علی خسروانی: مشکل خودرو تسویه حسابهای سیاسی است | آییننامه واردات خودرو را برای نورچشمیها نوشتهاند
زیر و بم بازار خودرو در گفت و گو با یک فعال بخش خصوصی
سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: واردات خودرو از بحثهای داغ چند وقت اخیر فضای اقتصادی کشور بوده و علی خسروانی هم از چهرههای پر سروصدای این بازار است که از شبکههای اجتماعی برای زدن حرفهایش خوب استفاده میکند؛ حرفهایی که بدون تعارف و ملاحظهی این و آن زده میشود و همین ویژگی، خریدارانش را زیاد کرده است. او دعوت ما را به گفتوگو میپذیرد اما شلوغتر از آن است که بتواند به دفتر انصاف نیوز بیاید و بنابراین در «اتوشناس» شریعتی میهمانش میشویم. خسروانی در این گفتوگو که چند روز پیش از انتشار خبر پلمپ همه شعبات اتوخسروانی انجام شده، محکم و مطمئن میگوید شیوه دولت در واردات خودرو، هیچ کمکی به کمترشدن قیمتها، بهبود کیفیت و ایجاد رقابت نمیکند.
هزینه تولید به ریال، قیمت فروش به دلار
سالهای سال است که مناقشه قیمت خودرو در کشور ادامه دارد. خیلیها اعتقاد دارند خودرو در ایران گران است اما بعضی هم استدلال میکنند که با توجه به نرخ دلار و هزینههای تمامشده، قیمت خودرو در ایران مناسب است. شما چه میگویید؟
همه ما اعتقاد داریم خودرو گران است. از دو زاویه هم میشود این گرانی را نشان داد. از زاویه اول، اگر ملاک را کیفیت در نظر بگیریم، میبینیم خودروهای ساخت داخل با مشابه خارجیاش تفاوت قیمت قابل توجهی دارد. این تفاوت به ویژه در مورد خودروهای متوسطقیمت به بالا نمود بیشتری دارد. مثلا کیا سراتوی کارکرده در ایران حدود یک میلیارد تومان قیمت دارد که با دلار 40 هزار تومانی میشود 25 هزار دلار اما امروز نسل جدید سراتوی صفر کیلومتر 2023 را در دنیا 23 هزار دلار میفروشند.
استدلالی که دستاندرکاران تولید خودرو و رسانههای هوادارشان دارند، نوعی مغالطه و بازی با کلمات است. آنها میگویند پراید با دلار هزار تومانی، 7 میلیون تومان قیمت داشت و الان که دلار 30 هزار تومان شده، قیمت 210 میلیون تومانی برای پراید مناسب است. این مغالطه است چون همه هزینه تولید پراید که دلاری نیست. تکلیف حمایتی که دولت از خودروساز داخلی میکند، یارانهای که میدهد، زمینها و منابع ارزانقیمتی که در اختیارشان است و… چه میشود؟ مگر دستمزد کارگران را دلاری میپردازند که قیمت پراید را با دلار محاسبه میکنند؟ در دنیا به کارگران خودروسازی، ساعتی حداقل 20 دلار دستمزد میدهند. در کشور ما سقف پرداخت دستمزد به کارگر 10 میلیون تومان است. اخیرا هم که معلوم شد ورق فولاد را به قیمت تعاونی میخریده و در بازار آزاد میفروختهاند. پس نمیتوانیم محصول تولیدی خودروساز ایرانی را با محصول تولیدی خودروساز خارجی مقایسه کنیم و بگوییم متناسب با رشد قیمت دلار، قیمت خودرو هم باید بالا برود. بله، در آنالیز قیمت تمامشده خودرو، دلار 30 برابر شده، ولی ده تا عامل دیگر، دو یا سه برابر رشد کرده. چرا دلار را ملاک قیمتگذاری گرفتهاند؟
زاویه دوم برای ارزیابی قیمت خودرو در ایران، قدرت خرید مردم است. ببینیم در کشورهای متوسط دنیا، یک کارمند یا کارگر با چند ماه حقوقش میتواند یک ماشین متوسط سوار شود. الان خودروی پژو 206 در بازار ایران حدود 350 میلیون تومان شده است. من حداقل دستمزد وزارت کار را در نظر نمیگیرم و میگویم با حقوق 10 میلیون تومانی، یک ایرانی باید 35 ماه صبر کند. هیچی نخورد، هیچ هزینهای نکند تا بتواند یک پژو 206 سوار شود اما خارج از ایران، همین ماشین 10 هزار دلار و حداقل حقوق 2500 دلار است. یعنی یک کارگر یا کارمند در کشوری متوسط با 4 ماه حقوقش میتواند این خودرو را تهیه کند.
