چنگاندازی مجدد کیهان به صورت رسانههای داخلی
پیشنهاد مناظره به حسین شریعتمداری و محمد ایمانی
یادداشت ویژهی بخش تحلیلی انصاف نیوز: دولتهای عربی جنوب خلیج فارس در خارج و حلقهی کیهان و کاسبان تحریم و امنیت در داخل، با هرگونه توافقی میان ایران و کشورهای غربی مخالفند و همصدا بر ضد برجام سخن میگویند، سمپاشی میکنند و دستشان که برسد، اقدامات عملی هم برای بایگانیشدن توافق خواهند داشت.
رویکرد کیهانیان و اسرائیلیان از نگاهی دیگر هم به هم شبیه است؛ چه آنکه همان میزان که رژیم اسرائیل بهدنبال برنامههای اسلامستیزانه و مخالف با گسترش اسلام است، رویکرد کیهانیان نیز در سالهای اخیر نه تنها پرِ کاهی به معنوی شدن مردم کمک نکرده، بلکه بخش قابل توجهی از آنان را نیز از باورهای مذهبی رانده است.
اما به واقع انگیزههای اسرائیل و کیهان در موضوع مخالفت با برجام چیست؟ این انگیزهها در مخالفت با توافق گرچه متفاوت به نظر میرسد اما از یک ریشه است؛ توافق ایران و غرب، سکهی مظلومنمایی آنان را از رونق میاندازد و امکان کاسبی با امنیت (منطقه برای اسرائیل و کشور برای کیهان) را از آنان سلب میکند. برای همین هم هست که شاهد دور تازهای از تحرکات مخالفان برجام در داخل و خارج هستیم.
دربارهی تحرکات اسرائیل به اندازهی کافی اطلاعرسانی شده اما فعالیتهای کیهان کمتر از این منظر زیر ذرهبین رفته است. به نظر میآید میان بالا رفتن احتمال توافق و لجنپراکنی کیهان علیه رسانههای داخلی، که عمدتا منتقد دولت «مهرورزی» محمود احمدینژاد و دولت «مردمی» سیدابراهیم رئیسی بودهاند، ارتباط مستقیم وجود دارد.
کیهان که جز معدودی آن را بهعنوان یک رسانه نمیخوانند و نمیدانند عصبانیست و این عصبانیت ریشههایی دارد. یکی از ریشههای عصبانیت کیهانِ شریعتمداری که وجهی از آن را در پرخاش به همکاران خود در رسانههای داخلی میبینیم به تصمیم نظام برای احیای برجام بازمیگردد. هر چه به پیش آمدیم تصمیمگیران بیشتر از قبل به اهمیت حیات و احیای این توافق پی بردهاند و گام نهادن آنان در چنین مسیری برای کیهانی که حتی در این روزها هم همچنان برجام را خسارت محض میداند مایهی عصبانیت است.
علت دیگر عبور بی سر و صدای رئیسی از تفکر کیهانی در عرصهی دیپلماسی است؛ آنان که از «خُرد کردن دهان کسی که از مذاکره با آمریکا حرف بزند» سخن میگفتند و رئیسجمهور فرانسه را «ابلیس پاریس» میخواندند حالا از رد و بدل کردن پیام و پیشنهاد میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده میگویند، «فعلاً» به مذاکرهی غیرمستقیم با آمریکا رضایت دادهاند و خبر گفتوگوی ۱۲۰ دقیقهای «آیتالله دکتر رئیسی» با همان که «ابلیس پاریس» میخواندند را بهعنوان خبری مهم در حوزهی فعالیتهای دیپلماتیک دولت سیزدهم در بوق و کرنا میکنند.
ریشهی سوم عصبانیت هم خلقوخوی انحصارگریست که در میان کیهاننشینان به اصل لایتغیر تبدیل شده است. در روزگاری که «هر فرد یک رسانه است» و دیگر امکان سانسور خبری در عمل از میان رفته است انحصارگرایی مطلوب اهالی کیهان نفسهای آخر خود را میکشد و شنیده شدن صدای ناقوس مرگ این ایدهی کیهانی برای آنان که سینهچاک انحصار و هر نوع نگاه استبدادیاند عصبانیت هم دارد!
