خرید تور تابستان

مردم زیر آوار متروپل منتظر دستور مسئولان ستاد بحران هستند!

/ گفت‌وگو با ماندانا صادقی، روزنامه‌نگار آبادانی /

پریسا هاشمی، انصاف‌نیوز: ریزش ساختمان متروپل داغ دل ایران را تازه کرد و ایرانیان را به یاد پلاسکو انداخت و آوار شدنش بر سر آتش‌نشانان. اما اینبار ریزش متروپل کاملا متفاوت بود. این ساختمان 11 طبقه بر سر مردم آبادان آوار شد و با گذشته 4 روز هنوز تکلیف آواربرداری مشخص نیست. در حالی که بیش از 10 روز آواربرداری پلاسکو به صورت زنده در رسانه ملی پخش می‌شد، اما حالا گزارش‌های موردی و گاه به گاه سازمان صدا و سیما با واقعیت‌ها منطبق نبود. در آخر هم رئیس رسانه ملی آب پاکی را بر دست همه ریخته و اعلام کرد: «ما برای متروپل شبکه خبر را به خط کردیم. از همه جا خواهش و تقاضا و جاهایی دستور بود که حتی یک ساعت و دو ساعت (به این موضوع بپردازید) و بس است دیگر.»

اما در آبادان چه می‌گذرد؟ چرا مردم این خطه که جنگ، ریزگردها، فقر، سیل هر ساله، کم‌آبی، مشکلات محیط‌زیستی، فساد و… را تحمل کرده‌اند با این خشم از متروپل و صاحبش صحبت می‌کنند؟ چرا فضای مجازی پر شده از مردمی که با ابتدایی‌ترین تجهیزات در حال آواربرداری و امداد و نجات هستند؟ پس مسئولان استانی و آبادان کجای قصه قرار دارند؟ چرا هرگونه عملیات امداد و نجات و آواربرداری متوقف شده است؟ آخرین خبرها حاکی از آن است که دیشب هم مثل پریشب در خیابان‌های منتهی به برج متروپل تجمع عزاداری و اعتراض برپا بود. شعار اصلی هم در اعتراض به برنامه‌ی «سلام فرمانده» در ورزشگاه آزادی بود: «تهران عروسیه، آبادان خونریزیه». در خرمشهر و بهبهان نیز تجمع مشابهی برگزار شد.

ماندانا صادقی، روزنامه‌نگار آبادانی بعدازظهر روز پنجشنبه در گفت‌وگو با خبرنگار انصاف نیوز در پاسخ به این سوالات، تاکید می‌کند: امروز صبح تا ساعت 12:30 در منطقه حادثه حاضر بودم و متاسفانه شرایط مانند قبل است. اینکه گفته می‌شود عملیات امداد و نجات و آواربرداری به وسیله مردم انجام می‌شود کاملا صحیح است. مردم پشت نرده‌ها و گیت‌ها کاملا آرام هستند و از بروز هر تنشی جلوگیری می‌کنند، مبادا در برنامه‌ی عملیات خللی ایجاد شود. شهروندان آبادانی حتی برای نیروهای امدادی آب، غذا و شربت می‌آورند تا همراهی خود را نشان داده و به نوعی از نیروهای امدادی و نظامی تشکر کرده باشند.

او با بیان اینکه بگذارید این حادثه را از روز اول تشریح کنم، افزود: کمتر از نیم‌ساعت بعد از وقوع حادثه در محل حاضر شدم. شب اول حادثه فرعی‌های منتهی به این محل نرده‌گذاری شده بود. توانستم از گیت‌ها عبور کنم و خود را به نیروهای امدادی اورژانس، هلال احمر، آتش‌نشانی و پالایشگاه برسانم. نیروهای امنیتی، انتظامی و پلیس ضدشورش نیز جهت برقراری امنیت در محل حادثه حاضر شده بودند. بعضی از مردم عادی از صبح به محل حادثه آمده بودند و حاضر به ترک آنجا نبوده و برای بیرون آوردن افراد از زیر آوار تلاش می‌کردند. مردم بیل و کلنگ می‌آوردند و این نیروی مردمی بود که با تجهیزات خود اقدام به امداد و نجات و آواربرداری می‌کردند. حتی شهروندان سگ‌های بزرگ خود که نژاد خاص داشتند را برای زنده‌یابی آورده بودند و می‌خواستند کمک کنند.

عکسی از عزاداری و اعتراض جمعی از مردم آبادان، پنجشنبه شب

رئیس بسیج تنها سابقه کاری فرماندار آبادان است!

ماندانا صادقی

ماندانا صادقی در پاسخ به این سوال که چرا نیروهای امدادی و پالایشگاه آواربرداری نمی‌کردند؟ گفت: تمام نیروهای امدادی در روز و شب اول حادثه اقدامات بسیار زیادی انجام دادند. نیروهای پالایشگاه اعلام کردند که امکانات لازم برای انجام عملیات را دارند اما یک بار دستور شروع عملیات صادر و دوباره این دستور لغو می‌شود. این رویه باعث سردرگمی نیروهای امداد و عملیات شده است. آتش‌نشانی، پشتیبانی و تجهیزات پالایشگاه حرفه‌ای است اما ناهماهنگی‌هایی برای انجام دستور در گروه عملیات وجود دارد. نیروهای مردمی از کسی دستور نمی‌گیرند به همین دلیل به میدان آمده و سهم زیادی در عملیات امداد و نجات و آواربرداری را به خود اختصاص داده‌اند.

این روزنامه‌نگار آبادانی به سرگردانی نیروهای دولتی در این حادثه اشاره کرده و افزود: طبق خبرهای موثقی که دارم، ستاد بحران از وقتی شروع به کار کرده، درباره ناهار و شام نیروهای امدادی صحبت می‌کند و هیچ دستورالعملی به نیروهای امدادی دولتی ارائه نداده‌ است و راهکار برای این حادثه ندارد. ریاست ستاد بحران طبق قانون بر عهده فرماندار است. اما سوال اینجاست که آیا فرماندار آبادان یک روز آموزش‌های مدیریت بحران ضمن خدمت را پشت سرگذاشته است؟ تنها سابقه کاری ایشان «رئیس بسیج دانشگاه» است. اما اگر یکی از بخشداران یا یکی از معاونت‌های خانم فرمانداری که دوره بحران را پشت سرگذاشته‌اند، کار را به عهده می‌گرفت، وضع رسیدگی به حادثه متروپل بهتر بود.

پالایشگاه مجهز منتظر دستور

او با تاکید بر اینکه مدیریت ستاد بحران دستوری به نیروهای امدادی نمی‌دهد، گفت: نیروهای پالایشگاه شب اول می‌گفتند که با چنگ و دندان هم که شده عملیات را با کمترین ریسک و خطر پیش می‌بریم. اخبار موثق که از ستاد بحران گرفتم حتی پالایشگاه تقبل کرده که این حادثه را با کمترین آسیب حل و فصل کند. ساختمان متروپل که آوار شد از دو سمت خیابان دچار زاویه شده است. کارشناسان پالایشگاه تصمیم گرفتند با آوردن یک جرثقیل 120 تنی اول سازه را نگه ‌داشته و از ریزش آن به خیابان جلوگیری کنند. آنها می‌خواستند بعد از ایمن‌سازی ساختمان، کانال زده و وارد زیرزمین شوند. بنابراین پالایشگاه جرثقیل را به محل حادثه آورده و در اولین اقدام چیلرها را برای سبک شدن وزن ساختمان از متروپل جدا کردند. این اقدام به روند عملیات کمک شایانی کرد. اما متاسفانه به نظر می‌رسد مابقی عملیات انجام نشده و طرح پالایشگاه متوقف شده است و من نمی‌دانم این طرح از سوی چه کسی متوقف شده است.

ماندانا صادقی در ادامه افزود: ستاد بحران فقط از رئیس پالایشگاه یا پتروشیمی تشکیل نشده است. ستاد بحران از چند نفر تشکیل شده و اگر رئیس ستاد بحران دستور توقف عملیات را بدهد پالایشگاه مجبور به اطاعت است. مشخصا نمی‌توان گفت که چه کسی دستور شروع عملیات را نمی‌دهد اما قدر مسلم ستاد بحران این عملیات را متوقف کرده است. 4 روز از حادثه گذشته و هنوز اسکندری، رئیس سازمان منطقه اروند در جلسات ستاد بحران شرکت نمی‌کند. جلسات ستاد بحران در مسجد قائم و نزدیک به محل حادثه برگزار می‌شود. اسکندری اولین روز در این جلسات شرکت کرده بود ولی مردم از روی عصبانیت به او پریدند و ایشان قهر کرده و در جلسات ستاد بحران شرکت نمی‌کند چون ناراحت شده است. این در حالی است که ایشان رئیس منطقه آزاد اروند هستند، یعنی تمام تجهیزات منطقه، سازمان‌ها و ارگان‌ها به جز نیروهای امنیتی و نظامی زیر نظر ایشان است. اما پس از گذشت سه روز در جلسات ستاد بحران شرکت نمی‌کند.