شما ارزیابیای دارید که قیمت تمامشده پراید چقدر است؟
ببینید، نکته این است که سایپا میگوید من پراید را 110 میلیون تومان میفروشم و اتفاقی که بعدا برایش میافتد به من ارتباطی ندارد. میگوید 206 را 200 میلیون تومان میفروشم اما اگر در بازار آزاد شده 350 میلیون تومان به من ارتباطی ندارد. از این زاویه راست میگوید و قیمتهای بازار ربطی به کمپانی ندارد. اما از لحاظ نسبت کارگر به تولید و بهرهوری، میتوانیم بگوییم پراید سایپا گران است. این خودرو را اگر هر خودروساز استانداردی در دنیا تولید کند، حداکثر 2500 دلار میشود. من که معتقدم با 1800 دلار هم میشود این پراید را تولید کرد.
ضمن اینکه در دنیا وقتی شما میخواهید خودرو بخرید، مثلا خودروهای تسلا که 80 هزار دلار است، باید اصطلاحا بوک کنید؛ بروید و ثبتنام کنید تا یکسال دیگر که خودرو را تحویل بگیرید اما از شما هزار دلار میگیرند. ما در اینجا 70 درصد قیمت خودرو را از مردم میگیریم و بعد از دو سال ماشین را تحویلشان میدهیم. البته میگویند نرخ تسهیلات بانکی خیلی گران است و بهره 22 درصدی میپردازیم در حالیکه نرخ بهره وام برای کارخانهها در دنیا 3 درصد است. این را هم راست میگویند اما نمیگویند چند هزار میلیارد تومان از پولهای مردم دستشان است.
یک نکته دیگر هم این است که محصول خودروساز ایرانی هنوز از کارخانه بیرون نیامده، فروش رفته است. این فرق دارد با خودروسازی که باید برود در یک بازار رقابتی نفسگیر، تبلیغ کند، بازاریابی کند، انبارداری کند و… تولیدکننده ما برای بازاریابی و تبلیغات هزینه نمیکنند. یعنی امتیازاتی که خودروساز ما دارد را لحاظ نمیکنند. از منظر این امتیازات هم در نظر بگیریم، خودرو در ایران گران است.
هجوم سرمایههای سرگردان به بازار خودرو
به نظر شما مسئله چیست؟ چرا صنعت و بازار خودرو سامان پیدا نمیکند؟
مشکل بازار خودرو، خارج از صنعت است اما راهحل دارد. مشکل این است که خودرو به کالای سرمایهای و محل سرمایهگذاری تبدیل شده است. وقتی خودرو کالای سرمایهای میشود، ورود پول به بازار افزایش پیدا میکند. وقتی ورودی پول زیاد میشود، تقاضا نسبت به موجودی محدود کالا بالا میرود و خودرو گران میشود. بنابراین اگر کاری کنیم که خودرو محل سرمایهگذاری نباشد، بخش زیادی از مشکلات این حوزه حل میشود. اگر مردمی که فکر میکنند دلار گران میشود پس خودرو گران میشود، قانع شوند که بجای ماشین همان دلار را بخرند، بخشی از تقاضای کاذب در این بازار از بین میرود و قیمتها متعادل میشود.
وقتی پول در حجم زیاد وارد یک بازار می شود، مصرفکننده واقعی از دارندگان سرمایه جا میماند. چون فردی که قصد سرمایهگذاری دارد، برایش مهم نیست خودرویی که الان میخرد، دو ماه قبل 50 میلیون تومان ارزانتر بوده است. برایش مهم نیست که کیفیت این خودرو چگونه است. فقط میخواهد سرمایهاش را حفظ کند و با این کار جا را برای آن خریدار واقعی تنگ میکند. قیمتها بیشتر و بیشتر میشود و کسی که خودرو را برای مصرف شخصی میخواهد دیگر نمیتواند آن را تهیه کند.
پس اگر سیاستی بگذاریم که خودرو متناسب با افت مدلش، افت قیمت پیدا کند، تقاضا کنترل میشود. چون آن فرد میگوید اگر دلار گران شود، افت مدل و ظاهر، سود احتمالیام را خنثی میکند و اگر دلار ثابت بماند، ضرر میکنم. فقط کافی است سرمایههای بیکار و سرگردان، دست از سر بازار خودرو بردارند. الان ما ما حدود 700 هزار دستگاه احتکار خانگی خودرو داریم. کسانی را میشناسم که پولشان را از بانک بیرون کشیده و خودرو خریدهاند. وقتی یک طرح پیشفروش اعلام میشود، 7 میلیون نفر در آن شرکت میکنند در حالی که اصلا نیاز بازار اینقدر نیست. یعنی هجوم سرمایههای سرگردان به بازار خودرو باعث وضعیت کنونی شده است.
کشمکشهای سیاسی در بازار خودرو
مگر این اتفاق تازه افتاده؟ از دهه 1370 اینطوری بوده که مردم برای حفظ ارزش داراییشان، خودرو میخریدهاند.
بله اما این مشکل در مقطعی حل شد.
دوره آقای خاتمی؟
نه، دوره آقای احمدینژاد. او مسیر واردات را باز کرد و اجازه حضور خودروهای خارجی در بازار را داد.
