خرید تور تابستان

آریو برزن هنوز شمشیرش رو به آسمان است

بیش از 2300 سال پیش، لشكر یونانی اسكندر كه قصد فتح ایران را داشت با عبور راحت از موانع مختلف به منطقه ای به نام «دربند پارس» رسید و سرداری به نام آریوبرزن چنان دلیرانه در برابر سپاهش ایستاد كه نامش پس از قرنها همچنان زنده است.

به گزارش ایرنا مردم كهگیلویه و بویراحمد علاقه ویژه ای به آریوبرزن دارند، پدران و مادران، فرزندان خود را به نام او نامگذاری می كنند، پژوهشگرانش نام او را در تاریخ می جویند و شهرداری پیكره اش را در میدانی به همین نام نصب می كند.

**آریو برزن كیست؟
در بهار سال 334 قبل از میلاد، اسكندر مقدونی با 40 هزار سپاهی عازم ایران شد. در این زمان داریوش سوم هخامنشی فرمانروای ایران بود.
اسكندر از راه تنگه «هلس پنت» حركت كرد و پس از عبور از دجله و با سختی های زیاد وارد خاك ایران شد.
به گفته مورخان در این زمان تنها كار مفید ایرانیان سوزاندن آذوقه ها و زمین های كشاورزی در مسیر حركت اسكندر بود. خطای بزرگ پارسیان در آن زمان عدم مخالفت با عبور اسكندر از رود دجله است.
تمامی اشتباهات از زمان حركت اسكندر تا رسیدن به ایران و آنچه كه بعد انجام شد بر یك چیز دلالت می كند: نه كسی به جز آریوبرزن ( سردار قهرمان و میهن پرست بسیار حساس ملی این زمان) برای فداكاری حاضر بوده و نه نقشه راهی در كار بود. پارسی های این زمان پارسی های زمان كوروش نبودند و حكومتشان بر دنیای آن زمان در مدت دو قرن آنها را ناز پرورده و سست بار آورده بود.

** چرا مردم كهگیلویه و بویراحمد آریوبرزن را گرامی می دارند؟
پاسخ این پرسش را باید در محل آخرین نبرد سپاه ایران به فرماندهی آریوبرزن و سپاه اسكندر جست و جو كرد، جایی كه به نام دربند پارس معروف است و تاریخ دانان، آن را جغرافیای كنونی كهگیلویه و بویراحمد می دانند كه كلید فتح پارسه بود.
جغرافیای كهگیلویه و بویراحمد كوهستانی است و تنگه های بسیاری دارد كه همه آنها می توانند از نظر نظامی استراتژیك باشند و گویا نبرد آریوبرزن با اسكندر در یكی از همین تنگه ها رخ داده است كه هنوز محققان درباره این تنگه اتفاق نظر ندارند.
تنگ تكاب، تنگ پیرزال، تنگ سولك، تنگاری و تنگ تامرادی از جمله این تنگه هاست كه محققان هنوز درباره اینكه جنگ اصلی در كدام تنگه رخ داده است اتفاق نظر ندارند.

