گلهایی که ما قبل از شروع مسابقه زدیم
عظیم محمودآبادی، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
پیروزی یا شکست در هر رقابتی را باید بر اساس اهدافی که برای آن تعیین شده است ارزیابی کرد. این قاعدهای کلی است که عموم رقابتهای سیاسی، منطقهای، بینالمللی، اقتصادی، نظامی، تحصیلی، ورزشی و … را شامل میشود.
طبیعت بازی فوتبال، اگرچه رسیدن به برندگی است و شکست در آن، بازندگی تعریف میشود اما در این میان گاه استثنائاتی هم وجود دارد. گاه کشوری تیم خود را به جام جهانی میفرستد تا دستاورد دیگری را رقم بزند که شاید لزوما ربط زیادی به اصل فوتبال نداشته باشد. همچنان که ممکن است برخی دیگر از ابزار بازیهای جام جهانی در جهت تحقق اهداف سیاسی خود استفاده کنند.
واقعیت این است که حضور کشورمان در این دور از بازیهای جام جهانی فوتبال از این جنس بود. در این دوره برای ما بیش از اینکه اصل فوتبال و مساله بُرد و باخت آن مطرح باشد، نفس حضورمان در جام جهانی به عنوان یک تیم ملی تمام عیار بود که اهمیت داشت.
پس از گذشت دو ماه از ناآرامیهای داخلی در کشور، براندازان – که از همراهیِ بیشائبه برخی رقبای منطقهای و دشمنان ایران در عرصه جهانی برخوردارند – تمام توانِ خود را به کار گرفتند تا از حضور تیم ملی جمهوری اسلامی ایران در مسابقات جام جهانی جلوگیری کنند. البته که طبیعی بود به این آرزوی سراسر متوهمانهشان نرسند. اما پس اینکه حضور ایران در این مسابقات قطعی شد و حتی کشور میزبان جام جهانی، تلویزیونی که توسط جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانهای «تروریستی» معرفی شده (ایراناینترنشنال) را از ورود به این مسابقات و تهیه گزارش از آن محروم کرد، براندازان پروژه دیگری را کلید زدند. پروژهای که البته در صورت موفقیت میتوانست به عنوان گامی کوچک اما واقعی در موفقیت آنها تفسیر شود. این پروژه همانا تلاش برای انصراف بازیکنان تیم ملی جمهوری اسلامی ایران از ورود به بازیهای جام جهانی بود. اپوزیسیون خارج نشین از هیچ تلاشی در این راه مضایقه نکرد و هر چه در بضاعت حقیرانهاش بود برای تحت فشار قرار دادن بازیکنان تیم ملی ایران به کار گرفت اما در این مورد هم هیچ دستاوردی پیدا نکرد و مجموعه فوتبالیستهای کشورمان با طیب خاطر و رضایت کامل به حضور رییس جمهوری رسیدند و پس از آن هم بهاتفاق روانه قطر شدند و آنچه اپوزیسون خارج نشین رشته بود را یکجا پنبه کردند.
اهمیت این مساله اما فراتر از فوتبال و مسابقات جام جهانی است؛ چراکه براندازان احتمالا میدانند که اگر واقعا در خیال انقلاب و جابهجایی قدرت در ایران هستند با تجمعات چند ده نفره و آتش زدن چند سطل زباله امکان پذیر نیست. بلکه انقلاب نهایتا باید از مسیر اعتصابات عمومی و گسترده بگذرد تا کشور در وضعیتی فلج گونه قرار بگیرد و نظام حاکم دیگر نتواند به اداره کشور پردازد.
اما اپوزیسیون خارج نشین در این میدان، یک رفوزگی کامل را تجربه کرد. آنها حتی از اینکه بتوانند بیست، سی فوتبالیست را با خود همراه کنند ناتوان بودند چه برسد به اینکه بخواهند روزی از روزگار به اعتصابات گسترده کارگران، معلمان، دانشگاهیان، ورزشکاران، هنرمندان، نظامیان، صنعتگران، تاجران، بازاریان و … فکر کنند.
بنابراین در این دور از مسابقات جام جهانی فوتبال، باخت تیم ملی کشورمان از انگلیس به دو دلیل فاقد کمترین اهمیت بود؛ یکی اینکه از ابتدا هم به لحاظ فنی بسیار بعید بود که ما در برابر تیم ملی بریتانیا بتوانیم به نتیجه رضایت بخشی برسیم. اگر تعداد گلهایی که خوردیم هم برای برخیها اهمیت خاصی پیدا کرده باید بدانند که این مساله نیز به عوامل و متغیرهای زیادی وابسته بود و شاید مهمترینشان مجروح شدن شدید دروازبان اصلی تیم کشورمان بود.
دلیل دیگر بیاهمیتی باخت ما در نخستین مسابقه جام جهانی، فضای سیاسی حاکم بر آن بود. همانطور که اشاره شد حضور ما در این مسابقات به شکل بیسابقهای رنگ سیاسی به خود گرفته بود که اگر تمام مسابقات این دوره از جام جهانی را ببازیم در برابر پیروزی سیاسی که به دست آوردیم کمترین اهمیتی ندارد. بنابراین در بازی اخیر و حتی بازیهای بعدی ما – با توجه به اتمسفر حاکم بر این دور از مسابقات – هیچ گلی چه از طرف ما و چه از طرف تیمهای مقابلمان نمیتواند اهمیت آن دو گلی را داشته باشد که ما زدیم. منظور از آن دو گل، البته گلهایی نیست که در زمین بازی زدیم! بلکه دو گلی است که اساسا پیش از آغاز بازیهای جام جهانی، وارد دروازه حریف کردیم؛ این دو گل یکی اصل راه یافتن تیم ملی کشورمان – علیرغم همه تلاشهای براندازان – به مسابقات جام جهانی بود و دیگری بینتیجه ماندن همه تلاش آنها برای منصرف کردن اعضای تیم ملی از حضور در این مسابقات بود.
آری حضور ایران در مسابقات جام جهانی شاید بیش از هر زمان دیگری نشان دهنده تهیدستی براندازان از اعمال نفوذ بر گروههای اجتماعی ایران بود.
انتهای پیام
زن، فوتبال، آزادی
فوتبال، میهن، آبادی
فک کردم دارم کیهان میخونم یا نهایتا تو سایت تسنیم هستمیا نه اون بالا زده خبرگزاری فارس
توهمات نویسنده که فکر میکنه یک انقلاب باید یک شبه با اعتصابات همه مردم رخ بده و فکر میکنه همین الان هم هیچ خبری از اعتصاب و اعتراض نیست .