راه پیشنهادی ما به اهالی کیهان از جمله آقایان حسین شریعتمداری و محمد ایمانی، این است که دست از انحصار و حق مطلقانگاری خود بردارند و به «معجزهی گفتوگو» ایمان بیاورند؛ بهجای نوشتن یادداشتهای سریالی اخیر علیه رسانههای «دیگر» و اینکه گزینهی داغ درفش را پیشنهاد دهند، حضور در میز مناظره را بیازمایند.
در بارهی این پرخاشگری اخیر کیهاننشینان فرضیههایی را هم میتوان مطرح کرد:
۱. فرضیهی نخست آنکه شاید آنان مشغول بیان آرزوهای خود برای برخورد با رسانههای رقیب باشند و از آنجا که گوش شنوایی برای پذیرش نجواهای یواشکیشان در نهادهای مسئول نیافتهاند در حال واگویه کردن آن برای مخاطبانشان هستند!
۲. فرضیهی دوم مقدمهچینی برای برخورد سخت با رسانههای جریان میانهرو است؛ کاری که خبرگزاری اصولگرای فارس در انجام آن سابقهی مشعشعی دارد. به این معنا که جماعتی برای آغاز برخوردهای زنجیرهای با یک قشر خاص (در اینجا رسانههای اصلاحطلب و میانهرو) نیاز به موجسازی رسانهای دارند تا بخشی از افکار عمومی و حتی تصمیمگیران موثر کشور در هنگام برخورد با آن قشر، از قبل «توجیه» شده باشند!
۳. فرضیهی سوم هم میتواند این باشد که کیهاننشینان دلواپس سرخوردگی اقلیتِ اقلیت هستند؛ آنها که انتخاب چهرهای مثل سیدعباس صالحی برای مدیرمسئولی موسسهی اطلاعات از سوی رهبری را هم برنمیتابند و در این نگرانی هستند که «نکند نظام کوتاه آمده باشد»، ممکن است این سروصداها و پرخاشگریها که طبق معمول اتهامزنیهای بی سند و مدرک هم چاشنی آن است برای تشفی خاطر هوادرانی از این جنس باشد!
اما نتیجهی چنین رفتاری از سوی کیهاننشینان چه خواهد شد؟
برای پاسخ به این پرسش نیازی به کنکاش و بررسی چندانی نیست و تنها کافیست سالهای گذشته را به خاطر بیاوریم که چگونه همین تفکر خسارتبار، مرجعیت رسانهای را به خارج از کشور اهدا کرد.
نتیجهی دیگرِ عمل به توصیههای کیهانی نمایش بیش از پیش شکاف میان عملکرد مسئولان با آرمانهای مردم در انقلاب خواهد بود.
و سومین نتیجهی اجرای خواستههای کیهان از سوی نهادهای مدنظر، سرخوردگی و حذف فعالان رسانهای است که نه تمایلی به عبور از چارچوبهای قانونی دارند و نه اهل بلهقربانگوییهایی که مورد پسند کیهاننشینان است، هستند.
سخن آخر آنکه چه بخواهیم چه نه، در میان بخشی از جامعه حسین شریعتمداری و کیهانِ او «سخنگوی نظام» دانسته و نامیده میشود، از همین رو ممکن است در ذهن برخی چنین رفتار و گفتاری به پای بزرگانی نوشته شود که در مقام مخالفت با برخوردهای سلبی در حوزهی فرهنگی و اجتماعی سخنها گفتهاند. از این رو، امید است که بزرگان نظام در مواجهه با این سخنگویِ بد صدا تدبیری بیندیشند که گفت: «گر تو قرآن بر این نمط خوانی / ببری رونق مسلمانی»
انتهای پیام
یادم هست بچه که بودم، روزی در خانه از دهان پدرم شنیدم که برای دوستش تعریف میکرد که شیخ کافی گفته: تفی در دهان دارم که نه میتوانم قورتش بدهم و نه بیرون بیاندازم! پدرم هنگام گفتن این جمله صدایش به طرز معنی داری اهسته تر از معمول شده بود و نفهمیدن معنای ان جمله در ان دوران نیز مزید بر علت شده بود تا شخص کافی و ابی که در دهان داشته سالها برای من همچون معمایی ذهنی باقی بماند. بزرگتر که شدم متوجه شدم که ان اب در دهان خیلی از ایرانیها موجود بوده و خواهد بود! به عنوان نمونه به سراغ فوتبال میرویم. هر مسئولی که کنار میرود، یک عالمه حرف دارد که حالا نمیگوید! رئیس جمهور میاید و سالها مردم را با بگم بگم سر کار میگذارد. اگر کسی پیگیر باشد خواهد دید که اکثر اگر نگویم همه سیاسیون ایران صاحب چنین اب دهانی هستند! الان هم موضوع کیهان! اخه انصاف نیوز جان دردت به سرم که هر چه مینویسم سانسور میکنی. اخر شریعتنداری چکاره است؟ چرا حواس ملت را متوجه کیهان میکنید؟ کار از جای دیگر اب میخورد.
درد شما به سر انصاف نیوز.
سلامآقایشریعتمدارییکانقلابیو
سردارازنوعاهلقلماستحاضرجواب
استوخودشبهتنهایییکاطاقفکر
استالبتهدربرخیاموربازرنگیخاص
خویشورودنمیکندوخودسانسوری
داردولیبدونتردیدازوفادارانخوب
انقلاباسلامیمیباشدخوبچنگ
انداختنبهدیدگاههاونظراتوگرایشهای
متفاوتدرسیاهیلشگرانقلاباسلامی
اگرازبابانتقادوتذکرومباحثهباشد
خوباستامااگررعایتاخلاقنشود
ومنجربهبگیروببندشودتجربهنشان
دادهتکصداییبهغفلتوشکست
منجرمیگرددچونراهرابررویتملق
میگشایدوغفلتحاکمانرادرپیدارد
چی شد؟ این به آن فحش میده و آن را متهم میکند و آن هم به این ،خیلی با حال است ولی هیچکس نمی گوید این برجام اصلا چه آشغالی هست!
خب برای اینکه از اصل و اساس برجام هیچی نبود و الان هم نیست و مردم را گول میزنید تا در قدرت بمانید و با کشته های هواپیما هم همین کار را میکنید! دلتان برای هیچکسی نسوخته بجر خودتان و البته درآمد و جیب مبارکتان. به نظرم کاسب واقعی خود شما هستید ولی مردم اصلا هیچ توجهی به شما ها ندارند و حضرات در خوابید خدا بیامرزد شمارا
پیامی به اصلاح طلبان
به نام خدا
با سلام و درود خدمت بزرگواران نکاتی را در ارتباط با انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 1402 عرض می نمایم.
با توجه به عدم امکان حضور جبهه اصلاحات در انتخابات های پسا88 که با توجه به تصمیم احساسی آنان در آن بازه ی زمانی شکل گرفت. جریان اصلاحات باید از سیاستمداران معتدل و مستقل توسعه گرا که رویکرد اصلاح طلبی دارند در انتخابات حمایت کند حتی اگر اصولگرا باشند. مانند : عبدالناصر همتی – حسن روحانی – علی لاریجانی – سید حسن خمینی – … . آنچه که اصلاح طلبان خواستند و آنچه که تحقق پیدا کرد در دولت سازندگی و پسادوم خرداد در سینما – فرهنگ – اقتصاد – سیاست خارجی – رسانه – … نسخه ای از مدرنیته و نوگرایی بود که با مدرنیته پهلوی تفاوت هایی داشت و مورد خواست آن بخش از مردم بود که هم به دنبال مدرنیته بودند و هم به دنبال احترام به دین مبین اسلام. اصلاح طلبی منحصر در اصلاح طلبان نیست. اصلاح طلبی یک روش و فکر است . اصلاح طلبی درمان دردها و شکافهای بافت تشکیل دهنده جامعه از پسامشروطه تا کنون به واسطه ی ارتباط جامعه ایرانی با غرب و پیشرفت های آن است. اصلاح طلبی وفاداری به شعارهای اساسی انقلاب اسلامی یعنی استقلال آزادی جمهوری اسلامی است. اصلاح طلبی یعنی هم اسلام و هم نوگرایی سازگار با آن.
اصلاح طلبی به دنبال مدرنزاسیون ماشینی جامعه و مدرنیته زوری و ضد دین و دولتی نیست. اصلاح طلبی خواستار توسعه ی ایران در همه ی عرصه های اقتصادی – فرهنگی – سیاسی – … از طریق شکل گیری انسجام یک ملت با هر رنگ و مذهب و دین و سلیقه مختلف در کنار هم در زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران است. اصلاح طلبی یعنی نو شدن و نو شدن یعنی قوی شدن و اصلاح طلبی یعنی صدای قشر نوگرای جامعه بودن همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای حکم انتصاب جناب آقای سید عباس صالحی به عنوان نماینده ولی فقیه و رییس موسسه و روزنامه ی اطلاعات فرمودند : ” روزنامهی کهنسال اطلاعات در دوران نظام جمهوری اسلامی همواره نماینده و نمایشگر یکی از اضلاع نظام و انقلاب و سخنگوی قشرهائی از مردم عزیز بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس مییافته است. چند وجهی بودن نگاهها و سلایق سیاسی در میان نخبگانی که در اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی مشترکند، وجود روزنامهئی با این خصوصیت را مفید و شاید الزامی میکرده، و اکنون نیز آنچنان است. ”
به طور مثال و به عنوان یکی از بلندگویان قشر نوگرای جامعه یعنی روزنامه ی اطلاعات به فرموده ی مقام معظم رهبری : نماینده و نمایشگر یکی از اضلاع نظام و انقلاب و قشری از مردم که عموما در گذشته پایگاه اجتماعی جریان دوم خرداد به شمار میرفتند بوده است. بیاییم در انتخابات پیش رو در سال 1402 و حتی قبل از آن به دنبال یک گفت و گو میان سیاستمداران مستقل با شورای محترم نگهبان باشیم تا سیاستمدارانی که شاید از جناح و قبیله ای خاص نباشند اما رویکرد اصلاح طلبی و توسعه گرا داشته باشند تا بلندگوی این ضلع از اضلاع نظام و قشر مهمی از مردم باشند. لزوما همیشه اصلاح طلبان بلندگوی این قشر تا قیامت نخواهند بود. بیاییم نگذاریم این سیاستمداران و این قشر که ائتلاف حماسی سال های 92 و 94 را آفرید و پس از دولت یازدهم هدف عملیات روانی و جنگ نرم و فریب رسانه های فارسی زبان مورد حمایت غرب و ائتلافش در منطقه قرار گرفت از داخل نا امید شده و بی صدا بماند و خدای ناکرده به ضد انقلاب امید ببندد و در دام شیطان بزرگ قرار بگیرد. بیاییم در صدر خواسته های این قشر و به خاطر همدلی با بخش های دیگر جامعه که منتقد یکدیگر نیز به شمار می آیند اولویت احیای برجام و ایجاد روابط سازنده ی همه جانبه به خصوص اقتصادی با جهان و همسایگان و حفظ ثبات و امنیت کشور را تابلوی خود قرار دهیم.
با تشکر
ائتلاف سالهای 92 و 94 خواست پایگاه اجتماعی جریان دوم خرداد بود که میخواست صدای خود را منعکس کند. آن ائتلاف توسعه خواه امروز بلندگوی این قشر است حتی اگر اصلاح طلبان نتوانند در قدرت حضور پیدا کنند.
شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تموم ماجرا شعار بخشی از پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان است با آنکه در اعتراض به آن است یعنی سیاستمداران مستقل و توسعه خواه به میدان بیایند حتی اگر اصولگرا باشند.
صد ساله دیگه گندش درمیاد که شریعتمداری جاسوس اسراییل بوده! و اسراییل خاطراتش رو چاپ میکنه! چون دقیقا مطابق سیاست و هدف اسراییل و بر ضد ایران حرف میزنه!
محمود خان دردت به سرم، اگر یک نگاه مقایسه ای به وضعیت ایران و اسرائیل در دو برهه 1979 و 2022 بیاندازیم متوجه خواهیم شد که: ایران در ان زمان با اکثر کشورهای جهان در بلوک قدرت و خارج از ان داد و ستد و رابطه داشت و اسرائیل کشوری بود که در منطقه منزوی و در جهان نیز از سوی بعضی کشورها مورد تحریم بود. امروز نه تنها اکثر کشورهای جهان با اسرائیل رابطه دارند بلکه کشورهای منطقه برای ایجاد رابطه در صف ایستاده و به یکدیگر تنه هم میزنند. از روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور خودمان هم که همه خبر داریم. ظاهرا اوضاع خرابتر از ان است که فقط از شریعتنداری براید!
جناب شریعتمداری خودش راتافته جدا بافته میدونه وقتیکه هیچ دادگاهی اورا محکوم نمیکنه ودرهمه حال حق رابه او میدند باید به این عدالت تأسف خورد