خشم مردم از آبادان‌خواری بیشتر از ریختن متروپل

این روزنامه‌نگار آبادانی در تخمین تعداد افرادی که در این ساختمان حبس یا کشته‌شده‌اند (از ابتدا تاکنون) گفت: شک نکنید که زیر 100 نفر نیستند. کشته‌هایی که سریع پیدا شدند در ماشین‌های پارک شده جلوی ساختمان بودند. حالا فکر می‌کنید کسی که در ساختمان بوده توانسته خود را نجات داده و بیرون بیاید؟ در هر صورت تخمین دقیق افرادی که در ساختمان بودند، بسیار سخت است. مهم‌ترین موضوع این است که طرح‌های عملیات امداد و نجات و آواربرداری اجرا نمی‌شود، چون هیچ کسی نمی‌خواهد مسئولیت این حادثه را به عهده بگیرد.

او تاکید کرد: لابیرنت داده شده به هلدینگ عبدالباقی آنقدر در هم تنیده و شرایط بغرنج است که به اعتقاد من تلاش بر این است که با سانسور، یک سناریوی تازه برای این حادثه نوشته و بار روانی این اتفاق کم شود.

ماندانا صادقی با بیان این که عبدالباقی تمام رقبای خود را از میدان به در کرد، افزود: امروز فرصت خوبی است که بعضی از روزنامه‌نگاران و رسانه‌دارها از خانه‌هایشان بیرون آمده و در صفحه‌های مجازی خود روی موضوع عبدالباقی و آبادان‌خواری او موج‌سواری کنند. اما من تا به امروز چندین مطلب و سلسله مقاله‌هایی در این باره منتشر کردم و درباره فساد سیستمی در آبادان هشدار داده و با آوردن نام این افراد روابط آنها را مشخص ‌کردم. مردم به دلیل آبادان‌خواری صورت گرفته خشمگین هستند و مشکل ما فقط ریختن یک ساختمان نیست.

سال‌ها پیش درباره نقش این خانواده در نابودی آبادان نوشتیم و بیش از 10 سال است که هشدار می‌دهیم. در حال حاضر فقط بحث عبدالباقی مطرح است چون توانست تمام رقبای خود را از میدان به در کند. در گذشته بحث آقایی به نام دشتی هم مطرح بود اما به عمد متوقف شد و این فرد به وضعی افتاد که در بدهی فوت کرد. از دل توقف عامدانه دشتی که با رانت بود، عبدالباقی با یک پیمانکاری کوچک بالا آمد و از یک آجیل‌فروش ساده به امپراطور ساخت و ساز در آبادان تبدیل شد. عبدالباقی حتی به عنوان چهره ماندگار صنعت از دست وزیر صمت لوح تقدیر گرفت و تا جایی پیش رفت که پدر آجیل‌فروش خود را در قسمت پیشکسوتان آبادان دفن کرد. پیشکسوتان معماری آبادان آقایان جمشید یادگار و ذوالفقاری بودند که دو محله کوی ذوالفقاری و بهار را در آبادان ساختند. پس از آن هم آبادان درگیر جنگ شد. پدر عبدالباقی چطور جزو پیشکسوتان معماری آبادان قرار گرفت؟ فقط با رانت!

عکسی از عزاداری و اعتراض جمعی از مردم آبادان، پنجشنبه شب

شهرداری یک بنر تسلیت را هم از مردم دریغ کرد

این روزنامه‌نگار آبادانی در پاسخ به این که چرا مردم فوت عبدالباقی در متروپل را قبول نمی‌کنند؟ گفت: در طی این سال‌ها سناریوسازی و دروغ‌پردازی‌هایی وجود داشته که مردم حتی حقیقت را با مستندات موجود هم باور نمی‌کنند. صوتی از پرسنل پزشکی قانونی آبادان منتشر شد و حاکی از آن بود که یک جسد مجهول‌الهویه با صورت غیرقابل تشخیص به آنجا ارجاع شده است. بعد از این صوت اعلام کردند که فرد مجهول‌الهویه کسی نیست جز عبدالباقی و مدارک او همراه جسد بوده است. سوال اینجاست که چطور صورت این جسد تا این حد مشکل پیدا کرده در حالی که لباس‌های او پاره نشده است؟ بعد از این موضوع خبرنگار خبرگزاری دولتی خوزستان گفت: «از جسد او در سردخانه لایو می‌گذارد!» اما به بهانه کند بودن اینترنت نتوانست لایو بگذارد. پس از این مرحله هم اعلام کردند که خبرنگاران استان را دعوت می‌کنند تا مشخص شود که عبدالباقی فوت کرده است. سوال اینجاست که چه کسی دعوت شد؟

تردد دولتی‌ها به هلدینگ عبدالباقی

او با بیان این که خشم بیش از حد مردم به دلیل وجود رانت‌های عبدالباقی است، افزود: چطور می‌شود دولتی‌ها از صبح تا شب به یک هلدینگ رفت و آمد داشته باشند؟ قطعا مردم نسبت به کسی که مثل قارچ در شهر تکثیر شده و مدیران دولتی به این اندازه به دفتر او رفت و آمد داشتند، حساس و امروز که ساختمان متروپل فروریخته از او متنفر شده‌اند. فریاد ما این است که چطور استاندار وقت با وجود این همه مشکل در خوزستان، از اهواز به آبادان می‌آید تا متروپل، شهر خودرو یا بازار فیدوس متعلق به عبدالباقی را افتتاح کند؟ زمانی، رئیس سابق منطقه آزاد اروند – موعود شمخانی، معاون توسعه و عمران سازمان منطقه آزاد اروند، اعضای سابق شورای شهر آبادان – شیرازی، شهردار سابق آبادان و… در این افتتاحیه‌ها حاضر می‌شدند. در افتتاح یکی از ساختمان‌ها، عبدالباقی روی برگه‌ در حال توضیح دادن چیزی به شهردار سابق آبادان است. این توضیحات عبدالباقی و حضور مسئولان در افتتاحیه‌ها چه نتیجه‌ای داشت جز این که متروپل روی سر مردم خراب شود؟ سه، چهار روز از حادثه فروریختن متروپل گذشته اما به جز پالایشگاه، بیمارستان شرکت نفت، پتروشیمی و بانک ملی، هیچ نهاد دولتی و شهرداری حتی یک بنر در خیابان نزدند و تسلیت نگفتند.

ماندانا صادقی در ادامه تاکید کرد: عبدالباقی ید طولانی در ساخت چنین ساختمان‌های فاجعه‌آمیزی دارد. متاسفانه در بعضی از محله‌ها تراکم‌هایی فروخته شده که می‌تواند باعث حادثه شود. عبدالباقی یک ساختمان مسکونی در خیابان پرویزی ساخت که قبل از افتتاح کج شد و بالاجبار این ساختمان را تخریب کردند.

او هشدار داده و گفت: عبدالباقی در خیابان زند آبادان هم ساختمانی به نام «وزرا» ساخته و متاسفانه یک بلندمرتبه دیگر روبروی آن در حال ساخت است. در حالی که عرض معبر آن 3، 4 متری است. اگر برای یکی از این ساختمان‌ها کوچک‌ترین اتفاقی رخ دهد، راه امدادرسانی مسدود می‌شود. وقتی یک شهروند می‌خواهد دیوار خانه‌اش را تغییر دهد، اجرائیات شهرداری صدبار می‌رود و می‌آید. مسئله اصلی این است که چطور مجوز ساخت این ساختمان‌ها در معابر تنگ با سازه‌ای صادر می‌شود؟

این روزنامه‌نگار آبادانی در پایان تاکید کرد: عبدالباقی جلوی بازار مرکزی یک زمین را خریده بود و تصمیم داشت بازارچه بانوان شهرداری را هم سر زمینش بیندازد، اما نمی‌توانست. درست در همان برهه از زمان، یک تیر برق روی بازارچه بانوان افتاد و آن را خراب کرد. شیرازی، شهردار سابق آبادان (که در حادثه متروپل حکم بازداشتش صادر شده) بازار هنر را برای شهرداری ساخته بود که دو سال بلااستفاده مانده بود. شهرداری با گرفتن کرایه، زنان را به بازار هنر فرستاد. تمام این مثال‌ها نشان می‌دهد که افراد زیادی در زمین‌خواری آبادان بهم مربوط هستند. اگر اعضای شورای شهر، نمایندگان مجلس، مسئولان استانی و… همدست نبودند عبدالباقی هم مانند دشتی سقوط می‌کرد. ولی پشتیبانی‌ها و روابط تو در تو توانست عبدالباقی را تا امروز روی پا نگه دارد. به نظر من نه تنها عبدالباقی بلکه بسیاری از مسئولان آبادان و حتی مسئولان استان خوزستان در جنایت متروپل شریک هستند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. بانوی محترم هم استانی… شرافت شما وامثال شما صدهاباربالاتراز عناصرفاقدشرف وانسانیت رانت خوارخوزستان است..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا