دستگیری تاجزاده و گسترده کردن مفهوم «براندازی»
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است دربارهی دفاع برخی از بازداشت سیدمصطفی تاجزاده نوشت:
چند روز قبل سید مصطفی تاجزاده را به اتهام «اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور» دستگیر کردند. معنای دیگر این اتهام، «براندازی و اقدام مسلحانه و جاسوسی» است که اصلا صدور آن از شخصی مثل تاجزاده که شعارش «گفتگو» و خط قرمزش «خشونت، درگیری داخلی و شورش» است، محال میباشد. آقای «عبد الله گنجی» مدیر مسئول سابق روزنامه «جوان» و فعلی روزنامه «همشهری» و از توجیهگران ایدئولوژیک اقدامات تند، میخواهد با گسترده ساختن مفهوم «براندازی»؛ آقای تاجزاده را به عنوان مصداق بارز «برانداز» معرفی کرده و دستگیری و احیانا محکومیت سنگین او را توجیه کند. ایشان هر اقدامی برای تغییر ساختار حکومت را «براندازی» معرفی کرده و مواجهه قهری و سرکوبگرانه با آن را مجاز میشمارد: «کسانی که میگویند: “جمهوری اسلامی باید برود”، برانداز هستند. وقتی گفتمان افرادی [مثل تاجزاده] را تجزیه کنیم، به چنین مطالباتی میرسیم: “ولایت فقیه نباید باشد، دموکراسی باید با انتخابات آزاد و بدون قید حاکم شود، ماهیت دینی حکومت باید پایان یابد، دین از عرصه سیاست عقبنشینی کند، فلسطین ربطی به ایرانیان ندارد، ساختار نظام باید عوض شود، قانون اساسی باید تغییر کند و…”؛ تفاوت اینان با براندازان سلطنت طلب فقط در “روش براندازی” است. از کمکاریها و تنآساییهای نیروهای مؤمن به انقلاب این است که: “هنوز نتوانستهاند معنای براندازی را از قالب مسلحانه آن خارج کنند”». در ارتباط با سخنان بالا چند تأمل ارائه میشود:
- ایشان مدعی شده اجماع وجود دارد که سلطنتطلبان برانداز هستند و چون غایت گروهها و افرادی مثل تاجزاده با غایت آنان [از نگاه ایشان] یکی است و فقط در روش و بیان با هم اختلاف دارند، پس اینان هم برانداز هستند. آری؛ بعد از سقوط نظام شاهنشاهی، سلطنتطلبان و فراریان رژیم سابق در صدد ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی با کودتا و کمک نظامی، اطلاعاتی و مالی گرفتن از غرب بودند و بدین جهت با همه معیارهای شرعی و عقلایی جهانی، برانداز حساب شده و چارهای جز مواجهه نظامی و قهری با آنان نبود اما سلطنتطلبان فعلی اگر به هر دلیل، به صراحت اقدام نظامی را نفی کرده و در صدد احیای سلطنت از راه سیاسی و جذب مردم باشند، با هیچ معیار دینی و عقلی نمیتوان آنان را برانداز نظامی شمرد و برخورد قهری با آنان را جایز داست تا با قیاس دیگران به آنان، دیگران را هم برانداز نظامی بدانیم و سرکوبشان را جایز بشمریم.
- طبیعتا هر نظامی مخالفانی دارد که در صدد براندازی آن نظام و جایگزین کردن نظام مورد نظر خود هستند همچنان که انقلابیون مسلمان به رهبری “امام خمینی” در زمان سلطنت پهلوی حداقل از سال 42 تا 57 در صدد براندازی نظام سلطنتی و جایگزین کردن جمهوری اسلامی بودند و این را حق شرعی، عقلی، حقوقی و انسانی خود میدانستند لذا حکومت پهلوی را به خاطر مواجهه قهری و سرکوبگرانه با حرکتشان، محکوم میکردند. البته امام بر اصول شرعی، عقلایی و حقوقی اشراف کامل داشت لذا به صراحت و قاطعیت اقدامات مسلحانه را محکوم میکرد و بارها و بارها اعلام کرد انقلاب ما انقلابی مردمی، عاری از خشونت و مسالمتآمیز است و نهایتا حکومت پهلوی را به فتوای جهاد در مقابله با «سرکوب خشن حکومت»، تهدید کرد؛ حالا سؤال این است که چگونه آن زمان اقدامات براندازانه غیر مسلحانه و مسالمتآمیز از طریق سیاست، تبلیغ و جذب اقبال عمومی جایز بود ولی الان با براندازی مسلحانه یکسان شمرده میشود؟
- ما در عید غدیر و مصداق بارز حکومت دینی هستیم و امام این حکومت که دست پرورده و منصوب پیامبر بود، به خوارج که در صدد قطعی براندازی حکومت او بودند، به صراحت اعلام میکند: «تا زمانی که دست به اسلحه نبردهاید و فقط اقداماتتان سیاسی، تبلیغی، دعوت و جذب مردم است، ما شما را نه از ورود به مساجد و نمازگزاردن در آنها منع میکنیم نه سهم شما از بیت المال را قطع میکنیم و نه به سرکوب قهری شما اقدام مینماییم»(دعائم الإسلام 1/ 393). ما با استناد به همین سخنان مولا علی، مردم را به انقلاب سیاسی براندازانه علیه حکومت پهلوی دعوت کردیم و وعده برپایی نظامی دادیم که به مخالفانش چنین حقی را بدهد! چطور حالا کسانی که به همین طریق در صدد اصلاح ساختاری جمهوری اسلامی هستند، را براندازانی میشماریم که باید سرکوب شوند؟ آیا آن وعدهها فراموش شده است؟
انتهای پیام
زندان نشان افتخار تاج زاده هست همه مصلحین بزرگ را به زندان زیاد می شناسند ماندلا،گاندی. اجر تاجزاده را زایل نکنیم .راه تاجزاده از آزادی تاج زاده مهمتر است.
