خرید تور تابستان

متروپل، تجویز راهبردی

عباس مدحجی، روزنامه‌نگار خوزستانی، در یادداشتی درباره‌ی متروپل که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

۱) فارغ از فضای احساسی که طی چند روز گذشته از تلاش شبانه‌روزی نیروهای امدادگر و مردمی و همدردی با حادثه‌دیدگان و داغداران ‎متروپل و حتی مهمان‌نوازی مردم جنوب و ‎آبادان توأمان شکل گرفته باید سعی شود فضای حقوقی، فنی و مطالبه‌گری موضوع هم جدی گرفته شود و تا حصول نتیجه ادامه یابد.

‏۲) تسریع در رد کامل خسارت‌های جانی و مالی تمام کسانی که عزیزانشان را از دست داده‌اند، کسانی که واحدها را پیش خرید کرده بودند، ساکنان منازل و ساختمان‌های اطراف که مجبور به تخلیه شدند یا کسب و کارهایی که در خیابان‌های منتهی به محل حادثه دچار زیان شده‌اند از بدیهی‌ترین موارد است.

‏۳) خانواده‌های کارگران متوفی، قشر کم درآمدی هستند که نیاز به حمایت‌های مالی ثابت، مدون و مشخص دارند. روی کمک‌های مردمی یا وعده‌های مسولان نمی‌شود در دراز مدت یا حتی کوتاه مدت حساب کرد و این کمک‌ها بار مسوولیت دولت را کم نمی‌کند. خانواده، نان‌آورش را از دست داده نه فقط عضوش را.

۴) تمام وعده‌ها و قول‌های مسوولان باید ثبت شود تا قابل پیگیری باشند. این اتفاق باید تبدیل به یک مطالبه‌گری جدی مدنی شود تا هم از مجراهای قانونی پیگیری شود و هم نه تنها برای آبادان که برای کل کشور سبب تغییراتی جدی در سازوکارِ ساختِ چنین پروژه‌های فشل و خانمان‌سوزی شود و تکرار نشوند.

‏۵) فضای روانی جامعه با الویت خانواده‌های داغدیده رصد شود و تا مدت‌ها بعد هم جهت بازگشت آرامش به روح شهر توسط تمام دستگاه‌ها اقدام و مساعدت شود. این اتفاق قطعا باعث فرار سرمایه و سرمایه‌گذارانی می‌شود که قصد فعالیت در شهر داشتند. تمهیدی برای ماندنشان اندیشیده شود. اینها اقدام جدی است.

‏۶) به آسیب‌شناسی مدیریت بحران دقت و پرداخته شود. در این فاجعه انسانی خیلی از دستگاه‌های خدمت‌رسان، رسانه‌ها، داوطلبان مردمی و حتی نیروهای فنی آمادگی لازم برای مواجهه با بحران را نداشتند و نه تنها ساعت‌های طلایی امداد را از دست دادند در مواردی باعث هدررفت نیروها و امکانات شدند.

۷) بحران مدیریت استان ‎خوزستان از مدت‌ها قبل به سهولت قابل مشاهده بود. علاوه بر نیاز جدی در زیر و رو کردن این مدیریت از بالا تا پایین پاسخ به این سوال نیاز است که چرا علیرغم رصد این بحران مدیریتی در سطوح ریز تا کلان، اراده‌ای برای اصلاحش در کشور مشاهده نشد؟ تعمد بوده یا سهل انگاری؟

‏۸) این حادثه با تمام زوایایش نباید فراموش شود. از همدلی غرورآفرین مردم تا محل مرگ و دفن مظلومانه شهروندان تا دستگیری و مجازات مسببان از ریز تا درشتشان. ‎متروپل باید نمادی از فساد باشد که به نقطه عطف تاریخ سیاسی اجتماعی استان تبدیل شد و پس از آن دیگر در کشور مشابهش تکرار نشد.

‏۹) بحث نباید به ‎آبادان و ‎عبدالباقی تقلیل یابد. نه عبدالباقی به تنهایی می‌توانست این حجم از داغ بردل کشور بگذارد و نه فقط آبادان درگیر اینگونه فساد و رانت است. فضای بازی با جان مردم باید آنچنان ناامن شود که کسی جرات سهل انگاری و فساد [حداقل در این یک نوع فقره] را نداشته باشد.

‏۱۰) جدای از این موارد‌، تک تک ما ایرانیان [هرکس در هر لباس و هر جایگاهی] باید از خود بپرسیم در جایگاه خودمان چقدر می‌توانیم جلوی چنین اتفاقاتی حتی اندازه یک گام را بگیریم؟ وقتی مسولان هم از دل همین جامعه بالا می‌آیند آیا می‌شود [حداقل از امروز] جامعه‌ای پاک‌تر ساخت؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا