرد.
۱۰-پیدا کنید کلید قفل مذاکرات را !
در مورد نکته اول، آمریکا بعد از فرو پاشی
شوروی سابق، اقمار سوسیالیستی آن مثل
یوگوسلاوی، لیبی، عراق و سوریه را هدف
قرار داد.
و این موضوع به شیعه و سنی ربطی ندارد.
انصاف نیوز، سئوال بسیار مشکلی مطرح نموده و کارشناسان هم نظرات خود را ارائه نموده اند.
از نظر من یک رویکرد دوم (Plan B) برای این
موضوع می توان در نظر گرفت، که با مهارت
در مذاکرات تعلیق ایجاد کرد و همزمان تحقیقات
هسته ای را با شتاب بالا پی گیری نمود. این امر
قدرت چانه زنی ما را در مذاکرات نهایی بیشتر
خواهد نمود. البته باید متذکر شد، ریسک این
روش از نظر وقوع برخورد نظامی بالا است.