عباس صالحی کیست؟ [+نگاهی به برخی دیدگاههای او]
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ دولت حسن روحانی بهعنوان نمایندهی ولی فقیه و مدیرمسئول موسسه اطلاعات منصوب شد.
بهگزارش انصاف نیوز، آقای صالحی متولد سال ۱۳۴۳ در شهر مشهد است.
وی دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی بوده در حوزهی علمیهی مشهد و قم از استادانی نظیر حضرات آیات وحید خراسانی، میرزا جواد آقا تبریزی، سیدعزالدین زنجانی و… درس آموخته است.
از جمله سوابق اجرایی مدیرمسئول جدید روزنامهی اطلاعات میتوان به عضویت در هیات مدیره و هیات امنای دفتر تبلیغات اسلامی، عضویت در شورای «مهندسی فرهنگی» شورایعالی انقلاب فرهنگی، عضویت در شورای فرهنگ عمومی، مدیرمسئولی و سردبیری برخی از نشریات علمی و فرهنگی و… اشاره کرد.
سیدعباس صالحی در دولت نخست حسن روحانی و در دوران وزارت علی جنتی، بهعنوان معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکرد و پس از استعفای او نیز بهعنوان وزیر فرهنگ انتخاب شد.
بنا بر آنچه در وبسایت وزارت فرهنگ از سوابق مدیریتی او در معاونت فرهنگی آمده است، «عباس صالحی در رویهی مسئولیتهایش، اصل شفافیت را لحاظ کرده است که انتشار اسناد و مدارک هزینههای صورت گرفته و اعلام عمومی مصوبات هیئت خرید کتاب را باید از جمله گامهایی دانست که در این مسیر برداشته است. از طرف دیگر او سعی کرده تا حد امکان از چرخه نشر، ناشران و اهالی قلم فاصله نگیرد و شنوای انتقادات، مشکلات و پیشنهادهای آنها باشد. مصداق این رویکرد صالحی، دیدارهای دورهای اوست که با حضور در کتابفروشیها انجام شده است، از همین رو نزدیک به ٤٠٠ ناشر فعال و شناخته شده برای تداوم حضور وی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نامه نوشتند. وی با اهالی رسانه هم رابطه خوبی دارد و به رغم مصاحبههای نه چندان پرشمار، همواره ارتباط مستمر و صمیمانهای با خبرنگاران و فعالان رسانهای حوزه کار خود داشته است».
برای آشنایی با دیدگاههای فرهنگی و سیاسی سیدعباس صالحی، مدیرمسئول جدید موسسه اطلاعات، برخی از توییتهای او در یک سال گذشته را به انتخاب خبرنگار انصاف نیوز میخوانید:
- خبر فقدان مرحوم دعایی یک شوک بود و هست. برخی جایگزینهایی با درجاتی فراتر و فرودتر دارند، اما با از دستدادن او انقلاب و ایران یک حلقه اتصال بیبدیل را از دست داد. نمیدانیم که در سوگ او بایستی بیشتر گریست یا در افول و کاهش پیوسته اینگونه شخصیتهای میانجی! روحش شاد و یادش گرامی
- تفکیک مسوولان از مردم به اعتبار مسایل امنیتی در مراسم و از جمله سالگرد ارتحال امام خمینی متعارف شده است. اما امروز گویا شاهد تفکیک جدیدی هم بودیم. ظاهراً سلامت کرونایی ایشان هم مهمتر از عموم مردم شده است! فاصلهگذاری در قسمت مسوولان و ازدحام در صفوف بعدی! به کجا چنین شتابان!
- استعداد عجیبی برای دوقطبی سازی داریم. در همین چند روز اخیر ماجرای سلام فرمانده، بازی تیم ملی ایران در کانادا ، حادثه تلخ متروپول. هر موضوع، رویارویی گستردهای را بوجود آورد. این میزان از گسل و تنش، نشان از جامعه طوفانی است. سونامی اجتماعی را دستکم نگیریم.
- قدس تنها یک قطعه خاک نیست، نماد حرم و حریم اشغالشده یک و نیم میلیارد مسلمان است. این زخم هفتاد ساله، نه تنها بهبود نیافته که چرکینتر و چرکینتر شده است. حرمت غارت شده قدس را عادی سازی نکنیم.
- ترور فجیع روحانیون شیعه و اهل سنت در مشهد و گنبد در هفته اخیر، در یک زمینه تحلیلی قرار دارد: دامن زدن به نفرت و خشونت مذهبی در ایران. هرگونه بیان و نوشتار افراطی و تکفیری، سهیم شدن در امواج خون و جنایت است. مراقب زبان و قلم خویش باشیم.
- وقتی جهاد تبیین به اقدام بودجهای با یک پول هنگفت تبدیل میشود، تقلیل یک رویکرد کلان در جنگ روایتها به یک اقدام و منبعی برای ویژهخواری بیحساب و کتاب خواهد بود. تصریح امروز رهبر انقلاب در این موضوع، هشداری بر تقلیل گرایی در این مورد و موارد مشابه است.
- معیارهای دوگانه در برابر تجاوز به مرزهای سرزمینی آزاردهنده است. در تجاوز صدام به ایران صدایی در برخورد با متجاوز برنخاست. همچنین سرکوب فلسطین، عراق، افغانستان، یمن، لیبی و… تجاوز به اوکراین قطعا محکوم است، اما مگر خاک اروپا مقدس و خون اروپاییان رنگینتر است؟
- برخی مدعی پایان شعار کانونی «نه شرقی و نه غربی» بودند و آن را به دوره شوروی و کمونیسم میدانستند که پایان یافته است. اقتدار روز افزون چین(به رهبری حزب کمونیست) و نیز تهاجم امروز روسیه به اوکراین نشان داد که آن تابلو همچنان بر جبین ایران باید بماند و ذرهای عدول از آن نارواست.
- سه دوره قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی نیازمند تولید برنامههای عمومی و تخصصی حرفهای هستند، برنامههایی که جلب اعتماد کنند و مخاطب را در کشش گفتگو، روایت و تصاویر قرار دهند. ملتی که تاریخ خود را نمیشناسد، آیندهاش را هم نخواهد ساخت. روایت جذاب و درست تاریخ را جدی بگیریم.
- شهید آیت الله سیدمحمدباقر حکیم از برجستگان شاگردان شهید صدر و از متفکران اسلام معاصر بود که در روز اول رجب با زبان روزه به شهادت رسید. از او چونان شهید سلیمانی بخش اندک از جسم خاکی و انگشتری ماند و سبکبالانه به سوی معبود شتافت. یاد این دو شهید جبهه مقاومت و تقریب گرامی باد.
- دکتر سیدجعفر شهیدی در کنار کارهای بزرگ قرار گرفت و مانع نیمه تمام بودن آن شد. از لغتنامه دهخدا تا فرهنگ معین. او نشان داد که گاه این مهم تر است که بزرگی همت کند تا کار بزرگان ناتمام نماند. مدیون تواضع و ایثار علمی او هستیم. سالگرد وفات آن فقیه، مورخ و ادیب نامور گرامی
- گزارش کوتاه از زندگی آیت الله هاشمی رفسنجانی در خبر ۱۴ امروز، گرچه با فاصله از سالگرد وفات ایشان پخش شد، اما اقدام خوبی بود. وقتی که میتوان با این کارهای کوچک تاحدودی به انسجام اجتماعی کمک کرد، چرا مقاومت؟ چرا تاخیر؟ چرا …
- همدردی با سوگ قربانیان هواپیمای اوکراینی وظیفه انسانی است. صدا و سیما با کمبها دادن به این سوگ بر غم و اندوه آن میافزاید و مصیبتزدگان را مکدرتر میسازد. مگر نه این که قرار بود صدای بیصدایان باشند!
- رئیس دولت سیزدهم در توئیتر حضور دارد اما وزیر ارتباطات دولت میگوید که وقتی رفع فیلتر از توئیتر بشود، در آن جا حضور پیدا خواهم کرد! مردم را بلاتکلیف و گیج نکنیم.
- اجتماعات رسمی روز دانشجو با حضور روسای قوا برگزار شد. با رویکرد جدید صدا و سیما انتظار آن بود که مراسم، پخش کامل زنده و یا حداقل غیر زنده پیدا کند. تاکنون اتفاق نیفتاده ولی هنوز هم دیر نشده است. مردم را نامحرم ندانیم.
- طرح صیانت برگشت خورد. خبر خوب امروز. گرچه مشکل همچنان باقی است، اما از این ستون به آن ستون فرج است.
- تیم دیپلماسی در مذاکرات کمتر از تیم فوتبال در جام جهانی نیست. از حاشیهسازی، روحیه دادن به طرفهای مقابل و تضعیف روحیه تیم بشدت پرهیز کنیم. فرقی نمیکند ظریف یا عبداللهیان، عراقچی یا باقری. مهم ایران و رفع تحریمهای ظالمانه است. زیر یک پرچم و برای یک ملت کنار هم باشیم.
- اعضای نخستین شورای دانشگاه تهران که نقش هیات امنا را داشتند: دکتر امیر اعلم، دکتر عیسی صدیق، دکتر علیاکبر سیاسی، حاج سیدنصرالله تقوی، بدیعالزمان فروزانفر، دکتر محمود حسابی و دکتر ولی الله نصر. در دورههای اخیر عمدتا مسوولان کشوری جای نخبگان را گرفتند. نهاد علم را پاس نداشتیم.
- انتشار بهنگام و درست اخبار اعتراضات مردمی در موضوع آب، رویکردی ضروری و البته با تاخیر است. اما مهم این است که رسانه صرفا بازتابدهنده نباشد بلکه نقش آگاهیبخشی خویش را با سعه صدر و تضارب افکار دنبال کند. پوپولیسم رسانهای همانند پوپولیسم مدیریتی نارواست. مواظب باشیم.
- ۲۰:۳۰ با تاخیر چند روزه به خبر روز مربوط به حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی پرداخت. گزارش ونقل کامل خبر دیدار، هرچند با تاخیر ، رویکرد مثبت خبری است که سابقا در باره آن نوشتهام اما: ۱. صرفا به ورود دادستان و توئیت رئیس مجلس پرداخت و از بازتابهای وسیع حوزوی چیزی نگفت، از بیانیه جامعه مدرسین و روحانیت مبارز و مرکز مدیریت حوزههای علمیه تا شخصیتهای علمی قم و کشور. نادیده انگاری این بازتابها و خلاصه کردن آن در ورودهای رسمی نقص مهم این گزارش بود. و نیز این که چرا و چگونه یک مقاله حوزه و روحانیت را خشمگین و برآشفته کرد. ۲. پایان بندی گزارش به گونهای بود که گویا میخواست ختم بخیر کند!! با آن که متن خبر آن بود که دادستان ورود کرده و در خبرهای دیگر هم ایشان گفته بود که در مورد رسانه منتشر کننده وظیفه هیات نظارت مطبوعات است که پیگیر باشد.
- صدا و سیما حزب نیست. صدا و سیما منبر نیست. صدا و سیما بوق نیست. صدا و سیما بنگاه نیست. صدا و سیما اداره نیست. اگر بدانیم که صدا و سیما چی نیست و دور وبر آن نگردیم، میتوان به آینده آن امیدوار بود.
- تقلیل دولت فراگیر به امارت طالبانی نشانه تداوم خلف وعدههاست! طالبانیسم هیچ نقطه اعتمادی نداشته و نگذاشته است. خودمان را فریب ندهیم.
- در یک هفته اخیر بحث زیارتنامه حرم امام داغ شد. به امام گفتند که فلانی ها شما را قبول ندارند و ایشان پاسخ دادند: قبول نداشته باشند، مگر من اصول دین هستم. ظاهراً برای برخی زیارتنامه حرم امام هم جزو اصول دین شده است! بیت امام ستیزی روا نیست، اما از قداست سازی کاذب دفاع نکنیم.
- احمد مسعود در پنجشیر یک حرف دارد: دولت جدید افغانستان فراگیر باشد و فقط طالبانی نباشد. طالبان برای سرکوب این صدا پنجشیر را محاصره کردهاند. فردای امن ایران، منطقه و جهان در دولت فراگیر در افغانستان است. صدای حق را از پنجشیر پشتیبان باشیم.
- به نظرم تعبیر«موارد ضروری» در اصل ۸۵ قانون اساسی در ارجاع قانونگذاری به کمیسیون،سختگیرانهتر از تعبیر «مسائل بسیارمهم» در اصل ۵۹ قانون اساسی در همهپرسی است. موارد متعدد اعمال اصل۸۵ را شاهدیم، اما گویا هیچ مورد بسیار مهم برای مراجعه مستقیم به مردم در چهار دهه مجلس نداشتیم!
- درخواست برخی کاندیداها برای اعلام علل عدم احراز صلاحیت، با این پاسخ همراه شده و می شود که قانون الزامی نداشته است. پرسش این است که وقتی خود کاندیدا خواهان اعلام است و به او هم اطلاع داده نشده تا خود اعلام کند، ظاهراً این منع است که نیاز به قانون دارد و نه اعلام.
- رهبر انقلاب در مورد جبران خطا و جفا به برخی کاندیداهای ریاست جمهوری از سوی دستگاههای مسوول خطاب و عتاب علنی در سخنرانی ۱۴ خرداد داشتند. آیا منظور ایشان با اطلاعیه شورای نگهبان حاصل شد؟ در غیر این صورت چه نهاد و یا افرادی مسوول پیگیری این مطالبه علنی از دستگاههای مسوول هستند؟
انتهای پیام