بازار خودرو چگونه زمان احمدینژاد سامان پیدا کرد؟
حتما میدانید که صنعت خودرو در ایران در دست طیف نزدیک به کارگزاران بوده است. میشود گفت صنعت خودرو دست فرزندخواندگان آیتاله هاشمی رفسنجانی بود. آقای احمدینژاد هم که با شعار مخالفت با آقای هاشمی رای آورد، میخواست دست آن طیف را از خودرو کوتاه کند و بنابراین واردات را آزاد کرد.
بگذارید کمی به عقبتر برگردیم. در دوره سازندگی، هم خودروسازی در بخش خصوصی پایهگذاری شد و هم واردات خودرو انجام میشد اما از سال 73، واردات ممنوع شد و با وجود بحثهای بسیار طولانی تا دوره آقای احمدینژاد اجازه واردات خودرو صادر نشد. قضیه چه بود؟
همانطور که گفتم، آن بخش خصوصی که وارد خودروسازی شد، به طیف کارگزاران نزدیک بود. این دوستان رفتند و با چند خودروساز بینالمللی همکاری کردند. اگر یادتان باشد، خودروی گل از کمپانی فولکسواگن آمد، دوو از کره آمد و چند مدل مانند سیهلو و ماتیز را آورد، هیوندای اونته و ورنا آمد و… همان ایام مدیران خودرو برای کار کردن با چینیها تاسیس شد. در خودروسازیهای دیگر هم چند مدل خودروی جدید آمد. روی میز را با چند خودرو چیدند و تنوع را زیاد کردند و بعد، بدون اینکه کشور هیچ مشکلی در زمینه ارز داشته باشد، واردات خودرو را ممنوع کردند. این ممنوعیت فقط برای ایجاد انحصار بود. مردم هم که میدیدند بالاخره بازار متنوع شده و بجای پیکان و رنو 5 میتوانند دوو و گل سوار شوند، متوجه پیامدهای ایجاد انحصار نشدند. تنوع حواس همه را از ایجاد انحصار پرت کرد.
میگفتند با هدف حمایت از تولید داخل واردات ممنوع شده است.
بله، برای ممنوعکردن بیدلیل واردات، باید بهانه و شعارهای قشنگ تراشیده میشد. گفتند برای حمایت از تولید ملی واردات ممنوع شده که یک دروغ بزرگ بود چون ما اصلا زیرساختش را نداشتیم. کما اینکه هر وقت به تحریم خوردیم، تولید پراید هم به مشکل خورد. کما اینکه وقتی شرکت آمریکایی سهام دوو را خرید، دیگر سیهلو را نتوانستیم تولید کنیم. تولید ملی یعنی شما به تدریج وابستگی خود به مبدأ را کم و کمتر کنید تا جاییکه بتوانید کامل تولید کنید. آن مقطع که تولید ملی شوخی بود. واردات را برای ایجاد انحصار ممنوع کردند. من سربسته بگویم که وقتی سال 1994، واردات ممنوع شد یک مدل خودرو توانست تا سال بعدش هم وارد میشود که اوپل بود و فقط اوپل مدل 95 داشت. این قضیه دقیقا این دوره هم اتفاق افتاد و فقط یک برند است که مدل 2019 دارد و آن هم آزرا است. اگر بفهمید این خودروها مال چه کسی بوده، کل قضیه خودرو برایتان حل میشود.
به هر حال در دوره آقای خاتمی هم اداره بخش اقتصادی کشور دست همان طیف کارگزاران بود. آقای احمدینژاد هم دلش برای بازار خودرو نسوخته بود، میخواست طیف سیاسی کارگزاران را بزند و بنابراین واردات را آزاد کرد. این کار باعث رقابتیشدن بازار خودرو شد.
احمدینژاد خوب و روحانی بد عمل کرد
همتی ساده بود و گول خورد
اما ظاهرا شما نمره بالاتری به احمدینژاد نسبت به روحانی میدهید.
بله، چون از سال 84 تا سال 92، بازار خودرو دوره طلایی را تجربه کرد. چون با وجود واردات، خودروسازیها هم تنوعشان را داشتند. از یکطرف سوزوکی و زانتیا و ماکسیما، لوگان و مگان، نیسان تیانا و قشقایی و… تولید میشد و از آنطرف هم بیامو و بنز و کیا و هیوندای و ولوو میآمد. یعنی هر طیفی به تناسب جیبش میتوانست خودروی مد نظرش را تهیه کند.
گریمارکت هم در این دوره فعال شد که بهترین آلترناتیو کنترل قیمتهای بازار ااست. گریمارکت شرکتهای قانونیای هستند که نمایندگی رسمی نیستند. یعنی شما میتوانستید خودرو را از نمایندگی رسمی بخیرید یا از گری مارکت بدون گارانتی یا به گارانتی متفرقه. وجود گریمارکت اجازه نمیدهد نمایندگی رسمی، به هر قیمتی که بخواهد ماشین را بفروشد. ضمنا امکان انتخاب برای مردم را افزایش میداد. فردی که خودرو میخواست با توان مالیاش میسنجید که میخواهد خودروی با گارانتی رسمی بخرد یا گارانتی برایش نمیارزد و از گریمارکت خرید میکند.
گریمارکت جلوی انحصار را میگیرد. انصافا آقای احمدینژاد در این حوزه خوب عمل کرد. نگذاشت کالا کم شود. تحریم کردند، بدلش را زد. نگذاشتند جنس به شکل مستقیم بیاید، بازارچههای مرزی را باز کرد و سیل جنس به داخل سرازیر شد. در دوره بعدی چه کردیم؟ آنان تحریم کردند و نگذاشتند سامسونگ بیاید، ما هم تفنگ برداشتیم و هر کس دو تا ماکروفر یا تلویزیون کولش گرفته بود و میآورد، زدیم. اینطوری شد که وقتی دلار از هزار تومان شد 3 هزار تومان، جنس یک میلیون تومانی هم شد سه میلیون تومان اما الان دلار شده 30 هزار تومان و جنس 100 میلیون تومانی شده 500 میلیون تومان. ترامپ ما را تحریم کرد. خب، او دشمن بود و میخواست به ما ضربه بزند. میخواست کالا کم شود و نارضایتی بالا برود. ما هم درست در مسیر او عمل کردیم. باگهای تحریم را هم بستیم. احمدینژاد به من تاجر گفت حالا که تحریم شدیم، منشا ارز ازت نمیخواهم، هر طور بلدی جنس بیاور. از صرافی عمل کن، با چمدان ببر، اصلا بدزد اما نگذار کالا در داخل کم شود.
آقای روحانی چه کرد؟ گفت منشا ارز را باید مشخص کنید. تا منشا ارز مشخص نشد، اجازه ترخیص ندادند و شیرخشکها فاسد شد. اشتباهی که کردند اجرای داوطلبانه افایتیاف بود. فکر کنید یک نفر با نامردی و گردنکلفتی کنتر خانه ما را کنده و برده. حالا ما یواشکی از آن پشت یک انشعاب برق گرفتیم و خانهمان را روشن کرده ایم. اجرای داوطلبانه افایتیاف مانند این بود که خودمان برویم و بگوییم آقای گردنکلفت! ما این انشعاب را کشیدهایم.
اجرای داوطلبانه افایتیاف کار اشتباهی بود. آقای همتی گول خورد. آدم سالم اما سادهای بود و خودش را برای اروپاییها لوس کرد. فکر کرد با اجرای داوطلبانه افایتیاف، آنان کانال اینستکس را باز میکنند. ما میتوانستیم اثر تحریم را کم کنیم اما دقیقا همان کاری را کردیم که دشمن میخواست. میخواست کالا کم و گران شود، شد. چه دلیلی داشت بازارچههای مرزی را ببندیم در حالی که کالا میآمد؟
بحث این بود که در زمان فشار و تحریم، ارز محدود را صرف واردات شیرخشک و گندم و دارو کنیم یا صرف واردات بنز و بیامو؟
کسانی مثل شما که نیت پاکی دارند، معمولا دچار این اشتباه میشوند و کسی هم آنان را متوجه شتباهشان نمیکند چون این برداشت اشتباه منافع بسیاری را برای عدهای تضمین میکند. ممنوعیت واردات اتفاقا باعث گرانی بیشتر دلار شد. فرض کنید شما یک تاجر تلویزیون هستید که 100 تا تلویزیون در انبار دارید هر کدام به ارزش یک میلیون تومان. واردات تلویزیون که ممنوع شد، شما سه راه حل داشتید؛ برای اینکه کسب و کارت، نخوابد تلویزیونهایت را میفروشی. با این 100 میلیون، ده سال بعد که راه واردات باز شد، شما ده تا تلویزیون جدید هم نمیتوانید بیاورید. پس قطعا نمیفروشید و جنستان را تبدیل به ریال نمیکنید. راه دوم این است که اصلا جنستان را نفروشید. بگذارید توی انبار بماند. باز هم سود نمیکنی اما از تورم هم جا نمیمانی. 10 سال بعد که تلویزیونهای جدید میآید، با رقم کمتر میفروشید. راه سوم چیست؟ تلویزیونهایت را میفروشی و تبدیلش میکنی به دلار. روی دلار هستید و از تورم جا نمیمانید. وقتی هم که واردات آزاد شد، میروی و همان 100 تا تلویزیونت را میخری.
ممنوعیت واردات باعث شد تجار همه سرمایه خود را تبدیل به طلا و ارز کردند تا از تورم جا نمانند. دولت ارز نداشت؟ خب، نداشته باشد، مردم که داشتند. این میلیاردها دلار و طلایی که در خانهها انبار شده است، میتوانست در چرخه اقتصادی بماند. ما در همایشی شرکت کردیم که مشاور ویزر اقتصاد ارزش طلاهای خانگی ایران را بالغ بر 70 میلیارد دلار تخمین زد. میدانید اگر بخشی از این رقم وارد چرخه اقتصادی میشد، هیچکدام از گرفتاریهای تحریم ترامپ را پیدا نمیکردیم.
دولت ارز نداشت به واردات ماشین اختصاص بدهد، من که داشتم. اگر اجازه میدانند ارزهای من و امثال من در خدمت تجارت قرار بگیرد، امکان نداشت میلیاردها دلار از کشور خارج و صرف خرید خانه در ترکیه و گرجستان یا امارات شود. تازه ما هیچ براوردی از بازار ملک ونکوور و تورنتو را نداریم اما رقمهای کلانی هم صرف خرید خانه در کانادا شده است.
دولت نتوانست ارزهای خصوصی را درست مدیریت کند و نگذاشت بخش خصوصی کار خودش را بکند.
دولت میتوانست واردات را باز کند. من که مثلا دو میلیون دلار ارز در کانادا دارم، آن را در قالب خودرو میآوردم. لب مرز که تومان به تومان از من عوارض میگیرد و دولت درآمدش را دارد. حالا من میخواهم پولم را برگردانم به مبدا. چه میکنم؟ به صراف میگویم من 2 میلیون دلار در تهران دارم، معادلش را بده به تاجری که مثلا فرش به کانادا صادر کرده. اینطوری صادرات هم رونق میگرفت چون گردش وجود داشت و دورههای تجاری کوتاهتر میشد. من همین الان صادرکنندگانی را میشناسم که قابلیت بهترین صادرات را دارند اما چون خیلی دیر به پولشان میرسند و در نهایت هم آن را باید در نیما عرضه کنند، ترجیح دادهاند کار نکنند.
شما میگویید، اما در عمل بعید است به این سادگی اتفاق بیفتد که بخش خصوصی بیاید و مبادله را راحت کند.
من از طرح و آرزو با شما حرف نمیزنم. ما این کار را در سال 2013 و وقتی بانک مرکزی تحریم شد، انجام دادیم. من با همین فرمول خودرو آوردم. ارز دولتی هم نگرفتم. همین الان هم میگویم دولت حق ندارد برای واردات ارز تخصیص دهد. همین یک میلیارد دلاری که گفته اند بانک مرکزی تخصیص داده، به نظر من اشتباه است. اما میدانید دولت چرا ارز میدهد؟ درست مانند مردی که به همسرش خرجی میدهد و نمیگذارد مستقل شود تا بتواند کنترلش کند، دولت هم به واردات خودرو ارز میدهد تا این بازار را در کنترل داشته باشد. هر وقت واردکننده بر خلاف میل دولت عمل کند، منابع بسته میشود وگرنه میتوانست از ظرفیت تجار استفاده کند.
به نظر من این یک دروغ بزرگ است که میگفتند ارز نداریم. اگر ارز نبود و نیست، چرا اکنون به واردات خودرو اختصاص دادهاند؟ مگر اتفاقی در وضعیت درآمدهای ارزی دولت افتاده؟ دولت ارز ندهد و بگذارد بخش خصوصی از ارزهای خودش استفاده کند. ابزار تعرفه هم برای ایجاد عدالت و حمایت از تولید در اختیارش است. هم درآمد دولت تضمین میشود، هم رقابت ایجاد میشود و صنایع داخلی به سمت بهرهوری بیشتر حرکت میکنند.
ضمنا این را هم بگویم که ما را همیشه با چماق مخالفت با تولید ملی زدهاند. شعارهای قشنگ را بهانه ایجاد و حفظ انحصار کردهاند و میگویند واردات خودرو اختلاف طبقاتی را نشان میدهد. من فکر میکنم مردم ما اصلا از این که یک تاجر، صنعتگر، وزرشکار یا هنرمند ماشین آخرین سیستم سوار شود، نه تنها ناراحت نمیشوند که خوشحال هم میشوند. ناراحتی مردم از کسانی است که 40 سال دم از سادهزیستی و زندگی غیرتجملی زدهاند اما بچههایشان مازراتی سوار میشوند. مردم ما بخیل نیستند. تصمیمات شما که بیشتر به اختلاف طبقاتی دامن زده است. پولدار پولدارتر و فقیر فقیرتر شده است. بیامو 528 که در همه دنیا 10هزار قیمت دارد و با دلار 40 هزار تومانی هم 400 میلیون تومان بیشتر نمیارزد، شده است 3 میلیارد تومان! ماشین چینی که باید 200 300 میلیونتومان باشد شده است یک میلیارد. شما تا حد نهایت اختلاف طبقاتی را ایجاد کردهاید. واردات را باز کنید، لندکروز 8 میلیارد تومانی میشود 1/5 تا 2 میلیارد تومان. اینطوری اختلاف طبقاتی بیشتر میشود یا کمتر؟
دوره برجام، زمینهچینی برای ایجاد انحصار
برگردیم به بحث دولتها. سال 1392، دولت آقای روحانی سر کار آمد و تلاش کرد مساله بینالمللی ایران را حل کند. در این دوره حوزه خودرو چه تحولاتی را تجربه کرد؟
با پیروزی آقای روحانی، دوباره طیف کارگزاران در اقتصاد ایران تقویت شدند. مانند دوره آقای هاشمی، شروع کردند به زمینهسازی برای ایجاد انحصار. اول رفتند سراغ گریمارکت. به انجمن واردکنندگان خودرو فشار آوردند که شرکتهای واردکننده غیرنمایندگی را محدود کنند. آقایان حدادزاده و جوکار و بیریا و فردوس و همایوننسب و حقیقت و گرامی را صدا کردند و گفتند شما نمایندگی رسمی هستید، چرا دیگران ماشین میآورند؟ دوستان هم طمع کردند و با دولت همدست شدند و گریمارکت را حذف کنند. دیگر خسروانی نمیتوانست خودرو بیاورد و هر خودرویی باید از مسیر نمایندگی رسمی وارد میشد.
در گام بعد، رفتند و هیوندای را از آقای گرامی پس گرفتند. کرمانموتور شروع کرد به تولید آیده و آیبیست، اکسنت، النترا. قرار بود توسان و سانتافه و آزرا هم در مرحله بعد وارد خط تولید شود. همزمان مدیران خودرو هم با برند چینی چری تقویت شد. کارمانیا و ریگان و چند برند دیگر هم آمد و درست مثل همان مقطع 73، روی میز را چیدند و بعد که تنوع قابل قبول شد، واردات را ممنوع کردند. تنها چیزی که برنامه آقایان را به هم زد، خروج ترامپ از برجام بود. اینجای قضیه را نخوانده بودند. اگر ترامپ از برجام خارج نشده بود، با وجود ممنوعیت واردات، بازار خودرو احساس کمبود نمیکرد چون برای هر سلیقه و جیبی، ماشین وجود داشت.
مگر ممنوعیت واردات خودرو، بعد از خروج ترامپ از برجام نبود؟
داستان همین است. هیچکس به این توجه نمیکند که ممنوعیت واردات خودرو قبل از بر هم خوردن برجام بود. قبلش هم شروع کردند که بله، تویوتا اگر میخواهد به بازار ایران بیاید باید خط تولیدش را بیاورد. از همین شعارهای متوهمانه اما دهانپرکن سر دادند تا واردات را ممنوع کنند. اما خروج ترامپ همه پیشبینی آقایان را بر هم زد. نماینده خاورمیانه هیوندای، به فاصله 2 ساعت بعد از اعلام خروج آمریکا از برجام، چمدانهایش را بست و رفت فرودگاه! دوستان اینجا نخوانده بودند و همه شعارهایشان نقش بر آب شد. چون بلافاصله تولید تعطیل شد. معلوم شد هیچ خط تولیدی نیامده است. میگفتند اینبار تمهیداتی اندیشیدهایم که پژو و هیوندای نمیتوانند ایران را ترک کنند اما رفتند، چه رفتنی! باز هم سر بسته بگویم که مدیران پژو، با تهدید افشاگری توانستند جمع کنند و بروند.
تازه به همین هم راضی نشدند. اگر یادتان باشد، شروع کردند به تبلیغ علیه خانوادههای واردکننده و انحصارگر. بعد آنان را مجبور کردند که بروند و برندهای آشغال چینی را مونتاژ کنند. برای همین هم واردات اینهمه عقب افتاد. آقای نمایندگی دیگر حاضر نبود برود ماشین درست و حسابی بیاورد. چون آشغالی که تولید میکند و باید 400 میلیون بفروشد را دارد 1 میلیارد و 600 میلیون تومان به مردم قالب میکند. اینها هم شدند مخالفان واردات خودرو. اگر بازار باز شود، همه این سرمایهگذاریها برای مونتاژ دود میشود و به هوا میرود.
اینکه خوب است؛ واردکننده شده تولیدکننده…
چه خوبیای دارد؟ تیگو هشتی که در عربستان دارد 450 میلیون فروخته میشود چرا باید 2 میلیارد و 250 فروخته شود؟ دانگفنگ که در کشور خودش با یوآن آزاد 300 میلیون تومان نمیشود، چرا باید 1 میلیارد و 300 فروخته شود؟ ما با تولید که مشکلی نداریم. حرف مان سر انحصار است. تعرفه بگذارند، واردات هم آزاد باشد. از دانگفنگ که مونتاژ میشود 30 درصد تعرفه بگیرد، از من واردکننده 60 درصد تعرفه بگیرد اما حساب و کتاب داشته باشد. مگر میشود خودروی 300 میلیونی را 5 برابر قیمت بفروشید؟ آن هم در بازاری که به طور سنتی مورد علاقه مردم است. مردم ایران به شکل سنتی به خودرو علاقه دارند و برای ماشین خوب، حاضرند پساندازشان را هم هزینه کنند.
مردم الان میدانند ممنوعیت واردات چه بلایی سرشان آورده است. برای همین هم دیگر دولت نمیتواند در برابر واردات مقاومت کند. ضمن اینکه باز هم طیف مخالف کارگزاران در قدرت است و میخواهد منابع تامین مالی کارگزاران را بزند. واردات که باز شود، کرمانموتور دیگر انحصار ندارد. این کشمکشها سیاسی است و برای همین میگویم مساله خودرو سیاسی است. شما رد مافیا را باید در قطعهسازی بگیرید. ببینید، یک روز در این کشور، عباس ایروانی به عنوان کارآفرین برتر معرفی شد ولی چند ماه بعد، حکم اعدام گرفت. گروه عظام او یکی از بزرگترین قطعهسازان خودرو است و فقط به دلیل تغییر و تحول در قوه قضائیه، از اعدام رهایی یافت. پرونده او بسته شد، پرونده کروز باز شد. بروید ببینید آقای ایروانی به کدام طیف سیاسی نزدیک است؟ بروید ببینید مدیران کروز به کدام طیف نزدیکند؟ این دعواها سیاسی است اما دودش به چشم مردم بیچاره میرود.
آییننامهای برای نورچشمیها
با این الگویی که معرفی میکنید، میشود فهمید چرا باز بحث واردات داغ شده است.
بله، یک طیف سیاسی، میخواهد یک طیف دیگر را تضعیف کند و فکر میکند اگر بتواند انحصار رقیبش در بازار خودرو را از بین ببرد، موفق شده است.
اگر یادتان باشد صحبتکردن از واردات خودرو، تابو بود. تا حرف میزدیم میگفتند تو طرفدار سرمایهدارها هستی. در حالیکه سرمایهدار هیچ زیانی از گرانی خودرو نکرده است. زیان را مردمی کردهاند که نمیتوانند با 50 میلیون و 100 میلیون تومان هم ماشین بخرند. تنها چیزی که باعث شد بتوانیم از واردات حرف بزنیم، موضعگیری رهبری نظام درباره کیفیت بد خودروهای داخلی بود.
پس چرا پروسه واردات اینهمه طول کشید؟
چون در وزارت صمت و بانک دولت هنوز عوض نشده است! همان طیف قبلی سر کار است و نمیخواهد بگذارد انحصار عدهای از بین برود. یادتان باشد که کارگزاران یک تشکل اقتصادی با موضع سیاسی سیال است. برای آنان مهم نیست چه کسی بر سر کار است. منافع اقتصادی میخواهد. برایش مهم است منافعش در گلوگاههای اقتصادی حفظ شود. باز شدن واردات، فقط ناشی از فشار مردم بود. فشار مردم به نمایندههایشان باعث شد دولت را مجبور به آزاد کردن واردات کنند. اما یک عده گفتند چه کنیم که این کار ابتر بماند. آمدند یک آییننامه نوشتند که فقط یک خودروساز مشخص را مجاز به واردات میکرد. یعنی آییننامه واردات برای یک خودروساز نوشته شده است.
چرا این را میگویید؟
گفتند فقط شرکتهایی خودرو بیاورند که نمایندگی مستقیم از شرکت مادر داشته باشد. خب، فقط یک شرکت نمایندگی مستقیم دارد. یا گفتند باید شبکه خدمات پس از فروشش آماده باشد. بعد هم گفتند عرض را ما میدهیم. سقف 100 هزار خودرویی هم گذاشتند که باعث شد جو روانی حاکم بر بازار نشکند و خود رو ارزان نشود. ما حتی اگر میخواستیم هم نمیتوانستیم از برج 8 تا آخر سال 100 هزار خودرو وارد کنیم ولی وقتی سقف میگذارید، خیال بازار راحت نمیشود. مثل اینکه من بگویم میخواهیم برای مصرف مردم گوشت وارد کنیم اما فقط 2 تن وارد میکنیم. حتی اگر این 2 تن همه نیاز بازار را پوشش دهد، اعلام سقف واردات نمیگذارد جو روانی از بین برود.
ضمنا آییننامهای نوشتهاند که هیچچیزش مشخص نیست. مگر میشود من ندانم تعرفه واردات چقدر است و بروم خودرو بیاورم. فضا کاملا مبهم است. اینکه گفتهاند قیمت خودرو در بورس مشخص میشود هم بازی با کلمات است. فلسفه بورس معلوم است. بله، 100 هزار دستگاه را در بورس عرضه کنید تا قیمت معلوم شود. در این بازاری که چند سال واردات نداشته، با عرضه ذره ذره، مگر میتوان کشف قیمت کرد؟ این شیوه، بیشتر برای گران کردن خودروست تا ارزان کردنش.
میدانید چه کسی چه خودرویی میآورد؟
بله، هیوندای که دارد میآید. چند مدل کیا هم دارد میآید اما سقف 20 هزار یورو خیلی کم است.
چرا؟ در دنیا با 20 هزار یورو خودروهای بسیار خوبی میشود خرید.
این حرفتان دقیق نیست اما فرض کنیم درست است. بله با 20 هزار یورو ماشینهای خوبی میشود آورد. ولی فلسفه واردات چه بوده؟ میخواستیم قیمتها درست شود. سانتافه نباید 4 میلیارد تومان قیمت داشته باشد. اگر سقف نمیگذاشتند، خودروها در کلاسهای قیمتی مختلف میآمد و قیمتهای داخلی را متعادل میکرد. قیمت سانتافه نصف میشد. قیمت لندکروز و بیامو که تا یکچهارم هم میتوانست کم شود اما این شیوه واردات انحصاری، هیچ فایدهای ندارد.
یعنی میگویید واردات خودرو با آییننامهای که برایش نوشتهاند به هیچکدام از اهدافش نمیرسد؟
به هیچکدام از اهدافش نمیرسد چون اصلا انحصار را از بین نمیبرد و شاید بشود گفت انحصار را در بعضیجاها تقویت هم میکند. این روش، هیچ مشکلی از کشور را حل میکند. من میگویم میشود ظرف سه ماه قیمت خودرو خارجی را بین 45 تا 55 درصد کاهش داد. یک سنت ارز دولتی هم نمیخواهم. یک راهش این است که واردات خودروی کارکرده تا سقف 5 سال را باز کنیم. مگر نمیگویید جنگ است؟ بگذارید خودروی تمیز کارکرده بیاید. میگویند شأن مردم ما نیست. مگر ما در زمان جنگ به رزمندههای خود کنسرو لوبیا و تن ماهی نمیدادیم. شأن رزمنده ما خیلی بالاتر بود اما اقتضائات جنگ، باعث می شد کنسرو لوبیا بدهیم. الان هم جنگ است، بگذارید ماشین کارکرده وارد شود. آنوقت قیمت لندکروز تا 80 درصد کم میشود. بنز و بیامو ارزان میشود. به تبع اینها، بسیاری از خودروهای دیگر هم ارزان میشوند و مردم میتوانند دوباره به این بازار برگردند. پراید 230 میلیون تومانی در شأن مردم است اما بیامو 400 میلیون تومانی در شأن مردم نیست. 206 کارکرده در دنیا 400 یورو است. میشود 16 میلیون تومان. الان در همین تهران 206 کارکرده، 250 میلیون تومان معامله میشود. این در شأن مردم است؟
قیمت خودرو کم میشود؟
بستگی به سیاست دولت دارد. قیمت خودرو باید از بالا اصلاح شود. قیمت خودروهای لوکس باید کنترل شود، خود به خود قیمت 206 و پراید هم ارزان میشود. اگر ما سیاستی اعمال کنیم که طبقه مرفه بتواند متناسب با جیب خودش خودروی قیمتمنلسب بخرد، فشار از روی خودروهای متوسط و کم قیمت برداشته میشود. الان آن فرد مرفه نمیتواند 4 میلیارد تومان بدهد و سانتافه سوار شود. میگوید فعلا یک 206 میخرم. این 206 از سفره طبقه متوسط بیرون رفته است. اگر سانتافه 2 میلیارد تومان شود، آن پژو هم میماند برای کارمند و دانشجوی طبقه متوسط.
حرف آخر؟
من تضمین میدهم که ظرف شش ماه، بدون یک سنت ارز دولتی، قیمت خودروی خارجی را به نصف میرسانم. چند کار ساده باید انجام شود و باور دارم که چنین کاری ممکن است. قیمت خودروی خارجی که اصلاح شود، قیمت خودروی داخلی هم اصلاح میشود. هر کس ارادهای دارد که بازار خودرو را اصلاح کند، من به صورت رایگان به او مشاوره میدهم. بسماله.
انتهای پیام
این می تونه کاهش بده ولی مشکل صاحب همین انصاف نیوز و تی نیوز و مشرق و مغربه که هر کدوم عضو هئیت مدیره چهار تا شرکتند ،. اگه دروغ گفتم ببخشید ، نیفت دنبالم . صدق ا… العظیم .
پس بگو چرا نمایشگاه ها و خدمات پس از فروش آقای خسروانی رو چرا پلمپ کردند ….خخخخ
این حکومت بارفاه مردم مشکل دارد وتوهم مردم را فقیر نگه دار تابتوانی برگرده انان سوار شوی وگرنه بگفته این اقا دهها میلیارد دلار پول درخانه مردم است ‘اگر بدانند موسسه یاشخصی باپول انها بدون اینکه دولت مداخله کند میتواند خودرو وارد کند هم بازار متعادل میشه هم پولهای خوابیده دراقتصاد بکارمیفته ولی متاسفانه مافیاها اینقدر قدرت دارند که بتوانند جلو هرگونه گشایش اقتصادی بگیرند ومردم را همیشه درتنگنا نگه دارند ‘ فعلا امیدی نیست که مردم عادی بتوانند صاحب خودرو شوند واصلا اراده ای برای اینکار وجود ندارد!!