سه یادگاری «آقا مصطفی» به نظام
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
حالا قریب به صد و پنجاه روز است که سیدمصطفی تاجزاده در حبس گرفتار آمده است و آنطور که قاضی صلواتی حکم کرده پنج سال دیگر نیز باید زندانی باشد. از شباهتهای قوه قضاییه در دوران ماقبل «تحول» و روزهایی که «تحول و تعالی» شعار قاضیالقضات آن است نوع برخورد با تاجزاده است. این فعالِ سیاسیِ همچنان اصلاحطلب پیش از آغاز بحران ۸۸ دستگیر شد و بیش از دیگر بازداشتشدههای آن ایام در حبس ماند و حالا هم به جرم آنچه «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت» عنوان شده به پشت میلههای زندان هدایت شده است!
اما تاجزاده با وجود زخمهایی که در همهی این سالها از نظام سیاسی برداشته همچنان دلسوز آن است و در همهی این سالها با آنچه گفت، تلاش داشت تا ملت و حکومت به این روزهای سیاه و فرداهای سیاهتر نرسند. اگر بخواهیم همهی آنچه «آقا مصطفی» برای جلوگیری از بحران عمیقی که سالهاست در آن گرفتار آمدهایم و راه عبور از آن میگوید، در سه نکتهی کوتاه خلاصه کنیم این چنین است:
۱. معجزهی گفتوگو؛ این روزها همه از «گفتوگو» میگویند، هر چند عملشان ضدِ گفتوگو است. اما همین که در بیان و کلام اعجاز گفتوگو و بحرانزا بودن فقدان آن در جامعه را فهم کردهاند غنیمتیست! آنچه این روزها شاهدیم حاصل غیبت گفتوگوی متقابل جامعه با جامعه، جامعه با قدرت و قدرت با قدرت است و راه عبور از آن هم بازگشت به معجزهی گفتوگوست.
تاجزاده سالهاست که پرچمدار گفتوگو با «دیگری» است؛ چه آن زمان که به گفتوگو با چهرههای «انقلابی» مینشست و چه وقتی «براندازان» را به میز گفتوگو دعوت میکرد یک هدف بیشتر نداشت و آن، اینکه ملت و حکومت به چشم خود ببینند که پذیرش «دیگری» و سخن گفتن با او و شنیدنش اگر هیچ فایدهای هم نداشته باشد – که دارد – دستِکم خسرانی هم در پی نخواهد داشت. او حتی وقتی «رهبر» را خطاب قرار میدهد در پی معجزهی گفتوگوست.
۲. انتخابات آزاد؛ از جملهی واژههای پر تکرار تاجزاده در همهی این سالها «نظارت استصوابی» و مخالفت با آن بوده است. او از سالها قبل این شیوهی عمل شورای نگهبان در انتخابات را خطا دانسته و سببساز از معنا تهی شدن مفهوم انتخابات. شاید اگر گوشی برای شنیدن آنچه او چندین سال است در این باره میگفت وجود داشت در انتخابات ۱۴۰۰ نه «ظلم» رخ میداد، نه اینکه کار به دستور اجرانشدهی «جبران» میرسد. اما انتخابات آزاد چه دخلی به این روزها دارد؟!
واقعیت این است که آنچه در خیابان میگذرد حاصل مسدود شدن مسیری است که مقصد آن صندوق رای بود. هنگامی که جامعه به این نتیجه میرسد که صدایی حتی در حد «روحانی» و «عارف» و «لاریجانی» و «ناطق» هم در ارکان اصلی قدرت ندارد و امکان آنکه افرادی در همین سطح را هم به نهادهای انتخابی بفرستد از او گرفته شده طبیعیست که گزینهی خیابان را انتخاب کند، هر چند که این گزینه هم او را به مقصد و مقصود نخواهد رساند!
بنابراین بحران این روزها حاصل بی توجهی به «انتخابات آزاد» بوده و راهحل عبور از آن نیز پذیرش الزامات چنین انتخاباتی و فراهم ساختن امکان حضور همهی سلایق سیاسی در نهادهای انتصابی و انتخابی قدرت است.
۳. هشدار دربارهی «سوریهسازی»؛ سیدمصطفی تاجزاده از نخستین افرادی بود که دربارهی «سوریهسازی» ایران هشدارهای جدی را مطرح میکرد. این انذارهای او به مذاق آنان که گزینهی «خیابان» را تنها گزینه میدانند خوش نمیآمد و نمیآید و از طرف حاکمان نیز توجهی به چنین هشدارهایی نشد.
آنچه این روزها از خشونت مسلحانه شاهد هستیم چند گام مانده به سوریهسازی است. «ایران» که «سوریه» شود همه ضرر خواهند کرد؛ از برانداز تا انقلابی. خطاب و عتاب تاجزاده در این موضوع بیش از اهل خیابان به حکومت بود که کار را به جایی نرسانند که جامعه حضور در خیابانها را تنها راه نجات بداند؛ شاید هنوز هم دیر نشده باشد و بتوان با چند گام اصلاحی مانع تکرار تجربهی تلخ سوریها برای ایرانیها باشیم. اگر حکمرانان در پی آنند که آن چند اقدام برای عبور از بحران چیست درِ زندان را بگشایند و از تاجزادهها بپرسند!
بدان امید که آنان که «عیبهای» نظام را به آن «هدیه» میدهند «دوستداشتنیترین دوستان» دانسته شوند و به جای محبس بر صدر نشینند که فرمود: «أحَبُّ إخواني إلَيَ مَن أهدى إلَيَ عُيوبي»
انتهای پیام
امثال تاجزاده دلسوز واقعی این کشور هستند. وقتی نظام با تاجزاده اینجوری برخورد میکنه، وای به حال بقیه.
در همین سایت ——-تاجزاده و مخالفانش چه میگویند؟——-نقل قولی از ایشان ذکر کرده بودید ، که بهتر است بعنوان یادگاری چهارم اعلام نمایید:
“این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه مینویسد: «میتوان و باید با استفاده از همه ظرفیتهای حقیقی و حقوقی به تثبیت آنچه از جمهوریت باقیمانده همت گمارد. اصلاح قانون اساسی به منظور عادیسازی شرایط، زمانمندکردن رهبر و اغتشاشزدایی از برخی اصول آن در زمان آیتالله خامنهای با کمترین چالش و بیشترین برد مواجه میشود و به همین دلیل ضرورت و فوریت یافته است».”
…این فقره با امکان تنازع با اولی الامر و قرار دادهای اجتماعی و شورای بین مومنین نیز سازگار است و ملاک بودن اتصال قول الهی (از جمله اتصال اجزای آیه اولی الامر بعنوان قول الهی) هنگام اختلافات …تا زمان حیات رسول الله با تبیین ایشان و پس از رحلت ، اتصال قول الهی طبق همین چیدمان…
سلام – نگرانی شما بی مورد است – آن نیرو و عاملی که سوریه سکولار را به آن روز انداخت , فی الحال چنان غرق در مشکلات خود است که توان سوریه سازی دوم را در هیج جا ندارد . .
هرچند امیدوار بودن وظیفه یک اهل سیاست است اما تا اطلاع ثانوی این امید «که آنان که «عیبهای» نظام را به آن «هدیه» میدهند «دوستداشتنیترین دوستان» دانسته شوند» امیدی واهی است! با توجه به واقعیت ِ نامه های بی جواب خاتمی و بی نتیجه بودن دیدارهای نمایندگان جبهه اصلاحات با قوه قضاییه و شورای امنیت ملی، تا اطلاع ثانوی چنین امیدی وجود ندارد. حاکمیت یک آیینه شکن بزرگ است!
بعد هم میفرمایید «گزینهی خیابان … هم او (ملت) را به مقصد و مقصود نخواهد رساند!» از کجا میدانید؟ تجربه ملتهایی که از طریق خیابان حقشان را … گرفتند در همین بیست سی سال اخیر مگر کم بوده؟
البته: از سوریه سازی باید ترسید اما شما که امیدوارید باید به تجربه صد و بیست ساله ملت ایران امیدوار باشید که تاکتیک جهنمی سوریه سازی از ایران شکست بخورد.
چرا خود اصلاحطلبان سردمدار نمی شند این که اصلاحطلبها کنار برند و بشه حاکمیت و مردم بده خوب اصلاحطلبها به خصوص نیروی جوانشون بیاد پای کار بگه با صدای بلند انتخابات آزاد بگه با صدای بلند اصلاح نظام انتخاباتی بگه اینها را دیگه چرا نمی گه شما که کبوتر پیغامبر نیستید اندیشه دارید اندیشتون را با صدای بلند بگید تا حاکمیت و برانداز ها کشور را نابود نکردند نیاز به خرد اصلاحات است امیدوارم خردمندانه رفتار کنید ما انتخابات آزاد می خواهیم بگید این را حالا اگه کسی فساد مالی داره فساد اخلاقی داره یا به بیگانه وابستست اون حالا باشه کنار بره اما بقیه مسائل را می خواهیم چرا از دانشگاهها شروع نمی کنید