موافقم با نظر مقاله به شرطی که براندازه یک ذره عاقل باشه آقای تاجزاده در باره هر موضوعی به رهبری فحش می داد انگار اصلا نمی دونست حکمرانی چیه در مورد براندازی مسلحانه آقای تاجزاده نظراتی رو دنبال می کرد امنیت ملی رو به خطر می انداخت همون یکساله با آمریکا روابطمون رو خوب می کنیم انگار اصلا پیچیدگی امنیت ملی و مسائل رو نمی فهمه یا موشک ها رو بریم مذاکره کنیم در مورد منطقه بریم مذاکره کنیم مجدانه در موردش نه فقط حرف رفتار سیاسی اجتماعی انجام می داد چه فرقی با براندازی مسلحانه داره وقتی امنیت ملی را میزنید یا رهبری در مورد عدم واردات از تولید کننده داخل حمایت می کرد و حکم می داد سیاستی که ما اگر توسعه بخواهیم باید انجام بدیم آقای تاجزاده علیهش توییت میزد یک زمانی مثلا مارکسیست ها یک نظری دارند یک تحلیلی دارند اپوزیسون میشند یک چیزی این تاجزاده و سلطنت طلبان حال آدم رو از براندازی هم بهم میزنند
علاوه بر طرفداران حکومت بسیاری از منتقدین حاکمیت هم زحمت نقد اندیشه های تاجزاده را به خود ندادند بلکه از بازداشت وی شادمان شدند. امنیت ملی برای همه ما که در ایران هستیم یک دغدغه اساسی است که لزوما هم مرتبط با فجایع گاه و بیگاه تروریستی علیرغم اهمیت شایان توجه به آن در حفظ جان شهروندان که باید به آن مبذول داشت نیست. امنیت ملی شامل جهات گوناگون با شاخصه های متفاوت است که همگی تامین کننده زنجیره امنیت ملی در دوران ماست. بی تردید بلوک منطقه ای و قدرت نظامی یکی از مزیت های آشکار تامین این زنجیره است ولی دلیل آنکه شوروی با آن توان عظیم نظامی و بلوک جهانی فرو پاشید غقب افتادگی فاحش آنها در کلیه زمینه های علمی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی بود. یک ماشین جنگی گنده از نفس افتاده با ده ها میلیون نان خور در سرتا سر دنیا که یا باید کاملا از هم میپاشید و یا هر چه سریعتر در جهت رفع دیگر موانع امنیت ملی خود گام بر میداشت اما دیگر دیر شده بود. امروز بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال از تشکیل روسیه جدید هیچ نشانی از تکنولوژی پیشرفته و سیاست صنعتی آن ابر قدرت هولناک قدیم و کشور امروزی در میان نیست. عدم توازن پیشرفت در تولید جنگ افزار با کیفیت تولیدات صنعتی در ابتدایی ترین اشکال آن مانند خودرو و قطار و کیفیت زندگی شهروندان وجه بارز و بسیار برجسته حلقه های ملزوم ولی مفقود امنیت ملی است و دلالت بر اختلال قابل توجه در جایگاه کشور در چرخه نوآوری ها و کشفیات جدید جهانیست. چرخه قرض و تورم و گرانی و فساد و نازپرورده بازی های حکومتی و تحمیل عقیدتی سلایق فرصت شکوفایی انرژی ملی را به خاموشی میکشاند و رویای رسیدن به ثبات و امنیت و توسعه میلیون ها جوان و سالمند ایرانی را به کابوس ناامیدی تبدیل و به عصیان وامیدارد. شرق و غرب اگر دوست ما هم نباشند ولی برای تامین زنجیره امنیت ملی ما بسیار مهم هستند.