خرید تور تابستان

یالثاراتی‌ها حافظ نمی‌خوانند

ایمیل دریافتی انصاف نیوز

با عرض سلام. متن پیوست به تحریریه‌ی «الف» تقدیم شد که متاسفانه از انتشار آن خودداری کردند. لطفاً مسوولین محترم انصاف نیوز در صورت صلاحدید منتشر بفرمایند. با تشکر. سندباد بحری – پژوهشگر قرآنی:

جان کلام این نوشتار به مساله‌ی ارتباط عنوان جشن حافظ با مضمون سینمایی – تلویزیونی آن نمی‌پردازد و اساساً کاری به این مقوله ندارد که چند نفر از میهمانان جشن حافظ توانایی خواندن ولو یک شعر حافظ را بدون ایراد لغوی دارند و به این هم نمی‌پردازد که جز رسانه‌ها و خود بازیگران، چنین مراسمی برای چه اندازه از افراد جامعه اهمیت دارد. جان کلام این نوشتار چیز دیگریست.

نوشته‌ی اخیر به مقاله جناب توکلی تحت عنوان بازنده و “بازنده‌تر” می‌پردازد.

1 – آقای احمد توکلی به وصیت رسول الله به امام علی علیه السلام اشاره کردند که فرمودند: «مسلمان کسی است که مردم از آسیب دست و زبانش سالم بمانند». اینکه بازنشر عبارتی از رسول الله چه اندازه آسیب به خلق الله است نکته‌ای است که جای ابهام دارد. آیا اساساً تحریریه یالثارات مطلبی از نزد خودشان به افرادی نسبت داده و یا حدیثی نبوی را بیان کرده است و اگر قسم دوم باشد، هیچ قباحتی در رفتار ایشان نیست.

2 – آقای توکلی به خوبی به انجام فعل گناه در آن مراسم اشاره فرمودند و گناه همسران بازیگران بدحجاب را نیز متذکر شدند و این جای تقدیر دارد. در زمانه‌ای که بسیاری وقتی حرف از انجام این واجب الهی می‌شود مشکلات دیگر جامعه را بهانه می‌کنند تاکید بر انجام تک تک فرایض ستودنی است. صد البته انتشار عکس‌های نامناسب از این مراسم در زمره‌ی گناه بوده و ترویج بی بند و باری است و در این میان، شناس یا ناشناس بودن افراد موجود در تصویر توفیری نمی‌کند. همانگونه که به درستی استدلال کردند که این مساله موجب رواج بی مبالاتی جنسی و تضعیف بنیان خانواده است، به این نکته اشاره نفرمودند که شناس یا ناشناس بودن افراد بدحجاب حاضر در تصاویر چه فرقی در رواج بی بند و باری و تضعیف بنیان خانواده می‌کند؟

3 – برداشت حضرتشان از اصطلاح بکار رفته توسط یالثارات، فعل قوادی است. حال آنکه جای دارد به بخشی از حدیثی نبوی توجه کنیم.

و أیما رجل تتزین امرأته وتخرج من باب دارها فهو دیوث ولا یأثم من یسمیه دیوثا

هر مردی که به آرایش و زینت کردن زنش راضی و خشنود باشد و زن از درب خانه‌اش بیرون رود، آن مرد دیوث است و کسی هم که او را به این اسم بنامد گناهی نکرده است.-بحارالانوار دار إحیاء التراث العربی -بیروت-مجلد صدم-شماره 38 صفحه 249

مشاهده می‌شود که نسبتی که در حدیث به مردان اینچنینی داده می‌شود همان واژه بکار رفته توسط یالثارات است و نه قوادی! فلذا قذف به زنا از تحریریه محترم یالثارات ساقط است چرا که اساساً نسبت زنا داده نشده است. این کار بر خلاف آنچه ایشان فرمودند «افتراء انتساب کاری (زنا) به فردی است که آن کار از نظر قانون جرم باشد» نیست. بلکه انتساب درست و صحیح کاری (آرایش و بدحجابی در برابر نامحرم) به فردی است که آن کار از منظر قانون جرم است (بدحجابی).

4 – فرمودند بی حجاب، بی عفت نیست. این حرفی ظنی است و مصداق قرآنی کاملاً خلاف این را می‌گوید.

وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یرْجُونَ نِکاحًا فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَنْ یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ-النور 60

و بر زنان از کار افتاده‌ای که [دیگر] امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطی که] زینتی را آشکار نکنند و عفت ورزیدن برای آنها بهتر است و خدا شنوای داناست – ترجمه‌ی فولادوند.

آیه‌ی شریفه که تبرج و خودنمایی را بر «قواعد من النساء» نیز حرام می‌دارد، اشاره می‌کند که «عفت ورزیدن (حجاب کردن)» برای آنها بهتر است. بکار بردن عبارت «عفت ورزیدن» به جای حجاب کردن نشان دهنده‌ی این است که قرآن کریم حجاب کردن را نیز عفت ورزیدن می‌داند. به طریق معکوس بی حجابی مصداق بی عفتی است و هر که بی حجاب است منطبق با آیه‌ی شریفه بی عفت است.