** دلاوری آریوبرزن در دربند پارس
در سال 331 ق.م آریوبرزن قهرمان ملی ایران در واپسین دوره افتخار آمیز هخامنشیان با 25 هزار سپاهی تنگه دربند پارس را اشغال كرده و منتظر بود تا اسكندر و سپاهش به آن وارد شوند.
آریوبرزن در این تنگه دیواری ساخت و هنگامی كه مقدونی ها پیش آمدند پارس ها سنگ های بزرگ از بالای كوه به زیر غلتاندند سنگ ها با قوت هرچه تمام تر به پایین پرتاب شده و بر سر مقدونی ها می افتاد.
علاوه بر آن مدافعان معبر از هر طرف باران تیر و سنگ فلاخن بر مقدونی ها می باریدند. تلفات سپاه اسكندر زیاد بود بی آنكه بتوانند از دشمنان خود انتقام بگیرند.
اسكندر برخلاف میل باطنی خود مجبور به عقب نشینی می شود. پس از اینكه اسكندر عقب نشینی كرد با غیب گویان و مطلعان به شور پرداخت. اسكندر از اسیران در بند خود هم در زمینه راه رسیدن به پارس تحقیقاتی كرد.
یكی از این اسیران مسلط به زبان یونانی و پارسی كه چوپان بود و همه راه ها را به خوبی می شناخت به اسكندر گفت: این خیال كه بتوانی از راه كوهستان به پارس بروی بیهوده است. اسیر ذكر شده موظف شد كه اسكندر را به مقصدش برساند و راه رسیدن به پارس را به او نشان دهد.
اسیر ابتدا امتناع می كند اما بعد مجبور می شود سپاه اسكندر را از كوره راه به محلی برساند كه پشت ایرانیان را بگیرد.
در نیمه های شب اسكندر بدون اینكه شیپور جنگ را نواخته باشد اختیار خود را به دست چوپان سپرده و قدم در كوره راه فردی می گذارد كه صداقتش بر او آشكار نیست.
بعد از تلاش های زیاد مقدونی ها با یاس فراوان به قله كوه رسیدند و از این جا راهی بود كه آنها را به اردوی آریوبرزن هدایت می كرد. بعد از چند روز مقدونی ها به قراولانی از سپاه پارس رسیدند.
به این ترتیب با راهنمایی یك اسیر، پارسی ها دیدند كه از هر طرف اسلحه مقدونی ها می درخشد. پارسی ها نه راه پیش داشتند و نه راه پس با این وجود تسلیم نشدند و جدالی كردند كه خاطره آن در تاریخ جاوید ماند.
نبرد دلیران سخت بود و پافشاری سپاه آریوبرزن به حدی بود كه به صورت پیاده به لشكر اسكندر یورش می بردند و با تیرهای خود مقدونی ها، آنها را می كشتند.
آریوبرزن با چهل سوار و پنج هزار پیاده خود را بی پروا به سپاه مقدونی می زد و تلفات زیادی از آنها می گرفت با این كار توانست از محاصره بیرون برود.
با این اقدام آریوبرزن می خواست به كمك پایتخت بشتابد و پرسپولیس را قبل از رسیدن مقدونی ها اشغال كند.
ولی قشونی كه اسكندر از قبل به طرف پارس فرستاده بود مانع اجرای هدف آریوبرزن می شود و این سردار دلیر ایرانی در موقعیتی پرمخاطره قرار می گیرد. از یك سو نمی توانست به پارس وارد شود و از طرف دیگر سپاهیان اسكندر او را سخت تعقیب می كردند.
قهرمان ملی ایران حاضر به تسلیم نمی شود و به طرز حیرت انگیزی خود را به صفوف سپاهیان مقدونی زد و از جان گذشته چنان جنگید تا سرانجام خود و یارانش شرافتمندانه به خاك غلتیدند و جان مقدس خود را در راه ایران و ایرانی نثار كردند.
اگر مورخان یونانی ذكری از این واقعه نكرده بودند خبری از این فداكاری و وظیفه شناسی افتخارانگیز ملی به ما نمی رسید.

** میدان آریوبرزن در شهر یاسوج
مجسمه آریوبرزن زمستان سال 89 در میدانی كه سال ها پیش از آن با همین نام در ورودی شهر یاسوج ساخته شده بود نصب شد.
اول تابستان 1390 بود كه نخستین واكنش ها به نصب پیكره آریو برزن در میدانی به همین نام در یاسوج خبرساز شد.
یكی از مسئولان وقت استان با انتقاد از نصب تندیس آریوبرزن در یكی از میادین یاسوج گفت: ضروری است دادستان كهگیلویه و بویراحمد دستور تخریب آن را بدهد.
اعضای شورای شهر یاسوج برای جلوگیری از پایین آوردن مجسمه آریوبرزن با دادستان این شهر دیدار كردند.
رئیس وقت شورای شهر یاسوج در خصوص دیدار اعضای این شورا با دادستان یاسوج گفت: در این جلسه اعضای شورای شهر یاسوج بر ماندن تندیس در این مكان تاكید كردند اما دادستان یاسوج معتقد است كه تندیس باید به مكان دیگری منتقل شود.
ابراهیم عبدالی افزود: در این جلسه دادستان تاكید داشت كه این تندیس به موزه و یا یكی از پاركهای شهر یاسوج انتقال یابد.
آیت الله ملك حسینی نماینده فقید ولی فقیه و نماینده وقت مردم كهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری با پایین آوردن این مجسمه مخالفت كرده و گفته بود: پاسداشت قهرمانان ملی منافاتی با ارزش های اسلامی ندارد و آریوبرزن یك سردار ایرانی ضد ظلم، ضد تجاوز و ضد اشغالگری بوده است و پاسداشت آن هیچ اشكالی ندارد بلكه قدردانی از چهره های مثبت و افتخار آفرین وظیفه هر انسان شرافتمندی است.
مرحوم آیت الله ملك حسینی آن زمان و در واكنش به همین مساله گفته بود: شاهنامه فردوسی مملو از داستانهای حماسی و قهرمانان ایرانی است و لازم است جوانان ما به جای اینكه وقت خود را صرف داستانهای تخیلی و دروغ پردازیهای سایر كشورها درخصوص قهرمانانشان كنند با قهرمانان كشور خودشان آشنا شوند.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. آخه این چه قهرمانی داشته؟
    برزن یک فرمانده شکست خورده است افتخاری هم نداشته کلا 3 یا 4 هزار تا سرباز داشت
    بسیار هم مغرور و بی فکر بود
    از بالای کوه 4 تا سنگ انداختن پایین و 4 تا سرباز روم کشته شدند خیالات و توهم برداشت که دیگه بر هر لشکری میتونه پیروز بشه ولی به لطف یک هم وطن چوپان شریف سلسله فاسد هخامنش نابود شد و آریو برزن رو هم به جهنم فرستادند

    42
    59
    1. هم وطن؟؟؟؟منظور یک خاین وطن فروش
      میدونی مشکل ما دقیقا انسان هایی نادان مثل شما که همیشه در حال لطمه زدن به مملکتمونن

      37
      12
      1. اون چوپان افسانه و قصه است
        ذوالقرنین و بنده صالح و با ایمان خدا (اسکندر مقدونی) فاتح میدان های جنگ بود و به لطف خدا هوش و استراتژی بسیار عالی داشت
        قبل از جنگ با برزن در نبرد گوگمل سپاه 300 هزار نفری رژیم کافر هخامنش رو شکست داد و تمام امپراطوری های جنایتکار و کافر ظالم یونان و چین و هند و پارس و مغول رو با خاک یکسان کرد

        24
        37
    1. همیشه و همه جا خیانت به ایرانی و نسل ایرانی ضربه زده و شما هم دقیقا از این نسل هستید که معلوم نیست دقیقا عقبه شما به چه فرهنگ و نژادی بر می گرده

      30
      10
  2. ب نام اهورا مزدا…به نام لُر…صالح و اسکندر آب رو بریزید همون جایی که سوزش داره برا خودم متاسفم که هنوز … هایی مثل شما تو این اجتماع زندگی میکنند …

    18
    18
  3. تاریخ تکرار مکررات است در هر دوره ای هم میهن پرستان بودند و هم خاینین ] نماینده فقید یاسوج حق مطلب را ادا کرد . امروز هم اگر خصم به ایران حمله کند همه به دفاع برنخواهند خواست و بسیارند خاینین . جان باختن به هر بهانه و به هر عنوان برای میهن در شان هر بی شرفی نیست . زنده باد ایران زنده باد ایرانی

    4
    2

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا