سکوت غمبار جامعه
مهدی یزدانیان در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «سکوت غمبار جامعه» نوشت:
۱- دیگر خبری از اعتراض نیست. رسانه ها از فضای آرام حاکم بر کشور گزارش می دهند. از آنجائی که این اعتراضات خوشایند مسئولین نبود و عوامل خارجی و نه ناکارآمدی داخلی را دخیل می دانستند، جاء الحق و زهق الباطل را با خود زمزمه می کنند. برخی از رسانه ها که در ایام اعتراضات همصدا با مردم مطالبات به حق را پیگیری می کردند و از بازداشت معترضان گزارش می دادند، اینروزها از سکوت و فضای آرام می نویسند. گوئی که نه خانی آمده و نه خانی رفته است. همه از بازگشت جامعه به حالت عادی می گویند و می نویسند. و پیشنهاد بستن این پرونده را می دهند.
اما من دلواپسم. دلواپس آن جوان مستعدی هستم که به خاطر ترانه سرایی و همراهی با مردمش و فقط مطالبه (به حق یا ناحق) بازداشت شد و منبعد در محاکم سوءسابقه دارد. یا صدها جوان نخبه ای که برای فراموش کردن غم زندان و بازجویی، غم ترک وطن را در کوله مهاجرت با خود حمل می کنند. دلواپس مادرانی که هنوز در شوک روزها و شبها بی خبری از فرزندانشان هستند. کاش مسئولین، منش امام علی در برخورد با مخالفین و معترضین را سرلوحه عملشان قرار می دادند که پاسخ سخن (اگر چه فحاشی باشد)، شمشیر نیست. خلاصه بگویم، احساسم این است که این سکوت از رضایت نیست. انگار خاک مرده پاشیده شده است.
وقتی جامعه معترض، آگاهانه و رضایتمندانه سکوت می کند که: ۱- یا بفهمد مطالباتش غلط و ناحق بوده است و مسیر اعتراضش به ناکجاآباد ختم می شده است. در این صورت خدا را شکر می کند قبل از اینکه در چاه ویل بیافتد توسط مسئولین آگاه شده است.
۲- و یا در صورتی رضایتمندانه سکوت می کند که مسئولین به اعتراض ها رسیدگی کنند و افراد متخلف را بر کنار نمایند. مسئولین به خاطر تخلفات از جامعه عذرخواهی کنند و نهایت تواضع را در مقابل مردم داشته باشند. برای حل مشکلات تدبیری اساسی نمایند.
اما نه مطالبات مردم ناحق بوده و نه قول مساعدی و اقدام مطلوبی صورت گرفته است. مسئولین محترم به این سکوت تصنعی دلخوش نباشند. مردم نای سخن اعتراضی ندارند چه رسد به فریاد. رهبری فرمودند که ناامید کردن جامعه جایز نیست و عده ای تلاش می کنند منتقدان را با این فرمایش رهبری ساکت کنند. قطعا مراد رهبری بستن باب نقد و انتقاد نیست زیرا جامعه ای که در آن انتقاد نباشد، جامعه ای مرده است. یاد و خاطره شهید سلیمانی گرامی باد که به خاطر اخلاص و وطن دوستی و مردم دوستی، اسطوره ایرانیان شده است. حتی بعضی از ایرانیان مخالف با جمهوری اسلامی هم او را می ستایند
۲- اما بای ذنب قتلت؟ همان دخترانی که تا دیروز مجرم بودن و با دیدن هر پلیس و شنیدن هر آژیر پلیس ترس بر آنها چیره می شد، امروز دختران و فرزندان مومن ما خوانده می شوند؟ باز خدا را شکر که جنگ سخت با یک مسئله فرهنگی را متوقف کردند. هر چند دیر، ولی امید به اصلاح رفتارها در ساختارها وجود دارد. لازمه اصلاح ساختارها نیز انحلال احزاب دولتی و تشکیل احزاب از کف جامعه است. مثلا یک ایرانی مهاجر به اروپا این فرصت را پیدا می کند که از حزبی حمایت کند و وارد حزب شود و تا سطح ریاست پارلمان ارتقا یابد. بر خلاف احزاب دولتی ایران…
۳- امان از حلقه به اصطلاح سخت نظام! همان گروهی که خود را عمار انقلاب می دانند، ولی عملشان به خوارج شبیه تر است. به حاج محمود کریمی انتقاد کردن که چرا به مستمعین بدحجاب هیئت تذکر نمی دهد؟ پاسخ داد ما اعتقاد داریم که عزاداران مهمان امام حسین هستند و آقا امام حسین دعوتشان کرده است. تا این سخن را گفت این برنامه زنده تلویزیونی قطع شد. محمدحسین پویانفر توئیت زده بود و مدعیان انقلابی را قسم داده بود که بین ملت جدایی نیندازند. سیل انتقادها از جانب مدعیان انقلابی نثار این مداح شد.
۴- رهبری در حکم انتصاب سردار رادان بر جلب رضایت مردم تاکید ویژه دارند. تاکید ایشان به خاطر این است که در دوره سابق رفتارهایی و یا تشکیلاتی (گشت ارشاد) وجود داشت که موجبات نارضایتی مردم را فراهم کرده بود. اما تحلیل حلقه سخت این است که حجاب خط مقدم ما است. اگر این خط بشکند نظام سقوط خواهد کرد. خیر عزیزان. خط مقدم ما اخلاق است که گوهر وجودی انسانهاست. تلاش کنیم اخلاق را در جامعه اعتلا بخشیم. نظام از جانب کسانی آسیب می بیند که برای حفظ کرسی ریاست به رقیبان تهمت می زنند. مسئولینی که با مردم صادقانه رفتار نمی کنند. به جای مردم تصمیم می گیرند.
انتهای پیام
چقد چرت و پرت می بافید..ایشالا بزودی میرید تو زباله دونی به دست مردم..چرت و پرتاتونم همونجا بگید..
در مورد کسانیکه پلیس ها و بسیجی ها و مردم عادی را کشتند چی؟ این شورش ها مال شکم سیرها بود. کجا از معیشت و گرانی داد زدند؟؟؟
مگر کاسبی امثال تو در ناآرامی هاست که دلواپس شدی ؟ شما نو دلواپسان که محرک خروج نخبگان با پمپاژ یاس هستید حالا دلواپس مهاجرت نخبگانید؟ خوبه تکلیف خود رو هم روشن کنید کرمی و قبادلو و اون پزشک بی وجدان و امثالهم جز معترضین هستن یا نه ؟ جواب به این سوال تا حدی روشنگره
سلام عزیزم. مگر جنابعالی بنده را می شناسید که اینگونه قاطعانه قضاوت می کنید؟ از شما درخواست می کنم اولین یادداشت مرا در سایت انصاف نیوز بخوانید. عنوانش هست در اعتراض به شخصی نوشتم که کنسرت قانونی را بر هم زده و ایجاد بلوا و آشوب کرده بود. در همین اعتراضات مطلبی نوشتم که مسئولین به جای پاسخگویی اکثر اوقات جامعه را مقصر می دانند.. (همیشه مردم مقصرند).. یادداشت دیگری با عنوان انتخابات آزاد .اعتماد ملی و اعتلای ایران نوشتم. اما نمی دانم حضرتعالی بر چه اساسی نسبت کاسبی به بنده می دهید … نه بنده را می شناسید / نه به غیب آگاهید /نه سخنم کاسبکارانه بوده و اتفاقا با تعابیر تند در انتقاد از جریان تمامیت خواه نوشتم //// عزیزم. تندروی منجر به سقوط می شود. از هر طرف که باشد. چه آنکه خود را طرفدار نظام می داند و آنکه خود را مخالف می داند. حاکمیت احساس بر عقلانیت منتهی به تشویش و ویرانی و تخریب می شود (بدون هیچ دست آوردی) …. پیروز و شادکام باشی
سوال پرسیدن به معنای قاطعانه قضاوت کردنه ؟ آیا کاسته شدن از ناآرامی ها و نگران اون شدن جز کاسبیه ؟ مگر اینکه نادانی باشه این آرامش لزوما به معنای راضی بودن مردم نیست من به خوبی وضعیت اقتصادی و ضعف عملکرد مسئولین رو میدونم به خصوص که بیمار سرطانی هم دارم اما جریانات اخیر خواسته اقتصادی نداشت هر چند عده ای برای توجیه کارشون اون رو ضمیمه کردن من خودم رو مثل شما نماینده مردم نمیدونم که نظر اونها رو بنا به تعبیر جنابعالی با علم غیب بدم نظر شخصی خودم رو میگم ای کاش وقتی از تندروی حرف میزنید از دو طرف بگید تا باور کردنش سخت نباشه اشاراتی کردم سوالات پیام اولم رو بررسی کنید نمیشه منفعل بود و نظر صریحی در این شرایط نداد
علی آقای عزیز گاهی همسایه ای داری که اذیتت می کنه شیشه خانه می شکند گاهی باسروصدا با اعصابت بازی میکند وقتی چند عامل دست به دست هم داد دیگه فقط برای شکسته شدن شیشه داد نمی زنی برای کل این رابطه نامعقول اعتراض می کنی آخه مسأله فقط اقتصادی نیست…