چند تحلیل ایرانی دربارهی کودتای ترکیه
همزمان با تحولات ترکیه، چند تحلیل که در فضای مجازی منتشر شده در پی می آید:
جواد روح، روزنامهنگار اصلاح طلب در اینستاگرام نوشت:
گرچه هنوز اخبار ضد و نقیض است و تحلیل، زودهنگام؛ اما به نظرم می رسد همین چند ساعت نشان داد در عصر شبکه های مجازی، هرچه آسان شده باشد؛ کودتا دشوار و حتی ناشدنی است. برخی دوستان هم به مشی دیکتاتورمابانه اردوغان در یکی دو سال اخیر اشاره کرده اند و به نوعی برای کودتا مشروعيت قایل شده اند. من صریحا می گویم این توجیه را قبول ندارم. اگر ادعای عجیب «کودتا علیه استبداد»! را بپذیریم؛ فردا دیگرانی خواهند آمد که با توجیهی دیگر و چه بسا ایدئولوژیک، برای کودتایی دیگر مشروعيت خواهند تراشید. اگر مردم ترکیه واقعا مشی اردوغان را نمی پسندند، می توانند نارضایتی خود را در انتخابات و حتی با انقلاب نشان دهند. کودتا چه توجیهی دارد؟
محمدرضا جلاییپور، جامعهشناس در تلگرام نوشت:
بعد از دوازده سال رصد فعالیتها و همایشهای شبکهی گولن در داخل و خارج از ترکیه و سفرهای سالانه به ترکیه به نظرم میرسد حامیان فتح الله گولن (که احتمالا حامی کودتای ترکیه بودهاند) بیش از اینکه ضد ایران باشند، ضد اسلام سلفی و اخوانی و عربستان اند. حامیِ جمع میانِ «اسلام سنتی عرفانیِ خدماتاجتماعیگرا» (برآمده از آموزههای سعید نورسی و فتحالله گولن) با «تکثرگرایی دموکراتیک و دولت سرمایهدارانهی سکولارِ غربگرا» و جامعهای اسلامی با زیرساختهای آموزشی-بهداشتی قوی. رقابت سختی است. اردوغان در کنار نهادهای دولتی و وابسته به حزب «عدالت و توسعه» دهها میلیون حامی در میان تودهی مذهبیهای کمتر تحصیلکرده و بیشکل دارد و در مقابل شبکهی گولن حدود پنج میلیون سمپاتِ سازمانیافتهی پرنهاد (حدود دوهزار مدرسه، هزاران دَرسانه – حلقههای خانگیِ خوانشِ «رسايل نورِ» سعید نورسی -، صدها خیریه، پرمخاطبترین روزنامهها – از جمله زمان – و رسانههای آنلاین و تلویزیونی، چندین دانشگاه و شبکهی انسانیای قدرتمند در بخش خصوصی اقتصاد و قضات و ارتشیان و بروکراتهای ترکیه). اگر کودتا کار حامیان گولن باشد و شکست بخورد، زمینهی سرکوب بیشتر شبکهی گولن در دولت و جامعهی ترکیه فراهم میشود و میتواند به قدرت بیشتر اردوغان بیانجامد. پیروزی کودتا هم میتواند با توجه به قدرت اجتماعی اردوغان، گرایشهای اخوانی حامیانش، وضعیت منطقه و داعش و چندپارگی جامعهی ترکیه به سالها ناامنی در ترکیه و منطقه دامن بزند.
داود سلیمانی، فعال سیاسی اصلاحطلب در تلگرام نوشت:
موضوع کودتاست؛ ارزش گذاری نمیکنم. معیار نسبیت شما چرا یک سر دارد آن هم سوریه؟ چرا با یک کشور دموکرات مقایسه نمیکنید؟ این چه نسبیتی است؟
اما در استراتژیهای تغییر نظامها بیمنطقترین استراتژی، کودتاست. چنانکه بهترین آن تغییر و اصلاح تدریجی – و نه حتی انقلاب – است.
من منطق برخی از افراد را در بارهی مقایسهی جمهوری اسلامی ایران و کودتای علیه دولت اردوغان را – که بر آن صحه میگذارند و آن را به بعد اسلامیت آن ربط میدهند و بدین وسیله کودتا را برعلیه آن دولت، مشروعیت میبخشند- نه تنها قانع کننده نمیدانم، بلکه قیاسی مع الفارق میدانم. زیرا اولا انقلاب اسلامی ما در 57 کودتا نبود و به مفهوم واقعی انقلاب بود و بین انقلاب و کودتا فرسنگها فاصله است.
در ثانی ما نباید در تحلیل شرایط تقلیلگرا باشیم و شکستها و پیروزیها را به یک عامل فرو کاهیم.
نکتهی دیگر آنست که شرایط ایران را باید در بستر تاریخی آن رژیم دیکتاتور تحلیل کنیم و به دلیل ناکامیها حکم به برائت دیکتاتورها ندهیم.
دیکتاتور دیکتاتور است چه 57 باشد چه نباشد. و ریشهی آن صد البته از خود انسانها و فرهنگها نشات میگیرد.
مهدی محمدی، خبرنگار سابق کیهان در تلگرام نوشت:
خبر کودتا در ترکیه صحیح است. اینکه چه خواهد شد تا صبح روشن می شود. اما در یک تحلیل کاملا اولیه، عامل داخلی از عامل خارجی بسیار مهم تر است. اردوغان تقریبا کل ترکیه را علیه خود بسیج کرده است. همینقدر عرض کنم کسانی که تا 6 ماه پیش رفیق گرمابه گلستان او بودند، حالا کشور به کشور می گردند و علیه او لابی می کنند. با یا بدون کودتا، عصر اردوغان به سرآمده است.
رضا سراج، تحلیلگر اصولگرا در تلگرام نوشت:
یک روز قبل از کودتا، دولت فرانسه از تعطیلی دفاتر خود در ترکیه خبر داده بود. این مهم نشانهای از مطلع بودن غربیها از وقوع کودتا در ترکیه است. از سوی دیگر گولنیستها هم که به عنوان کودتاگران از آنها نام برده میشود؛ مورد حمایت آمریکا هستند. غربیها اجازهی چرخش بیشتر ترکیه به سمت روسیه را ندادند.