5 – البته اصطلاحات قرآنی به همین جا خلاصه نمی‌شود. نکته‌ی دیگری که برادر بزرگوار از آن غفلت ورزیدند عنوانی است که برای کارهای بسیار قبیح در قرآن بکار می‌رود.

إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ – النور 19- ترجمه‌ی فولادوند.

کسانی که دوست دارند که زشتکاری در میان آنان که ایمان آورده‌اند شیوع پیدا کند برای آنان در دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود و خدا [ست که] می‌داند و شما نمی‌دانید.

در قاموس القرآن در ذیل عبارت «فحش» نوشته شده: فاحشه هر گناهی است که قبح آن زیاد باشد. زمخشری ذیل آیه‌ی 169 بقره، فحشاء را قبیح خارج از حد گفته است. نکته اینجاست که آیا بدحجابی «قبیح خارج از حد» هست که مصداق فحشاء باشد یا خیر؟ از جمله‌ی معانی لغوی فحشاء که با «فحش» به معنی تجاوز همریشه است به فعل و عملی گفته می‌شود که زیان آن از خود فرد عامل، تجاوز کرده و به دیگری برسد. یعنی هر عملی که فردی جز فرد عامل را متضرر کند را فحشا می گویند. با توجه به این معنی، از آنجا که بدحجابی زیانی برای جمع و جامعه دارد در زمره‌ی فحشاء بوده و بدحجاب را فاحشه می‌نامند.

6 – فرمودند «زنان بدحجاب یا بی حجاب حق اللّه را ضایع کرده‌اند که گناهشان البته آثار منفی اجتماعی نیز دارد». این فرمایش ایشان جمله‌ای پارادوکسیکال است. چگونه مساله‌ای زیانش به جمع و جامعه می‌رسد (همان فحشاء) و در نهایت حق الله می‌ماند؟ صحیح‌تر آن است که بفرمایند اگرچه حق الله در زمینه‌ی بدحجابی (و هر گناهی) بسیار پررنگ‌تر است ولی آن گناه، زیان عمومی داشته و حق الناس نیز هست. حال به فرض اینکه یالثارات به بیان جناب توکلی «حق افراد خاص را تباه کرده» باشد – که البته آن هم جز بیان عبارتی از حدیث نبوی چیز دیگری نبود – حق مردانی (نهایتاً چند مرد و زن) که مورد عنایت کلامی یالثارات قرار گرفتند بیشتر زیر پا گذاشته شد یا صدها هزار و بلکه میلیون‌ها نفری که مورد خسارت ناشی از دیدن آن صور قبیحه قرار گرفتند؟

7 – اگر نسبت دادن صفتی آنچنانی به مردانی اینچنینی به مجازاتی محکوم می‌شود، باید خوشحال بود که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در روزگار امروز و تحت چنین قوانینی زندگانی نمی‌کردند وگرنه معلوم نبود «قانون» بابت آن حدیث با ایشان چه می‌کرد.

8 – به فرض ارتکاب گناه از جانب یالثاراتی‌ها، حتماً پذیرش توبه‌ی ایشان منوط به رضایت آن بازیگران و همسرانشان است ولی در این نیز شکی نیست که قبول توبه‌ی آن بازیگران و آن همسران هم منوط به کسب رضایت از تک تک مردمانی است که از دیدن ایشان قباحتی – اندک یا بسیار – از بدحجابی در نظرشان زدوده شده یا نسبت به عفاف در جامعه بدبین شده و یا به هر گناه غیرقابل ذکر دیگر افتاده‌اند.

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَهُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعًا- الکهف 103 و 104 – ترجمه‌ی فولادوند.

بگو آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم. [آنان] کسانی‌اند که کوشش‌شان در زندگی دنیا به هدر رفته و خود می‌پندارند که کار خوب انجام می‌دهند.

جُرم خود را بر کسی دیگر منه

هوش و گوش خود بدین پاداش ده

جُرم بر خود نِه که تو خود کاشتی

با جزا و عدل حق کن آشتی

توبه کن مردانه سر آور به ره

که فمن یعمل بمثقال یره

مثنوی معنوی – دفتر ششم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

سندباد بحری

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. نظری بسیار مستند و مستدل بر اساس قرآن کریم بود و نشان می دهد نویسنده یک شیعه معتقد و آشنا به کتاب و سنت اهل بیت می باشد.

  2. جماعتی که نظر را حرام می‌گویند نظر حرام بکردند و خون خلق حَلال
    و البته مال خلق به روشهای اختلاس و حقوق نجومی و دور زدن تحریمها و غیره و ….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا