صبر شاعران لبریز شد
هم میهن نوشت:
خبر استعفای بیوک ملکی؛ مدیرعامل دفتر شعر جوان، محمدرضا محمدینیکو، ساعد باقری، عبدالجبار کاکایی و آرش شفاعی؛ اعضای هیئتمدیره این دفتر و مصطفی رحماندوست؛ عضو هیئتمدیره انجمن شاعران ایران چند روزی است که در فضای مجازی میچرخد. استعفایی دستهجمعی ازسوی «مجموعه خانه شاعران مشتمل بر انجمن شاعران ایران و دفتر شعر جوان» که با بیانیهای تندوتیز هم همراه بود. در بخشی از متن استعفای اعضای این مجموعه تاکید شده است که آنها «بهرغم همه بیمهریها و کملطفیها، در طول چندین دهه تلاش کردند تا محیطی برای رشد و اعتلای شعر امروز فراهم آورند.» و ازجمله مصادیق این تلاش به «جلسات حضوری نقد و بررسی شعر در حوزههای متنوع بزرگسال و کودکونوجوان، بازشناخت میراث گرانبهای ادب فارسی، همچنین فراهم آوردن عرصه برای شناخت جریانهای نوین شعر فارسی و ترغیب شاعران جوان به نوگویی و نوجویی» اشاره شده است. مصادیقی که شاعران مستعفی بر وجهه همت آن بودن از سوی بانیان و اعضای ادوار هیئتمدیرهها طی این سالها تاکید کردهاند و افزودهاند: «منت خدای را که با همه فرازوفرودها و تنگناها و فشارها، خانه شاعران هماره بر حفظ استقلال خود در پیمودن این راه پای تاکید فشرده است.»
اما بهرغم تمام این تلاشها چه اتفاقی رخ داد که ملکی، رحماندوست، محمدینیکو، باقری، کاکایی و شفاعی را مجاب به استعفا کرد؟ آنها در ادامه بیانیهشان در این مورد چنین نوشتهاند: «و اما مدتهاست که به علل گونهگون، تداوم این مسیر در عین حفظ گوهر استقلال و آزادگی و نیز نگاهداشت میراث معنوی مشفق و قیصر، سخت دشوار و بلکه ممتنع است. از سویی افزایش تضییقات و فشارها و از دیگرسو برخی بدعهدیها گلوی خانه شاعران را میفشارد و اینهمه در شرایطی است که بیرسمیهای متولیان و مدیران در عرصه فرهنگ و هنر کشور نیز- همچون دیگر عرصهها- نسبتی با سرزمین فردوسی و نظامی و مولانا و سعدی و حافظ ندارد و دریغا رنجها و تلخکامیها که از این رهگذر بر مردم این سرزمین تحمیل میشود و کیست که نداند آزادیبیان همچون نفس است برای بقای هنر و ادبیات.»
آنها که نام و سِمَتشان به شرح و با تفصیل جزئیات در پایان این بیانیه ذکر شده است، ادامه دادهاند: «ما امضاکنندگان که در شمار موسسان یا اعضای هیئتمدیرهو یا هردوآنیم، اعلام میکنیم که راه مواجهه با این فشارها، تضییقات و بدعهدیها، نه رفتن بر در ارباب … و فرهنگستیز، بلکه در کنارهگیری داوطلبانه از اداره خانه شاعران است و دیگر چه با اصحاب زر وزور توانیم گفت جز آنکه: بدین راه و روش میرو، که با دلدار پیوندی!» این شاعران سپس به ذکر نام و نشان خود به این شرح پرداختهاند: «بیوکملکی، مدیرعامل دفتر شعر جوان و عضو هیئتمدیره انجمن شاعران ایران. مصطفی رحماندوست، عضو هیئتمدیره انجمن شاعران ایران. محمدرضا محمدینیکو، عضو موسس و عضو هیئتمدیره دفتر شعر جوان. ساعد باقری، عضو موسس و عضو هیئتمدیره انجمن شاعران ایران و دفتر شعر جوان. عبدالجبار کاکایی، عضو هیئتمدیره دفتر شعر جوان و آرش شفاعی، عضو هیئتمدیره دفتر شعر جوان.» لازم به ذکر است مصطفی رحماندوست، ساعد باقری و بیوک ملکی پیش از این از عضویت در هیئتمدیره انجمن شاعران ایران استعفاء داده بودند که با تشکیل نشدن مجمع عمومی در موعد مقرر، بررسی استعفاهایشان در آن هنگام میسر نشد.
خانهای که قرار است گرفته شود
بیانیه این شاعران و کنارهگیری داوطلبانه از اداره خانهشان در حالی روز چهارشنبه، 30 آذرماه رسانهای شد که پیشازاین و در تاریخ 16 آذرماه حکم تخلیه دفتر انجمن شاعران از سوی شهرداری صادر شده بود. شهرداریای که در ظاهر و در تاریخ 10 آبانماه 1400 با ابداع سِمَتی جدید، مرتضی امیریاسفندقه را بهعنوان دستیار ویژه در حوزه ادبیات و شعر فارسی منصوب کرد. انتصاب دستیار ویژه در حوزه ادبیات و شعر فارسی برای شهردار و صدور حکم تخلیه برای انجمن شاعران ایران به فاصله یکسال، دوگانهای غیرقابل تحلیل است که به هیچ وجه نمیتوان از آن سر درآورد. در این میان هیچکس اظهارنظری رسمی نمیکند. اعضای مستعفی هیئتمدیره دفتر شعر جوان؛ عبدالجبار کاکایی و آرش شفاعی به هممیهن میگویند، در جریان جزئیات نیستند، تلفن بیوک ملکی و ساعد باقری در دسترس نیست و مصطفی رحماندوست میگوید، یکسال از استعفایش از انجمن شاعران ایران گذشته و اکنون برای همراهی دوباره با دیگر اعضا استعفا داده است. در این بین میتوان عبارت «راه مواجهه با فشارها، تضییقات و بدعهدیها، نه رفتن بر در ارباب … و فرهنگستیز، بلکه در کنارهگیری داوطلبانه از اداره خانه شاعران است» را واکنشی به آن حکمتخلیه تلقی کرد. حکمی که 16 آذرماه صادر و مهلت یکهفتهای ذکرشده در آن 23 آذرماه به پایان رسید. در این نامه با موضوع «اخطار تخلیه ملک پلاک ثبتی 1845 به نشانی خیابان شریعتی، خیابان شهید کلاهدوز (دولت سابق)، نبش خیابان نعمتی» آمده است «به شما اخطار میگردد ظرف مدت یکهفته از تاریخ ابلاغ این اخطار، نسبت به تخلیه ملک مذکور و تحویل آن به این منطقه اقدام نمایید. بدیهی است درصورت عدم تخلیه وفق ضوابط و مقررات اقدام قانونی رفتار خواهد شد.» آنچه را در متن حکم مرتضی امیریاسفندقه آمده است، با اخطاریه فوق کنار هم بگذارید تا به عمق تناقض موجود در ذهن و زبان مدیران شهرداری تهران درخصوص شعر و شاعران پی ببرید: «امید است با استعانت از پروردگار یکتا و با نگاهی نو به ظرفیت بیبدیل شعر مومنانه و انقلابی و شناسایی و حمایت از استعدادهای این عرصه در محلات، مساجد، محافل دینی و هنری، مسیر تحقق گفتمان انقلاب اسلامی هموارتر گردد.»
مجموعه خانه شاعران از کجا آمد؟
مجموعه خانه شاعران، مشتمل بر انجمن شاعران ایران و دفتر شعر جوان درنتیجه تلاشهای مستمر شماری از شاعران کشور و به یاری اداره معاونت اجتماعی ـ فرهنگی شهرداری وقت تهران و نیز اداره معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیِ وقت در سال ۱۳۷۸ تاسیس شد و به این ترتیب از آن تاریخ، انجمن شاعران ایران، همچنین دفتر شعر جوان که تا آن زمان، مکان ثابت و مناسبی برای گردهمایی و پرداختن به فعالیتهای خود نداشتند، در خیابان شهید کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان شهید نعمتی مستقر شدند. بهموجب اساسنامه این انجمن، هدف از تشکیل این مرکز فرهنگی، حمایت و تشویق شاعران ایران در راستای ارتقای کیفی و کمی آثار آنها، انعکاس مناسب این آثار در مجامع و رسانههای فرهنگی کشور، ترجمه و نشر شعر فارسی به زبانهای دیگر و برعکس، ارتباط با شاعران دیگر کشورها، بررسی آثار شاعران برای تطبیق آنها با نظام ارزیابی مشاغل فرهنگی و پیشنهاد اعطای نشانهای هنری و سرانجام تاسیس مرکز انتشارات انجمن برای چاپ و نشر آثار برگزیده سخنوران معاصر بیان شده بود. در آن زمان، مشفق کاشانی، رئیس هیئتمدیره و قیصر امینپور، محمود شاهرخی، محمدرضا عبدالملکیان و ساعد باقری، اعضای هیئتمدیره را تشکیل میدادند و فاطمه راکعی، مدیرعامل انجمن بود. هرچند اکنون و با نامه تخلیه ابلاغشده و استعفای صورتگرفته، مشخص نیست چه بر سر این انجمن 23ساله خواهد آمد و وظایف ذکرشده در اساسنامهاش چگونه اجرایی خواهد شد.
انتهای پیام
تلاشها برای محدود کردن آزادی بیان و هنرمندان و بستن خانه شاعران را محکوم میکنم و از استعفای هنرمندان عضو این خانه در مقابله با رفتارهای ناسالم شهرداری و دیگر صاحب منصبان حمایت میکنم