استدلال عجیب مدیرعامل همشهری درباره ضرورت گشت ارشاد
محسن مهدیان در فارس نوشت: وقتی اسم گشت ارشاد میآید، چه تصویری در ذهنتان تداعی میشود؟ احتمالا چند برخورد خشن ناجا. حالا برای یکبار هم که شده اختیار ذهنتان را بهدست بگیرید و اجازه ندهید آنچه رسانهها برایتان ساختهاند تداعی شود. اینبار منطقا ضرورت گشت ارشاد را ارزیابی کنید. یقین دارم مخالفترینها نیز موافقند. اجازه دهید با آرامش استدلال کنیم.
به عزیزی که بسیار از دست گشت ارشاد عصبانی بود گفتم اگر کسی برهنه به خیابان بیاید مشکلی ندارید؟ گفت حتما مشکل دارم. گفتم چرا؟ گفت بالاخره یک حدی وجود دارد. همه جای دنیا این حد را پذیرفتهاند. گفتم ممنون و پایان استدلال؛ پس تو هم با گشت ارشاد موافقی. همین که معتقدی از یک جا به بعد باید قهریه وارد شود پس گشت ارشاد ضروری است.
این همانی است که برخی به غلط میگویند حجاب اجباری. حال آنکه الزام قانونی است که به قول تو در همه جای دنیا نیز وجود دارد.
اما احتمالا سر اندازه آن اختلاف باشد. بهنظرت شما باید مرز حجاب را تعیین کنی یا من یا دین؟ گفت هیچکدام؛ عرف. گفتم عرف چیست؟ عرف کی؟ عرف کجا؟ مثلا عرف گاوپرستها خوبه یا عرف سکولارها یا عرف لاابالیها؟ گفت عرف مردم جامعه. گفتم قبول داری اکثریت مردم ما مسلمانند؟ گفت بله. گفتم قبول داری حجاب جزئی از دین است؟ تأیید کرد.
گفتم پس اگر قرار بر رجوع به عرف هم باشد، عرف دیندارها ملاک است. ضمن اینکه رجوع به عرف هم درون دین است و امضای فقیه میخواهد و اینطور نیست که هرکس بگوید عرف چنان و چنین است. گفت واقعا فکر میکنی گشت ارشاد در باحجاب کردن مردم مؤثر بوده است؟
گفتم سؤالت غلط است. این اشتباه رایجی درباره گشت ارشاد است. گشت ارشاد برای صیانت از قانون است نه ایجاد حجاب. مثل پلیسی که برای عبور از چراغ قرمز جریمه تعیین میکند. هدف اصلی حفظ نظم شهر است. واگرنه ممکن است یکی بگوید صرفا با زور جریمه که کسی منظم نمیشود.
گفت یعنی تو با خشونت گشت ارشاد موافقی؟ گفتم حتما نیستم. ولی عملکرد گشت ارشاد را از دریچه چند فیلم تقطیع شده رسانههای مغرض نمیبینم. ضمن اینکه خطا را اصلاح میکنند نه اینکه منکر اصل ماجرا شوند.
گفت حالا همهچیز این مملکت درست شده و فقط حجاب مانده است؟ گفتم من هم مثل تو معتقدم باید همه بخشها تقویت شود. ولی اگر دولت نتوانست تورم را کنترل کند پلیس هم باید از تخلفات راهنمایی و رانندگی بگذرد؟
گفت با همه این حرفها حجاب اولویت نیست. گفتم این یکی را موافقم.
اما خواهش میکنم دقیق ببین. جریانی که تشویق به آتش زدن بانکها و شکستن شیشه ماشینها و بستن راه مردم میکرده است امروز به چوب بستن حجاب را تشویق میکند. چرا؟ ماجرا چیست؟ همانها که سالها برای کوچک شدن سفره مردم، راهزنهای قدارهکش جهانی را با سوت و کف همراهی میکردند و صله مزدوری و نشان بردگی جور میگرفتند، حالا برای برهنگی بیشتر جایزه تعیین کردند. روشن نیست که هدف اصلی حجاب نیست؟ بله حق داری. حجاب اولویت اول ما نیست؛ اما ظاهرا اولویت اول شیطان کثیف شده است.
به همین دلیل معتقد به ارتقای گشت ارشادم. گشت ارشاد تا دیروز غفلتها را تذکر میداد اما اینبار باید جبهه جدیدی را هدف بگیرد. ما فراتر از گشت ارشاد فرهنگی، نیازمند گشت ارشاد امنیتی هستیم که برای بههم زدن نظم عمومی و شکستن قانون و اراده حداکثری مردم، آدم اجیر میکند تا چهارشنبههای سیاه را بسازد.
انتهای پیام
از قیاسش خنده آمد خلق را
وقتی خودت با خودت مباحثه میکنی و -مثلا- خودتو به چالش میکشی و برنده مباحثه میشی و بدو بدو مینویسیش تا بقیه هم از هوش سرشارت بهرهمند شن 🙂