جنگ اوکراین: درسهایی که پوتین از ایران و افغانستان یاد نگرفت
انصاف نیوز: استیو منیس به بیش از ۱۶۰ کشور جهان سفر یا در آنها زندگی کرده است. او از تعدادی از این کشورها گزارش و خبر تهیه کرده است. دو ماه قبل از تهاجم نیروهای شوروی به چکسلواکی در آگوست ۱۹۶۸، اسیو دیداری از پراگ داشت و سال قبل از آن سفری به مسکو داشت. او کلاه یک سرباز روسی و تعدادی پوستر روسی ضد جنگ ویتنام را در مسکو بدست آورد. استیو به زبان فارسی تسلط دارد و گزارش انقلاب ایران را در رزومه کاری خود دارد. دیدگاه او درباره جنگ اوکراین در روزنامه نشویل تنسین را با ترجمه علیرضا طالبزاده در زیر میخوانید.
گفته میشود قدرت فساد میآورد. همچنین قدرت دیکتاتورها را کور میکند. آیا ولادیمیر پوتین در دام اتخاذ تصمیمی سرنوشت ساز و چرچیل وار افتاده است؟ آیا او هم برداشت و تفسیر غلطی از تاریخ داشته یا نتوانسته است از تاریخ درس بگیرد و بنابراین محکوم به تکرار آن شده است؟
اجاره بدهید قسمتی از دیدگاههای حرفهای و شخصیام را که با یک دوره کاری برای تهیه گزارش از تهران برای هفته نامه اکونومیست در خلال تصرف سفارتخانه ایالات متحده و «بحران گروگان گیری در ایران» در سال ۱۹۷۹ شروع شد با شما در میان بگذارم.
من تنها خبرنگار آمریکایی در ایران بودم که میتوانستم به زبان فارسی صحبت کنم و قادر بودم با آدمهایی تماس داشته باشم که نه تنها روز آزادی گروگانها (روز تحلیف ریاست جمهوری رونالد ریگان در سال ۱۹۸۱) را برای من فاش کردند بلکه اطلاعاتی در خصوص تهاجم تقریباً همزمان اتحاد شوروی به افغانستان هم به من دادند.
به گفته جیسون لمون خبرنگار مجله نیوزویک، مایکل مک فال سفیر سابق ایالات متحده پیش بینی کرده است که «تصمیم پوتین سرانجام به سقوط او میانجامد.»
اما مک فال اخیراً بیشتر از آنچه که قبلاً پیش بینی کرده بود به کانال تلویزیونی MSNBC گفت که او ویدیوهای زیادی از سربازان اسیر شده روسی دیده که نشان میدهد سربازان اسیر با وضعیت غیر منتظرهای در میدان جنگ روبرو شده که باعث سردرگمی آنها شده است.
همین طور اگر به ۱۹۷۹ برگردم در آن زمان هم به من گفته شد که سربازان شوروی از مقاومت در افغانستان شگفت زده شدهاند چرا که قبلاً به آنها هشدار نداده بودند که باید انتظار مقاومت در افغانستان داشته باشند. درست به مانند همان حرفی که یک سرباز روسی که در حمله به اوکراین شرکت داشت گفت: «ما نمیدانیم به کی شلیک کنیم. آنها مثل ما هستند.»
درسهایی که میتوانیم از انقلاب ایران یاد بگیریم
من قبل از کار گزارشگری در ایران هفت سال در این کشور زندگی کردم و وقایع آنجا را مخصوصاً اتفاقات ۱۹۷۸ و اوایل ۱۹۷۹ را زمانی که در ۱۶ ژانویه شاه ایران که با مشت آهنین بر ایران حکومت میکرد مجبور به فرار شد از نزدیک رصد میکردم.
سقوط رژیم شاه و آنچه به طور چشمگیری طومار سرنوشت او را درهم پیچید زمانی بود که در پاییز ۱۹۷۸ سربازان به جای سرکوب شهروندان معترض خود به اعتراضات پیوستند. همانطور که انقلاب ایران نشان داد هیچ تضمینی نیست که به دنبال آنچه بعد از سقوط یک حاکم مستبد یا یک دیکتاتور به وقوع میپیوندد بهتر باشد اما میتواند مثبت باشد.
ضرورت دارد که ما از نزدیک توجه خود را به مردم شجاع و جسور روسیه معطوف کنیم که در بسیاری از شهرهای روسیه به خیایان ها میریزند تا اعتراض خود را به جنگ با برادران و خواهرانشان در اوکراین نشان دهند.
