انتقام سخت از برجام
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «انتقام سخت از برجام» دربارهی مذاکرات احیای برجام نوشت:
اسفند 99، بهار 1400 و شهریور 1400 این سه مقطع زمانی است که ایران و 5+1 میتوانستند برجام را احیا کنند اما هر بار نشد! آنقدر نشد که به بنبست این هفتهها رسیدهایم. به روایت مذاکرهکنندههای سابق و وزیر وقت امور خارجه و رئیسجمهور پیشین ایران میتوانستیم در پایان سال 1399 به توافق برسیم. بسیاری تصور میکردند تعلل تصمیمگیران برای پاسخ مثبت به خواست روحانی برای احیای برجام به دلیل «انتخابات» 1400 است و تمایلی وجود دارد که هر آنچه از توافق تحریمافکن به دست میآید در اختیار دولت محبوب نظام باشد نه دولتمردان مغضوب اما با حضور «انقلابیها» در پاستور هم چیزی عوض نشد؛ حتی اوضاع برجام بدتر هم شد و مذاکرات در همان ابتدای کار دولت انقلابی 100 روزی به کما رفت تا آقایان تازهوارد برای احیای توافقی که تا پیش از این «دلواپس» اجرایی شدن آن بودهاند راهی وین شوند.
هر چه به پیش آمدهایم با وضوح بیشتری مشخص شده که نگاه رئیس و اعضای دولت سیزدهم به برجام و حتی اصل موضوع رفع تحریمها نگاهی کاملا تزئینی و باری به هر جهت است و بر خلاف برخی خوشخیالیهای اصلاحطلبان و تحولخواهان حضور جریان تندرو در قدرت اجرایی هم نتوانسته این جریان را متوجه خسارت محض تحریم و اهمیت رفع آن کند.
به هر شکل پس از آن تاخیر بلاوجه اولیه، دیپلماتهای انقلابی دولت رئیسی نیز با مزاح «ما اقتصاد را به برجام گره نمیزنیم» وارد مذاکرات احیای توافق هستهای ایران و 1+5 شدند و مذاکره با آمریکا نیز از طریق واسطه و نامهنگاری انجام شد. گام به گام به پیش آمدهایم تا به امروز رسیدهایم؛ امروزی که تفاوت چندانی با همان اواخر سال 99 و اوایل سال 1400 ندارد؛ با نگاهی به آخرین گزارش برجامی جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم به مجلس و شنیدههایی که از آنچه جمهوری اسلامی در مذاکرات در دوران دولت انقلابی توانسته به دست آورد تفاوت چندانی میان این و آن دیده نمیشود و حتی میتوان از جهاتی توافق دوران عراقچی را توافقی مثبتتر نیز ارزیابی کرد اما به هر روی و فارغ از آنکه چه گذشت حالا با یک بنبست روبرو هستیم؛ بنبستی که حیات برجام را با مخاطرهای جدی و شاید بی سابقه مواجه کرده است.
از یک سو انفعال و کنار کشیدن روسها را داریم، از طرفی سرسختی ایرانیها و از سویی دیگر نیز آمریکاییهایی که به راحتی امتیاز نخواهند داد؛ ممنوعیت مذاکره مستقیم با آمریکا، حساسیت جمهوری اسلامی بر یافتن راهحل برای موضوعات منطقهای و تاکید آمریکا بر گرفتن امتیاز برای خارج کردن نام سپاه پاسداران از آن لیست معروف هم علاوه میشود به سختیهای کار!
بنابر آنچه از شنیدههای رسمی و غیر رسمی بر میآید امروز هم مانند آخرین وضعیت مذاکرات در دولت گذشته توافقی که بتواند تحریمهای اصلی اقتصادی علیه ایران را رفع کند آماده و مورد تایید طرفهای مذاکره روی میز قرار دارد اما آنچه مانعی بر سر راه امضای آن شده تفاوت نگاه جدی ایران و آمریکا به سپاه است. جمهوری اسلامی خواهان بیرون آمدن نام این نهاد نظامی از لیست سازمانهای تروریستی است و ایالات متحده نیز خواستار تغییر رفتار سپاهیان در منطقه و یا حداقل کنار گذاشتن اعلام رسمی «انتقام» سردارِ شهید.
این گره واقعی مذاکرات برجام است؛ گرهی که نه امروز بلکه همان روز امضای برجام هم قابل پیشبینی بود و بنا بر همین پیشبینی، هم روحانی و هم ظریف با زبان بی زبانی از ضرورت برجام منطقهای گفتند اما ادله و براهین آنان از سوی دیگر تصمیمگیران در شورایعالی امنیت ملی و بالاتر از آن پذیرفته نشد.
کمی عجیب است اما شاید بتوان گفت «شیخ دیپلمات» پیش از به وجود آمدن مذاکراتی تحت عنوان احیای برجام و در همان دولت ترامپ فکر این روزها را هم کرده بود؛ وقتی مدت کوتاهی پس از حملهی موشکی به عینالاسد صراحتا اعلام کرد انتقام ترور سردار سلیمانی با این حمله در «بخش نظامی» انجام شده است. شاید اگر همان روز ستاد کل نیروهای مسلح نیز با صدور بیانیهای اعلام کرده بود که انتقام ترور شهید سلیمانی در بخش نظامی پایان یافته و در مرحلهی بعدی این انتقام، با استفاده از ابزار دیپلماسی و کمک کشورهای منطقه آمریکا را از خاورمیانه خارج خواهیم کرد امروز چنین گرهی نیز در مسیر رفع تحریمها که فشار طاقتفرسایی را به تک تک افراد جامعه وارد آورده نمیافتاد.
اما آنچه اتفاق افتاد نه این همراهی با ترفند سیّاسانهی روحانی بلکه در نقطهی مقابل آن بود و هر روز از تریبونی با مناسبت و بی مناسبت سخن از به هلاکت رساندن فرماندهان آمریکایی مطرح میشد؛ سخنانی که تا امروز اثری از اقدام و عمل به آن هم دیده نمیشود و فقط هزینهای بار کرد بر مذاکرات احیای برجام و روزی اضافه کرد بر روزهای سیاه تحریم مردم ایران!
کوتاه سخن آنکه؛ برجام و منطقه در هم گره خورده است. حتی اگر امروز هم اندکی ما کوتاه بیاییم و کمی آنها و برجام یا شبهبرجام احیا شود هم چندی بعد باز هم این منطقهی ما توافق را دود میکند و به هوا میفرستد؛ همانطور که اگر از ظاهر عبور کنیم آنچه برجام را به تدریج از کار انداخت ناتوانی ایران و آمریکا برای مذاکره منطقهای در دوران اوباما بود و نه «دیوانگی ترامپ»؛ اگر آن ناتوانی نبود و برجام دیگری برای حل و فصل مسائل منطقهای میان دولت اوباما و دولت روحانی به سرانجام رسیده بود آن «دیوانه» هم راه دیگری برمیگزید و شاید حتی آن سردارِ شهیدِ عزیز هم هنوز بود و چنان نعمتی از ایران دریغ نمیشد.
باری! افسوسِ گذشته سودمند نیست و باید از آن «عبرت» آموخت و عبرتها را به کار بست؛ هنوز هم میتوان برجام را نجات داد اگر از خطاهای محاسباتی که در پس از برجام انجام دادیم کمی درس بگیریم؛ فقط کمی! و به جای انتقام سخت از دشمن، از برجام که نفع همه در آن است انتقام نگیریم!
انتهای پیام
سپاه با شهادت حاج قاسم خیلی چیزها را از دست داد. مگر ندیدید که فرماندهان جدید سپاه تمام و کمال پشت آقای قالیباف ایستادند. مجموعه دولت هم که سرگرم توزیع غنائم مدیریتی است. مردم بی پناه مانده اند. با این اوضاع اگر برجام تصویب شود هم خطرناک است چون می تواند به یک ابر تورم تاریخی منتهی شود. الان اتنخاب بین مرگ تدریجی و مرگ یکباره است. اگرچه باید امیدوار بود. خدا بزرگ است.
انصاف نیوز گرامی .برنامه هسته ای جمهوری اسلامی با هرچنددرصد غنی سازی اورانیوم ، به هیچ نتیجه مثبتی نرسیده و علاوه برآنکه هیچگونه موفقیتی نخواهد داشت ، بیش از 2000 میلیارد دلار از منابع کشور و مردم ایران هزینه شده و بجز نکبت و انزوا ی ایران ، دستاوردی نداشته است ….