به نظر میرسد یورش به سرزمین برادری این نکته را عیان میکند که وضعیت اسفبار فعلی جنگ میتواند سرانجام به نتایج میمون و خوشایندی ختم شود. مهمتر اینکه عدم دخالت مستقیم نظامی ناتو که یک بدشانسی برای اوکراین محسوب میشود میتواند ختم به خیر شود و به نفع اوکراین رقم بخورد.
چرا اوکراین باید فقط طرف مظلوم قضیه باشد
با وجود ناراحتی و غم و اندوهی که از دیدن فشار و درد و رنج مردم شجاع اوکراین بر من عارض میشود اجازه بدهید توضیح دهم.
این نکتهای بسیار مهم است که در این کشمکش طرفی که مظلوم واقع شده فقط اوکراین است. تا زمانی که خاک روسیه مورد حمله واقع نشده تمام دنیا به غیر از تعداد معدودی استثنا از دولتهای سرکش که تهدیدی برای صلح جهانی هستند با تهاجم پوتین به اوکراین مخالف هستند. همچنین شمار فزایندهای از شهروندان روسیه با جنگی که پوتین با محاسبات غلط خود راه انداخته است مخالف هستند.
برای مثال قزاقستان را در نظر بگیرید که درخواست اولیه پوتین برای اعزام نیرو به جبهههای جنگ را رد کرد.
به طور قطع حتی اگر روسیه با تصرف کیف و کنترل کشور، مقاومت اوکراین را درهم بشکند توفیری در مساله ایجاد نمیکند مگر در کوتاه مدت برای اوکراینیها.
به نظر میرسد روسها قافیه جنگ روانی را از قبل باختهاند. بنابراین اگر کیف سقوط کند پوتین قطعاً نه با یک پیروزی بلکه با شورشها و اعتراضاتی که ماهها و سالها طول خواهد کشید دست و پنجه نرم خواهد کرد.
اشارهای داشته باشم به فرو رفتن شوروی سابق در باتلاق افغانستان از ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹ تا خروج و عقب نشینی نهایی آنها در ۱۵ فوریه ۱۹۸۹ و متعاقباً انحلال و فروپاشی اتحاد شوروی در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ مصادف با روز کریسمس.
رهبران روسیه تحت فشار قرار دارند
اعتراض و شورشهای اوکراین را همراه با انزوای روسیه بویژه انزوای اقتصادی آن از بقیه جهان ترکیب کنید و این، قبل از اینکه شهروندان روسیه یا یاران و حلقه فاسد اطراف پوتین فرصت پیدا کنند تا راهی برای به پایین کشیدن پوتین از تخت قدرت پیدا کنند فقط موضوعی مربوط به گذشت زمان خواهد بود که ممکن است زمانی نسبتاً طولانی باشد.
برای شروع جای دوری نرویم. به عصبانیت آنهایی که در اواخر فوریه در جلسه شورای امنیت روسیه شرکت کردند توجه کنید. در آن جلسه پوتین این رهبران یس من (بله قربان گو) را آشکارا توبیخ کرد، مخصوصاً رئیس سرویس اطلاعات خارجی روسیه سرگئی ناریشکین را در برنامه زنده تلویزیون ملی در مقابل چشم مردم روسیه سکه یک پولش کرد.
فکر میکنید تحریمهای اقتصادی چیز کمی هستند و تاثیرات آنچنانی ندارند؟ به دنیای ایران خوش آمدید. زمانی که من در سال ۱۹۶۵ در ایران زندگی میکردم یک دلار امریکا را میتوانستید تقریباً با ۷۵ ریال بخرید. امروز اگر کسی راهی برای تبدیل آن پیدا کند نرخ آن ۴۲۲۰۰ ریال برای هر دلار آمریکاست. (به نظر میرسد نویسنده یا از نرخ واقعی دلار در ایران بی اطلاع است یا رقم ذکر شده را محتاطانه برای نرخ دولتی دلار در نظر گرفته است – مترجم)
منبع: [لینک]
انتهای پیام
ببین بابا جان ، جناب سفیر اوکراین در تهران در مصاحبه به خبرگزاری تسنیم میفرمایند:
“آقای پوتین باید جنگ در اوکراین را بلافاصله تمام کند و جنگ دیگری را علیه آن کشورهایی که تهدیدی برایش هستند شروع کند.”
خب چه کشورهایی تهدید برای آقای پوتین هستند؟
آقای سفیر میفرمایند:
سوئد و فنلاند بخصوص فنلاند زیرا تهدید نظامی از طرف فنلاند بسیار بیشتر است !
عجب!
اینها به دنبال صلح نیستند اینها خودشان هم دروغگو و جنگ طلب و متجاوز هستند، اینها میگویند بروید همسایه های مار ا بکشید و به زنان همسایه تجاوز کنید